انتشار نامه سرگشاده یک معلم سبزواری به رئیس جمهوری اسلامی ایران در اعتراض به آنچه وی ضایع شدن حق قشر فرهنگیان در پرداخت حقوق و مزایای مکفی و در خور شأن برای این قشر با اهمیت جامعه عنوان کرده است، در روزهای اخیر واکنش های زیادی را به همراه آورده و هرچند ابتدا در مجله سبزوارنگار، یکی از رسانه های محلی دیار سربداران انتشار یافت (منبع)، به سرعت ظرف چند روز در بسیاری از رسانه های محلی کشور انعکاس پیدا کرد و امضای موافقت بیش از 20 هزارنفر از معلمان سراسر ایران را تا به این لحظه برای خود جذب کرده است
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، هرچند اکثر معلمان کشور که یکی از پرجمعیت ترین اقشار اجتماعی ایران را تشکیل می دهند، با محتوای این نامه موافق بوده و آن را حرف دل خود می دانند اما در عین حال انتقاداتی نیز به این اعتراض مدنی که برخی ناظران آن را بیش از حد مادی گرایانه و دور از شأن معنوی و جایگاه بلند معلم در جامعه می دانند، وارد می آورند.
منتقدین می گویند هرچند هر قشری از جمله قشر دلسوز و فرهیخته معلمان در برابر خدماتی که به جامعه ارائه می دهند، باید حق الزحمه و مزایای منصفانه خود را دریافت کنند و مثلا کسی نمی تواند به این بهانه که معلمی، شغل انبیاء و دارای جنبه های معنوی بالاست، دارندگان این شغل را از مطالبه حقوق مادی خود محروم سازد و یا انتظار داشته باشد معلمین به حقوق و مزایایی کمتر از آنچه حقشان است، قانع باشند، اما در عین حال با درک صحیح از شرایط امروز جامعه که شمار زیادی از جوانان کشور به طور کل فاقد کار و یا دارای کارهای بسیار پرزحمت و وقت گیر با کمترین میزان حقوق و مزایا هستند، گلایه همیشگی بعضی از معلمان نسبت به دستمزدها و سایر مزایای مادی خود، کمی دور از انصاف است.
کسانی که به این حرکت اعتراضی معلمان که حدود دو هفته است در بسیاری از سایت های کشور و به خصوص سایت های محلی غرب خراسان به راه افتاده انتقاد دارند، همچنین می گویند: درست است که حقوق و مزایای معلمان نسبت به شاغلان برخی دیگر از وزارتخانه های دولتی کمتر است، اما این وضعیت در مقایسه با همه وزارت خانه ها صدق نمی کند و با در نظر گرفتن شرایط کاری مختلفی که هریک از آن ها برای کارکنان خود دارند، شاید حقوق و مزایای معلمان به نسبت تعداد ساعات کار روزانه و سالانه شان از میانگین حقوق و مزایای کلیه کارمندان دولتی بیشتر و یاحداقل در حد میانگین باشد.
چرا که واقعیت های غیرقابل انکار جامعه در حال حاضر نشان می دهد، بسیاری از جوانان حتی با مدارک تحصیلی عالی، آرزومند داشتن فرصت های شغلی بسیار سخت تر و البته با حقوق های کمتر هستند، اما متأسفانه فرصت های مناسب را پیدا نمی کنند ، این در حالی است که اگر بنا را بر حساب دو دو تا چهارتایی بگذاریم که برخی از قشر شریف فرهنگیان در ارتباط با حقوق و مزیای خود بر چنین نگاهی اصرار دارند، در دانشگاه های تربیت معلم و فرهنگیان، دانشجویان رشته های مختلف دبیری و معلمی، از همان دوران تحصیل حقوق دریافت می کنند و طول دوران معمولا 4 ساله تحصیل هم جزء سابقه کاریشان محسوب می شود و برای آقایان امتیاز مهم دیگری نیز وجود دارد و آن این است که از خدمت سربازی به شکلی که سایرین تجربه می کنند، معاف هستند.
