برخی از نمونه کارهای شرکت
- بیمارستان امام خمینی ، انتهای بلوار کشاورز . ( پیمانکار دائم بیمارستان )
- بیمارستان بعثت ، اتوبان افسریه ، اتوبان هجرت . ( پیمانکار دائم بیمارستان )
- بیمارستان لبافی نژاد، خیابان پاسداران، بوستان نهم. ( پیمانکار دائم بیمارستان )
- موسسه حرا وابسته به خاتم الانبیاء سپاه پاسداران، انتهای اتوبان هجرت. ( اجرا در سال 1390 )
- ناجا، تهرانپارس، خیابان جشنواره، شهرک مسکونی شمس ولایت (فروش و نصب 7500 متر مربع ایزوگام بام گستر اصل تهران در سالهای 1390 و 1391)
- دانشگاه شاهد، اتوبان خلیج فارس، روبروی حرم مطهر امام خمینی ( فروش و نصب 2500 مترمربع ایزوگام در الهای 1390 الی 1392 )
- بیمارستان سجاد، میدان فاطمی ( سال 1391)
- کارهای شخصی متعدد.
بعضی می گویند بافت تاریخی یعنی فضائی که لا اقل معماری آن مربوط به 100 سال قبل باشد تا بتوان گفت اثر تاریخی است
در کتاب مجموعه قوانین مقررات ایین نامه هاو معاهدات سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری صفحه 23 قانون راجع به حفظ اثار ملی مصوب ابان ماه 1309 شمسی در ماده اول : " کلیه اثار صنعتی و ابنیه و اماکنی که تا اختتام دوره زندیه در مملکت ایران احداث شده اعم از منقول و غیر منقول با رعایت ماده سه این قانون را می توان جز اثار ملی ایران محسوب داشت و در تحت حفاظت و نظارت دولت می باشد . ."
بعدها مصوباتی اعلام شد اثری که دارای 100 سال عمر باشد تاریخی ست خواه منقول باشد یا غیر منقول منتهی باید شرایط کافی را احراز کند که شرط لازم تاریخی بودن است .
اولین کلنگ تخریب بافت معماری سبزوار در سال 1316 -1317 زده شد انهم با باز کردن محور شرقی غربی و محور شمالی جنوبی یعنی تخریب بازار سبزوار که در حقیقت تخریب : مدارس ، حسینیه ها ، آب انبارها ،حمامها و غیره بود اسم محور شرقی غربی شد بیهق و شمالی جنوبی اسرار . شریان حیات اقتصادی بازار است و در حقیقت این بازار بود که سوای نقش اقتصادی در سیر کولاسیون دسترسی به کوی و برزن و محله نقش اساسی داشت و پس از تخریب ، همان محل عهده دار این نقش شد ، منتهی سواره رو شد عوض پیاده رو سالها گذشت خیابان شریعتمدار از دل خیابان بیهق زاییده شد و سپس خیابان قائم خیابان کاشفی و خیابان مدرس و خیابان پیش نمازی لذا رشد و توسعه شهری باعث رشد و توسعه معابر و خیابان ها شد اینجا ورود تکنولوژی باعث تخریب شد اینجا نیاز مغایر مردم امروز سبزوار با نیاز دیروزشان باعث تخریب بافت و طراحی شهری امروزی شد اولین کمر بندی سبزوار به نام خیابان پهلوی در محل خیابان اعظیمیان امروزی رقم خورد و اولین خانه های گذر از معماری سنتی در اطراف خیابان پهلوی ساخته شد مثل خانه فروغی خانه اسکوئی خانه شریعتمدار خانه حقیران و ....... مریض خانه سبزوار نامش بیمارستان شد کاروانسراها نامش گاراژ شد و بیابان جایش را به خیابان داد . این روند رو به رشد تخریب بازار تداوم یافت تا بازماندهای بافت تاریخی معماری تحت عنوان بافت فرسوده یا قابلیت مرمت را دارد که بهسازی شود یا ندارد که تخریب شود. دیگر بحث محصوریت و محرمیت در معماری از بین رفت دیگر عنصر حیات به عنوان عنصر میان سرا که نقش سیر کولاسیون و تعامل بین مجموعه را داشت از بین رفت ، خط لبه و خط آسمانه و سایه انداز و معماری طبیعت گرا با تکنولژی غیر پایدار معوضه شد دیگر اینها واژ های ست که باید در کتاب سبک شناسی معماری مرحوم پیرنیا دنبال آن گشت جای این بافت ساختمانهای مرتفع جایگزین شد خوب بگذریم.
بیان مسئله
•در یک مقوله کلی به مرمت :
• سنتی و مدرن تقسیم می شود
• مرمت سنتی به مرمت؛ منقول و غیر منقول که در این مبحث مرمت غیر منقول با رویکرد باز زنده سازی بافتهای تاریخی متاثر از نظریه دکتر حسن حبیبی بررسی شده است .
