وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

عاشورا ، اسطوره هویّت

عاشورا، اسطوره هویت| عبدالکریم سروش

وی هدف اصلی از برنامه های پاسداشت امام حسین را “در انداختن طرحی جدید برای دریافت الهام از درس های عاشورا “معرفی کرد .سپس بر اساس منابع تاریخی و موارد مستند واقعه عاشورا و حرکت امام حسین را تشریح نمود که با هدف حفظ اصول خود و ممانعت از بیعت با یزید مدینه را به سمت مقصد نا معلومی ترک کردند. بعد به دلیل احساس نا امنی از فتنه گری تروریست های اعزامی از شام و ضرورت پیدا کردن جایی برای نجات جان خود و اطرافیان به دنبال محل امنی می گشتند ، که خیل زیاد دعوتنامه های اهالی کوفه رسید و ایشان عزم نمودند تا به کوفه بروند. در میانه راه حر بن یزید ریاحی پیشقراول سپاه یزید راه را بر ایشان بست. یزید که نتوانسته بود آن امام همام را در مدینه و مکه گرفتار سازد ، از حضور امام حسین در محل دور افتاده کربلا استفاده کرد تا بر خلاف توصیه پدرش مبنی بر پرهیز از رویارویی با امام حسین، تکلیف ایشان را یکسره کند.

وی سپس با رویکرد تاریخی به بازخوانی انتقادی قرائت های مختلف در باب فلسفه حادثه عظیم و جان سوز عاشورا پرداخت.
به باور دکتر سروش، امام حسین این روح پاک برای کشته شدن و قیام به سمت کربلا حرکت نکرد، بلکه برای رهایی از مخمصه بیعت با یزید، عزم آن سفر دوران ساز را کرد و بیشتر بنای امر به معروف و نهی از منکر داشت. امتناع او از بیعت با یزید ریشه در سرشت خاص امام حسین داشت که با مشرب برادرش متفاوت بود. ” وی همانگونه که موافق رویه صلح جویانه برادرش در مواجهه با معاویه نبود و گفته اند در این خصوص اختلافی هم بین دو برادر پیش آمد، نمی پسندید تا خلف وعده و نقض عهد معاویه در موروثی کردن خلافت و نصب فردی بی تجربه و نا لایق چون پسرش یزید بر این مقام را بپذیرد. از این رو دیگر پیمان بستن با خاندان معاویه را روا ندانست چون تجربه کرده بود که آنها در پیمان شکنی سابقه دارند.”

این روشنفکر دینی تاکید کرد که”ما نمی دانیم که در ذهن امام حسین چه می گذشت ، اما بسیار نا محتمل است که می خواست با یزید درآویزد یا چنان که گفته اند می خواست حکومت اسلامی تشکیل دهد . اما این را می دانیم که یزید را نمی پسندید و حاضر نبود ماجرای صلح وبیعت برادرش با معاویه این بار با یزید تکرار شود. از خلال کلمات امام حسین معلوم می گردد که در منش او پذیرش صلح جایی نداشت.”

دکتر سروش در فراز دیگر سخنانش تحلیل های موجود از کربلا را نقد کرد و بیان نمود دلایل اصلی که باعث شد امام حسین حرکتش را آغاز کند عبارت بودند از فضای رعب آور امنیتی ، سازش ناپذیری با یزید و جستجو به دنبال جای امن . به باور ایشان”هیچ سند معتبری وجود ندارد که هدف امام حسین قیام و انقلاب بوده است . این واژه ها ترمولوژی زمانه ما هستند و ابدا ارتباطی با انگیزه امام حسین ندارند.”

