ما مینشینیم با دزدی که مال ما را دزدیده، مذاکره میکنیم و بعد هم برای پس گرفتن مالی که خود، صاحب آن هستیم دوباره مالی دیگر را به دزد میدهیم تا ثروت قبلی را به ما بدهد. این یعنی باخت مطلق.
وبگاه "پایگاه تحلیلی سیاسی اثبات" نوشت:
سلسله مباحث مذاکره باشیطان/مذاکره برد برد از ریشه غلط است:
این یعنی تهاجم فرهنگی انقلاب اسلامی به غرب که فردا هزاران «ادواردو آنیلی» را از دل اروپا و آمریکا به جبهه حق ملحق خواهد کرد.
اگر «ادواردو آنیلی» را جمله «بنام خدایی که از ناوهای آمریکایی قویتر است» از زبان سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا، به جبهه انقلاب اسلامی میکشاند، فردا اشاره امام خامنهای که سرداران شهادت طلب او هیمنه آمریکا را در خطوط جبهه کفر در هم شکستهاند، هزاران ادواردو را به این جبهه خواهد کشاند و مگر نکشانده است؟
قدرت غرب، قدرتی بنیان گرفته بر جهل است و آگاهیهای جمعی که انقلاب زا هستند به یکباره روی میآورند… اکنون در غرب همه چیز با سالهای ۱۹۳۰ تفاوت یافته است؛ مردم با اضطرابی که از یک عدم اطمینان همگانی بر میآید به فردا مینگرند. آنها هر لحظه انتظار میکشند آن دژ اطلاعاتی که موجودیت سیاسی غرب بر آن بنیان گرفته است با یک انفجار مهیب فرو بریزد و آن روی پنهان تمدن آشکار شود.
انفجار اطلاعات، شهید سید مرتضی آوینی
***
چند روز پیش، "یولیا واسیلی اونا" پرستار بچههایم را به اتاقم دعوت کردم تا با او تسویه حساب کنم.
به او گفتم: - بنشینید یولیا.میدانم که دست و بالتان خالی است
اما رو در بایستی دارید و به زبان نمیآورید. ببینید
ما توافق کردیم که ماهی سی روبل به شما بدهم.....این طور نیست؟
- چهل روبل
- نه من یادداشت کردهام.....من همیشه به پرستار بچههایم سی روبل میدهم
حالا به من توجه کنید. شما دو ماه برای من کار کردید
- دو ماه و پنج روز دقیقا.
- دو ماه. من یادداشت کردهام، که میشود شصت روبل
البته باید نه تا یکشنبه از آن کسر کرد
همانطور که میدانید یکشنبهها مواظب "کولیا" نبودهاید و برای قدم زدن بیرون میرفتید
به اضافه سه روز تعطیلی...
"یولیا واسیلی اونا" از خجالت سرخ شده بود
و داشت با چینهای لباسش بازی میکرد ولی صدایش در نمیآمد
.
.
بقیه داستــان در ادامه مطلب
«من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه میخواهد؟!
وبلاگ قطعه اصحاب شهدا نوشت : سلام سردار،سلام بر تو که هیبتت مرا به یاد قاسم بن حسن در کربلا می اندازد.
نامت برای من یاد آور سردار بزرگی همچون شهید حاج قاسم میر حسینی است و اکنون تو...
شاید از سر همین بهت است که یکی از مقامات بلند پایه ارتش امریکا عاجزانه میگوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه میخواهد؟!»
تویی که خواب را بر چشم دشمنان این مرز و بوم حرام کرده ای...
بر تن جوانانمان تیشرتهایی را میبینیم با علائم و نوشتههایی که معنی و مفهوم آنها مشخّص نیست و حتّی از برخی از این جوانان که پرسوجو میکنیم، آنها نیز معنی این جملات را نمیدانند.
وبگاه "معبر سایبری جلباب" نوشت: