وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

سال جهانی نور

سال ۲۰۱۵ ، توسط هیئت اجرایی سازمان یونسکو به عنوان سال جهانی نور نامگذاری شده است. این تصمیم در اکتبر سال ۲۰۱۲ تصویب شد و تا کنون مورد حمایت بیش از ۱۰۰ شرکت، انجمن و دانشگاه معتبر فعال در زمینه نور و فتونیک در حدود ۸۵ کشور جهان قرار گرفته است و با پیوستن گروه روشنایی گلنور به این رویداد جهانی، ایران نیز به جمع کشورهای شرکت کننده افزوده شد.

انجمن علمی آموزشی معلمان فیزیک استان اصفهان  آمادگی دارد: مقالات علمی برتر         دانش آموزان با استفاده از تکنولوژی های روز، وسائل دست ساخت دانش آموزان، نمایشگاه آزمایش های مربوط به نور، نوآوری ها در کاربرد نور و سخنرانی های مربوط به گسترش دانش فناوری نور، مقالات و سایر ابتکارات دبیران ارجمند، رامورد بررسی قرار داده و موجبات بالا بردن سطح علمی و آموزشی همگان را فراهم سازند.

انجمن معلمان فیزیک اصفهان آمادگی دارد خبرهای مربوط به ابتکارات و خلاقیت های

دانش آموزان و دبیران  را در  مجله ی علمی و آموزشی فرآیند چاپ و زمینه ساز تشویق آنان باشد. 

لذا همکاران محترمی که مقاله - تحقیق و...در زمینه نور انجام داده اند ضمن ارسال آثار خود دانش آموزانن مستعد را به مرکز تحقیقات معلمان معرفی نمایند.

گفتگو با میرزا محمد فلاح نیکوکار تفتی ِمقیمِ هند

از صفر تا صد

هفتاد و هشتمین بهار زندگی اش را، در حالی که بیش از 60 سال آن در بمبئی به فعالیت اقتصادی اشتغال داشته، می گذراند. «سادات رستوران» در خیابان مولانا آزاد محل کار اوست و درِ خانه اش مثل مهمانپذیر شبانه روزیبر روی تفتی ها و یزدی هایی که به بمبئی می روند باز است. لب خندان و چهره ی گشاده اش از قلب مهربان و روحیه ی نیکوکارنه اش خبر می دهد. او کوشش و خیرخواهی را، از عموی مادرش حاجی سید اسدالله شیردل به ارث برده است.

روز شانزدهم تیرماه 1390ش. در فرمانداری تفت، حاج سید فضل الله کلانتری را دیدم که آمده بود تفاهم نامه ی این نیکوکار تفتی در زمینه ی احداث ساختمان اورژانس بیمارستان شهید بهشتی را به رویت فرماندار برساند. از ایشان خواستم تا مقدمات دیدار و گفتگوی مرا با او فراهم کند.

روز جمعه 17 تیر ماه 1390ش. برابر با ششم شعبان المعظم 1432ق. با کارسازی سید فضل الله کلانتری و در حضور مهندس سیدمحمد میراب و حاجیه خانم خدیجه سلسله وزیری، در خانه ای قدیمی واقع در محله سرده تفت، توفیق هم صحبتی با حاج میرزا محمد فلاح تفتی را به دست آورده ام. شنیدن صحبت های این پیرمرد جواندل را به شما هم توصیه می کنم.

  • · لطفا بفرمایید کی و کجا متولد شدید؟

بنده در تاریخ دهم اردیبهشت 1312ش. در محله سَرِده تفت نزدیک سَرِ بیق متولد شدم. پدرم شادروان حاج غلامحسین فلاح تفتی، کشاورز زحمتکشی بود که در سال 1319 ما را داغدار مرگ خود کرد و مادرم مرحومه بی بی سکینه فلاح نیز زنی کوشا و سازگار بود که در 13 فروردین 1365 به دیار باقی شتافت.

