همهی افراد جامعهی ما بورس را نمیشناسند و با نحوهی سرمایهگذاری در آن و فواید و سودمندیهای ناشی از آن آشنا نیستند. این در حالی است که آشنایی با بورس و فعالیت در آن میتواند در زندگی اقتصادی مردم بسیار مؤثر باشد. تا همین سالهای اخیر، بیشتر مردم پساندازهای خود را فقط در بانکها نگهداری میکردند و با راههای دیگر استفاده از اندوختههای خود آشنا نبودند. اما امروزه بسیار شنیده میشود که راه دیگری هم برای استفاده از پساندازها وجود دارد و آن این است که یک فرد عادی میتواند در مالکیت واحدهای تولیدی و تجاری بزرگ مشارکت نماید و از نتایج مشارکت و سرمایهگذاری خود به سادگی بهرهمند شود. اما به راستی چگونه ممکن است یک فرد عادی با سرمایهای اندک در سرمایهگذاریهای بزرگی شریک شود در حالی که نه شرکای خود را میشناسد و نه امکان کسب اطلاع از نحوهی فعالیت، میزان هزینهها، درآمدها و ... دارد؛ گذشته از این، اصلاً چنین کسی چگونه میتواند از حساب و دخل و خرج این مرکز تولیدی که در آن مشارکت کرده است آگاهی پیدا کند؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که، بورس امکان هر آنچه را که برای سرمایهگذاری و مشارکت در این مراکز لازم است فراهم آورده و علاوه بر نظارت دقیق بر فعالیتهای این مراکز، مطابق قانون مدافع حقوق سرمایهگذاران است.
در این کتاب سعی شده است خواننده با سازوکارهای قانونی بورس آشنا شود و با توضیحات ساده در مورد فعالیتهای مختلف آن، از جمله نحوهی خرید و فروش، راههای مختلف سرمایهگذاری، فواید سرمایهگذاری و .... آگاهی پیدا کند و اطلاعات اساسی و اولیهی مورد نیاز خود را کسب نماید.
تاریخچه
اندیشهی ایجاد بورس زمانی شکل گرفت که عدهای از بازرگانان اروپایی از فعالیتهای تجاری خود ضرر کردند، بنابراین به فکر راهحلی افتادند تا به وسیلهی آن بتوانند جلوی این ضرر را بگیرند و یا آن را به حداقل برسانند. نتیجه آن شد که تعدادی از بازرگانان عدهای را در فعالیتهای خود شریک کردند تا با این روش سود و زیان احتمالی را با آنها تقسیم کنند. این تجربه موفقیتآمیز بود لذا به تدریج هر تاجری سعی میکرد تا فعالیتهای تجاری خود را با این روش ادامه دهد؛ به خصوص که این روش برای افرادی که فعالیتهای بزرگ اقتصادی انجام میدادند بسیار مطلوبتر بود. رفته رفته این تجربه قانونمند شد و به تشکیل شرکتهای سهامی تبدیل گردید. اولین تجربه مربوط به تشکیل یک شرکت سهامی در کشور روسیه بود که در سال 1353 میلادی تصمیم گرفت کالاهایی را بدون این که آفریقا را دور بزند، از شمال اروپا به شرق آسیا و چین ببرد و این کاری بود که احتمال ضرر در آن بیشتر بود. برای انجام این کار عدهای از تجار سرمایهی لازم را تأمین کردند و هر کس به نسبت سرمایهی خود در سود و زیان شرکت شریک شد و این کار با موفقیت صورت گرفت. بعدها با گسترش مبادلات در اروپا به سرمایههای زیادتر و شرکای بیشتری نیاز شد. برای این کار نیاز به مراکزی بود تا بتوان بین سرمایهگذاران و سرمایهپذیران رابطه برقرار کرد. چنین مراکزی تأسیس شدند و بورس نام گرفتند. اولین بورس دنیا در قرن هفدهم میلادی در شهر آمستردام هلند تشکیل شد و امروز اکثر کشورهای جهان دارای بورس هستند. در ایران نیز در سال 1345 قانون تشکیل بورس به تصویب رسید و از 15 بهمنماه سال 1346 آغاز به کار کرد.
بورس چیست؟
برای شناخت بورس و آشنایی بیشتر با آن بهتر است از "بازار" و تعریف آن شروع کنیم. در یک تعریف ساده، میتوان گفت که، بازار مکانی است که در آن خرید و فروش صورت میگیرد؛ و سادهتر این است که بگوییم هرگاه شرایطی فراهم شود که بین خریدار و فروشنده رابطه برقرار شود و معاملهای صورت پذیرد بازار تشکیل شده است. این شرایط میتواند مکان خاصی باشد یا شبکهای ارتباطی مثل اینترنت.
