کمرویی، یک پدیده پیچیده روانی اجتماعی است. کمرویی، یک صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست، بلکه اساسا در نتیجه روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگیهای اجتماعی در مراحل اولیه رشد، در خانه و مدرسه پدیدار میشود.
با اینکه برخی از روانشناسان بر این عقیدهاند که بعضی افراد با زمینه یا سندرم کمرویی متولد میشوند، اما باید توجه داشت که بحث درباره سندرم کمرویی و استعداد بیشتر بعضی از کودکان در ابتلا به کمرویی، به معنای ارثی بودن کمرویی مثل رنگ چشم و پوست نیست. بدیهی است کودکان کمرو عموما متعلق به والدینی هستند که خودشان کمرویی دارند، لیکن این به آن معنا نیست که این قبیل کودکان کمرویی را از طریق ژنهای ناقل از والدین خود به ارث بردهاند، بلکه اساسا به این معناست که کمرویی را از آنها یاد گرفتهاند........
● کمرویی ناشی از ترس
کمرویی ناشی از ترس، عموما از سال اول زندگی نوزاد مشاهده میشود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از این است که در اواسط سال اول زندگی (غالبا در شش ماه دوم آن)، کمرویی به عنوان یک پدیده همگانی در همه نوزادان، نسبت به غریبهها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و آرایش ظاهر متفاوت به نظر میآیند، دیده میشود. به عبارت دیگر در این شرایط اضطراب ناشی از روبرو شدن با بیگانهها و ناآشناها، وجود کودک را فرا میگیرد.
در حقیقت کودک خردسال، از این رو کمروست که مردم برایش ناآشنا هستند، از او بزرگ تر، قوی تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و کودک نمیداند که در شرایط گوناگون چگونه با وی برخورد خواهند کرد. بعد از شش ماهگی، کودکان خردسال به تدریج به لحاظ رشد ذهنی و عاطفی، میتوانند افراد آشنا را از غریبهها تشخیص دهند. همراه با افزایش دامنه ارتباطات کودک با دیگران، کم کم بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده میشود و کودک از ارتباط و همنشینی با دیگران به خصوص آشنایان لذت میبرد، ترسش فرو میریزد و این حالت مقدمه لازم و مطلوبی برای اجتماعیتر شدن کودک است.
● خانواده و فرزندان کمرو
در بررسی علل کمرویی به طور مشخص باید به شرایط و عوامل خانوادگی، ویژگیهای شخصی و شخصیتی، نظام باورها و رفتارهای فردی و موقعیتهای روانی و اجتماعی اشاره کرد. محیط خانواده و تجارب اولیه کودک به خصوص در سنین پیشدبستانی و سالهای آغازین مدرسه، اصلیترین نقش را در شکلگیری شخصیت کودک دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگسال، برنامههای تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی، کلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگسالان خانواده بیشترین تاثیر را در رشد مطلوب اجتماعی یا به وجود آمدن اضطراب و کمرویی کودکان میتواند داشته باشد.
زمانی که الگوهای بزرگسال مثل والدین، خودشان عموما مضطرب بوده، از مهارت برقراری روابط عاطفی اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران، به ویژه با فرزندان خود بیبهره باشند، بدون شک طبیعی است که فرزندان این خانواده نیز بیاموزند که کمرو باشند. به همین دلیل بعضی از روانشناسان کمرویی کودکان را در نتیجه یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه میدانند. کمالجویی و آرمانگرایی فوقالعاده والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آنها به رفتارهای کلیشهای و قالبی و عکسالعملهای تصنعی در موقعیتهای مختلف اجتماعی، (در حضور میهمانان، هنگام میهمانی رفتن، حضور در مجالس جشن و مراسم عمومی، در کوچه و خیابان، در اتومبیل و اتوبوس، هنگام لباس پوشیدن، غذاخوردن، نگاه کردن، صحبت کردن، راه رفتن و…)، سختگیری بیش از حد بر کودکان و نوجوانان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با آنها، تهدیدها و تنبیهها، تحقیرها و تهدیدهای ناروا یا حمایتهای افراطی و غیرضروری از فرزندان، از اصلیترین زمینههای رشد معیوب اجتماعی کودک و بروز کمرویی به شمار میآیند.
