وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

ازدواج موقت و شرایط و احکام آن (ارائه کلاسی درس دانش خانواده و جمعیت شنبه ها صبح توسط ماندانا قریب)

ازدواج موقت اگرچه برای لذت بردن هم نباشد، صحیح است. ولی نمیشود زن شرط کند که مرد از او هیچ لذت جنسی نبرد. واحتیاط واجب آن است که شوهر بیش از چهار ماه با همسر موقت خود اگر جوان باشد نزدیکی را ترک نکند.

زنی که متعه شده است اکر باردار شود حق خرجی ندارد. و حق همخوابی ندارد و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم از او ارث نمی برد.

اگر مرد مدت ازدواج زن را ببخشد، چنانچه با او نزدیکی کرده باشد باید تمام مهری را که قرار گذاشته است به او بدهد و اگر نزدیکی نکرده واجب است نصف مهر را بدهد.

وقتی حداکثــــری وجود نداره ،
بهتره آدم حداقل از حداقــل ها لذت ببره . . .
.
.
.
ﺟﻨﮕﻞ فقط دیدنی نیست
ﻓﻘﻂ ﺳﻮﺧﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺟﻨﮕﻞ ﭼﻮﺏ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ . . .
.
.
.
آن گاه که در آغوش تـــــو بود . . . فرشتـــه اش میخواندے
حــــــــــالا که در آغوش دیگریست . . . فـــــــــاحشہِ ؟
.
.
.
از روے کینــه نیــسـت اگــر خـَنجــر بــه سـینــه ات مــے زننــد
ایـن مردمــــان تنـــها بــه شــرط چاقـــو
دل مــــے برنـد!
.
.
.
در این زمانه
آدمها …!
حتی حوصله ندارند
به حرفهای سر زبانی یکدیگر گوش دهند …
چه برسد به اینکه بخواهند
سطر سطر روح ِ تــو را بخوانند …
در واژه نـامـه ی مجـازی ..!
.
.
.
آدم هــــا موجوداتـــی هســــتند که،
بــــرای نزدیکــــــ ـــ شدنشــــون،
باید ازشــــون دوریــــــــ کـــرد…
.
.
.
دور باشـــی و تــپــــــنده …
بهتر است از این که …
نزدیـــک باشی و زننـــــــده …
این مفــــــهوم را که در رگ هـــایت جاری کنی …
دیگر تنـــــــــها نخواهی بود …
.


.
.
وضعیتی ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻫﺮ کی نیکی ﻣﻴﮑﻨﻪ ﭘﺎی ﻟﺮﺯﺷﻢ ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ!
.
.
.
کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد …
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند …
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه …
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن … !
.
.

.
.
بعضی چیزها را ” باید ” بنویسم
نه برای اینکه همه ” بخونن ” و بگن ” عالیه ”
برای اینکه ” خفه نشم ”
همین !!
.
.

 

 

 

 


هـَمــه بـدهے هایـــَم را هــَم کـِـه صــآفــ کـُـنـم
بــه ” دل خــود ” مــدیـون مےمــآنم…
بــرای تمـام
“دلــم مےخواســـت” هاے
بے جواب مــانـده اش !!
.
.
.
در روزگاری که “دروغ” یـک “واقـعـیت عمــ ــ ــ ــ ـومـی” است . . .
به زبان آوردن “حقیقت” یک “اقدام انقلابی” محسوب می شود !
.
.
.
بغض ها را گاهى باید قورت داد ،
عاشقانه ها را از پنجره تف کرد و درها را به روى همه بست …
گاهى هیچکس ارزش دچار شدن را ندارد !
.
.
.
اگر حرف وزن نداره ؛
پس چه جوری کمر آدم رو میشکنه ؟!
.
.
.

زیادی که خودتو دست پایین بگیری
میفتی زیر پای کسی که یه روز به اوج رسوندیش !
.
.
.
یکی برای هر نفس حوایی دارد و دیگری هوایی برای نفس هایش ندارد !
.
.
.
فاصله تان را با آدم ها رعایت کنید؛
آدم ها یکدفه می زنند روی ترمز؛
و آن وقت شما مقصری …!
.
.

