درپی ارائه لایحه یک فوریتی رفع موانع تولید و ارتقاء نظام مالی کشور به مجلس شورای اسلامی، پایگاه خبری عصر مالی جزئیات بورسی این لایحه را منتشر کرد.
براساس این لایحه، یک در هزار منابع صندوق توسعه ملی در زمان ابلاغ این قانون و از آن به بعد، یک در هزار منابع واریزی به صندوق توسعه ملی پس از تبدیل به ریال، در اختیار صندوق تثبیت بازار سرمایه قرار می گیرد و بخشی از منابع سازمان بورس و اوراق بهادار با تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار و سایر منابع مالی در چارچوب قوانین و مقررات با تصویب مراجع ذیصلاح قانونی، به این صندوق تعلق می گیرد، صمن اینکه کلیه فعالیت های صندوق تثبیت بازار سرمایه از مالیات معاف خواهد بود.
در بند ب ماده الحاقی 26 لایحه رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقاء نظام مالی هم آمده است: شرکت های پذیرفته شده در بورس و بازارهای خارج از بورس براساس میزان سهام شناور خود در هر یک از بازارهای مذکور و براساس مقرراتی که به پیشنهاد سازمان بورس و اوراق بهادار به تصویب می رسد، می توانند تا 10 درصد سهام خود را خریداری و تحت عنوان سهام خزانه، در شرکت نگهداری کنند.
همچنین مابه التفاوت ارزش اسمی و قیمت معاملاتی پذیره نویسی اوراق بهادار مذکور که کمتر از قیمت اسمی پذیره نویسی می شوند، به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی شناخته خواهد شد.
براساس ماده الحاقی 21 این لایحه نیز، قانون هدفمندکردن یارانه ها به این شرح اصلاح می شود: قیمت خوراک گاز و خوراک مایع تحویلی به واحدهای صنعتی، نیروگاههای برق، واحدهای پالایشی و پتروشیمی بگونه ای تعیین می شود که محصول تولید شده واحدهای مذکور در ایران قابل رقابت با محصول واحدهای کشورهای حاشیه خلیج فارس باشد.
به علاوه، طبق ماده الحاقی 22 لایحه مذکور، کلیه پالایشگاههای کشور منوط به تسویه وجوه نفت خام و میعانات گازی خریداری شده تحویلی به قیمت هر بشکه 95 درصد فوب خلیج فارس و بصورت نقدی به شرکت دولتی ذیربط تابعه وزارت نفت، مجازند فراورده های نفتی مازاد بر نیاز داخلی را رأسا صادر نمایند.
در ماه های اخیر رسانه های مختلف گروهک تروریستی منافقین مواردی را مطرح نموده اند که که مدیران سازمان اعتراف می کنند بروز آنها موجب شکنجه روانی برای ساکنان لیبرتی است.در این راستا گفتنی است دست اندرکاران حاضر در عراق که به نحوی با مسائل مربوط به منافقین در ارتباط اند با افزایش این موارد عملیات روانی مناسبی را علیه منافقین صورت بدهند.
گفتنی است ،پس از انتشار خبر “تلاش برای اعزام برخی خانواده های منافقین به عراق” ،منافقین در مطالب گسترده ای واهمه خود را از این مسئله نشان دادند و ضمن اعتراض به این مسئله،ملاقات اعضا با خانواده هایشان شکنجه روانی اعضا و نقض قلمداد کردند.خبر بعدی که بلافاصله منافقین به آن واکنش نشان دادند و آن راشکنجه روانی خواندند پخش مداحی در کمپ لیبرتی توسط نیروهای عراقی است.ظاهرا این مسئله چنان به اعضای سازمان فشار روانی ایجاد کرده است که مطالبی با مضمون فراخوان به آمریکا و سازمان مللمتحد برای توقف این مسئله منتشر کردهاند.
سایت سازمان در این راستا نوشته است:
“تمامی این بلندگوها در ایستگاه پلیس کمپ قرار دارند و پخش صدا از آنها بر روی محل استقرار ساکنان متمرکز شده است. این شکنجه روانی ۴۲روزه برای بیماران که در بخش یک لیبرتی و در نزدیکترین نقطه به این بلندگوها قرار دارند بهطور مضاعف آزار دهنده است و خواب و استراحت را از آنها سلب کرده است.”
