به گزارش آوای گیلان، محمد باقر نوبخت، معاون برنامه ریزی و نظارت راهبری رئیس جمهور در زمانی که دولت از مردم خواستار انصراف از یارنهها شد، گفت: علت اینکه دولت از مردم درخواست داشت اگر می توانند این یارانه ها را نگیرند و برای هدف های بزرگتر عمومی استفاده کنند ، این است که ما مقید هستیم در سال 1393 در جهت بهبود بهداشت و درمان، وضع حمل و نقل عمومی، بهبود وضع محیط زیست، کاهش آلودگی هوا و کمک به واحدهای تولیدی اقداماتی را انجام دهیم.
حال که چند ماه از این موضوع میگذرد بیایید کمی با هم بنشینیم و همه چیز را از نو بررسی کنیم.
دولت همه جا شعار با شیب ملایم را داد که این موضوع باید در خاطر همگان باشد، دولت امد و شعار بهبود بهداشت ودرمان را در کشور به راه انداخت آیا مصرف روزانه نان ربطی به سلامت افراد جامعه ندارد؟
اگر یادتان باشد نوبخت گفت: هر مقدار که از محل انصراف بتوانیم درآمد بیشتری داشته باشیم به همان میزان می توانیم اصلاح قیمت ها را با شیب کندتری انجام دهیم ، اصرار دولت این است زیرا دولت به هیچ وجه علاقه مند نیست که در سال جاری، هیچ یک از خدمات و کالایی را که دولت عرضه می کند ، افزایش قیمت داشته باشد.
وی اضافه کرد: دولت به دنبال کاهش نرخ تورم است به همین علت این انتخاب درست مردم یعنی کسانی که می توانند بدون یارانه ها زندگی خود را بگذرانند، انصراف دهند، انصراف آنها فرصتی را برای دولت ایجاد می کند که بدون افزایش قیمت های با شیب تند بتواند خدمات بیشتریرابهجامعهارائهکند.
حال چه شده که دولت تمام حرفهای خود را فراموش کرده و تورم در بحث نان را به دو و نیم برابر رسانده است.
وقتی قیمت نان افزایش یافت کسی پرسید کسانی که جز طبقات پایین جامعه هستند چگونه باید زندگی خود را بگذرانند؟
هیچگونه حسابرسی کردند که اگر هر فرد روزی دو نان استفاده کند در ماه فقط 60 هزار تومان هزینه نان وی میشود، در صورتی که یارانهای که دولت به هر فرد میدهد فقط 45 هزار تومان است؟
دولت اصلا به این موضوع فکر کرده است فردی که زندگی خود را با مشقت میچرخاند چگونه باید به خرج و مخارج مابقی زندگی خود برسد؟
با نیم نگاهی به جامعه متوجه خواهیم شد، تغییرات حتی اندک در قیمت نان بعنوان محصولی استراتژیک، اساسی و پرمصرف در سبد مصرفی ایرانیان حساسیت های ویژه ای در جامعه ایجاد خواهد کرد، شاید اظهار نظر چند روز پیش یک عضو کمیسیون بهداشت مجلس در خصوص تاثیر فراوان افزایش قیمت نان در زندگی اقشار آسیب پذیر جامعه دلیل روشنی بر این ادعا باشد.
شاید افزایش قیمت نان در شهرهای بزرگ کشور به لحاظ فعالیت بیشتر نانوایی ها به صورت آزادپز و نیز به تناسب درآمد در این شهرها برای مردم آنها احساس نشود ولی در شهرستانهای کوچک و کم درآمد کوچک ترین افزایش در این کالای استراتژیک حساس و سیاسی موجب وارد شدن ضرر به قشر محروم خواهد شد.
چرا از نظر دولت یازدهم فقط زندگی در کشور مختص افراد غنی و طبقات بالا دست جامعه است یعنی افراد پایین دست حق زندگی خوب ندارند؟
هر چند که ما برای دفاع از حقوق اقشار کم درآمد ملت محترم ایران منتظر توهینهای بیشتری از طرف دولت یازدهم به منتقدان از بی سواد، متهجر، امل و به جهنم و تازه به دوران رسیده تا هر چیز دیگر هستیم.