در بازارها به طور کلی دو نوع دارایی، داراییهای واقعی و داراییهای مالی، مورد معامله قرار میگیرند. داراییهای واقعی همان داراییهای فیزیکی هستند مثل زمین، ساختمان و انواع کالا مانند ماشین، لوازم خانگی و .... اما داراییهای مالی داراییهای کاغذی و بهتر بگوییم اسنادی هستند، مثل سهام و اوراق مشارکت. بورس بازاری است که در آن داراییهای مختلف مورد معامله قرار میگیرد. از این رو، انواع بورسها را میتوان به سه دستهی کلی بورس کالا، بورس ارز و بورس اوراق بهادار طبقهبندی کرد.
1. بورس کالا: بازاری که در آن خرید و فروش کالاهای معین صورت میگیرد و به طور منظم و دائم فعال است بورس کالا نام دارد. در بورس کالا معمولاً مواد خام و مواد اولیه مورد معامله قرار میگیرد. هر بورس کالایی را با نام همان کالایی که مورد معامله قرار میگیرد نامگذاری میکنند. مثلاً بورس نفت و بورس گندم.
2. بورس ارز: در بورس ارز، همان طور که از نام آن مشخص است، کار خرید و فروش پولهای خارجی انجام میگیرد. این بورس در کشور ما فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشمگیری دارد.
3. بورس اوراق بهادار: در بورس اوراق بهادار داراییهای مالی از قبیل سهام، اوراق مشارکت و... مورد معامله قرار میگیرد. در ایران، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که به طور رسمی و دائمی در محل معینی تشکیل میشود "بورس اوراق بهادار" میگویند ولی ما در این نوشته برای اختصار آن را بورس یا بورس اوراق بهادار میگوییم.
بورس اوراق بهادار چه میکند؟
کار اصلی بورس اوراق بهادار این است که زمینهای فراهم میآورد تا دو گروه از مردم، به طور قانونی، در یک فعالیت اقتصادی شریک و علاوه بر تأمین نیازهای یکدیگر، از منفعت و سود این فعالیت بهرهمند شوند. این دو گروه سرمایهگذاران و سرمایهپذیران میباشند.
اصولاً در یک تقسیمبندی ساده، افراد جامعه را میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ یک گروه کسانی که پول، سرمایه و یا پسانداز دارند اما نمیتوانند با آن کار کنند و گروه دوم کسانی که توانایی انجام فعالیتهای اقتصادی دارند اما سرمایه و پول کافی ندارند. این دو گروه علاوه بر این که یکدیگر را نمیشناسند و تعداد آنها نیز کم نیست دارای ویژگیهای مختلفی هستند. به عنوان مثال، همهی سرمایهگذاران به یک اندازه پسانداز ندارند. برخی دارای مبالغ اندک و برخی صاحب مبالغ کلان میباشند، سلیقهی این افراد هم برای سرمایهگذاری متفاوت است، مثلاً عدهای تمایل به سود کم در کوتاهمدت دارند و عدهای به دنبال سود بیشتر ولی در درازمدتاند و دهها ویژگی دیگر.
سرمایهپذیران نیز از ویژگیهای مختلف برخوردارند، برای مثال، هر گروه در زمینهی خاصی فعالیت میکنند، با توجه به نوع فعالیتشان سودهای متفاوتی پرداخت میکنند، در ادارهی مراکز تولیدی خود سلیقهی متفاوت دارند و... حال با این همه ویژگیهای متفاوت چگونه میتوان بین این دو گروه رابطه برقرار کرد تا همهی آنها ضمن قبول شرایط یکدیگر حاضر به شراکت شوند؟ یکی از کارهای اساسی بورس همین است که با ایجاد یک فضای مناسب و قانونمند زمینهای فراهم آورد تا از طریق آن برآوردن تمامی خواستههای قانونی طرفین با حفظ حقوق آنها میسر شود. بورس یک مشکل بسیار بزرگ دیگر را نیز حل کرده است، به طوری که میتوان ادعا کرد حل این مشکل باعث گسترش سرمایهگذاری و در نتیجه توسعهیافتگی و پیشرفت سریعتر کشورهای جهان شده است. آن مشکل این است که اگر افراد مختلفی که با سرمایههای متفاوت وارد بورس شده و در فعالیتهای اقتصادی بزرگ شریک میشوند، بخواهند، در هر زمان که تصمیم بگیرند، سهم و سرمایهی خود را به قیمت مناسب بفروشند، باید چه کار کنند؟ به عنوان مثال اگر فردی 100 سهم از 125 میلیون سهم یک کارخانهی سیمان را دارا باشد و تصمیم بگیرد آن را همین امروز بفروشد چگونه میتواند قیمت سهام خود را مشخص کند؟ چطور میتواند قیمت کارخانه را محاسبه نماید تا براساس آن قیمت سهم خود را مشخص کند؟ چه قدر زمان، چه تعداد افراد و چقدر هزینه برای این کار لازم است؟ و... بورس این مشکل را حل کرده و سازوکاری را طراحی کرده است که هر فرد با هر میزان سهم، در هر روز تصمیم به فروش سهامش بگیرد بتواند از قیمت سهام خود آگاه شود و یا حتی اگر تصمیم به فروش نداشته باشد قیمت روز سهام خود را بداند.
به گزارش ایسنا، بررسی وضعیت ارزش عرضه و تقاضای اوراق تسهیلات مسکن بیانگر آن است که آذرماه امسال، همانند مهر و آبان عرضه اوراق از تقاضا پیشی گرفت و در شرایطی که ارزش تسهیلات عرضه شده 503 میلیارد تومان بود، ارزش تقاضا از 380 میلیارد تومان فراتر نرفت که این مسئله مهمترین عامل کاهش قیمت اوراق تسهیلات در سه ماه اخیر بوده است.
سلام مجدد
شماره امروز دنیای اقتصاد به طور کامل به مباحث مطرح شده در همایش اخیر اقتصاد و توسعه پایدار پرداخته بود. در این بین صحبتهای سیف واقعا قابل تامل بود.
و نکته مهمتر کاهش 13 درصدی بدهی دولت به نظام بانکی بود.
به نظر بنده از بین همه این موارد باید دو مورد خیلی جدی گرفته بشه: یکی سهم 15 درصدی موسسات غیرمجاز در کل نقدینگی کشوره که قبلا به سهم حدودا 30 درصدی نهادهای مشابه اونها در اقتصاد اشاره کرده بودیم. یعنی بیش 105 هزار میلیارد تومن پول کشور بدون نظارت داره استفاده میشه و سالانه سود روی سودش میاد. یه بررسی کوچیک داشته باشیم، 3% نقدینگی کشور در شرکتی مثل پدیده انباشته شده، 15% در موسسات غیرمجاز و همینطور سرانگشی حساب کنید چند درصد دیگه اون در زیر زمین قرار گرفته و هیچ نظارتی روی اون نیست. اینجاست که لزوم انضباط پولی پررنگ میشه و نیاز نیست معجزه ای رخ بده، همینکه این نقدینگی شفاف بشه و مالیات و .. ازش گرفته بشه بسیاری از مشکلات کسری نظام بانکی و دولت رفع خواهد شد.
مورد دوم، سررسید 200 هزار میلیاردی اوراق مشارکته که قطعا پرداخت یکجای اون از توان نظام بانکی خارج ه و مسلما بانکها با ایجاد مشوقهایی این اوراق رو تمدید میکنن. شاید با بالا بردن نرخ بهره و یا سایر ابزارها.
با توجه به صحبتهای سیف کاملا مشخصه که نظام بانکی در تامین مالی کشور ناتوان شده و تنها راه باقیمانده متوسط شدن به بازار سرمایه س اما هنوز موانع زیادی در برابر این عمل وجود داره.
شروین شهریاری: بازار سهام با ادامه روند کم انگیزه و ضعیف خود یک هفته منفی دیگر را پشت سر گذاشت تا با ریزش 1/1 درصدی، شاخص کل بورس در آستانه ورود به کانال 70 هزار واحدی قرار گیرد. سطح مورد اشاره که به معنای زیان متوسط 10 درصدی سهامداران از ابتدای سال و سقوط بیش از 20 درصدی از دی ماه سال 92 است، محدوده حمایتی مهمی برای دماسنج بازار سهام تلقی میشود. از منظر نموداری، محدوده 70 تا 71 هزار واحدی شاخص در گذشته حمایت مهمی در جهت ممانعت از سقوط بیشتر قیمتهای سهام بوده است و از منظر بنیادی هم، معادل قیمتگذاری سهام در سطح حدود 5 برابر سود برآوردی سالانه شرکتها است که یک ارزشگذاری متعادل و قابل دفاع برای سرمایهگذاری در بورس بر مبنای تجربه تاریخی به شمار میرود. از این جهت میتوان انتظار داشت بازارسهام نسبت به سطح 70 هزار واحدی شاخص کل حساسیت بیشتری در کوتاه مدت نشان دهد و این محدوده بتواند پس از ریزش سنگین 7 درصدی در 16 روز اخیر، از ادامه افت پرشتاب قیمتهای سهام جلوگیری کند.