تاریخ قطعی برای پیدایش این فکر که انسان بدن خود را وسیله ایی برای مبارزه تبدیل کند نمی توان یافت، اما کاراته امروزی شکل تکامل یافته ایی از کمپوی چینی می باشد که در ابتدا اوکیناواته نامیده می شد.
کاراته در لغت به دو واژه کارا یعنی خالی و ته به معنای دست تقسیم می شود که معنای کلی کاراته- دو (راه کاراته)، مبارزه با دست خالی می باشد که در این راه دل و ذهن از تمام خواسته های دنیوی و غرور بی جا، خالی و نهایتا فرد می باید بر نفس خود غلبه کند.
کاراته ازسال 1912 از کشور ژاپن به جهان خارج معرفی شد و در سال 1964 اولین فدراسیون رسمی کاراته در جهان توسط انجمن های گوناگون ژاپنی هم زمان با بازیهای المپیک در ژاپن تشکیل یافت.
در طی این سالها کاراته از طریق سازمانهای مختلف بین المللی تغذیه شد تا اینکه هم زمان با اولین دوره مسابقات جهانی این رشته درسال 1970 کنفرانسی با حضور 32 کشور برگزار شد که منجر به تشکیل سازمان جهانی کاراته دو شد و از این زمان به بعد کاراته به عنوان ورزش جهانی دست یافت.
مدتی بعد فدراسیون جهانی کاراته W.K.F تأسیس و نهایتا به تأیید I.O.C رسید و اکنون این سازان زیر نظر IOC مشغول به کار میباشد و مسابقات رسمی آن از طریق همین مجموعه در جهان انجام میشود.
WKF در هر بخشی نماینده ایی دارد و علاوه بر این که به عنوان رئیس فدراسیون همان قاره متولی امور می باشد، سمت نائب رئیسی فدراسیون جهانی را نیز دارد و مسابقات دوره ایی آن بخش را انجام می دهد که در آسیا A.K.F (فدراسیون کاراته آسیا) عهده دار آن است و کشور ما نیز به عنوان زیر مجموعه هر دو سازمان فوق فعالیت می نماید.
مرکز سازمان جهانی کاراته در کشور اسپانیا و سایت اینترنتی آن و مرکز فدراسیون کاراته آسیا در کشور تایوان میباشد.
شهاب مرادی نه آهنگی ماندگار ساخته؛ نه نوازندهای بیبدیل محسوب میشود؛ و نه خوانندهای خوشصدا است که به یکباره اثرش با اقبال بینظیر مردم مواجه شده باشد؛ اما در مدت زمانی کمتر از 7 ماه کاری کرده که اهالی جدی موسیقی و بسیاری از هنرجویان و خانوادههایشان او را خوب میشناسند.
وقتی چندی قبل اهالی موسیقی، سخنرانی شهاب مرادی را در مراسم ترحیم «مرتضی پاشایی» میدیدند، بهتزده بودند؛ بهتزده از مردی که خود زمستان موسیقی را در فرهنگسراها رقم میزند و اکنون در کنار اهالی موسیقی میایستد.
این متن در واقع اشارتی است به چهرههای متعجب اهالی موسیقی در مواجهه با شهاب مرادی در یک مراسم ترحیم:
در مراسم ترحیمی که 27 آبان امسال به مناسبت درگذشت زندهیاد مرتضی پاشایی در مسجد امیرالمؤمنین تهران برگزار شد، علاوه بر مردم عادی و دوستداران این خواننده، شخصیتهای مختلفی از حوزههای متفاوت نیز آمده بودند که برخیهایشان شناختهشدهتر بودند و برخی دیگر شهرت کمتری داشتند. حتی در بین اهالی موسیقی هم خیلیها یکدیگر را نمیشناختند؛ اما با این وجود، اکثر اهالی موسیقی مردی را که در این مراسم سخنرانی کرد میشناختند و از حضور او شگفتزده شده بودند.