  • · تحصیل علم را، کجا آغاز کردید و تا چه مرحله ای ادامه دادید؟

حدود هفت ساله بودم که به دبستان شاه ولی تفت رفتم و تا سال پنجم از محضر آموزگارانی از قیبل مرحومان: شیخ علی مظاهر یزدی، نباتیان و امرالله دهقانی معروف به حاجی امرالله مدیر، استفاده کردم . مدیر آن زمان دبستان شاه ولی هم آقای اسلامی بودند. البته وقتی که به هندوستان رفتم دو سال هم در مدرسه ی ایرانیان در بمبئی که متعلق به آقای امین التجار شیرازی بود به فراگیری زبان و دروس رایج پرداختم.

  • · کی و چگونه به هندوستان رفتید؟

در سال 1325ش. که برابر با سال 1947 میلادی بود به همراه شوهر خاله ام مرحوم حاج علی یکتایی، از راه دریایی و بندر کراچی به هندوستان رفتم . روز 21 نوامبر 1947 وارد بمبئی شدم. در آن زمان به تازگی هندوستان بزرگ به سه کشور هند، پاکستان و بنگلادش تجزیه شده بود و ایرانیان مقیم هندوستان در حال مهاجرت و انتقال سرمایه های خود به پاکستان بودند. بعدها روشن شد که استعمار انگلیس برای تجزیه جهان سوم تصمیم گرفته بوده که سنی ها را در بنگلادش و شیعیان هندی را در پاکستان مستقر نماید و بقیه ی اقلیت های قومی و مذهبی را در هند نگه دارد.

  • · وقتی به هند رفتید به چه کاری مشغول شدید؟

چون پدر برزگ و عمویم ساکن بمبئی بودند، بنده را مدت دو سال به مدرسه فرستادند تا زبان فرا بگیرم. سپس به کار در رستوران عمویم مشغول شدم. بهزاد رستوران در منطقه ای به نام سَد راسَهکه محل تلاقی هفت خیابان بود، قرار داشت و لذا از رونق خوبی برخوردار بود به طوری که چهل آشپز و خدمه داشت.

  • · لطفا چند نمونه از غذاهای هندی که در مهمانی و عزاداری مصرف می شود، معرفی کنید.

در عروسی و مهمانی ها، اغلب «بریانی» با گوشت گوسفند یا مرغ و یا «دال چاوِل» که نوعی عدس پلو است با مال مثله و گَرَم مثله پخت می شود . شیر چایی هم که رواج دارد. در مجالس عزاداری هم اغلب «کِش رَه» (آش گندم)، «نان ختایی» ( نوعی پیراشکی ) و قهوه و خرما می دهند. اما به هیچ عنوان با میوه از عزاداران پذیرایی نمی شود.

  • · قدری هم از شیوه عزاداری شیعیان هندی بفرمایید.

در ماه محرم و صفر به ویژه دهه اول محرم، شیعیان به نوحه خوانی می پردازند. البته اهل تسنن و حتی غیرمسلمانان هم در مراسم سوگواری امام حسین (ع) شرکت می کنند. ناگفته نماند هیئت ها معمولا در کوچه و خیابان به صورت زنجیر زنی و با زنجیره های تیغ دار عزاداری می کنند . به صورتی که در مسیر عبور عزاداران قطرات خون بر روی زمین مشاهده می شود. اما وقتی هیئت داخل حسینیه یا «دربار حسینی» می شود فقط سینه می زنند و حاضرین هم همراهی می کنند.

روز اربعین در برخی از مناطق مثل اطراف بمبئی، حیدرآباد دکن و لکنهو به عنوان حسُنِ ختام مراسم، از خندق آتش هم عبور می کنند. بدینصورت که عزاداران پای برهنه و با سرعت معمولی از روی گودالی به عمق 3 متر و طول حدود 10 متر که پر از آتش برافروخته است عبور می کنند و جالب این که هیچ آسیبی هم نمی بینند . وقتی سوگواری تمام شد سفره پهن و پذیرایی انجام می شود که همه اعم از مسلمان و غیرمسلمان دعوت عام هستند و از سفره امام حسین بهرمند می گردند. جالب است بدانید نخل برداری فقط در حسینیه پونه، آن هم در روز عاشورا و 21 رمضان صورت می گیرد.

