Internet Download Manager معروف به IDM را سریعترین دانلود منیجر یا نرم افزار مدیریت دانلود می دانند و به حق نیز اینچنین است. این نرم افزار قدرتمند به دلیل تقسیم فایل ها در حال دانلود به قسمت های مختلف و استفاده کامل از ظرفیت پهنای باند اینترنت کاربر ، میتواند سرعت دانلود را تا بیش از ۳ برابر و در مواقعی تا ۵ برابر افزایش دهد. قابلیت بعدی این نرم افزار که برای نرم افزارهای مدیریت دانلود بسیار حائز اهمیت است ، امکان resume یا ادامه دانلود لینک های دانلودی است که چنین امکانی را دارد ، برای مثال اگر فایلی را از دانلودها دانلود نمودید و در حین دانلود به دلایلی مانند قطعی اینترنت و… ارتباط دانلود قطع شد ، میتوانید ادامه آن را در زمانی دیگر انجام دهید. قابلیت های مهم دیگری نظیر زمان بندی برای شروع و پایان دانلود و همچنین دانلود به ترتیب لینک های دانلود از امکانات نرم افزار محسوب می شود. دانلود ویدیوها و صوت هایی که به صورت استریم و زنده پخش می شوند و امکان دانلود مستقیم آنها نیست (مانند سایت youtube) نیز از امکاناتی است که نمیتوان به راحتی از آن چشم پوشی نمود.
|به همراه آموزش نصب و فعال سازی قدم به قدم نرم افزار|
پسورد فایل: www.downloadha.com
لینک دانلود – 6 مگابایت | لینک کمکی
( آموزش فعال سازی در ادامه ی مطلب )
فرزندم باید بداند که همه ی مردم عادل و صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بیاموزید به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید که در ازای هر دشمن ، دوستی هم هست.
میدانم که وقت میگیرد اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن برحذر دارید. به او نقش و تأثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
اگر میتوانید به او نقش مؤثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگویید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گلهای درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز میکنند، دقیق شود.
به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به پسرم یاد بدهید با ملایمها، ملایم و با گردنکشها ، گردنکش باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه بر خلاف او حرف بزنند.
به پسرم یاد بدهید که همه حرفها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند.
ارزشهای زندگی را به پسرم آموزش دهید.
اگر میتوانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند. به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد.
به او بیاموزید که میتواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اماقیمت گذاری برای دل بیمعناست!
به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.
در کار تدریس با پسرم ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپروردهنسازید. بگذارید که او شجاع باشد، به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد.
بسمه تعالی
«این مساله دانشگاه فرهنگیان هم خیلی مهم است. این هم از جمله چیزهاییست که باید به طور جدّی به آرایش درونی آن توجه شود. معلم اگر شخصیت خودش ساخته نباشد، نمیتواند به متعلّم خود چیزی یاد بدهد. اینجا شخصیت معلمین ساخته میشود. اگر چه که این دانشگاه در ذیل آموزش و پرورش تعریف شده است و مربوط به آموزش و پرورش است، لیکن آموزش عالی باید همه پشتیبانیهای ممکنه را از این دانشگاهها کند»
(بیانات مقام معظم رهبری درباره دانشگاه فرهنگیان – اردیبهشت ۹۲)
با توجه به بیانات مقام معظم رهبری در مورد اهمیت دانشگاه فرهنگیان و وضوح ضرورت تشکیل و تداوم آن و همچنین اهمیّت نظام تعلیم و تربیت و جایگاه معلم در هر جامعه – که از چشم هیچ کارشناس و مسئولی پوشیده نیست – تخصیص هرگونه منبع مالی، نه تنها هزینهای مازاد نبوده، بلکه در دراز مدت باعث کاهش هزینههای دولت خواهد شد.