خوب و بد نخستین «رئیس» بورس
جابهجایی رئیس سازمان بورس اوراق بهادار پس از حدود یک دهه، رویدادی است که هر چند هنوز عملیاتی نشده اما خبر آن بهصورت گستردهای در رسانهها منعکس شده است. این اتفاق که چند ماه زودتر از موعد قانونی اردیبهشتماه سال آینده (بهعنوان پایان دو دوره پنج ساله) صورت پذیرفت فرصتی را در جهت ارزیابی کارنامه نخستین رئیس سازمان بورس از زمان عملیاتی شدن قانون جدید بازار سرمایه فراهم کرده است. واقعیت این است که چهره امروز بازار سرمایه ایران هیچ گونه شباهتی به زمان تصدی مدیریت سازمان توسط دکتر صالح آبادی ندارد. از لحاظ تنوع شرکتها، تعداد مشارکتکنندگان، حجم و نقدشوندگی بازار، بورس تهران دچار استحاله مثبت عمدهای شده است. ابزارهای نوین مالی شامل اوراق مشارکت و بدهی، صندوقهای سهام و اوراق با درآمد ثابت، اوراق تسهیلات مسکن، صندوقهای قابل معامله و... به نحو وسیعی در دسترس سرمایهگذاران قرار گرفتهاند. از سوی دیگر، زیرساختها و قوانین بازار به نحو قابل توجهی مدون و شفاف شدهاند و بورس تهران را از این لحاظ به یکی از بازارهای با استاندارد مطلوب در بین بازارهای نوظهور تبدیل کردهاند. همچنین وضع شفافیت و امنیت اطلاعات شرکتها در یک دهه اخیر از پیشرفت مناسبی برخوردار شده و راهاندازی سایت کدال، دریچهای جدید را به روی علاقهمندان به تحلیل مدون صورتها و اطلاعات مالی شرکتها گشوده است. بهینه کردن سیستم معاملات و نیز فراهم کردن دسترسی آنلاین اشخاص به سامانه معاملات نیز از جمله پیشرفتهای مهمی بود که نه تنها یک دهه پیش جنبه آرزو و آمال داشت بلکه حتی هم اکنون نیز در بسیاری از بورسهای توسعه یافته نظیر آن (دسترسی برخط معاملهگران حقیقی به معاملات و اطلاعات لحظهای بازار) وجود ندارد. بهرغم پیشرفتهای چشمگیر مزبور، از تغییر فرمول محاسبه شاخص کل و تبدیل شاخص قیمت به شاخص بازده نقدی و قیمت در اواخر سال 87 بهعنوان یکی از تغییرات منفی عمده در این دوره یاد میشود که امکان مقایسه تاریخی بازدهی بازار بر مبنای شاخص کل را با گذشته از میان برد؛ ضمن آنکه نحوه دخیل کردن سود نقدی در محاسبه شاخص فعلی نیز به زعم برخی کارشناسان دارای اشکالاتی (در جهت بیشنمایی بازدهی) است. از سوی دیگر، باقی ماندن مفاهیم نامانوس حجم مبنا و نیز محدوده نوسان 4 درصدی و عدم حرکت در جهت آزادسازی این محدودیتهای غیرضروری بهرغم رشد حجم بازار از دیگر انتقادهایی است که میتوان بر وضعیت مدیریتی بورس در این دوره وارد کرد. سرانجام، عدم رفع کامل معضل توقف طولانی مدت نمادها و نیز دغدغههای مربوط به حفظ شاخص کل از نوسانات شدید از دیگر مسائلی هستند که برخی کارشناسان نسبت به تداوم آن در سالهای اخیر نقد دارند. با این حال، در موازنه نکات مثبت و منفی باید گفت که دوره تصدی نخستین رئیس سازمان در مجموع با پیشرفتهای قابل ملاحظهای در عرصه رشد بازار سرمایه کشور همراه شده است که امید است با حضور رئیس جدید (دکتر فطانتفرد) شاهد ادامه مسیر کنونی و رفع نارساییهای باقیمانده باشیم.
