وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

خود خواهی

جدیدا بیشتر از قبل خودم و تنها میبینم.نه فامیل.نه دوستان.نه کسی که باورم بود. نه .... هیچ کس با من نیست. خانواده ....به شدت از هم دوریم. کافیه تا چند تا باورات ترک بخورن . کافیه تا یه کم باهوش باشی تا بفهمی که دیگران چطوری ازت استفاده میکنن و دقیقا وقتی به یه دوست احتیاج داری واسه همدلی چطوری همه شونه خالی میکنن. کافیه یه کم غمگین بشی یا دلتنگ یا ...اونوقت همه احساس غریبه گی میکنن باهات. همیشه فک میکنم اگه همه ی ما فقط چند درصد خودخواهی مون و کم کنیم .فقط چند درصد به دیگری و دیگری هایی که اطرافمون هستن و میشناسیم (نمیخواد رویایی فک کنیم به دیگری هایی که ندیدیم و اون طرف کره ی زمین هستن)فک کنیم. واقعا شرایط تغییر میکنه تو همه چیز هر چیزی که فکرشو بکنی. خودخواهی میتونه نسبت به دوست فامیل خانواده ...به محیط زیست.به هم نوع و..... آسیب بزنه. کشنده و مهلک. وقتی خود خواهی نه خودت و میبینی نه دیگری و بلکه فقط به یه تصویر خیالی از خودت خیره شدی. خود خواهی خطرناکه. لطفا اگه من و خوندی اینجا بهش فک کن.حتی یک دقیقه. همین.

لوسیا

مراسم که در روز 13 دسامبر در سوئد برگزار می‌شود، جشن«لوسیای مقدس» است

برگزاری چنین رسمی اگر چه زمانی ریشه در مذهب داشته، امروزه فقط بهانه‌ای است که در تاریک‌ترین و سردترین شبهای سال، نور و روشنایی را به خانه‌ها آورند و فضای خانه را از شادی و عطر و گرما پُر سازند.  در روز 13 دسامبر اگر نه همه‌ی ما، که بیشتر ما،چه در محل کار و چه در مهد کودک و مدرسه‌ی فرزند یا فرزندانمان این ضیافت نور و گرما را در سرمای سرد زمستان این کشور، با همه‌ی تاریکی و طولانی بودنش در این فصل، تجربه کرده‌ایم و خاطره‌ای زیبا و به یادماندنی بخشی از ذهنمان را روشن و گرم نگهمیدارد و بوی عطر زعفران و شیرینی و نوشابه ی مخصوص  و شمعهای روشن، فضایی گرم و دلچسب را برایمان زنده می‌کند.

 

دخترانی که در لباس سفید بلند، تاجی از شمعهای روشن را بر سر دارند، با گامهای آهسته و زمزمه‌ی سرودی بر لب، خبر از رسیدن تاریکی شب می‌دهند. این ضیافت نور و گرما در هیچ زمان دیگری نمی‌تواند به این اندازه زیبا و دیدنی باشد و چه بهانه‌ی پسندیده‌ای برای شکافتن تاریکی و ورود به نور وگرما و شادی.

 لوسیا که بود؟

لوسیا دختری بود که در خانواده‌ای مرفه به دنیا آمد. محل تولد او شهر «سوراکوزا» در جزیره‌ی «سیسیل» در ایتالیا بود. در کودکی پدر خود را از دست داد و سرپرستی او را مادر عهده دار شد. لوسیا از همان کودکی در خلوت خود، عهد می‌کند که زندگی خود را وقف دیگران سازد و هرگز به ازدواج تن درندهد. اما مادر، در غیاب او به مردی ثروتمند و صاحب مقام قول می‌دهد که دخترش به ازدواج او درآید. دختر با تلاش بسیار این وصلت را به تاخیر می‌اندازد و از خدای خود می‌خواهد که این پیوند هرگز سر نگیرد.