- دولت با تعیین نفت ۷۰ دلاری، بهترین کار را انجام داده است
حمید حسینی عضو اصلاحطلب اتاق بازرگانی درباره کاهش قیمت نفت گفته است: قیمت نفت در هفته اخیر در محدوده ۶۰ دلار در گردش بود و این درحالی است که قیمت نفت در بودجه سال آینده برای هر بشکه ۷۲ دلار پیشبینی شده است. قیمت نفت در بودجه تبعات داخلی و خارجی دارد، اگر قیمت واقعی نباشد باعث کاهش درآمد دولت وکسری بودجه خواهد شد. لذا از این زاویه بعضی ازکارشناسان خواستار رعایت احتیاط و در نظر گرفتن قیمت کمتر در بودجه هستند. از طرف دیگر قیمت نازل این پیام را اشاعه میدهد که ایران این قیمت نفت را پذیرفته و بقیه کشورها نیز مشابه این رقم را در بودجهنویسی مدنظر قرار میدهند و این موضوع باعث تثبیت قیمت در رقم نامناسب خواهد شد. به نظر من دولت بر اساس نگاه خوشبینانه قیمت نفت را در بودجه تعیین کرده ولی با توجه به درآمد- هزینهای بودن بودجه این امر منجر به کسری بودجه و مشکلات بعدی آن نخواهد شد و بهتر است که مجلس این نرخ را تائید کند. تعیین نفت ۷۰ دلاری در بودجه کار مثبتی است چون از این مسیر میتواند به بازارهای جهانی سیگنال مثبت بفرستد و هم بازارهای داخلی را سامان دهد چون رقم ۷۰ دلار درآمدهای دولت را در سطح معقولی نگه میدارد. از طرف دیگر باید این را درنظر گرفت که دولت بودجه عمرانی را هم کاهش نداده و تلاش کرده کاهش درآمدهای دولتی را از محل صرفهجویی در هزینههای جاری وسایر درآمدها جبران کند، تنها رشدی هم که در هزینههای جاری اعمال شده هزینه ۱۷ درصدی رشد حقوق کارکنان دولت است. بنابراین به نظر میرسد که دولت روند منطقی را برای مدیریت این اوضاع در پیش گرفته است. تصمیم دولت برای بیشترنکردن نرخ مالیاتها وکسب درآمد بیشتر از طریق گسترش پایه مالیاتی و حذف معافیتهای مالیاتی هم نشان میدهد که دولت نمیخواهد به هیچ وجه در بازار داخلی رکود ایجاد کرده و آن را تشدید کند. با در نظر گرفتن همه اینها به نظر من دولت با امکاناتی که در اختیار داشته از این بهتر کاری نمیتوانست انجام دهد.
* ابتکار
- مسکن مهر شومترین میراث احمدینژاد
این روزنامه حامی دولت در سرمقالهاش درباره مسکن مهر نوشته است: مسکن مهر علیرغم تبلیغات وسیع سالهای گذشته، شوم ترین میراث به جا مانده از دولت محمود احمدی نژاد برای دولت حسن روحانی لقب گرفته و تاکنون مانند بختک روی اقتصاد نیمه جان کشور جا خوش کند. افزایش حجم نقدینگی، فشار تورمی و تشدید نوسان های قیمتی در بازار طلا و ارز، تخریب ترازنامه بانک مرکزی با وجود چاپ بدون پشتوانه هزاران میلیارد تومان اسکناس و کاهش منابع مالی در اختیار سایر بخشها از جمله اصلی ترین پیامدهای اقتصادی اجرای این طرح بوده است. گفته میشود حدود ۱.۲ میلیون واحد مسکن مهر نیمه کاره در کشور وجود دارد و بر اساس اعلام مسئولان اقتصادی کشور، دولت یازدهم ناگزیر شده است که برای تکمیل این واحدها ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی (یعنی دوبرابر کل بودجه ای که در دو دولت گذشته صرف این پروژه شد) اختصاص داده یا در بودجه آتی پیش بینی کند تا بلکه این میراث شوم دست از سر منابع مالی و اقتصاد کشور بردارد. هرچند که شواهد نشان میدهد که این شهرک ها به دلیل معارض اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها، هیچ گاه موطنی برای چند میلیون خانواده ایرانی نخواهند شد و مانند وصله هایی ناجور و خالی از سکنه در جوار بافت شهرهای مختلف کشور باقی خواهند ماند، اما دولت یازدهم ناگزیر است که تعهدات ناشی از این پروژه عظیم را تا تحویل آخرین واحد ساخته شده انجام دهد.