  • · عکس العمل اقشار مختلف هندی در برابر مراسم عزاداری امام حسین (ع) چگونه است؟

شاید باور نکنید همه ی اقشار و اقوام هندی اعم از مسلمان و غیرمسلمان به امام حسین (ع) احترام می گذارند. حتما شنیده اید مهاتماگاندی رهبر فقید هند هم گفته است «الگوی من در مبارزه با استعمار امام حسین شیعیان بوده است»

  • · مهم ترین محل عزاداری یزدی های مقیم بمبئی کجاست؟

یکی از اماکن مذهبی مسلمانان در بمبئی مسجدی به نام «مغول مسجد» است که در محله بندی بازار و خیابان دوازده امام که در زبان هندی «امام بارَه رُد» می گویند قرار دارد . در نزدیکی مغول مسجد عزاخانه بزرگی به همت و سرمایه یزدی های مقیم بمبئی به نام «دربارحسینی» ساخته شده که پنج طبقه دارد. طبقه همکف جهت برگزاری مراسم است و طبقات دیگر به کتابخانه، خوابگاه دانشجویی و دیگر برنامه های فرهنگی اختصاص دارد. در سال 1364ش. کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نظر داشت این مجموعه را تحت اداره خود درآورد که انجمن فتوت نپذیرفت.

  • · چرا به مسجد ایرانیان « مغول مسجد » گفته می شود و علت احداث آن چیست ؟

علت نامگذاری این است که چون حضور ایرانیان در هند به زمان حمله مغولها بر می گردد و از آن زمان ایرانیان با هند روابط اقتصادی و سیاسی برقرار کردند در هند مسجد ایرانیان را «مغول مسجد» می گفتند. ولی امروزه بیشتر به «ایرانیان مسجد» شهرت دارد. گفتنی است سالها پیش دو نفر ایرانی که یکی مسلمان شیرازی و دیگری زرتشتی یزدی بوده، برای کار به بمبئی می روند و با خدا عهد می بندند اگر وضعیت اقتصادی شان خوب شد اولی مسجد و دومی بیمارستان بسازد. بعدها که وضعیت اقتصادی آنان خوب می شود به عهد خویش وفا   می کنند. بدین صورت که مسلمان شیرازی بنای «ایرانیان مسجد» را می گذارد و زرتشتی یزدی بیمارستانی حدودا ً به اندازه بیمارستان شهید بهشتی تفت می سازد و آن را «بُطری والا هاسپیتال» به معنای «بیمارستان شیشه فروش» می نامد. چون این مرد در اوایل ورود به بمبئی، شیشه های خالی را جمع آوری و می فروخته است.

  • · بفرمایید انجمن فتوت چیست وتوسط چه کسانی بنیان گذاری شده است؟

انجمن ایرانیان مقیم جنوب هند که مرکز آن در حیدرآباد دکن است، انجمن «اتحاد» نام دارد ولی انجمن فتوت، انجمن ایرانیان مقیم بمبئی است و در اساسنامه آن قید شده که همیشه از هفت نفر عضو اصلی هیئت مدیره آن حتما باید پنج نفر از تفتی های مقیم هند باشند. چون بنیانگذاران آن مرحومان : حاج محمد کاظمی، حاج عبدالرسول کاظمی، حاج سیداسدالله شیردل و حاج سید حسین میراب، بوده اند

  • · ظاهرا محمدرضا شاه پهلوی در سفری که به هند داشته در مغول مسجد و در جمع یزدی ها سخنرانی کرده است اگر خاطره ای از این دیدار دارید بفرمایید.