در همین ایام مادر او سخت بیمار می شود. پزشکان از هرگونه مداوایی درمیمانند. «لوسیا» نذر می‌کند مادر خود را به زیارت «آگاتا»ی مقدس، که او نیز به  به خاطر باورها و اعتقاداتش به دست قیصر کشته شده بود، ببرد تا شاید که درمان شود.

به هنگام زیارت، ندایی غیبی به گوشش می‌رسد که: «خواهر من! چرا چنین درخواستی را از من می‌کنی؟ چیزی که تو خود نیز می‌توانی به او ببخشی!. اعتقاد و باور تو باعث نجات مادرت خواهد شد.»

 

به دنبال چنین معجزه‌ای و به پاس قدردانی، مادر عهد می کند که هرگز دخترش را شوهر ندهد و تمام وسایل و جهیزیه‌اش را به بینوایان ببخشد.

جوانی که قرار بود با لوسیا ازدواج کند از چنین پیشامدی شدیدا خشمگین شده و احساساتش جریحه دارمی‌شود و درپی انتقام برمی آید. پس نزد قیصر از او به جرم مسیحی بودن بدگویی می‌کند. بر«لوسیا» می‌شورند و در پی آزار و اذیتش برمی آیند. برای شکستن باورها و غرور ناشی از اعتقادات و باورهایش، او را به بدترین شکل تنبیه می‌کنند. قرار می‌شود که او را به یک روسپی‌خانه بفرستند و در طول راه مردمی که جمع شده‌اند، به بدترین شکل دشنام و ناسزا نثارش کنند. اما اسب گاری از رفتن بازمی‌ماند و ده ها مرد نیز قادر به کشیدن آن نمی‌شوند. راه دیگری برای نابود ساختن او می‌یابند. هیزمی فراهم می‌آورند تا بسوزانندش. اما توفیق نمی‌یابند. روغن داغ و جوشان رویش می‌ریزند، بدون آسیب نجات می‌یابد. ماموران خسته و خشمگین شده، سرانجام خنجری در گلویش فرو می‌برند تا او را به قتل برسانند. «لوسیا» با همان وضع باز هم نمی‌میرد تا این که کشیشی جامی را به او می‌دهد تا بنوشد و پس از نوشیدن آن، درمی‌گذرد. او در 13 دسامبر 304، به خاطر باورها و ایمانش، جان خود را از دست می‌دهد.

 

در مورد استفاده از تاجی از شمع که در این مراسم بر سر می‌گذارند چنین آمده که: می‌گویند «لوسیا» و دوستان مسیحی او به خاطر این که از آزار و اذیت رومی‌ها در امان باشند، زندگی مخفیانه را آغاز می‌کنند. آنها زندگی زیر زمینی را برمی‌گزینند. زمانی که «لوسیا» برای دوستانش غذا و نوشیدنی به این مخفیگاهها می برد، از آنجایی که راهروهای مخفیگاه تاریک بوده و با دو دستش غذا و مواد لازم را حمل می‌کرده، شمع را روی سر خود جاسازی می‌کرده است. سنتی که امروزه دختران تاجی از شمع روی سر خود دارند در حقیقت از این امر گرفته شده

نام لوسیاLucia   ، از واژه‌ی Lux لاتین به معنی نور و روشنایی می‌آید. به همین جهت او را فرشته‌ی محافظ چشم وبینایی نیز نامیده‌اند. افسانه‌های دیگری نیز در مورد این قدیسه‌ی ایتالیایی آمده‌است.

بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که مراسم «لوسیا» برمیگردد به تقویم «گرگوریان». طبق تقویم جدید، طولانی‌ترین شب 21 و22 دسامبر است. زیرا که این مراسم که در 13 دسامبر برگزار می‌شود، بر مبنای همان تقویم قدیمی «گرگوریان» است.