حال سوال ما از آقای نوبخت به عنوان معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور این است آیا لغو تعهد استخدام فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان و جذب معلمان مورد نیاز آموزش و پرورش از طریقی غیر از دانشگاه فرهنگیان، باعث کاهش هزینههای دولت شده و کسری بودجه را جبران خواهد کرد یا بالعکس در طولانی مدت هزینههای بیشتری بر دوش دولت خواهد گذاشت؟
بد نیست نگاهی به سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش داشته باشیم. در ابتدای این سند، ذیل «بیانیه ماموریت آموزش و پرورش» آمده است که «این نهاد ماموریت دارد با تاکید بر شایستگیهای پایه، زمینهٔ دستیابی دانش آموزان را به مراتبی از حیات طیّبه در همه ابعاد فردی به صورت عادلانه و اثربخش فراهم سازد. انجام این مهم، نقش زیرساختی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی خواهد داشت.»
پس بدیهی است که صرف هرگونه هزینه در این بخش، سرمایه گذاری محسوب میشود. همچنین که کشورهایی مانند ژاپن، انگلیس، فرانسه، سوئد، ترکیه و افغانستان بودجه زیادی را برای سرمایه گذاری در نظام تعلیم و تربیت در نظر گرفتهاند.
مسئلهٔ دیگر، مگر نه اینکه وزارتخانههای مهمی چون دادگستری، دفاع، اطّلاعات و امور خارجه وظیفهٔ تربیت نیروی مورد نیازشان را، خود به عهده دارند؟ حال چطور ممکن است وزارت آموزش و پرورش به عنوان تنها متولی امر تعلیم و تربیت در کشور، حق تربیت نیروی مورد نیاز، طبق معیارهای خود را نداشته باشد؟ آیا دانشجویی که در دانشگاه دیگری تحصیل کرده، ولو از نظر علمی بالا باشد، میتواند فقط با گذراندن دورهای یکساله عهده دار مسئولیت مهم معلمی شود؟
واضح و مبرهن است که شخصیت معلم در طول یک سال قابل شکل گیری نبوده و معلمی که شخصیت خودش ساخته نباشد نمیتواند به متعلّم خود چیزی یاد بدهد. ضمن اینکه بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، جذب نیرو جز از دانشگاه فرهنگیان امری غیر قانونی میباشد.
با توجه به مطالب مطرح شده، لایحه مذکور نشان دهندهٔ عدم وجود سیاستهای کلّی برای نظام آموزش و پرورش است.
در پایان، ما دانشجو معلمان از مسئولین تقاضا داریم به جای زیر سوال بردن دانشگاه و ناشایسته خواندن دانشجو معلمان، به دنبال آماده سازی و اجرای طرح و برنامهای باشید تا بتوان به سمت اهداف عالیه سند تحول بنیادین حرکت نمود و از وضعیت موجود به اهداف متعالی این سند بنا به واقعیت رسید و به دنبال آن، دسترسی به اهداف عالیه سند تحوّل بنیادین میسّر شود.
«السلام علی من اتبع الهدی...»
/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
ضرورت توجه به درسی به نام انشا و آموزش نوشتن مساله ایست که برکسی پوشیده نیست.اما متاسفانه خواسته یا ناخواسته بعضا مشاهده می شود که این ضرورت چندان که باید جدی گرفته نشده و گاه اصلا درسی به نام انشا را همکاران در کلاس های درس نادیده می گیرند.انسان به واسطه ی زبان است که می اندیشد.یا آن گونه که در ساده ترین تعریف زبان هم آمده است،زبان وسیله ی برقراری ارتباط بین انسان هاست که هدف از ایجاد این ارتباط انتقال پیام می باشد.تجربیات نسل های مختلف بشری به واسطه ی زبان و نوشتار به نسل های بعد منتقل شده و می شود.آموزش دستور زبان هر کشوری به شهروندانش یک ضرورت و وطیفه است و این مهم به شکل جدی و قاعده مند آن از دبستان شروع شده و کلا یکی از ارکان آموزش در آموزش و پرورش و در مراحل بعد آموزش عالی است.هر انسانی باید از این حق طبیعی برخوردار باشد که اصول اولیه ی زبان مادری اش را در مدرسه بیاموزد،که خود مقدمه ایست جهت یادهی-یادگیری دیگر علوم.