* اعتماد
- کاهش قیمت نفت، توطئه نیست
این روزنامه در واکنش به اظهارات دولتمردان درباره توطئه کاهش قیمت نفت نوشته است: چون کفگیر ارزی ما به ته دیگ میخورد، عربستان و امریکا را متهم میکنیم. خوب آنها که کار خودشان را میکنند، ما چرا نباید درس بگیریم؟… واقعیت این است چه کاهش قیمت نفت توطئه باشد و چه آنکه از منطق بازار تبعیت کرده باشد، در اصل قضیه فرقی نمیکند. اگرچه به نظر میرسد، کاهش موجود ترکیبی از این دو عامل است. از یک سو افزایش تولید نفت جهان و به ویژه امریکا و نیز کاهش رشد اقتصادی چین زمینه ساز کاهش قیمتها شده و از سوی دیگر عربستان هم به دلایل سیاسی و اقتصادی خواهان کاهش قیمت است، تا هم به ایران و عراق فشار آورده شود و هم اینکه تولید نفتهای شنی در ایالت متحده به صرفه نشود و سهم عربستان و اوپک در بازار نفت همچنان حفظ شود… حیف که رییسجمهور قبلی معتقد بود نفت اصلا زیر ۱۰۰ دلار نخواهد آمد، اندازه جیب دولت خود را داده بود تا برای نفت ۲۰۰ دلاری بدوزند. و در دولت موجود هم معاون رییسجمهور با قاطعیت رسیدن نفت به قیمت زیر ۱۰۰ دلار را رد میکرد. مساله این نیست که اشتباهی صورت گرفته است. بلکه مساله این است که شرط عقل نبود که خود را با قیمتهای بالای نفت هماهنگ کنیم، در حالی که در برابر کاهش آن نمیتوانیم مقاومت کنیم. در هر حال گذشته گذشته است. بیایید و برای یک بار هم که شده اقتصاد خود را به نحو صحیحی از شر نفت و درآمدهای آن خلاص کنیم. این جمله راحت عنوان میشود ولی تبعات سنگینی دارد. فقط دولتی که قدرتمند است میتواند این کار را انجام دهد ولی دولت ضعیف نه. دولتی که در برابر وسوسههای نفت خویشتندار باشد.
- ادامه برخورد شعاری وزیر راه با مسکن مهر
اعتماد از تداوم انتقادات وزیر راه از مسکن مهر گزارش داده است: عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم با سابقه مسکنیاش، از همان ابتدای حضوردر راس ساختمان شیشهیی خیابان آفریقا انتقادات زیادی را به سیاستهای مسکنی وارد کرد و به صراحت به «پروژه مسکن مهر دولت دهم» واکنش نشان داد. هرچند نمایندگان مجلس از یک سو و تعهدات دولتی از سوی دیگر وی را مجاب کرد، تا این پروژه را ادامه داده و به سرانجام برساند. اما انتقادات و اظهارات وی در خصوص موضوعات مسکنی دریکسالو اندی گذشته به خوبی نشان داد که وی از اساس به این پروژه و البته سیاستهای مسکنی اجرا شده تاکنون انتقاد دارد. انتقاداتی که موجب شده تا وی در محافل خبری و غیرخبری لب به اعتراض در خصوص تصمیمات مسکنی بپردازد. انتقاداتی که گویا روز گذشته زمینه مهیاتری برای ابراز یافتند و موجب شدند، تا عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در چهاردهمین همایش سیاستهای توسعه مسکن شفافتر به ابراز انتقادات خود بپردازد. انتقاداتی که موجب شد تا این عضو کابینه برخی ساختمانهای ساخته شده در تهران را به قفس تشبیه کند.