وی افزود ” واقعه عاشورا بزرگ شده است چرا که شیعیان حاجت داشتند از این واقعه یک اسطوره بسازند و با پیوند زدن خود به این اسطوره هم هویت کسب نمایند ، هم ابراز مظلومیت کنند و هم از مخالفان خود هویت ستانی کنند. سخن این نیست که شیعیان سخن گزافی گفته اند و یا از محدوده مجاز خارج شده اند. بلکه منظور من این است که آنها از عاشورا برای ساختن و احراز هویت استفاده کردند. به گمان من این راه را ائمه اطهار ابداع کردند و به پیروانشان آموختند و آنها هم خوب این درس را یاد گرفتند. برای اینکه موضوع روشن شود اشاره به تاریخ اسلام پس از پیامبر آموزنده است. خلفایی به لحاظ تاریخی بر منصب جانشینی پیامبر نشستند .صرف نظر از آنکه ما آنها را بپسندیم یا نپسندیم ، سه تن از چهار تن خلفای راشدین کشته شدند. از این سه قتل تنها شیعیان شهادت علی (ع) را بزرگ کرده و عزاداری می کنند اما اهل سنت برای عمر و عثمان عزاداری نمی کنند. قتل آنها را در تاریخ ثبت کرده اند. اما  آنها سنت عزاداری ندارند. واکنشی که شیعیان در برابر حوادث تاریخی نشان داده اند حکایت می کند که آنان در پی کسب هویت بوده ا ند و می خواسته اند با وصل کردن خودشان به این حوادث فجیع تاریخی هم کسب هویت کنند و هم به دیگر طایفه های اسلامی، اهل سنت و جماعت توضیح دهند که چه ستمهایی بر این طایفه محدود و تحت تضییقات گوناگون رفته و می رود . البته سرانجام این روش جواب داد و فقط درانقلاب اسلامی به نتیجه رسید. یعنی این آب ها و گریه ها پشت سد تاریخ جمع شد. آب فراوانی پدید آورد و وقتی سد گسسخته شد،سیل آمد و سلسله پهلوی را برد. از ماجرای عاشورا فقط در انقلاب اسلامی استفاده شد. حتی صفویان وقتی در روی کار آمدند و قدرت سیاسی را تصرف کردند از عاشورا استفاده ننمودند. فقط بعد ها در مقابله با ترکان عثمانی ملیت ایرانی رابه هویت شیعی گره زدند و سد متین و استواری در برابر ترکان عثمانی ایجاد کردند. آنها از تولی، تبری، عاشورا،کربلا، مهدویت، امام زمان استفاده کردند. درست مانند آنچه امروز حکومت ایران استفاده می کند . روایت های زیادی جعل شد که سلطنت شاه اسماعیل صفوی متصل به ظهور امام زمان خواهد شد. “

دکنرسروش در ادامه توضیح داد “اگرچه جنایت و قساوت کم نظیری در کربلا رخ داد ،اما تاریخ اسلام حوادث تلخ تری را تجربه کرده است. سپاه یزید برای دستگیری عبدالله ابن زبیر و سرکوب وی شهر های مقدس مدینه و مکه را آماج سنگ اندازی ها، تخریب ها و کشت و کشتار گسترده ای قرار داد. بسیار روزهای سخت و تلخی بر مسلمانان گذشت. اما این ماجرا اهمیت عاشورا را پیدا نکرد برای اینکه اهل سنت عزاداری برای آنها نکردند و به دنبال هویت سازی نرفتند.”

سروش سپس به نقد دیدگاه دکترعلی شریعتی پرداخت که بر اساس گفتمان و پارادایم زمانه به بازسازی واقعه عاشورا و استفاده از آن در جهت دمیدن روح انقلابی در شیعه پرداخت. “امام حسین در بین ائمه اطهار یک استثنا بود اما شریعتی این استثنا را به قاعده تبدیل کرد و با مخدر خواندن تفسیر سنت گرا از عاشورا ، جنبه خون و مبارزه در آن را پر رنگ کرد. او تصویری ازامام حسین (ع) و زینب سلام الله علیها را بازسازی کرد که به معنای دقیق کلمه، آنها انقلابی قرن بیستم بودند و قیام کرده بودند تا با ریختن خون شان حکومت بی تدبیر یزید را رسوا کنند. روحانیت اگرچه با شریعتی میانه ای نداشت اما به خوبی از این تحلیل او استفاده کرد. روحانیت طرفدار انقلاب بر بستری که شریعتی آماده کرده بود ، تفسیری از عاشورا را تبلیغ کرد که مستلزم مبارزه با ظلم و شهادت بود. این تفسیر از اساس متفاوت و متعارض با تفسیری بود که روحانیت پیش از آن از عاشورا می کرد. هیچ فقیه وعالمی تکریم نهضت امام حسین را به عنوان مجوزی برای مبارزه علیه حکومت مستقر ندانسته بود. چنین حرفی در هیچ کتاب فقهی مشاهده نمی شود. حتی امامان بعد از امام حسین نیز چنین استفاده ای از عاشورا نکردند. نگرش غالب در روحانیت اشک ریختن بر مصیبت امام حسین با هدف ایجاد صفای باطن بود. تا ضمن برقراری ارتباط روحی ، آن هویت شیعی تداوم یابد. آنها می گفتند ما حسینی هستیم یعنی تاریخ ما با آن شجاعت و حماسه شروع می شود ولی هویت سنی ها با آن شقاوت آغاز می شود چون حاضر نیستند یزید را لعن کنند.”دکتر سروش تاکید کردند که امروزه ذهنیت های جدید از عاشورا چنان پر رنگ است که بسیار سخت است تا از ورای آن حتی بتوان به تاریخ پنجاه سال پیش عزاداری ها نظر کرد.