در چنین شرایطی به نظر می رسد، قشر محترم فرهنگیان حتی اگر بنا به مقایسه خود با دیگر کارمندان دولتی دارند، بهتر است این مقایسه را به صورتی همه جانبه نگرانه تر و با نگاه به واقعیت های کنونی اجتماع و نه صرفا ایده آل های آرمانی (هرچند باید برای رسیدن به ایده آل ها تلاش کرد) انجام دهند، کمتر از گذشته احساس تبعیض و بی عدالتی در رسیدن به حقوق و مزایای مادی خود کنند.
چه رسد به اینکه اگر قرار باشد، اعتراض معلمان به حقوق و مزایای خود بر اساس ایده آل های آرمانی صورت گیرد، ممکن است برخی از همین عزیزان نیز در اندیشه و رفتار، با آن ایده آل های مطلوبی که برای نقش و جایگاه معلم در جامعه در نظر گرفته شده فاصله جدی داشته باشند و اگر فرهنگیان معتقدند جامعه امروز، چندان که باید و شاید حقوق مادی و معنوی معلمین را ادا نمی کند، خود این عزیزان هم از جمله کسانی هستند که باید به این سئوال پاسخ بدهند چرا که بی شک یکی از مسئولان اصلی پرورش نسل های جدید با هر منش اجتماعی و فردی که داشته باشند، در همه دوره ها معلمان بوده و هستند.
تو ماه را
بیشتر از همه دوست می داشتی
و حالا ماه هر شب
تو را به یاد من می آورد
می خواهم فراموش ات کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجره ها پاک نمی شود!
رسول یونان
♥♥--•••--- ♥♥♥ ----•••--♥♥
ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﻳﺖ ﮔﻮﺵ ﻛﻨﻢ
ﻟﺐ ﻫﺎﻳﺖ ﻧﻤﻰ ﮔﺬﺍﺭﺩ
علیرضا روشن
♥♥--•••--- ♥♥♥ ----•••--♥♥
میدانم عطر تن تو به فراموشی سپرده نمی شود!
باد هم میداند چگونه مرا دیوانه کند،
مدام عطر تو را از پس کوچه های خیال من عبور می دهد!
این ماجرا به سر نمیاید!
این بار خودت را به باد بسپار ..
پریچهر
♥♥--•••--- ♥♥♥ ----•••--♥♥
آدمهایی هستند که خیلی “وجود” دارند.
نمی گویم خوبند یا بد، چگالی ِ وجودشان بالاست.
اصلا یک «امضا» هستند برای خودشان!
افکار، حرف زدن، رفتار و هر جزئی از وجودشان امضادار است.
اینها به شدت «خودشان» هستند.
یعنی تا خودشان نباشند اینطور خاص و امضادار نمی شوند که!
در یک کلمه، «شارپ» هستند و یادت نمی رود «هستن» هایشان را،
بس که حضورشان پر رنگ است و غالبا هم خواستنی.
رد پا حک می کنند اینها روی دل و جانت،
بس که بَلدند “باشند” ..
این آدمها را هر وقت به تورت خورد، باید قدر بدانی ..
دنیا پر از آن دیگریهای بی امضایی است،
که شیب منحنی حضورشان، همیشه ثابت است .!
قیصر امین پور
♥♥--•••--- ♥♥♥ ----•••--♥♥
برخی احساساتِ خاص در وجودت هستند،
که حتی بهترین دوستت هم نمی تواند با تو همدل شود،
ولی اتفاقی، کتاب یا فیلمی خوب می یابی که کاملا تو را درک می کند ..
بیجورک
♥♥--•••--- ♥♥♥ ----•••--♥♥
کسی چه می داند
من امروز چند بار فرو ریختم
چند بار دلتنگ شدم
از دیدن کسی که
فقط پیراهنش شبیه تو بود!