این مرد شهاب مرادی بود؛ مردی که حدود یک سال قبل سکان ریاست سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران را برعهده گرفت و در همین مدت کوتاه، عملکردی در زمینه موسیقی داشت که باعث شده بود تا حضورش در مراسم ترحیم یک خواننده و سخنرانی در آنجا نهتنها عجیب، بلکه در نظر اهالی موسیقی بعید جلوه میکند.
این شگفتی اهالی موسیقی البته دلایل محکم و قابل تأملی داشته و دارد که در اصل به عملکرد این رئیس سازمان فرهنگی-هنری شهرداری مربوط میشود.
شهاب مرادی درست یک سال قبل یعنی آذرماه 1392 به سمت ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران منصوب شد. این سازمان در طول عمر 18 سالهاش همواره یکی از پایگاههای فرهنگسازی و تربیت نسل جوان در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری و به خصوص «موسیقی» بوده است.
در واقع سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با زیرمجموعهای متشکل از 34 فرهنگسرا و 66 خانه فرهنگ، بزرگترین فضای تربیت نسل جوان موسیقی را در اختیار داشت؛ اما این روند خردادماه امسال با دستور شهاب مرادی به یکباره تغییر کرد و تمامی کلاسهای موسیقی در فرهنگسراها و خانههای فرهنگ تعطیل شد.
این دستور شهاب مرادی باعث شد تا بیش از 22هزار هنرجوی موسیقی در فرهنگسراها با درهای بسته مواجه شوند؛ البته در کنار این هنرجویان حدود 170 مدرس موسیقی که از وزارت ارشاد و یا از خود سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران مجوز تدریس دریافت کرده بودند نیز بیکار شدند.
این عمل ضربتی شهاب مرادی او را به شدت در بین اهالی موسیقی به فردی شناخته شده تبدیل کرد و حالا با گذشت حدود 7 ماه از آن دستور تاریخیاش، باید به همه اهالی موسیقی حق داد که نهتنها از دیدن او در مراسم ترحیم یک خواننده تعجب کنند که حتی به سخنرانی او نیز با دیده تردید بنگرند و با چشمانی شگفتزده حیرت خود را از این رفتار متضاد نشان دهند.
در چنین زمستانی برای موسیقی فرهنگسراها، شهاب مرادی به مراسم ترحیم زندهیاد پاشایی میآید و میگوید «حالا مرتضی مهمان رحمت بیانتهای خداست و جلسهی ترحیم او برای من و تو است و نه برای او که رفته است. پس بهتر است تا زنده هستیم به فکر هم باشیم و مهربانی کنیم.»
مرادی خوب میداند خواستگاه هنری پاشایی کجاست و درست به همین دلیل است که میگوید «من نمیخواهم بگویم مردم، هنر را ستایش میکنند، چون در آن شکی نیست. دل مردم ما خیلی مهربان است، پاشایی یک هنرمند باسابقه نبود، بلکه یک هنرمند خوشسابقه بود.»
مراسم ترحیم مرتضی پاشایی شاید تنها مراسم جامعه موسیقی محسوب میشود که شهاب مرادی در مدت ریاستش بر سازمان فرهنگی-هنری در آن شرکت کرده و این خود جای سوال دارد.
پس از مرحوم پاشایی، دو شخصیت شریف دیگر از خانواده موسیقی کشورمان دار فانی را وداع گفتند؛ «بهمن بوستان» موسیقیدان و موسیقیشناس فرهیخته کشورمان و «علیرضا خورشیدفر» از قدیمیترین نوازندگان کنترباس که هر دو عمری را در این عرصه صرف کرده بودند.
شهاب مرادی نهتنها در مراسم تشییع و ترحیم این دو عزیز حضور پیدا نکرد که پیش از مرتض پاشایی نیز در کمتر اتفاق مشابه دیگری دیده شده و حتی در مراسم بزرگداشت اهالی موسیقی و یا در مراسم افتتاحیه و اختتامیه یک جشنواره موسیقی نیز حاضر نشده است!
برای خواندن متن کامل این پست اینجا کلیک کنید