این رویکرد تازه فقط برای قبل از پیروزی قابل استفاده بود. کسانی که سن شان اقتضا می کند می دانند مناقب و عزاداری ها پیش از حسینه ارشاد و انقلاب اسلامی چگونه از اساس متفاوت با الان بود .البته من پیش بینی می کنم که دوباره عزاداری ها به آن سمت یعنی دوران عزاداری سنتی خواهد رفت. با توجه به روند موجود راهی غیر از این وجود ندارد. «امام حسین انقلابی» دیگر به درد حکومت نمی خورد. از نگاه حاکمان کنونی پذیرفته نیست تا علیه حکومت انقلاب کرد. امام حسینی که قیامش اجازه می دهد تا مسلمانان علیه حکومت های موجود قیام کنند به درد حکومت فعلی نمی خورد و از دید آنان نباید چنین امام حسینی را معرفی کرد. این تفسیر به درد زمان شاه می خورد. این حکومت بنا به مبانی و مواضع فقهی اش می گوید مجازات قیام علیه حکومت، مرگ است. حتی انتقاد نیز جایز نیست و مجازاتش زندان و حتی خیلی چیزهای بدتر از زندان است بنابراین منطقی است که عزاداری ها پس برود و به منطق سنتی نزدیک شود. لذا امام حسینی که اکنون باید ترویج شود، همان امام حسینی است که گریه بر او ثواب دارد و باعث شفاعت در روز جزا می گردد. او همان امام حسینی است که تاریخ ما را ساخته است. با اتصال به او هویت تداوم می یابد . الان وضع بگونه ای شده است در محرمی که در آن بسر می بریم دو طرف، هم حکومت و هم مخالفان در جنبش سبز هر یک دیگری را متهم به یزیدی بودن می کنند. یعنی یک اسطوره و قصه به دست دو گروه از شیعه افتاده است و این دو تا مجبورند بگویند ما حسینی هستیم و می بینید به طور کلی منطق واقعه گم شده است یعنی معلوم نیست که باید چه کار کرد. فقهای ما هم پاک برگشتند به گذشته خودشان. من یادم می آید روزی که آقای خمینی به ایران برگشتند ، در ملاقات با جمعی از نویسندگان که خبر آن از تلوزیون پخش شد به صراحت گفتند مخالفت با جمهوری اسلامی با شدت عمل مواجه می شود و با آنها اتمام حجت کردند .وقتی این حرف با نویسندگان بیان می شد. انتقاد را هم در بر می گرفت. بنابراین امام حسین شورشی، عصیانگر و انقلابی به کار فقهای ما نمی آید کما اینکه هیچوقت هم نمی آمده است و همواره هم کوشیده اند تا توضیح بدهند که از این شیوه استفاده نکنید. بی جهت نیست که برخی از فقهای اهل سنت چون ابوبکر این عربی که با ابن عربی معروف تفاوت دارد،گفته است حسین به شمشیر جدش کشته شد. یعنی فقها یک فتوی دادند که مجازات قیام علیه حکومت اسلامی مرگ است. یزید دقیقا به این فتوی متوسل شد و امام حسین را شهید کرد. البته حقیقت ماجرا این بود که امام حسین قیام نکرد بلکه یزید فرصت را غنیمت شمرد تا یک دشمن مسلم را از بین ببرد که با پای خودش به قتلگاه آمده بود .

دکتر سروش پس از توصیف قرائت فقهی و انقلابی بیان کرد که سخن مرحوم آقای مطهری در خصوص امام حسین را بیشتر می پسندم که معتقد بود هدف امام حسین امر به معروف و نهی از منکر بود. به بدی ها و زشتی ها اعتراض می کرد و تن به تسلیم در برابر فرامین یزید نمی داد . اما یزید همین حداقل را هم تحمل نکرد و کار به درگیری کشیده شد که در واقع از بی تدبیری یزید سرچشمه می گرفت .”

