گفت: مگر دولت تدبیر و امید قول نداده بود که احترام پاسپورت ایرانی را حفظ کند؟
گفتم: البته که قول داده بود و چه قول غلیظ و پررنگی هم بود.
گفت: ولی در مقابل اقدام غیرقانونی آمریکا که از دادن ویزا به آقای ابوطالبی برای حضور در سازمان ملل خودداری کرده بود، دولت خیلی راحت کوتاه آمد و به جای ایستادگی و تاکید بر احترام پاسپورت ایرانی، آقای خوشرو را به جای ابوطالبی معرفی کرد و باعث تحقیر پاسپورت ایرانی شد.
گفتم: اگر سواد داشتی میفهمیدی که این از کرامت دولت تدبیر و امید و اعتدال است...
طرف میگفت؛ من صاحب کرامت هستم. به او گفتند؛ اگر راست میگویی به آن درخت بگو بیاید اینجا و طرف بعد از این که چند بار به درخت گفت بیا و درخت از جایش تکان نخورد، خودش کنار درخت رفت و گفت؛ در ضمن بدانید که اولیاء کبر و غرور هم ندارند!
منبع : کیهان8بهمن 1393
من معمارم
انسان از زمان پیدایش و از زمانی که خود را شناخت به دنبال فراهم آوردن شرایطی مناسب برای زندگی خود بوده است. از همان روزهای غارنشینی تا به امروز چند مولفه در زندگی او نقش بسزایی و تعیین کننده داشته و دارد.
انسان به عنوان موجودی زنده و دارای قوه عقلانیت به آب و غذا، لباس، و از همه مهمتر محلی برای سکنا گزیدن دارد
مسکن که از واژه سکنا و به معنی محلی برای آرامش و رهایی از اضطراب و جایی مسکن گزیدن می آید.
عده ایی ترس از خطرات احتمالی را شروع مسکن می دادند و عده ایی آرامش و راحتی و عده ایی دیگر هم تکامل را مسیر پیدایش مسکن می دادند. به هر حال و به هر دلیل امروزه مسکن از مهمترین نیازهای انسان به شمار می آید. در این بخش می خواهیم چند ویژگی معماری مسکن قبل از اسلام و روایت و گفته معصومین را بررسی کرده و در نتیجه به مشترکات این ویژگیها دست یابیم.
رسول خدا (ص) از داشتن سعادت و خوشبختی هر مسلمان داشتن خانه وسیع و مرکبی راهوار و فرزند صالح است.
ویژگیی مسکن از نظر معصومین و امامان
1- محله و همسایگان خوب: امام علی (ع): ارزش و شرافت خانه به حیاط وسیع و شبستان نیکوکار و صالح است
2- استحکام بنا: رسول خدا (ص) خداوند متعال دوست دارد هر یک از شما هر گاه کاری می کنید آن را محکم و استوار کنید.
3- سقف خانه: امام صادق (ع) سقف خانه را به اندازه متعادل بسازید زیرا فراتر از آن جایگاه شیطان است.
4- وسعت و تمیزی: امام صادق (ع) یکی از راه های نجات و فایق آمدن بر مشکلات زندگی داشتن خانه ایی است که از وسعت لازم برای گنجایش فرد و خانواده اش برخوردار باشد.
5- رعایت شرایط زمان در انتخاب مسکن: امام صادق (ع) در جواب شخصی که گفت پدرم خانه ایی کوچک و تنگ داشت و من نیز در آن زندگی می کنم فرمود آن را بزرگ کن، شاید پدرت ناتوان یا ندان بود. این امر را نمایان می کند که امام خانه کوچک را برای خانواده بزرگ ترجیح نمی داند.
این موارد مختصر و ناچیز فقط چند نمونه از نظرات و عقاید امامان و معصومین در مورد بنا و ویژگیی های آن بود حال نوبت به بررسی مسکن در دوره های قبل اسلام و بررسی چند ویژگی آن می پردازیم.