- مصباحیمقدم: شیوه دولت غلط است
مصباحی مقدم در گفتگو با اعتماد، موارد زیر را بیان کرده است: متاسفانه روحیه محافظهکاری دولت در مدیریت کشور و در مدیریت یارانهها چند آسیب به وجود آورده است که یکی از آنها همین است که در زمانهای متفاوت اصلاح قیمت صورت میگیرد و این موجب نارضایتی مکرر مردم میشود. … سخنگوی دولت در مصاحبههای مکرر گفته ما قیمت حاملها را با شیب ملایم پیش بردیم و همین مسیر را برای آینده پیش ببریم. من عرض میکنم خطای بزرگی است که دارند مرتکب میشوند. ما باید هم چوب را بخوریم و هم پیاز. هم هر سال شوک قیمت وارد کنیم و به دنبالش انتظارات تورمی را بالا ببریم و هم مردم را ناراضی کنیم. اتفاقا ما باید گامهاییبرداریم که این تغییرات قیمتی تمام شود… متاسفانه محافظهکاری دولت موجب شده دومرتبه مسیری دنبال شود که تجربه شکست خورده قبلی را هم به همراه خود دارد… شاید دولت به خاطر رضایت مردم یا رضایت حامیان خودش و رایدهندگان از اینکه بخواهد شوک قیمتی وارد کند نگران است که آنها ناراضی شوند. باید گفت این رفتار آنها را ناراضیتر خواهد کرد زیرا این اقدام برای سالها تکرار خواهد شد ولی اگر کاری کردیم که طی یکی، دو، سه سال به نتیجه رسید دیگر ما شاهد ایجاد شوک سالانه برای اصلاح قیمتها نخواهیم بود و مردم به یک رضایت خاطر کاملی خواهند رسید.شیوهیی که دولت عمل میکند شیوه غلطی است. ۳۰ درصد قیمت نان را بالا میبرند بدون اینکه هیچ گونه فایدهیی برای منابع دولت داشته باشد. یعنی یارانه آرد را همچنان مثل سال گذشته دولت باید بپردازد. … درآمد دولت در بهترین شرایط در سال جاری ناشی از صادرات یک میلیون بشکه نفت و ۳۰۰ هزار بشکه معاینات است و خبرهایی که دارم حتی همین درآمد محقق نشده است. به علاوه بخشی از این درآمد به صورت دلار و یورو است که در حسابهای خارجی ما قفل میشود و دولت نمیتواند از آنها استفاده کند. دولت از آن بخشی از درآمد نفت میتواند استفاده کند که به صورت یوان، وون و روپیه پرداخت میشود و این به واردات مواد اولیه غذا و خوراک دام و طیور اختصاص پیدا میکند یعنی گندم، دارو و امثالهم وارد میکنیم…. من معتقدم با کاهش قیمت نفت در واقع با مشکل جدیدی روبهرو نمیشویم زیرا درآمد نفتی که به دست میآید به دست ما نمیرسد که بخواهیم روی آن حساب کنیم. حالا چه ۱۰۰ دلار فروش برود و چه ۷۰ دلار و ما ناگزیریم بخشی از آن درآمد را وصول شده تلقی کنیم و به بانک مرکزی تکلیف کنیم که معادلش به ما پول بدهد. این اتفاقی است که رخ داده پس در واقع مشکل جدی به وجود نمیآید اما در ظاهر درآمدهای ما کاهش مییابد و به عبارتی دیگر ذخیرههای خارجی ما در بانکهای خارجی بالا میرود. این ذخیره تا حالا ۱۳۰ میلیارد دلار شده و ما نمیتوانیم از آن استفاده کنیم لذا از این حیث جای نگرانی جدی نسبت به کسری بودجه نیست. شاید کمتر کسی متوجه این نکته باشد.