•اولین سوال این است که آیا باید تمام بافت تاریخی تحت عنوان بافت فرسوده تخریب شود؟
•و با الگوهای مدرن امروزی طراحی شود ؟
• یا اینکه با در نظر گرفتن : فرهنگ ؛ دین و مذهب و اقلیم و تاثیر و تاءثر این موارد برمعماری و متقابلا معماری بر این موارد طراحی شود؟ یعنی اصل محرمیت در معماری اسلامی .
• سووال دوم نبود کاربریهای مورد نیاز امروز مانند: آموزشِی ، بهداشتی؛ ورزشی ؛ فرهنگی و فضای سبز و رفع گرههای ترافیکی ناشی از کاربری جدید چگونه در محل بافت تاریخی و در یک کلام تاب آوری بافت تاریخی در مقابل بلایای طبیعی و انسانی چگونه حل شود ؟
•هزینه های خرید املاک با و جود طرحهای بالا دست چگونه حل شود ؟
پاسخ
•شاید پاسخ به تمام سئوالات فوق را در مدیریت بحران بتوان تجمیع کرد. اگر موضوع را یک بحران اجتماعی در نظر بگیریم یک مدیریت کلان شهری با تمام ارگان و نهادها و سازمان و ادارات دولتی و مردمی قابل حل است .
•یعنی آمایش این محلها انتقال به شهرکهای اقماری و بازگرداندن مردم به محل پس از ایجاد سازه های ناشی از فرآیند امکان سنجی و نظر سنجی کاربری بافت.یعنی آنچه تحت عنوان بافت فرسوده و نا کار آمد و سکونتگاههای غیر رسمی از آن یاد می کنیم ؛ با مرمت و استحکام بخشی بافت تاریخی آنانیکه در سکونتگاههای غیر رسمی زندگی می کنند به سمت و سوی بافت تاریخی سوق دهیم یعنی آمایش جمعیت و سرزمین .
برای مثال بافت محله گلستان سبزوار
•گویش متفاوت این قوم با سبزواریها
•تفاوت گونه شناسی چهره ها
•عدم آمیزش با مردم شهر به صورت ازدواجهای درون قومی.
•حفظ مشاغل سنتی .
•حفظ معماری سنتی .
•تداخل عملکرد ابنیه .
•اغتشاشات منظری ناشی از بروز اقلام قابل فروش در کوی و برزن و خیابان که سد معبر می کند و گره ترافیکی ایجاد می کند
•راه حل
•اقلیم سبزوار موجب شده عمده مردم نظام معیشتی خود را بر اساس کشاورزی و دامداری به صورت رمه گردانی حفظ کنند . از سویی نظام موروثی حاکم بر املاک و زمین ناشی از شریعت اسلامی اجازه نمی دهد زمینها به صورت کلان کشاورزی شود و در نتیجه با گذشت زمان زمینها کوچکتر و کوچکتر شده در نتیجه نیاز به گاو آهن ؛ خیش . خورجین ؛ پالان و زین و یراق اسب غلاده ؛ بیل و در کل لوازم کشاورزی قدیم هنوز بازار خود را در سبزوار حفظ کرده است لذا می بینیم این مشاغل زنده هستند و تداوم آن در محله غربتها ناشی از موارد فوق است یعنی کشت غرقابی بجای آبیاری مکانیزه برداشت با داس و ایجاد خرمن بجای وسایل مدرن مانند کمباین و رمه گردانی که مرتع را از بین می برد بجای دامداری مدرن.
•از سویی در مرکز شهر قرار گرفتن این محله و فرسودگی بافت و موارد بالا مزید بر مشکلات شهری ناهمگونی را بوجود آورده است
•که با زنده سازی بافت را می طلبد .
هدف
•باز زنده سازی بافت
•با رعایت اصل محرمیت در معماری
•تفکیک محل کار از محل زندگی
•ایجاد فضاها با کاربری : بهداشتی ؛ آموزش ؛ ورزشی فرهنگی . فضای سبز و غیره .