گمان می کنم حدود سال 1348ش. بود که محمدرضا شاه به هند آمد و در مغول مسجد که پاتوق ایرانیان و یزدی های مقیم هند است سخنرانی کرد . او با دیدن سرمایه داران ایرانی و وضعیت از آنان درخواست نمود بیایند در ایران سرمایه گذاری کنند . در همان جلسه مالک کارخانجات «تاتا» که یک زرتشتی یزدی و داماد گاندی بود، این پیشنهاد را پذیرفت و چندی بعد کارخانجات یخچال سازی در جاده کرج را ساخت . البته مرحوم محمدعلی خان طلعت تفتی هم که شاعر مقیم هند بود در این مراسم به قرائت شعر پرداخت.

  • · سپاسگزار خواهم شد اگر به تعدادی از تفتی های مقیم هند، اشاره کنید.

از بزرگان و تفتی های فعال و خیر باید به مرحومان : حاجی ابوتراب جویا، حاجی علی یکتایی، حاجی محمد کاظمی بازرگان خوشنام و بانی دبستان کاظمی در محله ی سلطان آباد، حاجی علی اکبر فلاح صاحب رستوران گلشن ایران در محله بِندی بازار، حاجی عبدالرسول کاظمی (رستوراندار)، حاجی سید اسدالله شیردل بانی دبستان اسدی سَرِده، حاجی محمدحسین شریفی (بانی درمانگاه و تعمیر حسینیه کوچه بالای سرده)، حاجی سیدحسین میراب که در انجام کارهای عام المنفعه پیشقدم بود، اشاره کنم و با شادروانان : پرفسور سیدمحمد حسینی (استاد دانشگاه و فعال اجتماعی)، محمدعلی بُندانی فراشاه (کارگردان و هنرپیشه)، سیدعباس عرب فراشاه معروف به رُپِش کومار (هنرپیشه) هم آشنایی داشتم که همگی به رحمت حق پیوسته اند.

  • · چه شد که تصمیم گرفتید بانی احداث اورژانس بیمارستان تفت بشوید؟

 از آنجا که خداوند صلاح ندانست و بنده از نعمت فرزند محروم هستم برای این که اثر خیری از خود بجا گذاشته باشم تا به عنوان باقیات الصالحات بماند، مدتی بود تصمیم داشتم بنای خیری در تفت بسازم تا این که امسال حاج سیدفضل الله کلانتری نزد بنده آمدند و باعث خیر شدند و مقدمات این کار را فراهم کردند.

  • · لطفا در باره مشخصات فنی این ساختمان بیشتر توضیح دهید.

با توجه به این که مسئولین بیمارستان شهید بهشتی تفت فرمودند به ساختمان اورژانس مجهز و متصل به بیمارستان نیاز دارند، تصمیم بر این شد، در فضای بین خیابان و ساختمان اصلی بیمارستان که خالی است ساختمانی در دو طبقه و با زیربنای حدود 2000 مترمربع با تجهیزات کافی ایجاد شود که از طبقه ی همکف برای برگزاری مراسم و تالار اجتماعات و طبقه اول جهت فضای درمانی مورد استفاده قرار گیرد.

کلنگ آغاز ساخت این ساختمان در تاریخ 19 تیرماه 1390 بر زمین زده خواهد شد و انشالله امیدوارم هر چه زودتر شاهد بهره برداری از این مجموعه باشیم. .بر طبق تفاهم نامه ای که با دانشگاه علوم پزشکی یزد تنظیم شده، نمایندگان بنده هم در زمینه پیگیری ساخت این مجموعه، آقایان : حاج سید فضل الله کلانتری، دکتر سیدعلی میراب، مهندس سید محمد میراب و علی اکبر سلامت هستند.

  • · اگر در بمبئی هم کارهای عام المنفعه ای داشتید بفرمایید.

در انجمن فتوت که افتخار همکاری دارم، مواردی پیش آمده که مسلمانان هندی برای احداث مسجد و حسینیه به کمک مالی نیاز داشتند . در چنین مواردی علاوه بر جمع آوری کمک های ایرانیان مقیم هند، شخصا هم شریک می شوم .