* جهان صنعت
- اختلاف نظر در تعیین صلاحیت رئیس جدید بورس
جهان صنعت درباره انتخاب رئیس جدید بورس نوشته است: بعد از گمانهزنیهای بسیار تکلیف رئیس جدید سازمان بورس از سوی شورای عالی بورس و اوراق بهادار روشن میشود. در حالی که روز گذشته قرار بر این بود که جلسه شورای عالی بورس و اوراق بهادار با دستور جلسه عضویت فطانت، گزینه احتمالی ریاست سازمان بورس در ترکیب هیاتمدیره سازمان بورس در ابتدا و بعد در راس آن سازمان بورس برگزار و در خصوص آن تصمیمگیری شود اما اختلافنظرهای موجود تا حدودی همه چیز را در ابهام فرو برد. مشکل از آن جایی آغاز میشود که برخی از اعضای شورای عالی بورس نسبت به تصمیمهای دستوری خارج از شورا که مشخصا وزیر اقتصاد و سایر تصمیمگیرندگان موضوع تغییر ریاست سازمان بورس را نشانه گرفته است از اعمال نظرهای شکل گرفته ناراضی هستند اما آنچه مشخص است تصمیم این تغییر بزرگ از مدتها قبل گرفته شده است و اینگونه واکنشها در حال حاضر نمیتواند اتفاق تازهتری را به وجود آورد
* دنیای اقتصاد
- ریزش بورس به سبب تداوم رکود اقتصادی است
دنیای اقتصاد درباره علل سقوط شاخص بورس نوشته است: این مساله که شاخص کل بورس تهران در شرایط فعلی افت قابل توجهی داشته و به زیر ۷۰ هزار واحد رسیده را اگر غیرطبیعی بدانیم خطا کردهایم؛ مگر نه اینکه بارها گفتهایم و باور داریم که بورس میزان الحراره و دماسنج اقتصادی است؛ بنابراین نمیشود علائم بیماری در اقتصاد را ببینیم، ولی اصرار داشته باشیم که حال بورس خوب باشد و شاخص افت نکند. برای این افت دلایل زیادی را میتوان فهرست کرد: ۱- برآورده نشدن انتظارات بیش از واقع و بسیار خوشبینانه سرمایهگذاران از مذاکرات هستهای در اوایل ماه جاری. ۲- افت شدید قیمت نفت در هفتههای اخیر (که موجب افت بورسهای منطقه نیز شده است) ۳- ارائه بودجه انقباضی و البته تا حدود زیادی منطقی از طرف دولت با تاکید بر اینکه ابهامهای مهمی نیز در آن وجود دارد. ۴- موارد تعیین تکلیف نشده مهمی مانند سیاستهای خصوصیسازی، وضعیت پالایشگاهها و قانون مالیاتها. ۵- سیاستهای پولی بلندمدت و کوتاهمدت. ۶- از همه مهمتر رکود شدیدی که همچنان در اقتصاد وجود دارد. اگرچه تلاش دولت بر این بوده است که اقتصاد را از رکود خارج کند و وارد رونق شود، اما به گواهی آمارهای در دسترس تنها در بخش خودرو و فروش نفت شاهد رونق نسبی بودهایم که اولا تداوم آن با ابهام روبهرو است و ثانیا تکافوی خروج اقتصاد از رکود را نمیدهد…. نهایت تلاش دولت برای تحقق برنامهای اقتصادی منتج به رونق و شکوفایی بوده است، اما از یکسو مشکلات به ارث رسیده فراوانی که در سالهای اخیر داشتهایم و از سوی دیگر عدم انسجام لازم در تیم اقتصادی دولت محترم مانع از تحقق آرزو و شعارهای دولت تدبیر و امید شده و سبب شده است همچنان رکود تداوم داشته باشد. نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که خطاست اگر پنداشته شود تغییر مدیریت نهاد ناظر بازار سرمایه، به تنهایی موجب بهبود وضعیت بورس و شاخصهای آن خواهد شد؛ زیرا از یکسو کارنامه تیم مدیریتی بازار سرمایه اعم از سازمان و شرکت بورس اوراق بهادار تهران از نظر ارتقای شفافیت، معرفی ابزارهای جدید و توسعه کمی و کیفی بازار مجموعا قابل توجه بوده است اگر چه همواره برای انجام هر کار انجام شدهای راه بهتری وجود دارد.
* وطن امروز
- احتمال توقف مسکن مهر
این روزنامه در تحلیل حملات جدید به مسکن مهر نوشته است: با اظهارات شدیداللحن روز گذشته رئیسجمهور و وزیر راه و شهرسازی آیا پروژه مسکن مهر متوقف میشود؟ حسن روحانی و عباس آخوندی در دو نشست اقتصادی به انتقاد شدید از پروژه مسکنمهر پرداختند و سخنان آنان نشان میداد دولت تمایلی برای ادامه طرح مسکن مهر بعد از پایان تعهدات خود ندارد.
