حضرت مهدی (عج) امام دوازهمین و آخرین امام شیعیان، یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام (یازدهمین امام شیعیان) است که علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ ق در سامرّا در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشود.
تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، قدم به جهان هستی گذاشتند و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.[۱]
ادله تاریخی و روائی ولادت و حیات حضرت مهدی (ع) زیاد است از جمله:
۱٫بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته و در کتاب هایشان متذکر شده اند که : مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری (ع) است و در سامراء در سال ۲۵۵ هجری متولد شده است و در پس پرده زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد
۲٫امام عسکری (ع) قبل از ولادت فرزندش امام مهدی (عج)از ولادت حضرت خبر داده بود، از جمله به عمه اش «حکیمه خاتون»فرمود: در شب پانزدهم شعبان فرزندم مهدی از نرگس خاتون متولد می شود. [۲]
محمد بن علی بن حمزه می گوید از امام عسکری (ع) شنیدم: ولادت حجت خدا بر بندگان و امام و جانشین من در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ در هنگامه طلوع فجر است. [۳]
امام عسکری (ع) افزون بر این که قبل از ولادت امام مهدی بشارت داد و بعد از تولد به خواص خبر داد که مهدی موعود ولادت یافته است، گام دیگری برداشت ،و آن این بود که برای افزایش ایمان و اطمینان شیعیان، فرزندش امام مهدی را به تعدادی نشان داد.
ابراهیم بن محمد می گوید: در خانه عسکری کودک زیبایی را دیدم، از حضرت پرسیدم: یابن رسول الله این کودک کیست؟ حضرت فرمود «این کودک من است. این جانشین من است ».[۴]
امام حسن عسکری (ع) با وجود اوضاع خطرناک، باز هم برای هدایت مردم، فرزندش را به گروه کثیری از معتمدین نشان داد و تولدش را به جماعتی از ثقات خبر داد، ولی در عین حال سفارش می کرد که موضوع را از دشمنان مکتوم دارند.
بعد از بشارت های امام عسکری (ع) و نشان دادن فرزند بزرگوارشان مهدی، به خواص و افراد مورد اطمینان فرمودند که اینک نوبت خواص است که اقدام نمایند و وجود امام مهدی را به اطلاع دیگر شیعیان برسانند تا آنان را از شک و حیرت نجات دهند.
افرادی همانند حکیمه خاتون، حسن بن حسین علوی، حسن بن منذر معاویه بن حکیم، علی بن بلال، احمدبن هلال، احمد بن اسحاق، علی بن ابراهیم مهزیار و دیگران کوشیدند و ولادت امام مهدی (عج)را به اطلاع شیعیان رساندند.
بعد از شهادت امام عسکری (ع) ، امام مهدی (عج) از طریق نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق در برخی موارد مستقیماً توسط امام مهدی (عج) و در برخی موارد با واسطه سفیران به شیعیان بیان می شد.
اسحاق بن یعقوب می گوید: از عثمان بن سعید شنیدم که می گفت : مردِی از اهل عراق نزد من آمد و مالی را برای امام (ع) آورد، حضرت آن را پس داد و فرمود: حق پسر عمویت را که چهارصد درهم است، از آن بپرداز۱ آن مرد مبهوت و متعجب شد و حساب اموال خود را بررسی کرد و معلوم شد که پسر عمویش چهارصد درهم از او طلب دارد. آن را برگرداند، سپس مبلغ باقی مانده را تسلیم حضرت نمود و حضرت پذیرفت.[۵]
علاوه این که عدۀ زیادی از علما و معتمدین که تردیدی در سخنانشان نیست به گونه های مختلف به محضر آن حضرت شرفیاب شدند. نتیجه این که با توجه به اخبار فراوان پیرامون ولادت حضرت بقیه الله و با توجه قرائن دیگر مانند ملاقات ها، هر شخص منصف و بی غرضی یقین و قطع به وجود مقدس امام عصر پیدا می کند.
برگرفته از زندگی نامه امام مهدی(عج)[۱]
[۲] ینابیع الموده، ص ۴۴۹ و ۴۵۰
[۳]همان، ص ۳۹۷٫
[۴]دادگستر جهان،ص ۱۰۷٫
ابتدا دو رکعت نماز مستحبّی بجا آورده و ثواب آن را به روح مبارک آن حضرت هدیه میکنیم، سپس این زیارت را میخوانیم:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیِمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَبِیَّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا جِرْجِیسَ بْنِ أنَاکِ عَلَیهِ السَّلامُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی رَسُولِ اللهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللهِ اَلسَّلامُ
عَلَیْکَ وَ عَلَی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْأوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ أشْهَدُ أنَّکَ لَقَدْ أدَّیْتَ مَا حُمِّلْتَ وَ حَفِظْتَ مَا اسْتُودِعْتَ وَ بَلَّغْتَ عَنِ اللهِ
کَمَا اُمِرْتَ وَ حَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَهُ وَ أقَمْتَ أحْکَامَهُ فَصَلَّی اللهُ عَلَی رُوحِکَ الطَّیِّبَةِ وَ بَدَنِکَ الطَّاهِرِ وَ حَشَرَنَا اللهُ فِی زُمْرَتِکَ تَحْتَ لِوَاءِ مُحَمَّدٍ صَلَّی
اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ أهْلِ بَیْتِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَلا حَرَمَنَا بَرَکَتَکَ وَ رَزَقَنَا الْعَوْدَ إلَی زِیَارَتِکَ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.[3]
ترجمه:
سلام بر تو ای پیامبر خدا، سلام بر تو ای جرجیس فرزند اناک، سلام بر تو و بر فرستادهی خدا محمّد فرزند عبدالله، سلام بر تو و بر همهی پیامبران و
فرستادگان، و جانشینان راضیشده، و شهیدان و نیکان، شهادت میدهم به درستی که تو اداء کردی آن چه را که بر عهده داشتی، و حفظ کردی آن چه را
که به امانت گرفتی، و تبلیغ از خدا کردی همانطور که مأمور شدی و حلال کردی حلال خدا را، و حرام کردی حرامش را، و بهپا داشتی احکامش را، پس درود
فرستد خدا بر روح پاکت، و بدن پاکیزهات، و محشور گرداند خدا ما را در گروه تو زیر پرچم محمّد و اهلبیتش که درود و سلام خدا بر او و آلش باد، و محروم
مگرداند ما را از برکت تو، و روزی ما گرداند زیارت دیگر تو را، و درود و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
در غرب بودی یا در جنوب؟استخوانهایت از سرمای کردستان ترکیده و انگشتانت سیاه شده یا از حرارت جنوب به عطش مرگ افتادهای و خاک بیابان خوردهای؟ در چند عملیات شرکت داشتهای؟ چندبار مجروح شدی؟
داغی سرب را چشیدهای یا توانستهای خطی از دشمن را بشکافی؟ آیا توانستهای فاصله پنجاه متری در سه راهی شهادت را در شلمچه بدوی؟ چقدر زیر آب میمانی؟
مسابقه بدهیم؟ حاضری در اروند دویست متر زیر آب یک نفس شنا کنی؟ چقدر میتوانی شیمیایی تنفس کنی؟ حاضری یکبار در خیبر نفس بکشی؟ من با تو مسابقه پول و موقعیت و جایگاه و جهالت نخواهم داد. من با تو مسابقه دلشاد کردن دشمن و ابزار تبلیغ او شدن را نخواهم داد. من با تو مسابقه شهرت پرستی باطل و نوکری طاغوت را نخواهم داد.
من با تو مسابقه اهانت به ولایت فقیه را نخواهم داد که پیشتر اثبات کردهام که از جسم و روح و همسر و فرزند و زندگی و آرامشم برای او و نام او و فرمان او و یک لحظه لبخند او نخواهم گذشت و همچون تو، او را کالای مسابقه نخواهم کرد. آیا حاضری با من مسابقه میزان قدرت انقباض و اسپاسم عضلات موقع تشنج را بدهی؟
میدانی آخرین باری که نزدیک بود تشنج کنم کی بود؟ زمانی که از خواندن نامه سخیف تو خشمگین شدم و نزدیک بود از روی ویلچیر زهوار دررفتهام نقش زمین شوم و اگر نبود تلاش همسر زجر کشیدهام، بار دیگر مسابقه را از تو برده بودم.
اما این نامه را نگه میدارم تا حکم مسابقه بعدی من و تو باشد در قیامت؛ تا معلوم شود چه کسی میتواند بهتر از روی صراط بدود. نام محفوظ برای اینکه رسانه های حامی شما فکر نکنند به فکر مطرح کردن خودم بودم.
با چند روش کاربردی که والدین میتوانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا بگذارند، آشنا شوید .
سوال : روشهای مؤثر در جذب کودک به نماز و آموزه های دینی کدام است؟ دغدغه بسیاری از مادران و مربیان در جامعه امروزی این سوال است و از آنجا که درباره روشهای موثر در جذب کودک به آموزههای دینی سخن فراوان است و بنای ما بر اختصار است، به صورت مختصر چند روش کاربردی که والدین میتوانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا بگذارند، توضیح داده میشود :