وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

پیشنهاد دولت برای خرید سربازی

دولت در لایحه بودجه سال ۹۴ پیشنهاد تازه ای در رابطه با معافیت دوره خدمت سربازی به مجلس ارائه کرده است.
به گزارش مهر، دولت در بند «ط» تبصره ۱۶ بودجه پیشنهادی خود پیشنهادی مبنی بر فروش دوره سربازی مشمولانی که ده سال غیبت دارند را به مجلس داده است.

در این بند بودجه آمده است:«به دولت اجازه داده میشود تا کلیه مشمولان خدمت وظیفه عمومی که بیش از ده سال غیبت دارند با پرداخت جریمه مدت زمان غیبت، معاف نماید.»

همچنین در ادامه آمده است:«تمام درآمدهای حاصل از اعطای معافیت های مشمولان مذکور به حساب درآمد عمومی کشور موضوع ردیـف ۱۵۰۱۲۸ نـزد خزانـه داری کـل کشـور واریـز و تـا سـقف ده هـزار میلیارد(۱۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال آن در قالب ردیف ۱۳۵-۵۳۰۰۰۰ بابت تقویت بنیه دفاعی نیروهای مسلح مطابق موافقتنامه متبادله با سازمان مدیریت و برنامه ریـزی کشـور هزینه خواهد شد. آیین نامه اجرایی این بند مشتمل بر تعرفه های گروههای مختلف تحصیلی و مدت زمان غیبت به پیشنهاد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیأت وزیـران خواهـد رسید

مغناطیس

این نوشتار درباره مغناطیس است. برای دیدن موادی که میدان مغناطیسی درست می‌کنند آهنربا را ببینید. برای دیدن میدان‌هایی که ناشی از جریان و آهنربا است میدان مغناطیسی را ببینید.

مغناطیس واژه‌ای است که برای نشان دادن پاسخ میکروسکوپی ماده به میدان مغناطیسی بکار می‌رود؛ و فاز مغناطیسی ماده را نسبت به این پاسخ دسته‌بندی می‌نماید. برای نمونه شناخته‌شده‌ترین فاز مغناطیس فرومغناطیس است که در آن ماده میدان پایدار مغناطیسی رادر خود ایجاد می‌کند. نیکل، کروم، آهن، گادولینیوم وآلیاژهایشان ازین دسته‌اند. البته همهٔ مواد پاسخی در برابر میدان مغناطیسی ار خود نشان می‌دهند. برخی مانند پارامغناطیس جذب میدان می‌شوند و برخی دیگر ماننددیامغناطیس از میدان رانده می‌شوند. برخی دیگر هم رفتارهای پیچیده‌تری دارند. اثر میدان بر برخی مواد قابل چشم‌پوشی است که آنها را نامغناطیس می‌نامند. آلومینیوم،مس، آب و گاز‌ها ازین دسته‌اند.

یک ماده می‌تواند چندین فاز (حالت) مغناطیسی را دارا باشد زیرا دما، فشار و شدت میدان بر فاز (یا همان حالت) مغناطیسی تاثیرگذار است.

 

 

 

نوشتار اصلی پیشینهٔ مغناطیس

ارسطو و طالس را می‌توان نخستین کسانی دانست که دربارهٔ مغناطیس گفتگو داشته‌اند. البته در همین زمان (۶۰۰ پیش از میلاد) پزشک بنام هندی سوشروتا، آهنربا رادر جراحی بکار می‌برده‌است.

در نوشته‌ای در سده چهارم پیش از میلاد در چین از نوعی سنگ آهن‌ربا صحبت شده‌است. همچنین در نوشته‌های چینی بین سال‌های ۲۰ تا ۱۰۰ پس از میلاد نیز آمده که این گونه سنگ سوزن را می‌رباید. شن‌کوا دانشمند برجستهٔ چینی (۴۱۰ تا ۴۷۴ خورشیدی) نخستین کسی بود که به ویژگی جهت‌دار بودن میدان در سوی شمال حقیقی/موقت درستاره‌شناسی پی برد و قطب‌نما را ساخت.

الکساندر نکام دانشمند انگلیسی نخستین اروپایی بود که در سال ۵۶۶ خورشیدی(۱۱۸۷ میلادی) به شرح مغناطیس پرداخت. در ۶۴۸ خ (۱۲۶۹ میلادی) پیر پلرین دمریکورتنخستین مقاله در شرح ویژگی‌های آهنربا را نوشت. اشرف دانشمند یمنی ۱۳ سال پس از آن به بررسی ویژگی‌های آهنربا و قطب‌نما پرداخت.