مراسم بزرگداشت «لوسیا» از قرن 18 یا سال 1800 شروع شد و در سال 1920 در تمام نقاط سوئد به اجرا درآمد. باید یادآور شد که رابطه ی بسیار نزدیکی بین مراسم بزرگداشت «لوسیا» و شب یلدا دیده می‌شود. در نوشته‌های مربوط به این مراسم آمده که: «این شب طولانی‌ترین و تاریک‌ترین شب سال است. آنقدر طولانی که حیوانات خانگی نیز صدایشان درمی‌‌آید. نیروهای اهریمنی و بدنهاد در این شب برای هرگونه آسیب رسانی به انسان و حیوان آماده اند. در همین راستا استفاده از هر وسیله ای که دارای چرخ باشد، ممنوع بود. از جمله آسیاب دستی، چرخ نخ‌ریسی و وسایل شبیه به آن. چنانچه کسی از این وسایل استفاده می‌کرد، مورد غضب «لوسیا» واقع می‌گردید.

 

در شمال سوئد این باور وجود داشته که «لوسیا» اولین همسر حضرت آدم بوده است. اجرای این مراسم در گذشته، کمتر شباهتی به مراسم امروزی داشتهاست. برگزاری این مراسم به شکل امروز، درحقیقت از سال 1927 آغاز شد. در این سال روزنامه‌ی Stockholms dagbladet این ابتکار را به دست گرفت که در خیابانهای شهر استکهلم دخترانی در هیئت «لوسیا» ظاهر شوند. سنت انتخاب «لوسیا» از بین کاندیداهای فراوان از همین تاریخ بنا گذاشته شد که پس از انتخاب، تاج مخصوصی را بر سر او می‌گذارند. مراسمی شبیه انتخاب دختر شایسته و نظیر آن.

می‌دانیم که سوئدیها پیرو مذهب پروتستان هستند. حال این که چرا این باورمندان پروتستانی این چنین شیفته‌ی برگزاری بزرگداشت «لوسیا»ی مقدس کاتولیکی هستند، درحقیقت ریشه در زیبایی مراسمی دارد که خود بهانه ای است برای آوردن نور، گرما، روشنایی و زیبایی به درون خانه های خود . آن هم در زمانی که بیشتر از هر وقت دیگر به آن نیاز است. یعنی وجود زمستانهای سرد و طولانی و تاریک کشورهای اسکاندیناوی.

چرا ابلیس بخشیده نشد...؟

در قرآن کریم آمده است که خداوند، ابلیس را پس از آن همه عبادت، فقط به خاطر امتناع از یک سجده، معذب کرد. چرا از او نگذشت؟ او که ارحم الراحمین است.

توحید در الوهیت یعنی اینکه تنها در برابر او سر به خاک بگذاریم و در مقابل هیچ کس دیگری سر به خاک فرو نبریم. اله یعنی معبودِ واحد. توحید در الوهیت یعنی توحید در معبود، یعنی من جز خدای واحد، هیچ کس دیگری را نمی‌پرستم. شیطان لعین و رجیم این‌گونه بود. یعنی توحید در الوهیت را داشت، او گفت من نمی‌خواهم غیر تو را بپرستم. اجازه بده من تنها در برابر تو سر به خاک بگذارم. بنابر این او از این امتحان سربلند بیرون آمده بود. اما یک مطلب دیگر وجود داشت و آن مرحله دوم توحید بود که آخرین مرحله است. کسی که آن توحید را بپذیرد، توحیدش تمام است و موحد است. اوست که موحدِ مقبول و فرمان‌بر است.

توحید در ربوبیت یعنی قبول اینکه قانون، قانونِ خداوند است. من جز در برابر قانون خداوند، در مقابل قانون دیگری سر فرود نمی‌آورم. هر چه او گفته می‌پذیرم و اطاعت می‌کنم. شیطان اله واحد را پذیرفته یعنی توحید در الوهیت داشت اما قانون خداوند متعال را نپذیرفت. خدای متعال فرموده بود آدم را سجده کن، اما شیطان از این امر سر باز زد و قانونی را که خداوند فرموده بود، قبول نکرد. ابلیس ربّ واحد را نپذیرفته بود.

برخی از مردم، گناه خویش و دیگران را دانه‌ای، زمانی یا (به قول معروف کیلویی) محاسبه می‌کنند! مثلاً می‌گویند:....