وی سپس به ذکر نظر مثبت مولانا به امام حسین پرداخت که در مقام یک سنی مسلک ، شهادت طلبی،از جان گذشتگی ، عاشقی ، تعلق نداشتن به دنیا، شخصیت و سبکی روح او را می پسندید و تجلیل می کرد. بنابراین وقتی از این زاویه می نگریست بر واقعه عاشورا ، گریه نمی کرد بلکه شادی می کرد و می گفت عاشورا برای امام حسین و یارانش روز عروسی بوده و روز رهایی از زندان بوده است. برای عاشقی که از زندان رهایی یافته چرا کف نزنیم؟ باید شادی کنیم چرا نباید چهره روشن حادثه را نبینیم ؟ و فقط نیمه تاریک آن را در نظر بگیریم و فقط جنایت سنگ دلان و فاتلان دلاوران کربلا را ببینیم. این حادثه یک روی روشن داشته است باید این را دید که آنها با شادی و رضایت مرگ را پذیرفتند نه با کراهت . امام حسین تا یک جایی با عقلانیت آمد و بسان یک سیاستمدار محاسبه کرد اما وقتی دید که در دام هست و راه برگشت هم ندارد و در راه های صلح آمیز بر او بسته شده است ، از اینجا به بعد دیگر نوبت عاشقی شد . ماجرای امام حسین یک دور عاقلانه داشت. اما وقتی درها بسته شد و تنها راه گریز تن دادن به ذلت و به زانو در آمدن بود ، ایشان مقاومت کرد و عاشقی را برگزید.
ذلت یکی از مفاهیم کلیدی در نهضت امام حسین است. در نقل قول هایی که از ایشان در حین سفر شده است بار ها گفته اند که نمی خواهم با ذلت بمیرم . نمی خواهم کوتاه بیایم در شرایطی که معلوم نیست این عقب نشینی ها تا کجا ادامه یابد . برای من قابل قبول نیست تحمیل های یزید را بپذیرم. در روز عاشورا امام حسین گفتند که این آدم فرومایه من را بین دو چیز مخیر کرده است ذلت و شمشیر. اما من ذلت را نمی پذیرم و بنابراین مردانه می میرم.
دکتر سروش با اشاره به سخنرانی قبلی اش پیرامون حرکت فرا فقهی امام حسین توضیح داد که مقاومت وظیفه ایشان نبود . فقه یا شرع برای امام حسن معین نکرده بود وقتی در آن وضعیت سخت قرار می گیرند، ایستادگی بورزند و به استقبال شهادت بروند . امام حسین می توانست راه سازش ر ابرگزیند و حتی بیعت هم بکند مگر از امام علی برای ابوبکر بیعت نگرفتند. لذا پاکبازی ایشان یک حرکت عاشقانه بود. “

سروش در ادامه بر ضرورت فهم درست درس های عاشورا تاکید کرد و بیان داشت :
“یکی از مهمترین درس های عاشورا این است که ذلت را نفی کنیم. درس دیگر آن است که تاریخ به هیچکس ضمانت نمی دهد که وقتی شما حرکتی را راه بیاندازی تا آخر پاک و تمیز باقی بماند. خیلی اتفاقات در تاریخ می افتد که خوشبینی و خوش خیالی را از ما می گیرد و این تصور را باطل می سازد که اگر محکم کاری کنیم دیگر همه چیز الی الابد بر وفق مراد خواهد بود . در جامعه ای که پیامبر ساخته بود کسانی به نام خلافت نبوی ،به نام حکومت اسلامی ، به نام جانشینی پیامبر برمسند نشستند که سر فرزندان پیامبر را بریدند و آب از آب هم تکانی نخورد. سلسله بنی امیه پس از یزید دهه ها ادامه یافت تا سرانجام بنی عباس آنها را ساقط کردند. اگرچه به قول یک شاعر عرب آنها هم در قساوت و بیداد گری بنی امیه را رو سفید کردند. بنابراین در تاریخ هیچ تضمینی وجود ندارد و هر لحظه باید مراقب بود. کج روی ها و انحرافات از جاهای کوچک شرو ع می شود . در کربلا در خود جامعه ای که پیامبر ساخته بود این فاجعه بزرگ به وقوع پیوست و آثار آن تا به امرز باقی است و تا کنون علاج نشده است. بنابراین باید برگشت و بررسی کرد تا ببینیم کار از کجا ویران شده است.
درس دیگر سوالی است که تا کجا می ارزد آدمی جانش را حفظ کند؟. یا چه چیزی ارزشمند است که ادمی جانش را برای آن بدهد. این سئوال ، این سئوالی جاودانه است. وقتی این جان به خطر افتاد آیا باید همه چیز را فراموش کرد یا اینکه چیزهایی وجود دارد که آدمی می تواند جان خود را برای آنها فدا کند. شرف .شرافت آن چیز با ارزشی است که از قدیم مطرح بوده است. جایی لازم است عاشقان باید برای حفط ارزش ها کاری کنند. اینجا است که عاشقی بوجود می آید. اول باید عقل دور اندیش ر ا به میدان آورد و به حکمش عمل کرد. اما وقتی نوبت عاشقی است دیگر نوبت جانفشانی و گذشت است در اینجا راه عاشقان از عاقلان جدا می شود.”