اما متاسفانه به زبان فارسی به عنوان یکی از اصلی ترین پایه های فرهنگ کشورمان به دلایل زیادی آنگونه که باید و شاید پرداخته نشده و نمی شود،که ذکر همه ی این دلایل در حوصله ی این نوشتار نمی گنجد.اما ذکر چند مورد را در این جا برخود لازم می دانم.از آنجایی که این گمان ساده به ذهن همه ی ما آمده و می آید که وقتی من زبان مادری ام فارسی است و روزمره با آن گفت و گو می کنم.یا این که وقتی کودکان ما پیش از ورود به چرخه ی آموزش رسمی خود استفاده از زبان فارسی را یاد می گیرند پس چه لزومی دارد که ما زبان فارسی را آموزش بدهیم؟اکثرا مد شده بچه هایمان را پیش از ورود به مدرسه یا حتا سن پایین تر به آموزشکده های زبان می فرستیم و افتخار می کنیم که انگلیسی حرف می زنند و یا می نویسند.در حالی که در خیلی از موارد باسواد ترین خودمان هم از نوشتن یک موضوع به زبان مادری مان عاجزیم.به راستی تا کنون به این مهم فکر کرده ایم کودکی که دستور زبان مادری اش را خوب یاد نگیرد،هیچ گاه دستور زبان های غیر مادری را آن گونه که باید و شاید به صورت کاربردی یاد نخواهد گرفت؟ با توجه به دهکده ای شدن جهان امروز و گسترش فناوری اطلاعات و به دنبال آن ضرورت ارتباط با زبان و فرهنگ های دیگر، آموزش و یادگیری دیگر زبان ها نیزیک ضرورت است.اما این به این معنا نباید باشد که زبان مادری مورد غفلت واقع شود و افراد یک جامعه ابتدایی ترین مسایل زبان مادری خود را ندانند و از کاربرد آن در ارتباطات و زندگی روزمره عاجز باشند.کودکی که آموزش اصولی زبان مادری را پشت سر نگذارد،"فاعل"،مفعول"،"مسند"،"متمم" و"فعل" و کاربرد آن ها در جمله را یاد نگیرد مجبور است تنها مطالب آموزشی را حفظ کرده و هیچ گاه به سطح کاربرد از علمی که می آموزد نمی رسد.به راستی ریشه ی اصلی این معضل که ما این همه در نوشتارمان دچار مشکلیم چیست؟در اهداف کلی نظام آموزشی کشور بخصوص آموزش و پرورش به عنوان پایه ی اصلی و مهم آن به این موضوع توجه شده است.اگر دقت کنیم آموزش دستور زبان فارسی از "بنویسیم" پایه ی اول دبستان با آموزش جمله سازی آغاز می شود و با نظم خاصی که( البته در کتاب های جدید چند ساله ی اخیر) یافته تا پایه ششم پیش می آید.و در دوره ی متوسطه نیز شاهد تغییرات خوبی هستیم.اما آیا این به تنهایی کافی ست؟
معتقدم انشا آنگونه که از تعاریف اولیه ی آن هم می شود برداشت کرد"نوشتن خلاق" است.حال این پرسش مطرح است که این خلاقیت چیست؟ این خلاقیت کجا و توسط چه کسی باید آموزش داده شود؟ کلمه ی خلاق در لغت به معنی" آفریننده" و "مبدع" می باشد.و تفکر خلاق عبارت است از دخل وتصرف کردن در صورت های ذهنی خود. یعنی آن چه قبلا درک کرده ایم، برای به وجود آوردن تصاویربدیع و نو. بنا براین ابتدا باید ذهن کودک را خلاق بار بیاوریم تا دست به خلاقیت بزند.و این مهم جایی اتفاق نمی افتد مگر زنگ انشا و با آموزش معلم آشنا با دستور زبان. به این ترتیب به مرور شاهد تغییر ساختار فکر از قالبی (همگرا ) به پویا( واگرا) خواهیم بود. اما متاسفانه معلمان ما یا انشا و بنویسم( در مقطع ابتدایی) را درس نمی دانند یا با اطلاعات و روش های خلاق جهت آموزش این درس آشنایی کافی ندارند. بنا براین در کشوری که در دنیا آن را با ادبیات و فرهنگش،با شاعران و نویسندگانش می شناسند،غفلت در مورد آموزش صحیح ،اصولی و پایه ای دستور زبانش با فراهم آوردن بهترین امکانات و گماردن تخصصی ترین نیروها،نوعی تیشه به ریشه زدن است و نا بخشودنی.این زنگ خطری ست که من فکر می کنم برای به صدا در آوردنش خیلی وقت را از دست داده ایم. این یک ضرورت است که باید نگاه خانواده،مدرسه و در سطوح بالا تر برنامه ریزان آموزش پرورش به درس فارسی در تعریف اهداف جزیی و کلی، بیشتر از این دگرگون شود.