گاهی اوقات حسرت تکرار یک لحظه
دیوانه کننده ترین حس دنیاست!
ژوآن هریس
♥♥--•••--- ♥♥♥ ----•••--♥♥
ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﯽ ﺧﺒﺮ …
♥♥--•••--- ♥♥♥ ----•••--♥♥
از دلتنگی چیزی شنیده ای؟
مثل این است که دستت را با کاغذ بریده باشی
زخمی نمیزند
خونی نمیریزد
ولی
میسوزاند
عجیب می سوزاند
♥♥--•••--- ♥♥♥ ----•••--♥♥
شک کرده ام …
به صفحه دوم شناسنامه ام شک کرده ام
این روزها دارم با کسی زندگی می کنم انگار …
اصول ماندگار در کسبوکار
اصول دنیای کسبوکار مدام در حال تغییر کردن هستند و با عوض شدن شرایط جامعه و بازار، این اصول نیز دستخوش تغییراتی شده و بهروز میشوند. با وجود اینکه پیش رفتن با جدیدترین نوسانات بازار یکی از شروط موفقیت هر سازمانی است، اما گاهی این تغییرات آنقدر سریع و زیاد هستند که باعث سردرگمی مدیران و کارمندان آنها میشوند. خوشبختانه در این میان اصولی هستند که تغییرات روی آنها اثری نمیگذارد و هرچه که میگذرد بر ارزش و اعتبار آنها افزوده میشود.
1) روی جمع کردن دانش تمرکز کنید
رقابت، حقیقتی انکار نشدنی در زندگی حرفهای است؛ رقابت با کسبوکارهای دیگر، با محصولات دیگر و با افراد دیگر. شکل فرا گرفتن دانش از گذشته تا به امروز دچار تغییرات شگرفی شده، اما اصل فرا گرفتن هرچه بیشتر دانش دستنخورده باقیمانده است. دانش بیشتر یعنی قدرت بیشتر و قدرت بیشتر یعنی پیروزی در رقابتهای زندگی.
2) اما بیشتر روی جمع کردن افراد دانشمند و دانشمندسربازان تمرکز کنید
شما نمیتوانید همهچیز را بدانید اما میتوانید به اندازهی کافی افراد متخصص و صاحب دانش را دور خود جمع کنید تا تقریباً همهچیز را بدانید. چنین تیمی قادر به انجام هر کاری خواهد بود. پس بهجای آنکه تلاش کنید تا باهوشتر شوید بهتر است تلاش کنید افراد باهوش بیشتری را در مجموعهی خود به کار بگیرد.
3) قبل از آنکه چیزی دریافت کنید، چیزی بدهید
شاید در دنیای امروز ابزاری قدرتمندتر از به اشتراکگذاری اطلاعات (information sharing) برای کسبوکارها وجود نداشته باشد. به اشتراکگذاری اطلاعات در یک سازمان و همچنین بین سازمانهای گوناگون فرصت بینظیری برای آگاهتر شدن از وضع موجود و گرفتن تصمیمات دقیقتر است. اما یادتان باشد که میگوییم به اشتراک گذاشتن اطلاعات نه گرفتن اطلاعات. اگر در به اشتراک گذاشتن اطلاعات، پیشقدم باشید، میتوانید شبکهای قوی بسازید و به منبع باارزشی از اطلاعات دست یابید.
4) به پیام توجه کنید نه به پیام دهنده
خیلی از ما عادت داریم تنها زمانی به مطلبی که میخوانیم یا میشنویم، توجه کنیم که گوینده یا نویسنده فرد مهمی باشد.