1- مردم داری: رعایت تناسب میان ساختمان با انسان به عنوان مثال پنجره و روزن به اندازه که خورشید طلوع کرد نور مناسب وارد خانه شود. یا ابعاد اتاق به اندازه بستر و دیگر نیازهای آن بود.
2- پرهیز از بیهودگی: جلوگیری از اسراف و دوبارکاری و پیش بینی برای آینده
3- نیارش: از دیرباز در زمان ساخت بنا برای بارهای وارد بر آن پیش بینی لازم دیده می شود و ساختمان با مقاومت لازم آمادگی مقابله با شرایط های متفاوت را دارا بود.
4- درون گرایی: حفظ حریم خصوصی با توجه به مهمان.
مردم داری داشتن همسایه خوب
استحکام بنا نیارش
سقف خانه+ بهره گیری درست پرهیز از بیهودگی
شرایط، زمان و مکان درون گرایی
بله. در معماری قبل اسلام، همان عناصری استفاده و رعایت شده است که سفارشات معصومین بوده است. و خوب می دانیم که این دو در دو زمان متفاوت و دور از هم بوده است. ولی چند نکته مشترک بین آنها به وفور به چشم می آید، آسایش انسان، نیاز انسان، نیاز جامعه استفاده از اصول و فنون، احترام به انسان.
چه قبل و چه بعد از اسلام تاکید فراوان داشتند به مخاطب شناسی و احترام و آسایش است و برای این دغدغه افراد به کار گرفته شدند که بتوانند این دغدغه مهم را حل و به سرانجام نیک برساند.
آنها معماران بود. کسانی که از دیرباز به آسایش و راحتی انسان احترام گذاشتند و در کمک به بستری مناسب برای دنیای زمان خود بها می دادند. آنها می دانستند چرا ، چگونه، کجا، و چه زمان بسازند. و این همان مخاطب شناسی و احترام به اوست.
اگر چه عواطف انسانى و حق شناسى به تنهایى براى رعایت احترام در برابر والدین کافى است. ولى از آنجا که اسلام حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن رابوضوح در مىیابد سکوت روا نمىدارد و به عنوان تاکید در این گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مىکند، درباره احترام به والدین آنقدر تاکید کرده است که در کمتر مسئلهاى دیده مىشود به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مىکنیم:
آدم های طمع کننده دو نوع هستند دوستان عزیز. تکلیف آدم با اولی ها روشن است.چرا؟ چون آمده اند یک جایی از اموال آدم را کَنده اند و حالا دزدند. و شما شاکی. و میروید شکایت میکنید و عذاب میکشید. دسته ی دوم ،تکلیف آدم با دومی ها به طور وحشتناکی مبهم است.تیره و تار. می آیند. چرا؟ چون آشناید. سرشان را میکنند توی زندگی آدم و باز چرا؟ چون آشنایند. تمام زندگی آدم را بررسی میکنند که ببینند چه چیزی را میتوانند از آن خودشان کنند یا حداقل چه چیزی را میتوانند برای مدتی استفاده کنند ، یا حداقل تر چه چیزی را که نمیتوانند استفاده کنند برای استفاده کننده محروم کنند. شما نمیتوایند به این ها بگوید دزد. شما نمیتوانید شاکی شوید. شما نمیتوانید بروید شکایت کنید. چرا؟ چون آشنایند خب. چون شما باید توی زندگی تقاص آشنا بودن با بعضی ها را پس بدهید. این جزئی از زندگی است. شما توی این جز از زندگی حالتان از "احترام" بهم میخورد. شما توی این جز از زندگی فقط سعی میکنید احترام خودتان را نگه دارید ،چرا؟ چون نگه داشتن "احترام خودتان" وظیفه شخصی شما ست، و هیچ کس برای شما نگهش نمیدارد چون سنگین است. حالا متوجه شدید؟ برای نگه داشتن احترام خودتان باید به دومی ها تا جاهای خیلی باریک کاری نداشته باشید ، فقط در جاهایی که حتا دیگر باریک نیستند میتوانید بهش کار داشته باشید.توی این فرآیند دومی ها برای شما تبدیل میشوند به هیچکس .