  • · ضمن تشکر از این که در این گفتگو شرکت کردید بفرمایید اورژانس بیمارستان تفت چه زمانی افتتاح خواهد شد؟

بنده هم از لطف شما سپاسگزارم و از این که در زمینه معرفی تفت و تفتی ها تلاش میکنید تشکر می کنم و امیدورام به یاری خداوند و عنایت معصومین (ع) و همکاری مسئولین تا یک سال و نیم آینده مجموعه مورد نظر به بهره برداری برسد.

 

 

 

از فقر تا ثروت

وبلاگ انجمن دانش پژوهان جوان نوشت:

خانواده‌ی کامی سه نفر بود، خانواده‌ی ما سی نفر. امتحانات، کامی را می‌فرستادند ویلای لواسانات برای درس خواندن، من می‌رفتم توی کمد برای درس خواندن.

وبلاگ  انجمن دانش پژوهان جوان نوشت:

وقتی کامی پایتخت تمام کشورهای جهان را از بر می‌گفت، من تازه یاد گرفته بودم انگشتم را بگذارم روی لبم، فوت کنم و صدای «بِرررررر» درآورم. وقتی مدرسه‌ی البرز قبولش کردند، من رفتم مدرسه‌ی بغل خانه. در آنجا کامی زبان انگلیسی یاد گرفت، من یاد گرفتم دماغم را بمالم زیر میز.

http://harfema.ir/11544

بیشتر بخوانید

سلام صبحححححححح بخیررررررررررررر دیشب جواب پیاما رو دادم ولی ارسال نشد گذاشتم الان ارسالش کنم تا سرعت خوبه

اینم پست دیشب

سلام به آبجیای عزیزم خب پیاما

خب اول از همه آبجی همای عزیزم چندتا از پیامای دیگم مث پیام آبجی هما هس من خیلی دوس دارم جوری بهتون بگم که اصلا به این چیزا فکر نکنید و مشکلاتتون.هر بارم که سر میزنم بخش پیاما توی این چند ساله خیلی زیاد حرفای آبجیای عزیزدلمو خوندم که برام نوشتن.

اول از همه بگم که من اصلش سنمو بهتون گفتم چون خیلی از دوستام هم سن خودم هستن یا چند سال کوچیکتر یا بزرگتر .مزدوج نیستن همیشه حرف که میزنیم یا میچتیم یا پیام میذارن( آخه چند گروه دوست دارمهمشهریای خودم و هم کلاسیام ، وبلاگیم و یگی هم چتی یکی هم وبلاگای خود بچه ها)خلاصه همه از مزدوج نشدنشون باطنا غصه میخورن.من بهتون هم هی بگم یا همون لحظه قانع میشید و روحیتونو به دست میارید یا اینکه بهم میگید تو دلت خوشه اینا رو میگی

تازه یکی واسم پیام گذاش خودت شوهر میخوای هی درباره شوهر حرف میزنییعنی تا این حد نامردولی کاری ندارم فحشم زیاد میشنوم اینجا ولی بخوام توجه کنم باید همون اولش ازاین قهرای وبلاگی هس که مد شده منم ازاین قهرا بکنم دم به دقیقه ولی من حوصله اینکارا رو ندارم

ولی بذارید بگم اصلا روحیه داشتن و بانشاط بودن و شاد بودن ربطی به دل خوش داشتن نداره.اصلا هم سعی نکنید قانعم کنیدچرااااااااااااااااااااااااااااا؟ زیرا مگه من دلم خوشه؟آجی هما جونم این بخشش رو به شما نیستما.به آبجی سارینا هستماصن قاتی شد همه  پیاما

منم خدایی از مشکلات سرشارم کل زندگیمم همیشه سرشار از خوشی و این چیزا نبوده.اینو بدونید هیچ وقت هیچ وقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت هیچ کسی توی زندگیش بدون مشکل نیس همه مشکل دارن. من یه دوستم ندارم که بدون مشکل باشه .نگید هم مشکل شماها مث من نیس . چون واقعا تمام مشکلات همه ی ما بزرگه تا دلتون بخوادولی خدایا شکرت.ناشکری نیستاااااااااا