در ۹۷۹ خ (۱۶۰۰ م) ویلیام گیلبرت نمونه‌ای از کره زمین بنام ترلا ساخت و با آن اثبات کرد که زمین خود سرچشمه نیروی مغناطیس است (پیش ازین باور این بود که سرچشمه نیروی مغناطیسی ستاره قطبی است)

رابطهٔ الکتریسیته و مغناطیس بوسیلهٔ اورستد دانمارکی در سال ۱۱۹۸ خ با دیدن انحراف قطب‌نما در نزدیکی جریان بطور اتفاقی اثبات شد. آمپر فارادی و گوس این موضوع را پیگیری کردند. ماکسول با معادلات خود رابطه بین مغناطیس الکتریسیته اپتیک را در قالب الکترومغناطیس ارایه داد. انیشتن قانون نسبیت ویژه را در دستگاه مرجع لختپیشنهاد داد.

الکترومغناطیس همچنان در کنار نظریه‌هایی مانند نظریه گاج، الکترودینامیک کوانتومی،خط فاصله، مدل استاندارد (ذرات بنیادی) به پیشرفتش ادامه می‌دهد.

سرچشمهویرایش

همچنین ببینید: ممان مغناطیسی

در مقیاس کلان رابطه بین ممان زاویه‌ای و مغناطیس بوسیلهٔ اثر انیشتن-دهاس (چرخش با مغناطیسی کردن) و اثر بارنت (مغناطیسی شدن با چرخش) بیان می‌شود.

در مقیاس خرد این رابطه با نسبت ژیرومغناطیس (نسبت ممان مغتاتیسی به ممان زاویه‌ای) بیان می‌شود.

مغناطیس دارای دو سرچشمه‌است:

× جریان الکتریکی (بطور کلی بار الکتریکی) که میدان پدید می‌آورد. (روابط ماکسول را ببینید)

× بسیاری از ذرات ممان‌های مغناطیسی ذاتی (اسپین) دارند (همانطور که هر ذره‌ای جرمو بار دارد، ممان مغناطیسی هم دارد که می‌تواند صفر باشد)

در مواد مغناطیسی سرچشمهٔ مغناطیس چرخش اربیتالی زاویه‌ای الکترون به دور هستهو همچنین ممان ذاتی خود الکترون است (ببینید: ممان دوقطبی مغناطیسی الکترون). سرچشمه‌های دیگری نیز وجود دارند که کم اهمیت‌ترند مانند ممان مغناطیسی هسته که هزار بار کم اثرتر از اثر الکترون است.

الکترون‌ها آرایشی دارند که ممان‌هایشان همدیگر را خنثی می‌کنند بدین گونه که ممان‌های با علامت مخالف باهم جفت می‌شوند (بر اساس اصل طرد پاولی. ببینید:پیکره‌بندی الکترون) یا زیرلایه‌های الکتروتی پر می‌شوند. اگر پیکره‌بندی الکترون به گونه‌ای باشد که لایه‌های الکترونی پر نشوند یا الکترون جفت‌نشده وجود داشته باشد، جهت‌گیری اتفاقی الکترون باز هم اثر مغناطیسی را خنثی می‌کنند.

گرچه که گاهی (بطور ناگهانی یا با کاربرد میدان بیرونی) ممان‌ها همسو شده و میدان مغناطیسی پدیدار می‌گردد.

رفتار مغناطیسی ماده وابسته به ساختار ماده (بویژه پیکره‌بندی الکترون) و دما می‌باشد (در دمای بالاتر همسو شدن ممان‌ها سخت‌تر است).

سرفصل‌هاویرایش

که به پژوهش درین زمینه می‌پردازد. به میدان تولیدی بوسیله اندامگان بیومغناطیسمی‌گویند.

 

ادامه مطلب...

چگونه منافقین شکنجه روانی میشوند!+تصویر

در ماه های اخیر رسانه های مختلف گروهک تروریستی منافقین مواردی را مطرح نموده اند که که مدیران سازمان اعتراف می کنند بروز آنها موجب شکنجه روانی برای ساکنان لیبرتی است.در این راستا گفتنی است دست اندرکاران حاضر در عراق که به نحوی با مسائل مربوط به منافقین در ارتباط اند با افزایش این موارد عملیات روانی مناسبی را علیه منافقین صورت بدهند.