محمود حسینی-دی93
علامت کمتر، بیشتر را چگونه استفاده کنیم؟
برای معرفی و تدریس عنوان می کنیم که این علامت، علامت کمتر بیشتر است و از هر دو طرف قابل خواندن است.
در تفریق در خط زدن قانون خاصی وجود دارد؟ (مثلا: حتما باید از راست خط بزنیم؟)
در تفریق های خطی بهتر است خط زدن از سمت راست انجام شود و باقی مانده در سمت چپ بماند. در تفریق ستونی فرقی نمی کند و بستگی به خواست دانش آموز دارد.
در جمع های ترکیبی 5 و 10 ، برای راحتی و سرعت، چه روشی پیشنهاد می شود؟
نحوه ی جمع بندی به عهده ی دانش آموزان است اما بهتر است ابتدا به ده رساند و بعد ده تایی ها را با هم جمع کرد و در نهایت اگر یکی هم داشتیم، به آن اضافه شود. لازم به ذکر است این دسته تمرینات در کلاس زیاد کار و تمرین شده است.
چرا مفهوم ربع و نیم را روی ساعت نشان دادید؟
چون می خواهیم دانش آموز مفهوم ربع و نیم را با زاویه عقربه های ساعت ببیند البته دانش آموزان از ربع و نیم در خواندن ساعت در زندگی روزمره استفاده می کنند و با این مفاهیم آشنا هستند.
چرا در کلاس دوم به مدل سازی توجه زیادی شده است؟
باعث تقویت مهارت های دست ورزی - تجسم بصری - پرورش حس زیبا شناختی پوشاندن سطح - آمادگی برای مساحت - آشنایی دانش آموزان با کاشی کاری و معماری اسلامی، ایرانی - ترکیب اشکال هندسی در محیط پیرامونی - پرورش خلاقیت.
چرا بحث مالی (کار با سکه) در کلاس دوم مطرح شده است؟
یکی از مباحث مهمی که دانش آموزان باید آشنا شوند و در زندگی استفاده کنند مباحث مالی است. در کتاب دوم ریال به عنوان واحد پول همراه با معرفی اعداد سه رقمی بکار رفته است (دانش آموز بین اعداد سه رقمی و مفهوم پول ارتباط برقرار می کند). سکه به عنوان ابزار دست ورزی مناسب ترین وسیله برای معرفی این مفهوم است.
آیا پس از آموزش جمع و تفریق از سمت چپ می توان جمع و تفریق تکنیکی را آموزش داد؟
تا قبل از فصل شش نباید جمع و تفریق تکنیکی را آموزش داد تا دانش آموزان به خوبی با روش گستره نویسی (فرآیندی) آشنا شوند.
مقایسه دو روش جمع و تفریق فرایندی (جدید) و تکنیکی (قدیم)
فرایندی (گسترده نویسی) |
انتقال (تکنیک) |
گام اول به صورت تقریبی به جواب نهایی می رسد |
گام آخربه صورت دقیق به جواب می رسد |
بر اساس گسترده نویسی به استدلال عددی می رسد |
از طریق تکنیک به جواب می رسد |
ما در ذهن خود نیز بیشتر از سمت چپ استفاده می کنیم |
در انجام محاسبات با این روش فضای کمتری می گیرد |
سیر تاریخی محاسبات جمع و تفریق نیز از چپ به راست بوده است. |
|
کاربرد این روش در بین عموم مردم بیشتر است (مثل چرتکه ) |