ادامه در ادامه ی مطلب...

چرا ابلیس بخشیده نشد...؟

در قرآن کریم آمده است که خداوند، ابلیس را پس از آن همه عبادت، فقط به خاطر امتناع از یک سجده، معذب کرد. چرا از او نگذشت؟ او که ارحم الراحمین است.

توحید در الوهیت یعنی اینکه تنها در برابر او سر به خاک بگذاریم و در مقابل هیچ کس دیگری سر به خاک فرو نبریم. اله یعنی معبودِ واحد. توحید در الوهیت یعنی توحید در معبود، یعنی من جز خدای واحد، هیچ کس دیگری را نمی‌پرستم. شیطان لعین و رجیم این‌گونه بود. یعنی توحید در الوهیت را داشت، او گفت من نمی‌خواهم غیر تو را بپرستم. اجازه بده من تنها در برابر تو سر به خاک بگذارم. بنابر این او از این امتحان سربلند بیرون آمده بود. اما یک مطلب دیگر وجود داشت و آن مرحله دوم توحید بود که آخرین مرحله است. کسی که آن توحید را بپذیرد، توحیدش تمام است و موحد است. اوست که موحدِ مقبول و فرمان‌بر است.

توحید در ربوبیت یعنی قبول اینکه قانون، قانونِ خداوند است. من جز در برابر قانون خداوند، در مقابل قانون دیگری سر فرود نمی‌آورم. هر چه او گفته می‌پذیرم و اطاعت می‌کنم. شیطان اله واحد را پذیرفته یعنی توحید در الوهیت داشت اما قانون خداوند متعال را نپذیرفت. خدای متعال فرموده بود آدم را سجده کن، اما شیطان از این امر سر باز زد و قانونی را که خداوند فرموده بود، قبول نکرد. ابلیس ربّ واحد را نپذیرفته بود.

برخی از مردم، گناه خویش و دیگران را دانه‌ای، زمانی یا (به قول معروف کیلویی) محاسبه می‌کنند! مثلاً می‌گویند:....

ادامه در ادامه ی مطلب...

یادمان «مرتضی پاشایی» در کیش لغو و به اوایل زمستان امسال موکول شد

موسیقی ما – مدیر برنامه‌های «مرتضی پاشایی» دقایقی پیش از لغو برنامه یادمان این خواننده در کیش خبر داد.

به گزارش «موسیقی ما»، مهدی کُرد در این باره به «موسیقی ما» گفت: «به دلیل نزدیکی ایام 28 صفر و برخی مشورت ها از اطرافیان و نزدیکان این خواننده، تصمیم گروهی بر این شد که برنامه یادمان مرتضی پاشایی که قرار بود 20 آذر ماه در تالار بزرگ جزیره کیش برگزار شود را فعلا لغو و برگزاری آنرا به تاریخ دیگری موکول کنیم.»

وی افزود: «هیچ مخالفت یا حاشیه دیگری در این تصمیم دخیل نبوده و صرفا جهت احترام به ایام 28 صفر این تصمیم گرفته شد و تاریخ دقیق برگزاری این برنامه قطعا در روزهای آینده اعلام خواهد شد.»

وی همچنین گفت: «دوستداران مرتضی پاشایی از اقصی نقاط کشور اقدام به خریداری بلیت این برنامه نموده بودند و استقبال قابل توجهی نیز از آن صورت گرفته بود که جهت احترام به این ابراز محبت ها این برنامه قطعا در تاریخ جدید برگزار خواهد شد و متعاقبا تاریخ و زمان برگزاری آن اعلام خواهد شد.»

گفتنی ست روزبه نعمت اللهی، شهرام شکوهی، مهدی احمد وند، محمد علیزاده، علی لهراسبی و ... با اجرای فرزاد حسنی قرار بود در این برنامه روی صحنه بروند و کلیه عواید بلیت فروشی این برنامه قرار بود به کودکان سرطانی تعلق بگیرد.