در این اردو 16 بوکسور از سراسر کشور در 10 وزن حضور پیدا می کنند تا خود را برای حضور در مسابقات 4 جانبه قزاقستان که هفدهم بهمن ماه با حضور کشورهای ایران، قزاقستان، ازبکستان و روسیه برگزار می شود، آماده کنند.
اسامی اردونشینان به شرح زیر است:
49 کیلوگرم: سجاد قاعدی از استان فارس
52 کیلوگرم: داود خدری از استان چهار محال و بختیاری
56 کیلوگرم: علی عیسایی و آرش کاسپور از استان گیلان
60 کیلو گرم: ابراهیم ارمشی از استان گلستان
64 کیلو گرم: هادی ماکویی از استان آذربایجان غربی و دانا اسماعیل پور از استان کردستان
69 کیلوگرم: امین قاسمی پور از استان گیلان و سجاد کاظم زاده از استان کردستان
75 کیلوگرم: مجتبی معلمی از استان تهران
81 کیلوگرم: علی شاهینی از استان گلستان و یونس حسن پور از استان آذربایجان غربی
91 کیلوگرم: محمد نوری از استان لرستان
+91 کیلوگرم: مجید سپهوند از استان لرستان و هادی کاظمی از استان کردستان
شایان ذکر است در در اوزان 56، 81 و به اضافه 91 کیلوگرم مسابقه انتخابی درون اردویی برگزار می شود تا نفرات نخست این اوزان معرفی شده و به تورنمنت قزاقستان اعزام شوند.
منبع :http://www.webfaqt.com
وسایل آموزشی: کتاب فارسی خوانداری و ابزار نمایش شامل: لوازم نقاشی، کتاب قرآن، دوربین عکاسی، تعدادی کتاب داستانی و. . . منابع انسانی یا آموزشی: نمازخانه ی مدرسه، تخته وایت برد و ماژیک. الگوی تدریس: ایفای نقش.
های تدریس:
سخنرانی
توضیحی،
پرسش و پاسخ،گردش علمی. چینش کلاس: گروه های 5نفره خارج از کلاس در محوطه ی نمازخانه به صورت u . قبل از شروع: بعد از سلام و احپال پرسی، حضور و غیاب بررسی هوای نمازخانه،نور، دما(اگر مورد خاصی بود قبل از درس رفع شود) دخترای گلم می خوام مثل همیشه درس امروز رو با یک حدیث شروع کنم.
حدیث امروز از امام صادق(ع)
است که می فرماید:
هر کس مسجدی بسازد،خداونددر
بهشت برای او خانه ای می سازد. ارزشیابی آغازین(تشخیصی):1-چه کسانی به مسجد رفته اند؟2-آیا نام مسجد محله ی خود را می دانید؟3-در مسجد چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟4-در مسجد چه فعالیتی انجام داده داده اید؟ ایجاد انگیزه: بچه ها با توجه به حدیث و سوالاتی که از شما پرسیدم حدس می زنید نام درس امروز چیست؟ دانش آموزان: مسجد معلم: آفرین بر شما و نام درس را بالای تخته می نویسد.
مسجد محله ی ما
معلم:
دخترای خوب می خوام برای گروه ها یک اسم انتخاب کنم.
شما با شنیدن نام مسجد یاد چه کلمه ای می افتید؟ دانش آموزان با اجازه ی معلم کلماتی را می گویند و آموزگار آن کلمات را روی کاغذ می نویسد.
عبادت،
دعا،نیایش،نماز
سپس معلم کاغذ ها را تا می کند و از یکی از اعضای گروه که به عنوان سرگروه انتخاب شده می خواهد یک کاغذ بردارد تا نام گروه ها مشخص شود.
دخترای خوبم، شعر قشنگی درباره ی مسجد پیدا کردم برای شما می خونم و شما بعد از من تکرار کنید. (هوش موسیقیایی) نزدیک خانه ی ما(بچه ها هر بارمصراع را تکرار می کنند) یک مسجد قشنگ است که از مناره هایش یانک اذان بلند است گلدسته های زیبا گویی طلایی رنگ است کز آن رنگ طلایی صوت قرآن بلند است گوید به ما موذن هر صبح و ظهر و هر شب برخیز ای مسلمان وقت تنگ است.
ارائه ی ذزس جدید: گام اول و دوم:گرم کردن گروه و گزینش شرکت کنندگان.
بچه ها امروز درس رو در نمازخانه برگزار کردیم
چون مکان آن خیلی شبیه به مسجد است.
می دونم خیلی ها مسجد رفتید برای کارهای مختلف منم با دوستان شما صحبت کردم تا چند تا از اون کارها رو تویک
نمایش کوتاه به شما نشان دهند.
از گروه نمایش می خوام بیان کنار من بایستند.
گام سوم:
پردازش صحنه دانش آموزان تعدادی وسیله که از قبل آماده شده بود بر می دارند و هر یک در جایگاه مخصوص خود می ایستند.