در بخشی دیگر از سخنرانی، دکتر سروش ضمن مقایسه رفتار عیسی مسیح و امام حسین در آستانه مرگ گفت:
“عیسی در آخرین دقایق برای یک لحظه دچار تردید پیامبرانه شد که نکند همه چیز خطا بوده است و خدایی در صحنه دنیا نیست. عیسی پس از تحمل رنج های بسیار و زخم ها بر روی دار در حال مناجات از خدا گله کرد در حالی که قبل از این لحظه فقط شکر می گفت ولی امام حسین در آخرین لحظات عمرش شکایت نکرد و گفت خدایا، من راضی به رضای تو هستم. این قیاس، تفاوت روحیه این دو بزرگوار را نشان می دهد.
وی در آخر سخن  آیات پایانی سوره فجر ( یا ایتها النفس المطمئنه….) را تقسیر و معنا کرد که بنا به نظر برخی از مفسران به خاطر امام حسین نازل شده است . ایشان بیان داشتند که بنا به لسان قرآنی ، هر کسی که صاحب نفس مطمئنه شد به بهشت رسیده است.. رفتار عاشقانه امام حسن شهادت می دهد که او یکی از مصادیق عالی این آیه هست که با کمال رضایت و بدون شکایت و برخوردار از نفس مطمئنه به سوی پرودگار شتافت.”

 

یک نظر

  1.  

    سنّت جد کرد هدف
    درّ یتیم در صدف
    نتانست او کرد سکوت
    سر ببرند چون علف

    وقتی خواستند زو مدد
    پروا نکرد از عدد
    چون سر بداد در این ره
    راهش بماند تا ابد

    نه عیسی مرد نه حسین
    خوان در کتاب این بعین
    آن زنده است وین شهید
    فرقی باشد اندک بین

دهه محسنیه یک بدعت است که وارد اسلام و تشیع شده است

روانسرخبر : معاون فرهنگی قوه قضاییه گفت:امروزه شاهد دهه‌های من‌درآوردی عزاداری در میان برخی از شیعیان هستیم و چیزی به عنوان دهه محسنیه برای عزاداری شیعیان وجود ندارد و این یک بدعت است که وارد اسلام و تشیع شده است.

کدمطلب : 23911

گفتگو با میرزا محمد فلاح نیکوکار تفتی ِمقیمِ هند

از صفر تا صد

هفتاد و هشتمین بهار زندگی اش را، در حالی که بیش از 60 سال آن در بمبئی به فعالیت اقتصادی اشتغال داشته، می گذراند. «سادات رستوران» در خیابان مولانا آزاد محل کار اوست و درِ خانه اش مثل مهمانپذیر شبانه روزیبر روی تفتی ها و یزدی هایی که به بمبئی می روند باز است. لب خندان و چهره ی گشاده اش از قلب مهربان و روحیه ی نیکوکارنه اش خبر می دهد. او کوشش و خیرخواهی را، از عموی مادرش حاجی سید اسدالله شیردل به ارث برده است.

روز شانزدهم تیرماه 1390ش. در فرمانداری تفت، حاج سید فضل الله کلانتری را دیدم که آمده بود تفاهم نامه ی این نیکوکار تفتی در زمینه ی احداث ساختمان اورژانس بیمارستان شهید بهشتی را به رویت فرماندار برساند. از ایشان خواستم تا مقدمات دیدار و گفتگوی مرا با او فراهم کند.

روز جمعه 17 تیر ماه 1390ش. برابر با ششم شعبان المعظم 1432ق. با کارسازی سید فضل الله کلانتری و در حضور مهندس سیدمحمد میراب و حاجیه خانم خدیجه سلسله وزیری، در خانه ای قدیمی واقع در محله سرده تفت، توفیق هم صحبتی با حاج میرزا محمد فلاح تفتی را به دست آورده ام. شنیدن صحبت های این پیرمرد جواندل را به شما هم توصیه می کنم.

  • · لطفا بفرمایید کی و کجا متولد شدید؟

بنده در تاریخ دهم اردیبهشت 1312ش. در محله سَرِده تفت نزدیک سَرِ بیق متولد شدم. پدرم شادروان حاج غلامحسین فلاح تفتی، کشاورز زحمتکشی بود که در سال 1319 ما را داغدار مرگ خود کرد و مادرم مرحومه بی بی سکینه فلاح نیز زنی کوشا و سازگار بود که در 13 فروردین 1365 به دیار باقی شتافت.

  • · تحصیل علم را، کجا آغاز کردید و تا چه مرحله ای ادامه دادید؟

حدود هفت ساله بودم که به دبستان شاه ولی تفت رفتم و تا سال پنجم از محضر آموزگارانی از قیبل مرحومان: شیخ علی مظاهر یزدی، نباتیان و امرالله دهقانی معروف به حاجی امرالله مدیر، استفاده کردم . مدیر آن زمان دبستان شاه ولی هم آقای اسلامی بودند. البته وقتی که به هندوستان رفتم دو سال هم در مدرسه ی ایرانیان در بمبئی که متعلق به آقای امین التجار شیرازی بود به فراگیری زبان و دروس رایج پرداختم.