گفتنی است ،پس از انتشار خبر “تلاش برای اعزام برخی خانواده های منافقین به عراق” ،منافقین در مطالب گسترده ای واهمه خود را از این مسئله نشان دادند و ضمن اعتراض به این مسئله،ملاقات اعضا با خانواده هایشان شکنجه روانی اعضا و نقض قلمداد کردند.خبر بعدی که بلافاصله منافقین به آن واکنش نشان دادند و آن راشکنجه روانی خواندند پخش مداحی در کمپ لیبرتی توسط نیروهای عراقی است.ظاهرا این مسئله چنان به اعضای سازمان فشار روانی ایجاد کرده است که مطالبی با مضمون فراخوان به آمریکا و سازمان ملل‌متحد برای توقف این مسئله منتشر کرده‌اند.

سایت سازمان در این راستا نوشته است:

“تمامی این بلندگوها در ایستگاه پلیس کمپ قرار دارند و پخش صدا از آنها بر روی محل استقرار ساکنان متمرکز شده است. این شکنجه روانی ۴۲روزه برای بیماران که در بخش یک لیبرتی و در نزدیک‌ترین نقطه به این بلندگوها قرار دارند به‌طور مضاعف آزار دهنده است و خواب و استراحت را از آنها سلب کرده است.”