.
.
زمونه ی بدی شده!
حتی با افزودنی های غیرمـجاز هم
اعتباری بــه ماندگاری بعضی دوستی ها نیسـت…
.
.
.
این روزها همه آدمها درد دارند …
درد پول
درد عشق
درد تنهایی
این روزها چقدر یادمان میرود زندگی کنیم !
.
.
.
ین روزها احساس میکنم شـــدیدا هستیم و در عین حال
عمـــیقا نیستیم …
.
.
.
دور گردنش شال پیچیدند،
و سرش کلاه گذاشتند و رفتند …
کسی نفهمید همین محبت ها آدم برفی را آب کرد
.
.
.
کاش دنیا چند ثانیه خفه می شد،
تا من با خودم گپی بزنم…
.
.
.
به هرکس که می نگرم در شکایت است ،
درحیرتم که لذت دنیا به کام کیست؟!
.
.
.
مُراقــب بــآش
به چه کسـی اِعتــمـــآد میکنی،
“شیـــــــطان” هَـــــم یه زَمــــــآنـی “فرشتـــــــــــه” بــود
.
.
.
ﻫﻤﺒﺴﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ!
ﺍﻣّﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ،
ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ، ﻫﻤﻨﻔﺴﯽ ﻫﺴﺖ ؟!
.
.
.
هر چقدر عینکم را تمیزتر میکنم ، دنیا کثیف تر میشود …
.
.
.
زنــدگـی ، اتّفــاقِ نـادریـست !
کـه بــرایِ بـعضـی از زنــــده ها می اُفتــد !
.
.
.
عشق های امــروزی
بی نام
قابل انتقال به غیر
و معاف از احساس میباشند . .

 

 

 


.
.
چشم هایم را می بندم
گوش هایم را می گیرم
زبانم را گاز می گیرم
وقتی حریف افکارم نمی شوم
چه درد ناک است فهمیدن
.
.
.
گرگ همان گرگ است ، شغال همان شغال
و بین این همه حقیقت تنها آدم است که آدم نیست !
.
.
.
واقعیت ها را هر روز صبح جا میگذارم پشت اتاق گریم،
از بس آدمها واقعی بودنمان را دوست ندارند . . .
.
.
.
هیچ کس در این دنیــــــــــا سـرش شلــوغ نیست … !
همه چیـــز به اولـویت ها بر میگـردد !
.
.
.
مواظبم باشید ، دست هایم را بگیرید
می گویند آلزایمر گرفته ام اما من فقط دنیایتان را نمی شناسم !
.
.
.
وقتى با یک دست
نقاب هایشان را نگه داشته اند
و با دست دیگر
کلاه بر سرم مى گذارند
انتظار زیادیست
که بخواهم نوازشم کنند…!
.
.
.

دنـــــیـــــــا :
بازی هایت را سرم درآوردی
گرفتنی ها را گرفتی
دادنی ها را ندادی
حسرت ها را کاشتی
زخم ها را زدی
دیگر بس است چون چیزی نمانده ، بگذار بخوابم …
محتاج یک خواب بی بیدارم !
.
.
.
بیشتر از هرکسی … خودت را دوست داشته باش!
جوری که هر کجا نشسته ای … هر جا که می روی ….
در هر کاری که میکنی … “خــــــــودت ” حضور داشته باشد ،
یــــک حضــــــــــور بـــی ماننـــد …
اما خالــــــی از تکبــــر ، حسادت ، ریــــــا …
باور کن تا عاشق خودت نباشی ….
عاشق هیچ کس نمیتوانی بشوی ….
و هیچ کس هم ..(!)… عاشقت نمیشود !
.
.

.
.
در روزگاری زندگی میکنیم کـه:
هَرزگی “مـُـــــد” اســت !
بی آبرویــی “کلاس” اســـت !
مَســـــتی و دود “تَفـــریــح” اســـت !
رابطه با نامحرم “روشــن فکــری” اســت !
گــُـرگ بــودن رَمـــز “مُوفقیت” اســـت !
بی فرهنگی “فرهنگ” است !
پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه “رشد ونبوغ” است !
.
.
.
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﺪ!
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻫﻤﯿﻦ “ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ” ﻫﺎ
“ﻋﺰﯾﺰﻡ” ﻫﺎ
“ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ” ﻫﺎ
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﺪ!
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ !
ﻫﻤﯿﻨﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯﺟﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!
ﻫﻤﯿﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ “ﺁﺷﻖ” ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺩﺍﯼ”ﻋﺎﺷﻖ” ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﻧﺪ!
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻋﺸﻖ!
ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺳﺮﺵ ﮐﻼﻩ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ،
ﻧﻪ ﻻﯾﻖ ﻋﺸﻘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ !
.

مــهـــم نــیـــســـت چـــقـــدر بـــالایــــی،
مـــهـــم ایـــنـــه که اون بــــالا
لاشــــخــــوری یــــا عقاب . . .

گذر

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود

 هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد

دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟

گله هارابگذار!

ناله هارابس کن!

روزگارگوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!

زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را...

فرصتی نیست که صرف گله وناله شود!

تابجنبیم تمام است تمام!!

مهردیدی که به برهم زدن چشم گذشت....

یاهمین سال جدید!!

بازکم مانده به عید!!

این شتاب عمراست ...

من وتوباورمان نیست که نیست!!

 

چگونه یک خواننده مردمی{پولدار} شویم{نوشته خودم}

- اولین قدم برای ورود به عرصه هنر قهر کردن با مادرتان است، مگر نشنیده اید که قدیمی ها گفته اند: «هرکس از مادرش قهر کرد، رفت خواننده شد.» و یا آنکه «هرکس از مادرش قهر کرد، بازیگر شد.»، پس نتیجه می گیریم اولین مرحله برای پشت سر گذاشتن پله های ترقی قهر کردن از مادرتان است.


تذکر(1) بچه ننه ها نمی توانند خواننده شوند.

2- اکنون شما باید به دنبال ترانه بگردید، اما چون پول ندارید ... ببخشید اما چون ترانه سراها را قبول ندارید، خودتان دست به کار می شوید، برای شعر گفتن تنها کافی است خاطره یک نیم روز خود را به تصویر بکشید و سعی کنید چیزهایی بگویید که خودتان هم معنی اش را نمی فهمید. به عنوان مثال:
یه روز می خوام خواننده شم، یه روز می خوام راننده شم
باختن رو خیلی دوست دارم، من نمی خوام برنده شم

تذکر(2): خودم هم معنی بیت دوم شعرم رو نفهمیدم، اما گمان کنم حرف سیاسی از خودم در و کردم!

3- نگاهی به دور وبر خود بیندازید، چه می بینید؟ یک اتاق به هم ریخته و صفحه سوسه که جلویتان پهن شده و در حال خواندنش هستید؟! نه. «کمی نگاهتان را وسعت دهید! چه می بینید؟ استعدادهای بسیاری که شکوفا نشده اند، حتماً شما پسرخاله، پسر عمویی دارید که گیتار زدن بلد باشند؟! پس به خانه آنها زنگ بزنید و بگویید خواننده شده اید و به آنها نیاز دارد، حتماً قبول می کنند و برای شما آهنگ می سازند.

4- به وزارت ارشاد می روید و کمی خواهش و تمنا می کنید و شاید هم (...)! تا آنها قبول کنند به آلبوم شما مجوز ندهند! اکنون شما در نشریات زرد تیتر اول می شوید: تهدید کنید اگر به شما مجوز ندهند. به خارج می روید و بگویید دست و پاهایی پنهان در کشور مانع فعالیت شما می شوند و چشم دیدنتان را ندارد.

5- پرواز به آن طرف آبها، برای شروع دوبی خوب است (چون بیشتر از آن پول بلیت هواپیما ندارید!)، اکنون در مصاحبه های خود بگویید دلتان برای خاک کشور تنگ شده است و آرزو دارید روزی به ایران برگردید و هیچ کجا ایران نمی شود ... حالا یک شعر در همین راستا بخوانید:
می خوام بیام به ایرون، تو صف نون بمونم
اونجا واسه خودم و ننه ام بخونم
اینجا دلم گرفته، یه هم صدا ندارم
اینجا حتی لپ لپ هم نداره *

* تذکر (3): در ترانه اصلاً قافیه اهمیتی ندارد و مهم حس شماست که باید منتقل شود.

6- نگاهی به خود بیندازید، چه می بینید؟ یک جوان، موی بلند، روی سیاه، ناخن کثیف؟! نه ... بهتره به خود نگاهی بیندازید. چه می بینید؟ یک جوان منحرف، غرب زده بی خانمان؟! نه ... بهتره به خود نگاه کنید ... آری شما به آرزوی خود رسیدید. اکنون شما یک هنرمند محبوب و مردمی (و مهمتر از آن پولدار) هستید، حتی در روستاهای کشور پوسترها و «CD»هایتان خرید و فروش می شود و هر روز چند نوبت کنسرت می گذارید.

7- حالا وقت آن رسیده است که کمی به گذشته خود برگردید و به یاد بیاورید چه کسی شما را راهنمایی کرد تا یک خواننده شوید! کمی معرفت داشته باشید و حداقل یک امضا به من بدهید!

علت گاز گرفتن عروس ؟........

نوک زدن یا گاز گرفتن دست ما به معنی آن نیست که عروس ما از ما متنفر است. بلکه این کار نشانه نارضایتی وی از چیز دیگری است. در هر حالت قسمتی از بدن را که گاز گرفته است به نو ک او نزدیک می کنیم تا برایش ادامه نوک زدن میسر نباشد.هرگز او را نباید زد. باید علت آن برطرف شود. بعضی فکر می کنند در چنین مواقعی باید کار با عروس را به پایان رساند و او را فروخت و یا متوسل به امور خصمانه شد...
بنابراین یک ترکه درخت باز گاز زدن به اون داده شود و یا از یک حوله استفاده شود و به قفس انفرادی در گوشه دیگر خانه بازگردانده شود و به مدت ده تا پانزده دقیقه بدون تماس در آنجا بماند. آنگاه به دلیل بروز رفتار تهاجمی او توجه شود. این رفتار دلایل متعددی دارد از جمله غذا، آب ، هوا ، نور، خواب و تمرین و فعالیت، محل قرار دادن قفس و امثال آن...پس اگر پرنده راضی باشد ، دلیلی برای گاز گرفتن وجود ندارد. دلیل دیگر گاز گرفتن تمرین ناکافی آموزش های پایه ای می باشد. در دوره ی تمرین اولیه،پرنده یاد می گیرد که رفتار خوب پاداش دارد و رفتار بد ندارد. در طول این دوره پرنده یاد می گیرد که به صاحب خود اعتماد کند و همراه او بماند و او را به عنوان عضو گله خود تلقی کند.
در صورتی که پرنده مناسب قبلی ، جدیدا شروع به بروز این رفتار کرده است ، به این معنی است که چیز مرتب و روزمره ای در اطراف او منحرف شده است. ممکن است بخواهید پرنده را دوباره در معرض تمرینات اساسی (که آموزش های آن به زودی در وبلاگ قرار می گیرد) قرار دهیم و این تمرینات را با رفتار های صحیح و مناسب ، تشویق کلامی و پاداش مادی همراه و تداعی می کنیم.
 
روش کار:
 
سعی کنیم امکان گاز گرفتن را به پرنده ندهیم. وقت کار کردن با آنها دستمان را از ارتفاع مناسبی به او نزدیک کنیم و دست را از زیر پرنده به سمت بالا ببریم، سپس آن را به ارتفاعی بیاوریم که پرنده بتواند به راحتی از روی میله ی قفس روی دست ما بپرد. درصورتی که متوجه شدیم پرنده بعد از نشستن روی انگشت ما قصد نوک زدن دارد، برای یک لحظه کوتاه دست خو را می پیچانیم تا پرنده احساس عدم توازن کند و از فکر نوک زدن و گاز گرفتن خارج شود. پس بدیهی است که در این لحظه تمرکز او به جای نوک زدن بر حفظ تعادل خودش است.
 
در حالی که تماس چشمی با او را ادامه می دهیم ، دست را از زیر پرنده به ارتفاع مناسبی بالا می آوریم و همزمان از تون صدای  زیر و آرام استفاده می کنیم مانند خنده ریز و...
در حالی که بر سر او داد نمی زنیم ولی نارضایتی مان را به سمع و نظر او می رسانیم. روش دیگر گرفتن فرصت گاز گیری عروس هلندی آن است که اخلاق و مزاح او را بخوانیم. گاه به دلایلی که برای پرنده شناخته شده است، پرنده گاها بی تحرک به اصطلاح ( دل و دماغ درست و حسابی ندارد)، همه ی پرنده داران و پرورش دهندگان چنین لحظاتی را می شناسند. در این لحظات به او اجازه دهید که در تنهایی خود بماند. گاز گرفتن عروس هلندی تنها زمانی است که از او چیزی می خواهیم که خود او علاقه ای به آن ندارد. برخی گاز گرفتن ها  تحت تاثیر هورمون های می باشد و نمی توان برای آن کاری کرد. در این موارد از یک تکه چوب برای اجرای فرمانهای اساسی (در وبلاگ منتشر خواهد شد) استفاده می کنیم. روش دیگر جلوگیری از گاز گرفتن عروس هلندی این است که پرنده دستور های اساسی را با زمان مناسب و پاداش مناسب از نظر خود تداعی کند. در اثنای تمیرینات اولیه به آموختن حقه هایی به او می پردازیم و وقتی که کارش را به خوبی انجام می دهد به او پاداش میدهیم. به این ترتیب پرنده دستور های اساسی را با زمان خوب و پاداش خوب تداعی می کند. همچنین پرنده یاد می گیردکه زندگی بیش اجرای این دستورات...ساده است.
تمرین روش دیگری در متوقف ساختن رفتار گاز گرفتن عروس هلندی می باشد. این روش ساده و تفریح آمیز می باشد و تنها چند دقیقه در روز وقت ما را می گیرد.
نوک زدن و گاز گرفتن عروس هلندی ها یک رفتار طبیعی نیست و در شرایط وحش دیده نمی شودآنها برای بیان نارضایتی خود در شرایط طبیعی پرهای کاکل خود را سیخ می کنند و یا به غر زدن می پردازند و آماده حمله می شوند. آنها هیچگاه همدیگر را گاز نمی گیرند. حتی این نوع نمایش تهاجمی در زمانیکه قلمرو یا آشیانه آنها در معرض تهدید قرار گرفته باشد دیده نمی شود. درشرایط اسارت نیز بسیاری از پرندگان از طریق زبان بدن نارضایتی خود را نشان می دهند. این مسئله زمانی استفاده می شود که در معرض تهدید قرار بگیرد. در این حالت او را تنها گذاشته و سعی کنید علت نا رضایتی او را شناسنایی کنید. رفتار گاز گرفتن ممکن است دلایل متعددی داشته باشد و نباید به سادگی و فوری یک دلیل خاص را در نظر گرفته و بگوییم به این دلیل است که پرنده ی ما گاز می گیرد.
وقتی پرنده هنوز جوان است و به صورت دستی تغذیه می شود ، دستورات اساسی را آغاز کنید، با پرنده رابطه برقرار کنید.و سعی کنید رابطه ی عاطفی دو طرفه ای میان خود و پرنده ی خود ایجاد کنید. تمامی نیاز های اساسی آنها را فراهم کنید و مزاج و خلق و خوی او را بخوانید و هرگز  به او فرصت گاز گرفتن ندهید.