یعنی میگم دلیل این نمیشه که آدم از ته قلبش شاد نباشه و آخرش ته دلش احساس غصه نکنه

هر چی هم موقعیت بد باشه خونه پدرتون، هر چقدر اعصاب خورد کن باشه بازم فقط خودتونید هیچ مسئولیتی ندارید یعنی شما رو از صبح تا شب فلک کننا بازم راحتید چون فقط خودتونیدبه این میگن دختر سرسخت

یعنی من نمیدونم آخه اینقددددددددددددد چیزا هس که آدم باهاش شاد بشه ذوق مرگیات بهش دس بده که حد ندارهکلی سرگرمی و چیزای جالب انگیز هس

اینو هم بدونید روحیه ی شما روی خونوادتونو و دوستاتونم اثر میذاره مخصوصا مادرتون.خیلی خیلی لذت بخشه آدم وقتی ببینه از روحیه آدم کسی روحیه میگیره.

کلا هم اولین چیزی که اثر میذاره روی اعتماد به نفس و شادیتون خداس.شما هر چقدر غیر از نمازای واجبتون ،کارای دیگه هم انجام بدید که به خدا نزدیکتر بشید با کوچیکترین کار شما هی نزدیکتر میشید به خدا و نتیجشم روح شادیه که بهتون داده میشه.این چیزی نیس که توضیحش داد باید انجامش بدید.همت کنید .

اصلا کاری نداره به خدا.یعنی عبادت کردن اعصاب نمیخواد.خود عبادت کردن به آدم اعصاب میده. هیچ وقت نگید اعصاب ندارم دیگه بشینم ذکر بگم یا چیکار کنم با این زندگیه که من دارم

هیچ وقت اینطوری نگید چون نمیدونید چه چیزی به دست میارید وگرنه اصن این غصه خوردنا و این آرزوها واستون مسخره میشه.بعدا خودتون خندتون میگیره از این لحظه های بی حوصلگی که داشتید

مثلا اگه بخواید پرشی به خدا یهو نزدیک بشید میانبر بزنید، نماز شب هس.نماز شب از عبادتای توی روز خیلی بالاتره.آخه واسه نماز صبح که باید پاشد خب چه کاریه یه ساعت قبل اذوون یا اگه کسی خیلی کم همت هس و نماز صبحشم دم آفتاب میخونهخب اولش عادت کنید اذوون پاشید مرحله بعد یه ربع قبل اذوون پاشید همون سرجاتون که خوابیدید یه رکعت نماز بخونید.من یادمه یه بار یه آقا توی تلویزیون میگفت حتی همینطور خوابیدید هم سرجاتون یه رکعت نماز بخونید همینطور همه نماز رو به زبون بیارید و تمومش کنید خودش چقدر ثواب داره .

اینطوری کم کم شروع کنید تا حال و هواشو به دست بیارید یککککککککککککک روحیه ای بگیریدددددددددددد

خب رفتم مثلا پیام آبجی هما رو بجوابم بینش پیامای آبجی الهام و هانیه و اون صفحه هم اسما یادم رفت خلاصه چندتا یکی شد خلاصه در کل حرف اینه در بدترین شرایط زندگی هم روحیه داشتن و شاد بودن دست خود آدم هست و خدا.شما مگه بدتر از اینا هستید که از ترس این گروه های وحشتناک که حمله کردن به کشورشون دارن توی کوه و بیابون فرار میکنن از دستشون.بعضی وقتا باید به خیلی چیزا شکر فرستاد و برای بقیه هم آرزوی این موقعیت خودمونو بکنیم و براشون دعا بکنیم

خب بچه ها خسته شدم دوباره پیام میجوابم فعلا خسته شدم بعدش بقیشو هم میجوابم.نصف پیام آبجی هما موند به خاطر جواب دادن چندتا پیام دیگه همزمان با هم.اون نصف پیامت رو هم عزیزم جواب میدم اینبار بیام.بقیه هم جواب میدم.