دوست های شوهر خراب کن را بشناسید

تک دختر



این گروه های دوستی برای زندگی مشترک شما تهدیدی جدی هستند. بعضی ها به محض متاهل شدن دور همه رفقای گذشته را خط می کشند و بی خیال همه خاطرات قدیمی می شوند. برخی هم دوستان شان را تا اندازه ای به دنیای بعد از ازدواج شان راه می دهند که انگار آب از آب تکان نخورده و هیچ تغییری در زندگی شان ایجاد نشده است. درست است که رفقا پیراهنی نیستند که روز به روز عوض شان کنید اما به هر حال به قول سهراب سپهری همیشه «دوستانی بهتر از آب روان» نصیب تان نمی شود؛
به همین دلیل گاهی لازم است همراهان تان را پس از ازدواج غربال کنید و آنهایی که برای زندگی مشترک تان خطرناکند را کنار بگذارید. ما در این مطلب به ۸ گروه از دوستان خطرناکی اشاره کرده ایم که می توانند دوام زندگی مشترک تان را تهدید کنند و شما و همسرتان را به جان هم بیندازند اما شک نکنید این فهرست همیشه قابل گسترده شدن است.
دوستان اهل بازی «من از تو خوشبخت تر هستم»
می توانید حدس بزنید این دوستان چه جور آدم هایی هستند؟ آنها اصرار دارند با شما وارد رقابت بر سر دارایی های شان شوند؛ مثلا مدام از روابط عالی با همسرشان حرف بزنند و شرح بدهند شریک زندگی شان مثل یک بره مطیع است و آنقدر عاشق که جانش را کف دستش گذاشته و هر دم، آماده است آن را فدای شان کند. تصویری که آنها از زندگی شان می سازند، همیشه اغراق آمیز است. همه افتخارشان خلاصه می شود در مارک لباس ها، لوازم منزل شان، درآمد بالا، تفریحات اعیانی، خریدهای آنچنانی، سفرهای اعجاب انگیز و دوردور کردن در فروشگاه های گران قیمت.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
مهم ترین ضرر همنشینی با این دست آدم ها، مقایسه کردن زندگی خودتان با آنها و افزایش حس نارضایتی در شماست. نتیجه این بازی هم از همان اول معلوم است؛ زندگی مشترک تان هرقدر هم که خوب باشد آنها همیشه یک برگ برنده برای رو کردن دارند تا ثابت کنند اهمیتی ندارد چقدر برای خوشبختی دست و پا بزنید، آنها همیشه از شما خوشبخت تر هستند.
این گروه از دوستان، بی آنکه نظر شما را بپرسند، شما را به یک رقابت احمقانه بر سر بیشتر به دست آوردن و بیشتر داشتن وارد می کنند و انتظارات تان از زندگی مشترک و همسرتان را تا جایی بالا می برند که هیچ وقت به آنچه دارید، راضی نمی شوید.
دوستان اهل بازی «من چقدر بدبختم
رفتار این گروه دقیقا برعکس گروه قبلی است. کارشان فقط نق زدن است. آنها زندگی شما را با مال خودشان مقایسه می کنند و دائما غبطه می خورند و با حسرت تمام نشدنی شان تاثیری منفی بر زندگی مشترک تان می گذارند.
مهسا که دوستی با یکی از این آدم ها را تجربه کرده است، تعریف می کند در یک مهمانی خانوادگی همان دوست حسرت خور، مدت ها حرکات شوهر او را زیر نظر گرفته بود و همین که دور هم جمع شده بودند تا گپی بزنند، خطاب به شوهر مهسا گفته بود: «شما چه همسر مهربانی هستید. شوهر من هیچ وقت در کارهای خانه کمکم نمی کند. شوهرم می گوید، مرد واقعی نباید در خانه دست به سیاه و سفید بزند.
خوش به حال زن تان. واقعا شما با این همه کار بیرون از خانه چطور به کمک کردن در خانه هم می رسید؟» حسرت خوردن این دوست اما به همین جا ختم نشده بود. او در مهمانی بعدی، حسودی کرده بود که چرا شوهر مهسا او را «عزیزم» خطاب می کند اما شوهر خودش، اسمش را صدا می کند و بعد باز موضوع کمک کردن شوهر مهسا در امور خانه را پیش کشیده بود و با خنده ای از سر لج گفته بود: «شما مثل یک کدبانو کار می کنید!»
چه خطری تهدیدتان می کند؟
خودتان را جای مهسا بگذارید. احساس می کنید با نشان دادن این واکنش ها همسرتان چه احساسی پیدا می کند؟ دوستان حسرت خور گذشته از انرژی منفی ای که با خود به هر جمعی می آورند، می توانند در شما یا شریک زندگی تان احساس برتری کاذبی ایجاد کنند و شما دو نفر را در اوج خوشبختی به جان هم بیندازند.
