برخی از نمونه کارهای شرکت
- بیمارستان امام خمینی ، انتهای بلوار کشاورز . ( پیمانکار دائم بیمارستان )
- بیمارستان بعثت ، اتوبان افسریه ، اتوبان هجرت . ( پیمانکار دائم بیمارستان )
- بیمارستان لبافی نژاد، خیابان پاسداران، بوستان نهم. ( پیمانکار دائم بیمارستان )
- موسسه حرا وابسته به خاتم الانبیاء سپاه پاسداران، انتهای اتوبان هجرت. ( اجرا در سال 1390 )
- ناجا، تهرانپارس، خیابان جشنواره، شهرک مسکونی شمس ولایت (فروش و نصب 7500 متر مربع ایزوگام بام گستر اصل تهران در سالهای 1390 و 1391)
- دانشگاه شاهد، اتوبان خلیج فارس، روبروی حرم مطهر امام خمینی ( فروش و نصب 2500 مترمربع ایزوگام در الهای 1390 الی 1392 )
- بیمارستان سجاد، میدان فاطمی ( سال 1391)
- کارهای شخصی متعدد.
گفتگوی "موسیقی ما" باعلی لهراسبی
شما در مدت بستری شدن زنده یاد «مرتضی پاشایی» در بیمارستان کنارش بودید و رفاقت صمیمی داشتید. ولی در همین زمان حضور شما چندان به چشم نمی آمد و فکر می کنم از دوربین ها و رسانه ها کناره می گرفتید. از آن دوره و پس از درگذشت او چرا دور بودید و در فوکوس عکس ها و مطالب رسانه ها خیلی قرار نداشتید.
مرتضی رفت. دیگر من جلوی دوربین باشم که چه بشود؟ برای همه حادثه تلخی بود ولی برای ما تلخ تر است. دوست خیلی نزدیکم را از دست دادم و نمی خواهم درباره جزئیات آن روزهای سخت صحبت کنم. از طریق این رسانه از همه دوربین ها و خبرنگارانی که تمایل داشتند با هم گفتگو کنیم عذرخواهی می کنم زیرا اصلا روحیه مناسبی نداشتم و شرایط واقعا بد بود. واقعا نمی دانم که چرا باید خودم را نشان می دادم؟ مرتضی مهم بود که رفت و دیگر تکرار نمی شود. قرار بود به کسی نگوییم که بیمارستان شلوغ نشود و حتی مردم در دو هفته آخر همه چیز را متوجه شدند. مرتضی را در یک بخش نامربوط بستری کرده بودیم تا ازدحام ایجاد نشود اما دلیلی نداشت که من بخواهم خودم را نشان دهم تا بگویم هستم. البته این برداشت را هم نباید داشته باشیم که آن دوستان عزیزی که در بیمارستان و مراسم ها حضور داشتند از قصد جلوی دوربین رفته اند. حقیقت این است که ما و سایر کسانی که درگیر این اتفاق بودند اصلا حال و اوضاع خوبی نداشتیم. مرتضی آدم بزرگی بود و شرایط او فقط اهمیت داشت. آن زمان واقعا سخت بود و خیلی بد است که آماده از دست دادن یک عزیز باشید. فقدان عزیزان سخت است ولی اینکه بدانید او می رود سخت تر است.
*آیا ملودی از مرتضی دارید که بخواهید آن را منتشرکنید؟
سه قطعه آلبوم جدیدم را مرتضی ساخته بود.
*و کلام آخر؟
فقط امیدوارم که مردم و هنرمندان مرتضی را فراموش نکنند.
برای خوانده بقیه مصاحبه به ادامه مطلب بروید
معاون وزیر راه مسکن و شهرسازی،امروز از بیمارستان 217تختخوابی خوی بازدید کرد
به گزارش خبر نگار باشگاه خبرنگاران،دراین بازدیدمدیرکل راه وشهرسازی استان ورئیس دانشگاه علوم پژشکی استان وفرماندار خوی نیزحضور داشتند،معاون وزیر گفت:خوی دومین شهر استان از نظر جمعیت است و نیاز شدیدی در این شهر ما شاهد هستیم که بیمارستانهای آن حدود یک قرن عمر دارند و مردم این شهر و شمال استان آذربایجان غربی نیازمند مرکز بیمارستانی جدید با امکانات خوب وبه روز است.
محمد جعفر علیزاده دراین راستا افزود: : این بیمارستان با 217 تخت بخش عمده نیازهای مردم خوی را جوابگو خواهد بود که دارای بخش کلینیک تخصصی است.
معاون وزیر راه و شهرسازی با بیان افزایش 100 درصدی اعتبار این طرح، افزود: اگر نماینده شهر بتواند از تبصره 22 چند میلیارد اعتبار جذب کند از طریق وزارت راه و شهرسازی 70 میلیارد ریال اعتبار به این پروژه اختصاص خواهد یافت تا شاهد اتمام پروژه در دهه فجرسال 94 باشیم.
علیزاده درپایان خاطر نشان کرد وافزود: این پروژه هم اکنون با 75 درصد پیشرفت فیزیکی در حال اجرا است که تجهیزات عمده آن خریداری شده است.
*******
معاون استاندار وفرماندارویژه شهرستان خوی نیز در این بازدید به وضعیت نامناسب بیمارستان های خوی اشاره کرد و گفت:وضعیت فعلی بیمارستان های خوی در شأن مردم خوی و نظام نیست و مردم را دچار مشکلات فراوانی نموده است،
حسین سیوانی اصل افزود: گرچه مدتی روند احداث پروژه احداث بیمارستان 217 تخت خوابی کند بود، اما الان شاهدیم کارها بدون وقفه و خوب جلو می رود.
وی همچنین تصریح کرد: ساخت و اتمام این بیمارستان 217 تختخوابی خوی،جزء ده بیمارستان مطرح کشوری شده است، وامیدواریم با تخصیص اعتبارات بیشتر این پروژه در دهه فجر سال 94 شاهد بهره برداری آن باشیم.
شاهیـن دلیـوند
یادمه مرتضی بیمارستان نیکان بودیه شب من و مصطفی داشتیم میرفتیم سمت بیمارستان داشت میخندیدیهو زد زیر گریه جوری که همه صورتش خیس شده بود از اشک تنش داشت میلرزید اشک میریخت اون روزا حتی نمیدونست مرتضی سرطان داره بهش نگفته بودیم میگفت میترسم داداشم یه چیزیش بشه مصطفی تو این یک سال کاملا زندگیشو اختصاص داده بود به مرتضی صبح و شب میریخت تو خودش و میخندید همیشه تو تمام ایده هایی که داشتم کنار من بودو کلی حرف که مونده تو دلم و نمیتونم بگم چی گذشت بهش برادر بودن سخته اونم برادر بزرگتربه نظرم خیلی بی انصافیه جز تسکین بهش چیزی بگه کسیکاش یکم خودمونو جاش بزاریم سو استفاده؟مصطفی؟محاله هیچوقت مصطفی جز رفیق داداش بزرگ همه ی ما بوددمت گرم که هر کاری تونستی واسه مرتضی کردی دلت دریاس مصطفی خدا بهت صبر بده من تنهاییاتو دیدم گریه های بی هواتو دیدم تو یادگار مرتضی هستی بمون واسمون ما خونواده خاص دوستت داریم تا ابد