وقتی اسم فلیپ کاتلر، ریچارد برانسون یا وارن بافت را میشنویم، گوشهایمان را تیز میکنیم که پیام او را از دست ندهیم اما اگر همان حرف را فردی که به اندازهی این اشخاص شناخته شده نیست، بزند، برای او و پیامش اهمیتی قائل نیستیم. وقتی وارن بافت میگوید: «به نتیجه فکر نکن و شروع کن» با اشتیاق این جمله را میشنویم، مینویسیم و برای همکارانمان تعریف میکنیم، اما اگر این حرف را همکار خودمان بزند، به آن توجه نمیکنیم.
منظور این نیست که نسبت به آنچه بزرگان میگویند، بیاهمیت باشیم؛ نه، آنها افراد موفقی هستند و مطمئناً تجربیات ارزشمندی دارند اما یک اصل ماندگار در کسبوکار میگوید که به پیام توجه کنیم نه به پیام دهنده. هر کسی و هر پدیدهای در عالم هستی میتواند برای ذهن یادگیرنده پیام و درسی داشته باشد.
5) همیشه نگاهتان به "بعدی" باشد
خود را مسحور و محصور موفقیتهای فعلی نکنید. همیشه نگاهتان به محصول بعد، مشتری بعد، خدمت بعد و دستاورد بعدی باشد. منتظر روزهای طوفانی باشید و از همین الآن برای آنها برنامه داشته باشید. برای آیندهی خود سناریوهای مختلفی را تعریف کنید تا هیچوقت غافلگیر نشوید.
6) شکست خوردن لازم است
اگر همیشه، همهچیز را درست انجام دهید، هیچوقت پیشرفت نمیکنید. یکی از بهترین اتفاقات در دنیای کسبوکار شکست خوردن است زیرا زمانی که شکست میخورید، فرصت یادگیری خواهید داشت.
نگران نباشید. افراد موفق بارها و بارها شکست خوردهاند. بیشتر آنها خیلی بیشتر از شما شکست خوردهاند و به همین دلیل هم از شما موفقتر هستند. شکست را چیز بدی ندانید. به آینه نگاه کنید و به خودتان بگویید که شکست خوردهاید. سپس متعهد شوید که بار آینده کارها را به شکلی انجام خواهید داد که نتیجهی متفاوتی حاصل شود.
7) ایدهها را به عمل تبدیل کنید
ایدهها اگر به عمل تبدیل نشوند، ایده نیستند بلکه حسرت هستند. شک کردن و به تعویق انداختن باعث میشوند که ایدههای ما هیچوقت به عمل تبدیل نشوند. ترس از ناشناختهها و ترس از شکست دو عامل بازدارنده هستند. نگاهی به راهی که پیمودهاید، بیندازید. چقدر ایده داشتید که اگر آنها را به مرحلهی عمل میرساندید، اکنون وضعیت کسبوکارتان کاملاً متفاوت بود؟ به تحلیل، قضاوت و خلاقیت خود اعتماد کنید.
8) موفقیت، ماراتن است نه دوی سرعت
برای رسیدن به موفقیت عجله نکنید. انرژی خود را برای مسیری که پیش رویتان قرار دارد، تقسیم کنید. از موفقیتهای مقطعی سرمست و از شکستهای گاه و بیگاه ناامید نشوید. عشق و علم را عملتان ترکیب کنید تا قبل از آنکه به خط پایان میرسید، نفس کم نیاورید.
پرویز درگی
امام على علیه السلام : پاکدامنى مرد به اندازه غیرت اوست.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 477 ، حکمت 47
متاسفانه دیده می شود حتی سردی هوا هم حریف غیرت های سرد بعضی از خانواده نمی شود یعنی آنقدر در بدحجابی خود مصمم هستند که به سردی و برودت هوا بی اعتنا هستند و مانند کاسب دست فروشی که بدون در نظر گرفتن وضعیت هوا مشغول فروش محصول است .
نمی شود فقط زن را عامل بی حجابی دانست چون در صورت کمبود غیرت مرد زن احساس مرد بودن می کند و لباسش را می پوشد و این مرد هست که باید روسری به سر کند و این روزها بازار فروش غیرت بس ناجوانمردانه داغ است .