دوستانی که زیادی صمیمی می شوند
این گروه از دوستان، حد و مرزی برای ارتباطات شان نمی شناسند. آنها دیگران را بیش از اندازه به حریم خصوصی شان وارد می کنند و به خود هم اجازه وارد شدن به خط قرمزهای زندگی دیگران را می دهند. چنین افرادی دعوای زن و شوهری شان را خیلی راحت به خانه شما می آورند، سرزده سراغ تان می آیند و برنامه های تان را به هم می زنند و از اینکه در مناسبات زندگی خصوصی تان دخالت کنند، ابایی ندارند.
آنها با همسرتان هم به اندازه شما صمیمی می شوند و مثل یک دوست قدیمی بی نیاز به حضور شما با او وارد ارتباط شده و حتی درددل می کنند و گاهی حتی دایه عزیز تر از مادر می شوند و همسر شما را به عنوان دوست صمیمی و قدیمی شان معرفی می کنند.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
بی تعارف و خیلی سریع، نام آن دوستانی را که در روابط با همسرتان حد و مرز نمی شناسند، از فهرست رفقای صمیمی تان حذف کنید.هر ارتباطی تعریفی دارد. رابطه همسر شما و دوستان تان هم از این قاعده مستثنا نیست. فراموش نکنید همیشه پس از ازدواج این امکان وجود دارد که برخی دوستان عمدی یا غیر عمدی تلاش کنند بیش از حد با همسرتان صمیمی شوند.
ممکن است تصور کنید شما جوان و برازنده هستید و همسرتان شما را برای زندگی مشترک انتخاب کرده است پس این بیش از حد صمیمی شدن ها، تاثیری در نظر همسرتان نسبت به شما ندارد اما در اشتباهید. به هرحال روابط تعریف نشده و خارج از عرف یک دوست، همیشه وسوسه ای دائم برای شریک زندگی شماست که راه لغزش را برایش هموار می کند. گاهی شنیدن درد دل های دیگران و همدردی با آنها می تواند ما را بیش از اندازه به آنها نزدیک کند.
به این سوال پاسخ دهید
در روابط انسانی باید مدام هدف ها را بسنجیم و از خود بپرسیم منظور اصلی مان از ارتباط با دیگری چیست. دوستانی که بلد نیستند به درستی به این سؤال جواب بدهند در ارتباط با آدم های دیگر از جمله همسر شما با چالش مواجه می شوند و چه بسا حتی دچار سوء برداشت شوند.
دوستان خیانتکار
این افراد یا از زندگی با شریکی که انتخاب کرده اند ناراضی اند و به همین دلیل در جای دیگری به دنبال خوشبختی می گردند یا اینکه خود را اهل تنوع یا قربانی یک عشق ناگهانی معرفی می کنند و رابطه ای موازی با زندگی مشترک شان را شکل می دهند. ممکن است این افراد از سر شرم یا به هر دلیل دیگری این رابطه را از شما و دیگران پنهان کنند یا اینکه برعکس شما را محرم رازهای مگوی شان تلقی کنند و خاطرات و اتفاق هایی که در این رابطه تجربه می کنند را با شما تقسیم کنند.
دوستانی که به همسرشان خیانت می کنند، عهدشکنی های شان را با آب و تاب برای تان تعریف می کنند، دست به دامن توجیه های مسخره می شوند، دلیل های عجیب و غریب می تراشند تا شما را قانع کنند که حق داشته اند عهدشان را در زندگی مشترک شان بشکنند و راه بیفتند پی هوس شان.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
رفت و آمد با آنها دو اشکال بزرگ دارد؛ اولا آهسته آهسته، زشتی عهدشکنی پس از ازدواج برای تان کمرنگ می شود و امکان دارد تغییر باورهای تان بی آنکه متوجه باشید به تغییر رفتار منجر شود. پژوهشگران می گویند بسیاری از رفتارهای ناخوشایند و واکنش های نادرست از طرف دیگران به ما منتقل می شوند. آنها می گویند رفتارهای مخرب به نوعی واگیردار هستند و بی آنکه بدانید می توانند زندگی شما را به تسخیر خود در بیاورند.
از طرف دیگر همسر شما هم خواسته یا ناخواسته بخاطر این معاشرت ها در معرض ویروس واگیردار خیانت قرار می گیرد.
ثانیا زندگی مشترک تان همیشه در خطر است چون کسی که به عهدش با نزدیک ترین شریکش یعنی همسرش وفا نکرده است می تواند در رفاقتش با شما هم بی وفا باشد و زندگی مشترک تان را به خطر بیندازد.