  • · کی و چگونه به هندوستان رفتید؟

در سال 1325ش. که برابر با سال 1947 میلادی بود به همراه شوهر خاله ام مرحوم حاج علی یکتایی، از راه دریایی و بندر کراچی به هندوستان رفتم . روز 21 نوامبر 1947 وارد بمبئی شدم. در آن زمان به تازگی هندوستان بزرگ به سه کشور هند، پاکستان و بنگلادش تجزیه شده بود و ایرانیان مقیم هندوستان در حال مهاجرت و انتقال سرمایه های خود به پاکستان بودند. بعدها روشن شد که استعمار انگلیس برای تجزیه جهان سوم تصمیم گرفته بوده که سنی ها را در بنگلادش و شیعیان هندی را در پاکستان مستقر نماید و بقیه ی اقلیت های قومی و مذهبی را در هند نگه دارد.

  • · وقتی به هند رفتید به چه کاری مشغول شدید؟

چون پدر برزگ و عمویم ساکن بمبئی بودند، بنده را مدت دو سال به مدرسه فرستادند تا زبان فرا بگیرم. سپس به کار در رستوران عمویم مشغول شدم. بهزاد رستوران در منطقه ای به نام سَد راسَهکه محل تلاقی هفت خیابان بود، قرار داشت و لذا از رونق خوبی برخوردار بود به طوری که چهل آشپز و خدمه داشت.

  • · لطفا چند نمونه از غذاهای هندی که در مهمانی و عزاداری مصرف می شود، معرفی کنید.

در عروسی و مهمانی ها، اغلب «بریانی» با گوشت گوسفند یا مرغ و یا «دال چاوِل» که نوعی عدس پلو است با مال مثله و گَرَم مثله پخت می شود . شیر چایی هم که رواج دارد. در مجالس عزاداری هم اغلب «کِش رَه» (آش گندم)، «نان ختایی» ( نوعی پیراشکی ) و قهوه و خرما می دهند. اما به هیچ عنوان با میوه از عزاداران پذیرایی نمی شود.

  • · قدری هم از شیوه عزاداری شیعیان هندی بفرمایید.

در ماه محرم و صفر به ویژه دهه اول محرم، شیعیان به نوحه خوانی می پردازند. البته اهل تسنن و حتی غیرمسلمانان هم در مراسم سوگواری امام حسین (ع) شرکت می کنند. ناگفته نماند هیئت ها معمولا در کوچه و خیابان به صورت زنجیر زنی و با زنجیره های تیغ دار عزاداری می کنند . به صورتی که در مسیر عبور عزاداران قطرات خون بر روی زمین مشاهده می شود. اما وقتی هیئت داخل حسینیه یا «دربار حسینی» می شود فقط سینه می زنند و حاضرین هم همراهی می کنند.

روز اربعین در برخی از مناطق مثل اطراف بمبئی، حیدرآباد دکن و لکنهو به عنوان حسُنِ ختام مراسم، از خندق آتش هم عبور می کنند. بدینصورت که عزاداران پای برهنه و با سرعت معمولی از روی گودالی به عمق 3 متر و طول حدود 10 متر که پر از آتش برافروخته است عبور می کنند و جالب این که هیچ آسیبی هم نمی بینند . وقتی سوگواری تمام شد سفره پهن و پذیرایی انجام می شود که همه اعم از مسلمان و غیرمسلمان دعوت عام هستند و از سفره امام حسین بهرمند می گردند. جالب است بدانید نخل برداری فقط در حسینیه پونه، آن هم در روز عاشورا و 21 رمضان صورت می گیرد.

  • · عکس العمل اقشار مختلف هندی در برابر مراسم عزاداری امام حسین (ع) چگونه است؟

شاید باور نکنید همه ی اقشار و اقوام هندی اعم از مسلمان و غیرمسلمان به امام حسین (ع) احترام می گذارند. حتما شنیده اید مهاتماگاندی رهبر فقید هند هم گفته است «الگوی من در مبارزه با استعمار امام حسین شیعیان بوده است»

  • · مهم ترین محل عزاداری یزدی های مقیم بمبئی کجاست؟

یکی از اماکن مذهبی مسلمانان در بمبئی مسجدی به نام «مغول مسجد» است که در محله بندی بازار و خیابان دوازده امام که در زبان هندی «امام بارَه رُد» می گویند قرار دارد . در نزدیکی مغول مسجد عزاخانه بزرگی به همت و سرمایه یزدی های مقیم بمبئی به نام «دربارحسینی» ساخته شده که پنج طبقه دارد. طبقه همکف جهت برگزاری مراسم است و طبقات دیگر به کتابخانه، خوابگاه دانشجویی و دیگر برنامه های فرهنگی اختصاص دارد. در سال 1364ش. کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نظر داشت این مجموعه را تحت اداره خود درآورد که انجمن فتوت نپذیرفت.