نخستین ارزیابیها از بودجه 94
تقدیم لایحه بودجه سال آینده به مجلس شورای اسلامی برای دومین سال متوالی با حداقل تاخیر توسط دولت یازدهم انجام شد تا کارشناسان و نمایندگان مجلس با فراغ بال کامل به بررسی مفاد آن بپردازند. در این میان، اهالی بازار سرمایه هم به دلیل تاثیر بودجه بر متغیرهای کلان اقتصادی و نیز وضعیت صنایع مختلف در حال موشکافی مفاد لایحه مزبور هستند. در این راستا، رشد 6درصدی منابع و مصارف بودجه عمومی (به جز درآمدها و هزینههای اختصاصی دولت) حکایت از تدوین یک بودجه نسبتا انقباضی برای سال آینده با عنایت به نرخ تورم 15 درصدی دارد. در بخش درآمدها، دولت با رشد 5/7 درصدی قیمت ارز مبادلهای و نیز کاهش سهم صندوق توسعه ملی از درآمد نفت (از 29 به 20درصد) به مقابله با تاثیر افت قیمت جهانی نفت رفته است. هر چند این مساله مانع از کاهش حدود 8 درصدی کل درآمد نفت در بودجه نسبت به قانون سال جاری (93) نشده است. از سوی دیگر، رشد 22 درصدی درآمدهای مالیاتی نشاندهنده افزایش اتکای دولت بر اخذ درآمدهای پایدار به ویژه در بخش ارزش افزوده است که قصد تحقق آن با افزایش یک درصدی نرخ مالیات مزبور را دارد؛ هر چند در شرایط رکود نسبی کنونی، تحقق رشد مزبور در بخش مالیاتی با ابهاماتی مواجه است. علاوه بر این، قصد دولت بر کسب درآمد بیش از 30 هزار میلیارد تومان از محل فروش داراییهای مالی (از جمله اوراق بدهی و فروش سهام شرکتها) از جمله اهدافی است که بر اساس تجربه تاریخی، با دشواری در مسیر تحقق مواجه است. در بخش هزینهها نیز افزایش 11 و 16 درصدی به ترتیب برای بودجه جاری و عمرانی در نظر گرفته شده است. با توجه به برخی مفروضات خوشبینانه در بخش درآمدهای بودجه سال آینده (به ویژه در قسمت مالیات و فروش داراییهای مالی) به نظر میرسد این بودجه در عمل با کسری مواجه باشد؛ از آنجا که دولت استقراض از بانک مرکزی را بهعنوان خط قرمز خود تعریف کرده است این کسری احتمالا از محل کاهش هزینههای عمرانی و مراجعه به صندوق توسعه ملی جبران خواهد شد.
مجموع اطلاعات فوق تصویری محتاطانه از چشمانداز متغیرهای کلان اقتصادی در سال آینده را تصویر میکند که احتمالا به معنای توقف دو متغیر کلیدی رشد اقتصادی و تورم در سطوح مشابه سال 93 خواهد بود؛ شرایطی که طبیعتا در بردارنده انگیزش فوری برای تحرک صنایع و متعاقب آن بهبود چشمانداز سودآوری شرکتهای بورسی در افق سال آینده نیست.
چشمک طلا در بازارهای جهانی
هفته جاری برای بازارهای جهانی دربردارنده نوسانات غیرمترقبهای بود. از یکسو بازار سهام چین بزرگترین سقوط روزانه خود را از سال 2009 به بعد ثبت کرد و از سوی دیگر، قیمتهای جهانی نفت به سقوط بیمحابای خود ادامه داد و بازارهای سهام توسعه یافته در غرب هم نوسانات شدیدی را عمدتا به سمت منفی تجربه کردند. این فضای آشفته موجب شد تا سرمایهگذاران پس از مدتها یادی از پناهگاه امن روزهای سخت یعنی طلا کنند و با افزایش تقاضا برای فلز زرد، قیمتهای جهانی طلا حدود 3 درصد در مقیاس هفتگی رشد کرد و بار دیگر به محدوده بالاتر از 1200 دلار در هر اونس پاگذاشت. در حالی که بخش مهمی از کارشناسان کماکان بر کاهش قیمت طلا در افق میان مدت تاکید دارند، گروهی دیگر بر امکان خروج فلز زرد از شرایط رکود مقارن با افزایش نوسان بازارهای سهام تاکید میکنند. در این میان، بازار آتی طلای ایران هم در این هفته با رشد یکپارچه قیمتها نشانههایی از امیدواری به رشد آینده قیمتهای طلا را به نمایش گذاشت. در این میان، نگاه سرمایهگذاران به نشست هفته آتی فدرال رزرو دوخته شده است؛ جایی که لحن بیانیه پایانی بانک مرکزی آمریکا نقش مهمی در ترسیم چشمانداز نرخ بهره ایالات متحده در سال آینده و متعاقب آن ارزش دلار و افق قیمتهای جهانی طلا خواهد داشت.