خطر دیگری هم در کمین تان است
شما محرم رازهایی می شوید که نه از عهده فاش کردن شان برمی آیید و نه توان نگه داشتن شان را دارید. هر زمان که همسر دوست خیانتکارتان را می بینید، احساس می کنید وظیفه نجات دادن زندگی اش را با گفتن چنین رازی دارید و از سوی دیگر در قبال حرفی که مجوز به زبان آوردنش را ندارید هم مسئولید و هم ممکن است با مطرح کردن این موضوع فاجعه ای را به بار بیاورید که توان تحمل عواقبش را ندارید.
دوستانی که ازدواج تان توی کت شان نمی رود
این گروه ارزشی برای وقت شما در زندگی مشترک قائل نیستند. آنها درک نمی کنند که پس از ازدواج بخشی از وقت و قلب شما متعلق به همسرتان است و شما را تمام و کمال می خواهند. اگر به این افراد بگویید نمی توانید همه روزتان را همراه شان در پاساژها دوردور کنید یا در کافی شاپ ها بنشینید و قهوه دوبل بخورید یا به درددل آنها گوش کنید، شما را به جوگیر بودن یا عوض شدن متهم می کنند و برای همیشه روی تان خط می کشند.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
اگر بخواهید این افراد را در کنار خود حفظ کنید، باید برخی مناسبات زندگی مشترک را زیر پا بگذارید. برای چنین دوستانی محدودیت های شما در مجردی سفر رفتن قابل درک نیست. آنها نمی پذیرند شما گذشته از همسرتان با خانواده او هم وصلت کرده اید و باید وقتی را برای بودن در کنار دوستان دیگر و فامیل ها هم در نظر بگیرید. برای این افراد پذیرفتنی نیست که شما مسئولیت رسیدگی به امور خانه را دارید و نمی توانید ۸ شب خسته و بی رمق به خانه بازگردید و قبل از آمدن به تنهایی شام تان را بخورید.
اگر بخواهید چنین دوستانی را حفظ کنید، احتمالا از سوی همسرتان انگ بی مسئولیتی می خورید و اگر هم بخواهید از زندگی مشترک تان محافظت کنید، احتمالا مدام باید طعنه ها و گلایه های آنها را تحمل کنید اما یادتان نرود دوستان واقعی باید به این شراکت جدید در زندگی تان احترام بگذارند و در غیر این صورت همراه های مناسبی برای ادامه مسیر دوستی نیستند.
دوستانی که عادت های بد دارند
دوستان وراج که ارزشی برای زمان قائل نیستند، دوستان اهل دود و دم، دوستان قانون شکن، دوستان فحاش و بددهن و خلاصه دوستانی که می دانید عادت های ناپسندشان در حدی خطرناک است که امکان دارد همنشینی با آنها به زندگی مشترک تان آسیب بزند، نباید در فهرست دوستان پس از ازدواج تان باقی بمانند.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
در نظر داشته باشید که هر رفیقی نقاط ضعفی هم دارد اما گاهی برخی صفات ناپسند یک به اصطلاح دوست، بلای جان تان می شود. یادتان نرود بسیاری از صفات ناپسند واگیر دارند و زودتر از خصوصیات پسندیده اطرافیان تان به شما منتقل می شوند. شاید در آغاز فحاشی های یک دوست برای تان آزاردهنده شود اما به مرور گروه واژگان شما شبیه به هم می شود و حتی لحن و حالت حرف زدن تان هم به یکدیگر شباهت پیدا می کند حتی اگر احساس کنید توان ایستادگی در برابر این هجوم را دارید، نمی توانید از توانایی همسرتان در این مورد هم مطمئن باشید.
دوستانی که آتش بیار معرکه اند
همه می دانند آسمان هیچ زندگی مشترکی همیشه آفتابی نیست و گاهی وقت ها هم ابری می شود. این جور وقت ها دوستان واقعی تلاش می کنند به شما و همسرتان برای بازسازی زندگی تان کمک کنند اما دوستانی هم وجود دارند که به جای بازسازی روابط تان، آتش بیار معرکه می شوند و در لباس مشاوری امین، مدام تحریک تان می کنند که مبادا از خطای همسرتان بگذرید یا با جرات در حضور همسرتان به اشتباه های تان اعتراف و طلب بخشایش کنید.
حتی اگر قهرتان با وجود کارشکنی های شان، سرانجام به آشتی برسد آنها آرام نمی گیرند طوری که انگار دلخوری شان از مشکلات زندگی شما از خودتان هم بیشتر است به همین علت است که اگر همسرتان در جمع حضور نداشته باشد یا درباره اش بد می گویند یا آنقدر به ضعف های زندگی تان اشاره می کنند و از آنها می پرسند که دست آخر سردرددل شما هم باز شود.
