وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

جدید

مصطفی پاشایی

سرت رو بر نگردوندی که شاید پشیمون شی از این رفتن دوباره، بمونی 

پیش اونکه تا ته خط کسی رو جز تو تو دنیا نداره

 

مهرزاد امیرخانی

باشه رو دوست داشتین ؟
با انرژی بینظیرتون دارم کار دوم رو آماده می کنم .
البته هنوز کارمون با باشه تموم نشده .
منتظر یه خبرایی در موردش باشین .
باااااشه ؟
این متنه چقدر شین داشت .
منم که شینم میزنه اگه از روش بخونم سکته می کنم .
:-)))))))

علیرضا هاشمی


کنسرت اراک بودیم که یه سری اس ام اس ها اومد که مرتضی پاشایی فوت شد !!!!
یادمه مرتضی دقیقا هی میخندید میگفت الان میرم بالا میگم مرتضی پاشایی فوت کرد برین خونه هاتون و واقعا هم گفت واسمون اس ام اس اومده که من مردم حالا شما چی میگین ؟؟؟ و سالن منفجر میشد
اونشب یکی از بهترین اجراهاشو داشت و همش هم به مردم میگفت که امشب یکی از بهترین کنسرتامونه.

شب رفتیم هتل و من گیر دادم مرتضی بیا چندتا عکس انتخاب کن من همین الان بذارم بالا با این مزخرفاتی که راه انداختن ، خیلی عصبی و کلافه بودم از این داستان و مرتضی معلوم بود دلگیرو دل شکستس از این شایعه ها ولی بیشترین کسی که همیشه به همه روحیه میداد خودش بود و بروی خودش نمیاورد.
با تمام خستگی نشستیم 6 تا عکس از خودش انتخاب کرد یهو این عکسی که الان گذاشتمو دید گفت آهاااااااااان اینه ، گفتم چی شد ؟؟؟ گفت همه رو ول کن اینو ادیت بزن بدش میخوام ، دوسش دارم بده خودم بذارم فیسبوکم الان...
خلاصه با یه گیری چون لپتاپ خودم همراهم نبود 4تا عکس همینطوری ادیت کردم که دیدیم نتمون تموم شده و یه داستانای دیگه که کلا نشد عکسا اوکی بشن و بیخیال شدیم...
فردا شب نشستم همه رو اوکی کردم دادیم رفت بالا تو سایت موسیقی ما...

جدید

مهرزاد امیرخانی:

شمال بودم . مرتضی تهران بود .دو سه روز مونده بود به ماه رمضون .صداش یه کم گرفته بود .عصر زنگ زد گفت مهرزاد تیتراژ امسال ماه عسلو دادن به ما . هم خوشحال بود هم ناراحت چون زمانی نمونده بود و صداش هم گرفته بود . به هر حال گفت تا شب ملودیو برات می فرستم .فرستاد . دوسش داشتم . گفت رو همین گام تنظیمو با معین شروع کردیم فقط ترانرو بنویس .تو تراس ویلا نشسته بودم و می نوشتم .البته طبق صحبتایی که با احسان علیخانی کرده بودیم دوست داشتم غیر مستقیم حرفای مرتضی و خداش باشه .براش خوندم و نوشت . دوسش داشت . البته اگرم نداشت دیگه فرصت زیادی نبود ...راه افتادم از آمل به سمت رامسر .علی رهبری پازل باندم کنارم نشسته بو یعنی خوابیده بود .پشت فرمون بودم که مرتضی زنگ زد گفت اومدم پیش معین برای خوندن ولی ترانرو گم کردم . دوباره بگو بنویسم .کل ماشینو زیرو رو کردم نبود که نبود .ملودیو حفظ بودم .حین رانندگی یه ترانه دیگه گفتم و مرتضی نوشت . هیج جا ننوشتمش واسه همین کاغذشو ندارم ..عوض می کنی زندکیمو ...

مصاحبه با بنیامین بهادری

بنیامین بهادری: تا جایی که بتوانم یاد مرتضی پاشایی را در کنسرت هایم زنده نگه می دارم

 بنیامین بهادری خواننده محبوب موسیقی ایران شب تلخی را پشت سر گذاشت. در اولین سالی که نسیم حشمتی همسر مرحوم بنیامین شب جشن تولدش بود، بنیامین به احترام هوادارانش روی استیج سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران رفت تا به یاد همسرش، با طرفداران وفادارش این شب سخت را پشت سر بگذارد. 

بنیامین با وجودی که بغض در گلویش فریاد می کشید، اجرای بی نظیری را روی صحنه برد و در گفتگوی اختصاصی با تی وی پلاس، از تمام کسانی که در این یک سال سخت کنارش بودند، تشکر کرد. او همچنین در قسمت دوم این گزارش از دلایل اجرای ترانه های مرتضی پاشایی در تمام کنسرت های اخیرش گفت.

Download

خاطره

همکلاسی های مرتضی پاشایی

چهار تا از همکلاسیها میخواستیم از دیوار مدرسه فرار کنیم بریم تاتر بازی کنیم کیفامون رو اول انداختیم اونور دیوار و بعد اولین نفر که میثاق رحیمی بود رفت بالا وپرید پایین معاون مدرسه پشت دیوار وایساده بود و میثاق رو گرفت بعد من پریدم که منم گرفت بعدی بهزاد جواهرچیان بود که گیر افتاد و آخرین نفر مرتضی پاشایی بود که اومد بالا و از اونجایی که پسر باهوشی بود اول پایین رو نگاه کرد همین که معاون مدرسه رو دید به معاون گفت ببخشید آقا توپ مون اینجا نیوفتاده.معاون هم گفت بیا پایین پسر کیفت اینجاست که بعد نشد بریم تاتر و گفتن فردا با پدرتون بیاید مدرسه

اینستاگرام

مصطفی پاشایی

علی لهراسبی عزیزم در تمام مدت رفاقتش با مرتضی ثابت کرد رفاقتش خالصانه است و مرتضی تا آخرین لحظه به خاطر تمام زحماتی که براش کشید ازش تشکر می کرد ..من به شخصه ازش خیلی چیزها آموختم ... موزیک جدید و بسیار زیبای علی لهراسبی عزیزم با نام ساعت هشت فردا شب ٨ بهمن - دانلود از تمامی سایت های معتبر موزیک

مهرزاد امیرخانی

یه کم رو به راه شم بر می گردم
نه قهر کردم نه خودمو لوس کردم
فقط خستم .
با همه خستگیامم می میرم برا همتون استثنا ام نداره .
به این و اونم گیر ندین الان زیر این پست لطفا .
حس بچه ایو دارم که دایم تو خونشون دعواست .
یادتونم نره که هر جا هستم خوبیاتون یادمه .
می بینمتون .
.
باااشه ؟