  • · چرا به مسجد ایرانیان « مغول مسجد » گفته می شود و علت احداث آن چیست ؟

علت نامگذاری این است که چون حضور ایرانیان در هند به زمان حمله مغولها بر می گردد و از آن زمان ایرانیان با هند روابط اقتصادی و سیاسی برقرار کردند در هند مسجد ایرانیان را «مغول مسجد» می گفتند. ولی امروزه بیشتر به «ایرانیان مسجد» شهرت دارد. گفتنی است سالها پیش دو نفر ایرانی که یکی مسلمان شیرازی و دیگری زرتشتی یزدی بوده، برای کار به بمبئی می روند و با خدا عهد می بندند اگر وضعیت اقتصادی شان خوب شد اولی مسجد و دومی بیمارستان بسازد. بعدها که وضعیت اقتصادی آنان خوب می شود به عهد خویش وفا   می کنند. بدین صورت که مسلمان شیرازی بنای «ایرانیان مسجد» را می گذارد و زرتشتی یزدی بیمارستانی حدودا ً به اندازه بیمارستان شهید بهشتی تفت می سازد و آن را «بُطری والا هاسپیتال» به معنای «بیمارستان شیشه فروش» می نامد. چون این مرد در اوایل ورود به بمبئی، شیشه های خالی را جمع آوری و می فروخته است.

  • · بفرمایید انجمن فتوت چیست وتوسط چه کسانی بنیان گذاری شده است؟

انجمن ایرانیان مقیم جنوب هند که مرکز آن در حیدرآباد دکن است، انجمن «اتحاد» نام دارد ولی انجمن فتوت، انجمن ایرانیان مقیم بمبئی است و در اساسنامه آن قید شده که همیشه از هفت نفر عضو اصلی هیئت مدیره آن حتما باید پنج نفر از تفتی های مقیم هند باشند. چون بنیانگذاران آن مرحومان : حاج محمد کاظمی، حاج عبدالرسول کاظمی، حاج سیداسدالله شیردل و حاج سید حسین میراب، بوده اند

  • · ظاهرا محمدرضا شاه پهلوی در سفری که به هند داشته در مغول مسجد و در جمع یزدی ها سخنرانی کرده است اگر خاطره ای از این دیدار دارید بفرمایید.

گمان می کنم حدود سال 1348ش. بود که محمدرضا شاه به هند آمد و در مغول مسجد که پاتوق ایرانیان و یزدی های مقیم هند است سخنرانی کرد . او با دیدن سرمایه داران ایرانی و وضعیت از آنان درخواست نمود بیایند در ایران سرمایه گذاری کنند . در همان جلسه مالک کارخانجات «تاتا» که یک زرتشتی یزدی و داماد گاندی بود، این پیشنهاد را پذیرفت و چندی بعد کارخانجات یخچال سازی در جاده کرج را ساخت . البته مرحوم محمدعلی خان طلعت تفتی هم که شاعر مقیم هند بود در این مراسم به قرائت شعر پرداخت.

  • · سپاسگزار خواهم شد اگر به تعدادی از تفتی های مقیم هند، اشاره کنید.

از بزرگان و تفتی های فعال و خیر باید به مرحومان : حاجی ابوتراب جویا، حاجی علی یکتایی، حاجی محمد کاظمی بازرگان خوشنام و بانی دبستان کاظمی در محله ی سلطان آباد، حاجی علی اکبر فلاح صاحب رستوران گلشن ایران در محله بِندی بازار، حاجی عبدالرسول کاظمی (رستوراندار)، حاجی سید اسدالله شیردل بانی دبستان اسدی سَرِده، حاجی محمدحسین شریفی (بانی درمانگاه و تعمیر حسینیه کوچه بالای سرده)، حاجی سیدحسین میراب که در انجام کارهای عام المنفعه پیشقدم بود، اشاره کنم و با شادروانان : پرفسور سیدمحمد حسینی (استاد دانشگاه و فعال اجتماعی)، محمدعلی بُندانی فراشاه (کارگردان و هنرپیشه)، سیدعباس عرب فراشاه معروف به رُپِش کومار (هنرپیشه) هم آشنایی داشتم که همگی به رحمت حق پیوسته اند.

  • · چه شد که تصمیم گرفتید بانی احداث اورژانس بیمارستان تفت بشوید؟

 از آنجا که خداوند صلاح ندانست و بنده از نعمت فرزند محروم هستم برای این که اثر خیری از خود بجا گذاشته باشم تا به عنوان باقیات الصالحات بماند، مدتی بود تصمیم داشتم بنای خیری در تفت بسازم تا این که امسال حاج سیدفضل الله کلانتری نزد بنده آمدند و باعث خیر شدند و مقدمات این کار را فراهم کردند.

  • · لطفا در باره مشخصات فنی این ساختمان بیشتر توضیح دهید.

با توجه به این که مسئولین بیمارستان شهید بهشتی تفت فرمودند به ساختمان اورژانس مجهز و متصل به بیمارستان نیاز دارند، تصمیم بر این شد، در فضای بین خیابان و ساختمان اصلی بیمارستان که خالی است ساختمانی در دو طبقه و با زیربنای حدود 2000 مترمربع با تجهیزات کافی ایجاد شود که از طبقه ی همکف برای برگزاری مراسم و تالار اجتماعات و طبقه اول جهت فضای درمانی مورد استفاده قرار گیرد.

کلنگ آغاز ساخت این ساختمان در تاریخ 19 تیرماه 1390 بر زمین زده خواهد شد و انشالله امیدوارم هر چه زودتر شاهد بهره برداری از این مجموعه باشیم. .بر طبق تفاهم نامه ای که با دانشگاه علوم پزشکی یزد تنظیم شده، نمایندگان بنده هم در زمینه پیگیری ساخت این مجموعه، آقایان : حاج سید فضل الله کلانتری، دکتر سیدعلی میراب، مهندس سید محمد میراب و علی اکبر سلامت هستند.

  • · اگر در بمبئی هم کارهای عام المنفعه ای داشتید بفرمایید.

در انجمن فتوت که افتخار همکاری دارم، مواردی پیش آمده که مسلمانان هندی برای احداث مسجد و حسینیه به کمک مالی نیاز داشتند . در چنین مواردی علاوه بر جمع آوری کمک های ایرانیان مقیم هند، شخصا هم شریک می شوم .

  • · ضمن تشکر از این که در این گفتگو شرکت کردید بفرمایید اورژانس بیمارستان تفت چه زمانی افتتاح خواهد شد؟

بنده هم از لطف شما سپاسگزارم و از این که در زمینه معرفی تفت و تفتی ها تلاش میکنید تشکر می کنم و امیدورام به یاری خداوند و عنایت معصومین (ع) و همکاری مسئولین تا یک سال و نیم آینده مجموعه مورد نظر به بهره برداری برسد.

 

 

 

روشنفکر نمایی

مدّتیه که یک جریان ضد مذهبی و کثیف براه افتاده در مذمّت مراسم اطعام در ایّام عزاداری ، خسته شده ام از این روشنفکر نمایی ها  خانم یا آقا ائمه شیعه علیهم السلام همگی و علی الخصوص امام علی و امام حسن و امام حسین و امام رضا علیهم السلام بی نهایت صاحب جود و کرم و بخشش بوده اند و حتی دشمنانی مثل معاویه و هارون الرشید و مامون الرشید و المتوکل بالله  بر این موضوع اعتراف کرده اند ، ائمه همگی در شهرهایشان و بعضا" شهرهای دیگر دارالضیافه داشته اند و هر روز بدون استثنا و با مناسبت و بدون مناسبت مردم رو اطعام می کرده اند ، بعد از آزادی مذهب شیعه و رواجش در ایران این سنّت رو بسیاری از شیعیان به نیّت قربت و به نیابت از ایشان حفظ کرده اند و در ایام عزاداری مردم رو اطعام می کنند این اشکالش چیه؟ شما اگه کسر شانت میاد که از چنین غذایی که با اسم حضرت سیدالشهدا طبخ شده بخوری خوب نرو و نگیر و نخور ولی دیگرونی که حاضرن برای یک لقمه اش زمان زیادی در صف بایستند و به نیت شفا از این غذا بخورند رو هم به تمسخر نگیر که روزی باید در پیشگاه خدا جوابگو باشی ./. 

آیین عزاداری شهادت امام رضا (ع) در شهرستان خاتم برگزار شد

آیین عزاداری سالروز شهادت امام رضا (ع) روز سه شنبه با حضور قشرهای مختلف مردم در مسجد جامع هرات برگزار شد.

 همزمان با سالروز شهادت هشتیمن اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع)، ‌مراسم سوگواری و عزاداری در مسجد جامع هرات برگزار شد. 

 از اولین ساعات صبح امروز دسته های عزاداری سینه زنی و زنجیرزنی از خیابان امام به طرف مسجد جامع به حرکت در آمدند.

گفتنی است در این مراسم  خانواده های معظم شهدا و جانبازان حضور فعال داشتند .