بعد یک گوش خوب برای غیبت شنیدن می شوند و همه نکات منفی را به خاطر می سپرند و در گفت وگوهای بعدی با همان الفاظ و صفت ها درباره همسرتان حرف می زنند اما شما دیگر نمی توانید بابت توهین های شان به آنها گلایه کنید چون بخش عمده حرف های شان با استناد به گفته های شما در زمان آن درددل های دوستانه است!
چه خطری تهدیدتان می کند؟
چرا آنها نمی توانند زندگی آرام شما را تحمل کنند؟ جالب است بدانید گاهی رفتارهای جسورانه ای که این نوع دوستان برای برخورد با همسرتان به شما توصیه می کنند، آرزوهایی است که برای زندگی مشترک خودشان دارند؛ آرزوهایی که سرکوب شده است و نتوانسته اند عملی شان کنند چون می دانسته اند که این رفتارها زندگی مشترک شان را خراب می کند.
برای مثال مردی که در زندگی مشترکش همیشه از ترس رفتار پرخاشگرانه همسرش، ساکت و سر به زیر بوده است در اداره وقتی ماجرای مشاجره دوستش را با همسرش می شنود به او پیشنهاد می کند گاهی زنش را کتک بزند؛ رفتاری که او پیشنهاد می کند در واقع گرایش سرکوب شده ای در خودش است که نتوانسته در زندگی مشترک خودش اجرایی اش کند چون می داند که همسرش با پرخاشگری اش برخورد خواهد کرد.
گروه دیگری از دوستان «آتش بیار معرکه»، توصیه های بدی برای شما دارند چون خودشان، تجربه های بدی در زندگی مشترک داشته اند و بیشتر از آنچه به شما پیشنهاد می کنند از زندگی یاد نگرفته اند. برخی از آدم های این گروه زندگی هایی از هم پاشیده دارند و طبیعتا تجربه های شان از همان زندگی را به شما هم منتقل می کنند.
برای نمونه امکان دارد دوستی که زندگی اش به علت خیانت همسرش به طلاق رسیده است به محض اینکه درددل شما را درباره کم توجهی و حواس پرتی همسرتان بشنود به شما هشدار دهد که احتمالا شریک زندگی شما هم در حال خیانت کردن است.
در حقیقت این گروه تجربه های ناخوشایند خودشان را به زندگی دیگران «تعمیم» می دهند. «تعمیم دهی» یک «خطای شناختی» است و معمولا وقتی اتفاق می افتد که مهارت لازم برای تحلیل چالش ها را نداشته باشم.
آنها با تعمیم دهی های نابجا، محیطی تاریک، ترسناک و پر از گزند و بی اعتمادی را در زندگی مشترک برای تان توصیف می کنند در حالی که اگر بخواهید واقع گرایانه به زندگی نگاه کنید، می فهمید آنقدرها هم که این دوستان توصیف می کنند تلخ نیست مگر آنکه خودتان فقط دنبال ناخوشی هایش بگردید.
اما این دوستان گروه سومی هم دارند؛ کسانی که درکی از مشکل شما ندارند و توصیه هایی کلیشه ای و انتزاعی را برای تان سرهم می کنند. اگر شما با دوست مجردتان در مورد بدخلقی امروز همسرتان درددل کنید، احتمال اینکه فکر کند دعوا نمک زندگی شماست، بسیار کم خواهد بود.
او با شنیدن توصیف های شما، رفتار همسرتان را به موقعیت های دیگر تعمیم می دهد و از اینکه شما آنقدر ساده اید که حاضر به جدا شدن از چنین مردی نیستید، عذاب می کشد و البته این عذاب را به شما هم منتقل می کند. چنین دوستی نمی تواند بپذیرد زندگی زیر یک سقف با چالش هایی هم همراه است که گذر زمان و شناخت بیشتر شما و همسرتان از یکدیگر به کم شدن شان کمک می کند.
دوستانی از جنس مخالف
شاید بپرسید که تا کجا می توان با جنس مخالف دوستی کرد. ما می گوییم هر زمان، روابط دوستانه شما با چنین دوستی به حدی رسید که در حضور همسرتان مجبور شدید سطح ارتباط تان با او را پنهان کنید یا حس کردید حریم های تان در حال فراموشی است یا اگر شک کردید که شاید بخشی از وظایف همسرتان را روی دوش او انداخته اید؛ مثلا سنگ صبور یا مشاورتان شده است، باید نگران شوید و سطح ارتباط تان را با او اصلاح کنید. اگر دیر بجنبید، زندگی مشترک تان به خطر می افتد.
آناهیتا اسفندیاری