مشاهده دوگانگی و تعارض در رفتار الگوهای بزرگسال و ایجاد ناهماهنگی در مفاهیم اساسی شخصیت کودک، موجب کشمکشهای درونی و در نتیجه اختلال در رشد طبیعی میشود، اضطراب شدید و کمرویی کودک را به همراه خواهد داشت. کمرویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده میشود، به خصوص زمانی که والدین قادر نباشند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند. به طور کلی در بیشتر موارد، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها با بزرگ ترها بیشتر همانندسازی میکنند و تمایل ایشان در برقراری ارتباط با بزرگسالان بیش از همسالانشان است.
مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه اجتماعی کودکان، میتواند نقش تعیین کنندهای در تقویت کمرویی یا پرورش مهارتهای اجتماعی آنان ایفا کند. متأسفانه در بسیاری از موارد، کمرویی کودکان در محیط مدرسه و فضای کلاس درس تقویت میگردد و چنین رفتار ناخوشایندی در شخصیت کودک تثبیت میشود. در غالب موارد، اولیای مدرسه رفتار انفعالی و آرام و سکوت مضطربانه کودک یا کودکان کمرو و ناتوان را به عنوان یک صفت پسندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی میکنند، بعضا با تأیید و تشویقهای خود، به طور مستقیم و غیرمستقیم سعی میکنند آن را تقویت کنند. واقعا جای بسی تعجب و تأسف است که در بسیاری از مدارس ما گاهی بالاترین نمره انضباط از آن کمروست!
مطالبی مختصر در مورد مواد مخدر
و
روش شناسایی افراد اهل آن
تعریف مواد مخدر:
ترکیباتی است که موجب تغییر در کارکرد مغز، به صورت ایجاد حالات هیجانی، رفتارهای نابهنجار، عصبانیت و یا اختلال در قضاوت و شعور فرد میشود.
انواع مواد مخدر: توان افزا یا محرک، سستی زا ، توهم زا. و هر کدام به دو دسته طبیعی و مصنوعی تبدیل میشوند.
علل و عوامل گرایش افراد به اعتیاد:
1. تاثیر مستقیم رفتار مخاطره آمیز والدین بر فرزندان. ( از کوزه همان بیرون تراود که در اوست)
2. تاثیر افراد و گروههای همسالان که دارای رفتار مخاطره آمیز باشند (تشویق به شجاعت)
3. عدم برخورد مناسب والدین و عدم جذب کودکان به والدین به دلایل ... موجب پیوستن فرزندان به همسالان در معرض خطر خواهد شد.
مضرات فردی مواد مخدر(اعتیاد):
1.تحمل درد : هر روز بیشتر از دیروز مصرف کردن تا نشئه شدن
2. پیدایش حالت خماری: در صورت عدم مصرف و کاهش مقدار مورد نیاز 1. سست، بی اراده، بی رمق، عدم داشتن قدرت انجام کار یا به عهده گرفتن مسئولیت.
3. تمایل دائم و تلاش های ناموفق برای کاهش یا قطع مصرف ماده.
4. مختل شدن فعالیت های اجتماعی شغلی و تفریحی. خود را فردی گناهکار دانستن در اجتماع
5. تداوم مصرف ماده علی رغم آگاهی از عوارض آن، احساس درد کردن، عمر کم
باورهای غلط برای مصرف مواد مخدر ( توجیه مصرف) :
1. برای کاهش یا تسکین درد.
2. عقیده غلط دیگری که وجود دارد. القای باور غلط در مورد کاهش قند یا چربی یا دیابت توسط قاچاقچیان
3. برای کاهش آلام روحی و روانی و افسردگی . ( افسردگی بیماری قرن است )
4. کمک به مشکلات روابط جنسی به ویژه مردان
5. کمک به مشکلات رودهای و گوارشی.
6. عقیده از بین بردن خستگی مفرط ممتد و ایجاد سر خوشی کاذب.
7. با کاهش بیداری بیشتر خستگی خمودگی و ابر گرفتگی شعور ایجاد می کند. بیدار بودن و در حال جنگ فکری بودن.
بعضی از عوارض مواد مخدر:
1. عوارض جسمی : ناراحتی عصبی ، اضطراب و بی قراری ، عطسه ف ریزش مکرر آب از بینی و چشمها ، استفراق مکرر ، سوء هاضمه ، سوء تغذیه ، اختلالات گوارشی ، اختلالات قلبی و عروقی ، اختلالات مغزی ، تنفسی و ریوی ، عفونت های خطرناک ، ضعف بر غدد جنسی ، تغییر هورمون ها ، خارش بدن ، تیره شدن رنگ چهره و لب ها
تاثیر عوارض جسمی بر اطرافیان فرد معتاد در خانواده ... مشاهده می شود.
2.عوارض روانی : از دست دادن تعادل تا رسیدن به مواد در نهایت 1. کاهش هوشیاری و تیز بینی،تنبلی، بی تفاوتی، بی ارادگی و افسردگی، اضطراب ، غم و ناامیدی
3. اختلالات رفتاری:
1. دروغگویی، پرخاشگری، شب نشینی های مکرر
2. رفاقت های مجردی با افراد و دوستان
3. رفتار مشکوک و پنهان کاری در منزل و محل کار
4. گوشه گیری و انزوا
5. خروج از منزل خصوصا بعد از ظهر ها- دوستی با افراد مشکوک
6. عدم تمایل به مسافرت های دور
7. سرقت
8.قرض گرفتن پول
9. کمبود اعتماد به نفس
10. افسردگی
11. اضطراب
12. بی خوابی
13.پرخاشگری
پیامد های خانوادگی اعتیاد:
1. نابسامانی و فروپاشی خانواده :جهت تهیه مواد+ جهت پوشاندن خصوصیت انتقام جویی و تلاقی از همسر
2. اختلال در روابط عاطفی و جنسی زوجین
3. معتاد نمودن همسر
4. روسپیگری به اجبار و اختیار
5. خشونت علیه زنان
6. انتقال ایدز
7. اختلال در روابط پسر با فرزندان
8. اختلال در روابط اجتماعی خانوادگی
تهیه و تنظیم: یوسف خانی 15/2/1393
ذکر منبع: منابع متفرقه
تربیت کردن فرزندان در صورتی که ارتباط مناسبی بین والدین و فرزندان ایجاد شود، امری موثر و لذت بخش است. برقراری ارتباط مناسب یکی از عوامل افزایش اعتماد به نفس و احترام دو طرفه است.
وقتی برای اولین بار کودکتان گریه میکند و شما او را در آغوش میکشید، وقتی برای اولین بار با چشمانش به شما نگاه میکند و وقتی برای اولین بار به صورت شما لبخند میزند، یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که کودکان از همان روز اول تولد، به دنبال برقراری ارتباط هستند. ولی چند درصد از ما در این ارتباطاتی که با فرزندانمان داریم موفق هستیم و به تمام اهداف کوتاه مدت یا بلند مدت خود رسیده ایم؟ چند درصد از ما توانسته ایم با آرامش و بدون دعوا و بگو و مگو، با فرزندانمان به توافق برسیم؟
«زن روز» با این مقدمه مینویسد: تعداد بسیار زیادی از والدین، واقعا با این مشکل رو به رو هستند که نمیتوانند ارتباط درستی با فرزندانشان برقرار کنند. در این مطلب به بخشی از دغدغه ذهنی این والدین پاسخ داده خواهد شد
شناخت ویژگیهای شخصیتی
اولین گام برای رسیدن به یک مذاکره و ارتباط درست، این است که از ویژگیهای شخصیتی فرزندتان باخبر باشید و تلاش کنید تا طبق آن ویژگیها با او رفتار کنید. برای مثال اگر شما کودکی نافرمان و لجباز دارید حتما لازم نیست که با او رئیس مآبانه رفتار کنید بلکه شما باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی او، به دنبال روش سازنده تری باشید و شاید لازم باشد که برای رسیدن به اهدافتان با او به توافق برسید و او را هم در تصمیم گیریها شریک کنید
حفظ احترام؛ واجب تر از نان شب
هیچ وقت فراموش نکنید که برای رسیدن به یک ارتباط خوب و مفید، نیاز دارید کهاندکی متفاوت از بقیه با فرزندانتان، رفتار کنید چرا که روابط میان شما و فرزندان مانند عابر خیابان نیست که مقطعی و زودگذر باشد بلکه درازمدت و طولانی است بنابراین شما به رفتاری احتیاج دارید تا بتوانید این روابط را حفظ کنید و آن را زخمی نکنید. یکی از کارهایی که به شما در رسیدن به یک رابطه خوب و موفق کمک میکند این است که همیشه و در همه حال احترام و منزلت فرزندتان را حفظ کنید و آن را در نظر بگیرید و با این کار عزت نفس او را افزایش دهید
شفاف سازی کنید
چرا نمیتوانم این کار را انجام دهم؟ چرا نباید این غذا را بخورم؟ چرا نباید بیرون بروم؟ و هزاران چرای دیگری که کودکان از شما میپرسند تا بلکه شما را از تصمیمی که گرفته اید منصرف کنند. بنابراین هر وقت به کودکتان دستوری میدهید خود را برای این پرسش همیشگی وی آماده کنید و برای آن پاسخ و دلیلی روشن و قانع کننده داشته باشید. با این کار کودکان از منطق زیربنایی تصمیمات شما آگاه میشوند و بنابراین وقتی که شما نیستید تلاش میکنند با در نظر گرفتن همان منطق، تصمیمات درست بگیرند و علاوه بر آن یاد میگیرند که چطور با مراجع قدرت کنار بیایند.اما اگر هر باری که از شما میپرسند چرا؟ با پاسخ «همین که هست»، رو به رو شوند، ممکن است در مقابل شما بایستند یا در بهترین حالت تا وقتی شما بالای سرشان ایستاده اید به حرفتان گوش کنند
خواستههای واقعی را بشناسید
وقتی کودکی میگوید: «این دسر را دوست دارم بخورم» یا وقتی نوجوانی میگوید: «دوست دارم تا ساعت یک بعد از نصف شب در بیرون از خانه باشم!» حتما این کارها برطرف کننده یکی از نیازهای او است. برای مثال نوجوانی که میخواهد تا ساعت یک بیرون باشد شاید میخواهد نیاز به استقلالش را نشان دهد یا کودکی که به دسر خاصی علاقه دارد شاید آن دسر مادهای دارد که بدنش به آن احتیاج دارد. بنابراین در هر خواسته فرزندان، نیازی وجود دارد و مهم این است که شما از آن باخبر شوید و بتوانید از راه دیگری نیازش را تأمین کنید. راهی کم خطرتر و با امنیت بیشتر
درست برداشت کنید
گاهی اوقات والدین فکر میکنند واقعا میدانند منظور فرزندشان از این نوع رفتار چیست و فرزندان هم فکر میکنند که میدانند منظور والدینشان از این که به آنها میگویند: «نه!» چیست. اما در واقع آن چه که هر دو فکر میکنند، اشتباه و نادرست است. برای مثال پدری ممکن است فکر کند که درخواست فرزندش از کمک مالی به این دلیل است که او نمیخواهد کار کند و تصمیم گرفته شیوه تنبلی را در پیش بگیرد بنابراین به او میگوید: «نه!» و فرزند هم فکر میکند علت «نه» گفتن پدر این است که به او اعتماد ندارد. در حالی که هر دو اشتباه برداشت میکنند!
برای رسیدن به این برداشت درست فقط کافی است که برداشت و ذهنیت خود را به اطلاع طرف مقابل برسانید و از او بخواهید در صورت اشتباه بودن، منظور خود را به صورت کامل بیان کند.
امتحانات دانش آموزان و نقش والدین
گردآوری و تدوین: عباس حسینی راونجی
انتشارات: اردهالی
فهرست مطالب این کتاب به شرح زیر است:
فصل اول
ضرورت انجام امتحان
ضرورت امتحان از دیدگاه قرآن
اهداف اصلی امتحان
وظایف والدین هنگام برگزاری امتحانات
نگرانی های زمان برگزاری امتحانات
عوامل افزایش اضطراب در شخص هنگام امتحان
چگونه اضطراب امتحان در دانش آموزان کاهش می یابد
شیوه های برخورد والدین با فرزندان خود در ایام امتحانات
دانش آموزان چگونه امتحان بدهند؟
توصیه هایی به والدین
فصل دوم
کارنامه چیست؟
ضرورت ارائه کارنامه تحصیلی به دانش آموزان
آیا کارنامه فقط متعلق به دانش آموزان است؟
رفتارهای دانش آموزان و والدین در زمان دریافت کارنامه
روش های برخورد با کارنامه دانش آموزان
توصیه هایی به والدین هنگام دریافت کارنامه تحصیلی دانش آموزان
با آرزوی موفقیت تمامی دانش آموزان در تحصیل و سربلندی والدین در تربیت فرزندان