منبع:وبسایت رسمی ارمغان
صبح که در جاده بودم، نیسان آبیرنگی، با تانکر استیل به پشت، کند و سنگین داشت شیر تازه به کارخانه میبرد. در آن گرگ و میش بامدادی، با خودم فکر کردم که چقدر کاری که این رانندهی عزیز میکند مهم است. بخش بزرگی از مردم ما، هر روز شیر و ماست و پنیر و انواع لبنیات را با سهولت میخرند و میل میکنند، فقط به خاطر اینکه امثال این عزیزمان در زنجیرهی تولید تا مصرف، کارشان را درست و به موقع انجام میدهند.
نانوا به همین منوال، خودرو ساز، پمپچی، شیشهبر، کارمند، پردهفروش، قصاب، استا فعله، معلم، و خیلیهای دیگر که فهرست بلندبالایی را تشکیل خواهند داد. و اگرچه درآمدی که این افراد مهم دارند قابل مقایسه نیست با عددی که اخیرا شنیدهام به عنوان حقوق پیشنهاد شده به سه تا متخصصی که ظاهرا حاضر شدهاند به تایباد بیایند ـ و آنقدر عددی که شنیدهام بالاست که حتی به زبانم هم نمیآید ـ اما به هرحال جامعهی ما به دست بسیاری از مردم خوب ـ زن و مرد و پیر و جوان ـ در حال مدیریت و پیشرفت است.
به آن رانندهی عزیز و همهی افراد مهم دیگر این اجتماع خسته نباشید باید گفت و امیدوارم درآمد آنها هم کفاف یک زندگی شرافتنمندانه و درجه یک را در طول زندگیشان بدهد؛ و نیز امیدوارم هرچه زودتر این اختلاف درآمد جامعهی پزشکی با سایر اقشار کشور معقول و منطقی شود تا از آسیبهای اجتماعی آتی به این شکل که پیش میرود حذر گردد، زیرا هیچ مدرکی ولو پزشکی نباید مجوزی باشد برای کسب درآمدهای باورنکردنی در شرایطی که بسیاری از جوانان و خانوادهها در تنگناهای اولیه و ابتدایی زندگیشان به شدت گرفتارند.
شهید صمد امیدپور اول آذر ماه 1364 در خانوادهای مذهبی در روستای نقله بر شهرستان رودبار زیتون استان گیلان، دیده به جهان گشود و وی دوران ابتدایی خود را در روستای نقلهبر و مقطع راهنمایی را در مدرسه شبانهروزی معدن سنگرود بخش عمارلو رودبارگذراند و تحصیلاتش را تا پایان سوم متوسطه در شهر رشت ادامه داد.
شهید امیدپور در دوران دانشآموزی به عضویت بسیج دانشآموزی در آمد و تحصیلات خود در مقطع پیش دانشگاهی را در شهر جیرنده بخش عمارلوی رودباربه اتمام رساند. شهید امیدپور همزمان به عضویت بسیج شهر منجیل درآمد و پس از مدتی عضو فعال بسیج شد و عاشق ولایت فقیه بود و همواره میگفت که باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم.
شهید امیدپور در سال 1384 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از گذراندن دوره آموزش افسری در دانشگاه امام حسین(ع) عضو یگان ویژه صابرین شد. این شهید عاشق شهادت بود و همواره می گفت که من اگر لیاقت شهادت را داشته باشم بزرگترین هدیه الهی است.
در تاریخ سیزدهم شهریور 1390 در ارتفاعات جاسوسان منطقه سردشت و در درگیری مستقیم با گروهک تروریستی پژاک 13 تن از این دلاورمردان به نام های سردار شهید محمد جعفرخان(محل دفن قزوین)، شهید محمد محرابی پناه، (محل دفن آران و بیدگل کاشان)، شهید علی بریهی (محل دفن روستای میثم تمار شوش دانیال)، شهید مجتبی بابایی زاده (محل دفن اندیمشک)، شهید سید محمود موسوی (محل دفن بابل)، شهید مسلم احمدی پناه (محل دفن فرادنبه بروجن)، شهید حسین رضایی (محل دفن قروه کردستان)، شهید محمد منتظر قائم (محل دفن نکا)، شهید صمد امیدپور (محل دفن امامزاده هاشم،رشت)، شهید حسن حسین پور (محل دفن قزوین)، شهید یوسف فدایی نژاد (محل دفن سروان سنگر رشت)، شهید مصطفی صفری تبار (محل دفن بابل)، شهید محمد غفاری (محل دفن همدان) به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.