دو نفر از دانش آموزان به عنوان نقش اصلی مادر و دختر جلوی جایگاه می ایستند و آماده ی اجرا می شوند. گام چهارم:آماده کردن مشاهده گران
بچه ها خوب به نمایش نگاه کنید به اتفاقاتی که می افتد خوب فکر کنید.
اگر شما به جای بازیگران نمایش بودید چه کار نی کردید؟
نظر شما چیست؟ خوب است هر چه به ذهنتان می رسد یادداشت کنید.
شاید اتفاقاتی که در نمایش می افتد قبلا برای شما افتاده باشد یا اینکه ساید با دیدن نمایش ایده ای به ذهن شما برسد. گام 5 ایفای نقش: مادر مسجد محله چقدر شلوغ است. این جا چه خبر است؟ مادر: زهرا جان این جا محل برکزاری کلاس های مختلف علمی و هنری است. زهرا:مگر در مسجد کلاس برگزار نی شود.
مادر:
بله دوست داری از کلاس ها دیذن کنی؟زهرا: بله
خیلی ذوست دارم.
زهرا به اتفاق مادر حرکت می کند.
زهرا:
مادر این بچه ها مشغول
چه کاری هستند؟
نادر: این افزاد مشغول عکاسی هستند این جا کلاس عکاسی است. زهرا با اشاره به بازیگرانی که کتاب به دست ایستاده اند: این ها چه؟ مادر: دخترم این جا کتاب خانه ی مسجد است و بچع ها نشغول مطالعه هستند.
ززهرا:
مادر میشه بقیه ی کلاسها را هم ببینیم.
مادر:
بله دخترم.
این جا کلاس قرآن است و این قسمت کلاس نقاشی.
این کلاس ها در اکثر مساجد برقرار لست اما در فصل تابستان که اپقات فراغت دانش آموزان بیشتر است درر
رمساجد این کلاس ها با عنوان پایگاه تابستانی با جدیت بیشتری برگزار می شود.
زهرا:
چه
عالی مادر من فکر می کردم در نسجد فقط نماز نی خوانیم حالا هم ذوست دارم دز این کلاس ها شرکت
کنم.
مادر:
حتما دخترم هر کلاسی دوست داری انتخاب کن.
زهرا مشفول فکرکردن
می شود. (
پایان نمایش تقویت هوش برون فردی)
گام 6
بحث و ارزش یابی:
سلام
این برنامه تقدیم شد به آنان که غذای حاضری را بهانه ی عشق دائمی می کنند.
نماینده رادیو هفت : منصور ضابطیان
آیتمها : فانوس » احسان ترابی
متن خوانی شهره سلطانی/ سلام خداحافظی » بابک قدمایی
قسمت آخر گفتگو
شعر خوانی بیوک میرزایی/ احسان فدایی » منم من
متن خوانی سعید خرسندی
سیاهی » علی زند وکیلی و سعید آتانی
متن خوانی صبا کمالی/ آینه » فریدون آسرایی
متن خوانی کوروش تهامی/ من شادم » داریوش رفیعی
متن خوانی سهیل محزون/ چرخ و فلک » محمد خاکپور
ترانه افغانی به نام دنیا گذران
متن خوانی بهناز جعفری/ مسیر انحرافی » سینا حجازی
متن خوانی مائده طهماسبی/ سبوره » ناصر وحدتی
قصه های بجنورد- 10
گل ممد » حجت اشرف زاده
تیتراژ پایان ترانه ای بود از عباس مهرپویا به نام آه
خوب بخوابید...
*****************
منصور ضابطیان :
از آخرین باری که یک قاشق مرباخوری دارچین را توی قوری چای اضافه کردم سالها میگذرد. چای کیسه ای طعم خوب دارچین دم کشیده نمیدهد اما برای روزهای پرهیاهو و شلوغ، رفیق بدی نیست. اگر از من پرسیده باشید می گویم دم کشیدن شگرد آشپزهاست برای آنکه به آدمها بگویند کشف عطر شالیزار از لا به لای دانه های برنج فرد اعلای ایرانی حوصله میخواهد. حوصله را اما ما هر روز جا میگذاریم پشت چراغ قرمز ، در راه بندان اتوبان ها گمش میکنیم. شبها که به خانه برمیگردیم انواع غذاهای نیمه آماده ، آماده اند تا از ما پذیرایی کنند. با این همه اما گاهی دل مشغول بی حواسمان گیر میکند سر پیچ باریک یک گذر قدیمی ؛ جایی که عطر زعفران و خورش های جا افتاده و رنگارنگ از درز پنجره ها خرامان و سرخوش خودشان را می رساندند به یک سفره ی سفید و بلند ، جایی که محل کنفرانس های خانوادگی در شبهای پنجشنبه ی مهربان بود. من که می گویم غذا شگرد آدمها بوده برای کش دادن همین گفتگوهایی که این روزها زودتر از همیشه از دهان می افتند.