•بهسازی و مقاوم سازی ابنیه با رعایت شئون: فرهنگی ,مذهبی , نظام مهندسی و اقتصادی
ضرورت
•از سال 1316 و 1317 که بازار سبزوار تخریب شد و دو محور شمال جنوبی و شرقی غربی در شهر گشایش یافت که نام آن را بیهق و اسرار گذاشتند و این محدوده برای تردد افرادی بود که در یک مساحت 45 هکتاری سکونت داشتن تا کنون در بافت خیابانهای: مدرس , پیش نمازی , قائم , حکیم در بافت ایجاد شده و رشد جمعیت و توسعه شهری گرههای ترافیکی بزرگی ایجاد کرده که می شود گفت معضل شده است لذا ضرورت تدوین و تبین این مقاله در تفهیم مشکلات و ارائه راه کارهای آن ضروری ست
چکیده
•در این مقاله سعی بر آن بوده معضل بافت فرسوده محله غربتها متکی بر نظریه پردازان مرمت با رویکرد ویژه به مبانی نظری مرمت و باز زنده سازی شهری بافتهای فرسوده دکتر حبیبی بررسی شود ابتدا بیان مسئله شده سپس هدف و ضرورت تهیه مقاله و راهکارهای مربوطه ارائه گردیده است
کلید واژه
•بافت تاریخی دارای ارزش و فاقد ارزش معماری
•مرمت شهری
•اقتصاد
•اقلیم
•فرهنگ
•معماری
•دین و مذهب
خط لبه خط آسمانه محرمیت محصوریت
شیر فلکه 250 میلیمتری تقاطع خیابان قائم مقام با خیابان امام خمینی در شهر اراک تعویض گردید.
به گزارش روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب استان مرکزی حشمت الله عباسی مدیر امور آب شهرستان اراک اظهار داشت:طی مانور دوره ای تعویض شیرهای شبکه توزیع آب شهر اراک ،در پی فرسودگی یکی از شیرها درتقاطع خیابان قائم مقام با خیابان امام خمینی در میدان شورا امور آب و فاضلاب شهرستان اراک با همکاری واحد امداد و حوادث بهره برداری آب منطقه یک ، اقدام به تعویض شیر250 میلیمتری نمود.
عباسی اضافه نمود: برای تعویض این شیر نیاز به کندومان نسبتاً وسیعی بود که به منظور جلوگیری از ترافیک و بسته شدن خیابانهای منشعب این عملیات در ساعات پایانی شب و بدون قطع آب انجام شد.
وی خاطر نشان کرد: تعداد شیرآلات فرسوده باقی مانده در شبکه بسیار اندک است و طی یک برنامه مدون به زودی تعویض خواهند شد.
با تعویض این شیرفلکه مشکل فشار آب بیش از 2000 مشترک ساکن این محدوده حل شده و رضایتمندی شهروندان را در پی داشته است.
۳. توصیف مکان و زمان باید به پیشبرد پیرنگ، شخصیتسازی و القای درونمایه کمک کند، والا زائد خواهد بود. یکی از دامچالههای داستاننویسی، که نویسندگان غالباً در پردازش زمان و مکان گرفتار آن میشوند، اطناب یا زیادهگویی در توصیف این موضوع است که وقایع داستان در کجا و چه زمانی رخ میدهند. به طور معمول (اما البته نه در داستانهایی که نویسنده به دلایل سبکشناختی تعمداً میخواهد زمان و مکان را مبهم نگه دارد)، راوی میبایست اشاراتی به این دو عنصر بکند و (بخصوص اگر داستان به سبک رئالیستی نوشته شده باشد) توصیفی از آنها به دست دهد.
برای مثال، اگر داستان در یک خیابان رخ میدهد، باید بگوییم این خیابان در کدام بخش از جغرافیای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگیِ شهر واقع شده است. این کار مستلزم توصیف شکل ظاهری ساختمانهای آن خیابان (خانههای حیاطدارِ دو طبقه در منطقهای سنتی که محل سکونت قشر متوسط است، یا برجهای مسکونیِ مدرن در منطقهای مرفهنشین) و همچنین نوع مغازههای واقع در آن است (بقالیهای کوچک یا مراکز خرید چندطبقه) و لذا میطلبد که راوی جزئیات فراوانی را ذکر کند.
به همین ترتیب، اگر هنگام غروب را برای زمان داستان انتخاب کردهایم، توصیف مشروح فعالیتهایی که به طور معمول در این زمان معیّن رخ میدهند (بازگشت اشخاص به خانه، حرکت کند اتومبیلها در راهبندان ساعات اولیهی شب) ضرورت پیدا میکند. اما این قبیل توصیفها حتماً میبایست واجد جنبهای «کارکردی» (به مفهومی که در بخشهای قبلی توضیح دادیم) باشند. هر گونه توصیف یا شرح که ربطی به سایر عناصر داستان نداشته باشد، مصداق «حشو» یا امر زائد تلقی میشود و باید از داستان حذفشان کرد. برای مثال، قدم زدن آهستهی اشخاص در پیادهرو یا حرکت کند اتومبیلها در خیابان میتواند القاکنندهی جامعهای ملالزده یا وضعیت فرهنگی ایستا باشد، اما اگر درونمایهی داستان این نیست حتماً باید این قبیل توصیفها از مردم و اتومبیلها را از داستان حذف کنیم.
پرسشی که هر داستاننویس صناعتشناس موقع توصیف زمان و مکان وقایع داستان باید در ذهن خودش مطرح کند و پاسخ دهد این است که: «این توصیف چرا ضرورت دارد و بدون آن کدام عنصر دیگرِ داستان تضعیف میشود؟».