راستی آبجی آسیه جونم یه مدته اصن ازت خبر ندارم اگه وقت داشتی نی نی نازت گذاش یه پیام بذار حتی کوتاه.ان شائ الله که زیاد اذیت نمیکنهاجی انجمن پیام نذار فعلا شارژ نکردم انجمن رو یه ماهه اکانت مدیریت باز نمیشههمینجا پیام بذار عزیزدلم

آبجی ماهی سیای عزیزدلکم توی انجمن آموزش انواع خمیر گلسازی و این چیزا هس.من زیاد وارد نیستم ولی اگه ترک میخوره واسه اینه که وازلینش کمه.ورز هم خیلی باید بدی خیلی هم نذار داغ بشه روی گاز.یعنی همین که گرم باشه.زیاد هم نذار روی گاز یه چند لحظه.چسب چوبشم زیاد بزن توی ترک نخوردنش اثر داره.اندازه هاشو والا نمیدونم من حسی کار میکردمولی چسب چوب و وازلینش باید کم نباشه خیلی این دوتا روی کیفیت خمیر اثر داره.آرد ذرت هم میخواد

وای بکشمتون به خدا اینقد سوال آموزشی نپرسید من هر چی صفحه میزنم نصف بیشترش سوال آموزشیه

آبجی سانیای عزیزم و بقیه خیلیییییییییییییییییییی این سوالو مپرسید.ای خدا از دست شماها که این سوالا رو نپرسیدببینید بچه ها شما چرا اینقد حساس هستید روی اندازه ی الگوهای عروسک که چقدی باشه.

عروسک دوختن اصلا یه قاعده کلی داره که خودش باید یه کلاس واستون بذارم بگم که دیگه نیاز نباشه همیشه دنبال الگو باشید خودتون میتونید با دیدن یه عروسک یا هر چی الگوشو درست کنید

این آموزش که خیلی مفصل هس یه بار بهتون میگم فقط یادم بیارید اگه یادم رفت ولی حالا الگو کشیدن رو از رو کامپیوتر هم که آخه اونم باید با عکس بهتون بگم اینم باشه خب روی اون موضوع.اینجا بنویسم که اولین آموزشیم همین باشه

خب چندتا از پیاما مونده پست بعدی هم پیام میجوابیموالسلام علیکم و الرحمه الله و برکاته

یا علی تا فردااااااااااااااااا ان شائ اللهههههههههههه

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام حضرت دوست که هرچه هست از اوست وبه شکر وجود ذی جود که قلب تپنده همه ی دوستی ها ست.

باسلام و عرض ادب و احترام 

از اینکه یک وقفه ی چند ماهه رخ داد و پست های جدید در وبلاگ وارد نشد از تمامی دوستان پوزش می طلبم.

از زحمات بی نهایت دبیر انجمن حسابداری سابق (محبوبه دهقانی)،از اینکه باعزت نفس بی نظیر، مناعت طبع بی بدیل واعمال سخاوت بی دریغ نسبت به همکاری در این زمینه اقدام نموده اند ،کمال تشکر و قدردانی را دارم.

اکنون که به عنوان دبیر انجمن جدید حسابداری افتخار خدمت گذاری برای بنده حقیر فراهم شده است،بسیار خرسندام .

امید است باتوکل به خداوند متعال و یاری او تمام تلاش خود را برای انجام وظایف و مسولیت های خود به کار گیرم و دراین راه همواره صداقت-امانتداری-آموزش را سرلوحه ی گفتارو کردار خود قرار دهم.وارزش های دینی،انسانی واجتماعی رادرانجام فعالیت های گروهی رعایت نمایم.وباتقویت روحیه خلاقیت و ابتکاردرتمامی زمینه های علمی و فرهنگی همواره سلامت وشادابی را ترویج نمایم.