۵ اشتباه پدر و فرزندی

تک دختر




مردان جوان معمولا در مورد پدر شدن عقاید و ایده هایی در ذهن دارند. این ایده ها معمولا یا از پدر خودشان یا از جامعه به آن ها رسیده است که متاسفانه تمام آنها درست نیست. مردان جوان معمولا در مورد پدر شدن عقاید و ایده هایی در ذهن دارند. این ایده ها معمولا یا از پدر خودشان یا از جامعه به آن ها رسیده است که متاسفانه تمام آنها درست نیست. در واقع پدر شدن اصول و قواعد خاصی ندارد و هر مردی براساس توانایی ها و شرایطی که دارد می تواند پدر خوبی باشد. طی دوران بارداری همسر و در طول ۳ سال اول زندگی کودک، مردان مرتب تغییر می کنند و هویت پدر بودن به تدریج در آن ها شکل می گیرد. در این مطلب به ۵ باور اشتباه اشاره می کنیم که در ذهن بیشتر مردان درباره پدر بودن شکل گرفته است.
باور شماره یک: تنها نیاز ها و احساسات مادر قابل توجه است
تغییرات قابل توجه بدن در دوران بارداری و بعد دردهای ناشی از زایمان معمولا باعث می شود تمام توجه ها به سمت مادر جلب شود. مردان معمولا فکر می کنند باید به سلامت و احساسات همسرشان در دوران بارداری و زایمان اهمیت زیادی بدهند و احساسات خودشان را سرکوب کنند، اما این موضوع درست نیست. لازم است مردان نیز در رابطه با احساسات شان از جمله احساس اشتیاق یا ترس با همسرشان صحبت کنند. بیشتر مردان در مورد سوالاتی که دارند چیزی نمی گویند تا مبادا بر نگرانی و ترس همسرشان اضافه شود اما این کار صحیح نیست. زنان صحبت کردن و مبادله اطلاعات را دوست دارند و از این که همسرشان خود را با آن ها نزدیک بداند، لذت می برند. خوب است آقایان در رابطه با این مسائل با دیگر پدران جوان صحبت کرده یا چند کتاب و مقاله بخوانند.
باور شماره دو: نوزاد تازه به دنیا آمده نیازی به پدر ندارد
رابطه فوق العاده نزدیک مادر و نوزاد بعد از تولد این حس را به مرد القا می کند که نوزاد نیازی به او ندارد. این باور کاملا اشتباه است. پدر نقش مهمی برای فرزند دارد و بودن اوست که به کودکش احساس راحتی و امنیت خاطر می دهد. پدر باید سعی کند این ارتباط را از همان بدو تولد با نوزاد آغاز کند. می تواند وظایفی مثل بادگلو گرفتن یا عوض کردن پوشک و لباس ها یا خواباندن نوزاد را بر عهده داشته باشد. به این ترتیب فرصت استراحت بیشتری به همسرش می دهد و رابطه اش با نوزاد قوی تر می شود.
باور شماره سه: مرد ها بلد نیستند از نوزادشان مراقبت کنند
این باور دروغی بزرگ است که نه تنها سبب دوری پدر از نوزاد می شود بلکه اضطرابی در مادر هم ایجاد می کند. تمام مردان و زنان به طور ذاتی می توانند پدر و مادر باشند و از فرزندشان نگهداری کنند. هر مردی که مدتی با نوزادش وقت بگذراند به راحتی متوجه نیازهای او شده و می تواند آن ها را برطرف کند.
باور شماره چهار: مردی که به خانواده می پردازد در زندگی حرفه ای اش موفق نیست!
باور اشتباهی در جامعه وجود دارد و آن اینکه مردانی که بیکارند یا در حرفه خود موفق نیستند توجه بیشتری به زن و بچه خود دارند. خوشبختانه تفکرات در حال نو شدن است و امروزه می دانیم مردانی که توجه بیشتری به فرزندان شان دارند اهداف شان برای موفق شدن در حرفه شان نیز قوی تر و پررنگ تر است و معمولا برای دست یابی به این اهداف بیشتر تلاش می کنند.
باور شماره پنج: هر مردی آینه تمام نمای پدرش است
برای هر مردی وقتی پدر می شود، پدرش هویت جدیدی پیدا می کند. این موضوع کاملا طبیعی است که هر مردی خود را به پدرش نزدیک کند و در راه او قدم بردارد اما همیشه پدر الگوی دقیقی برای فرزندش نیست. در واقع پدر هر مردی تاثیری قابل توجه بر او دارد اما دیگر مردان به ویژه معلمان، دوستان، عمو، برادر و... نیز می توانند هویت او را به عنوان یک پدر شکل دهند. درواقع آنچه از هر مردی یک پدر خوب می سازد تصمیم هایی است که برای بهتر شدن وضعیت خانواده اش می گیرد. پدر شدن نقشی است که هر مردمی بر حسب توانایی ها و امکاناتش به تدریج آن را می سازد و از شرایط برای ایجاد این هویت کمک می گیرد.
چگونه با این ۵ باور اشتباه مقابله کنیم؟
۱ لحظه ای فکر کنید که چگونه می توانید پدر خوبی برای فزرندتان باشید. در رابطه با احساسات و عقایدتان با همسرتان و دیگر پدران جوان صحبت کنید.
۲ از همان ابتدای تولد وظایفی را در قبال فرزند به عهده بگیرید و حرف زدن با او را فراموش نکنید.
۳ کارتان را به گونه ای برنامه ریزی کنید که بتوانید زمان بیشتری را با نوزادتان بگذرانید.
۴ اخلاق های خوبی را که در پدر، معلمان، عمو یا دوستان تان سراغ دارید جمع کنید تا از آن ها در شکل گیری هویت پدرانه خود استفاده کنید.
shahrzadpress.com