وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

داستان زنددگی یه دختر(واقعیته)

یه ختری بود از اول عاشق پسر عمش بود همیشه خدا خدا میکرد که اونم دوسش داشته باشه دختره پسره رو داداش صدا میکرد ولی هر وقت میگفت داداش تودلش میگفت من نمیخوام فقط داداشم باشه

 خلاصه سالها گذشت تا اینکه پسره دانشگاه قبول شد و بعد چن وقت بگوش دختره رسید که پسره عاشق یه دختر تو دانشگاه شده و باهاش رابطه داره و وقتی دختره این موضوع رو شنید دیگه ناامید شد ازاینکه پسره هم دوسش داره ولی بازم هروقت دختر اسمی از پسره میشد دلش میلرزید دختره  از روی اینکه نمیدونم چی رفت با سه نفر دوس شد و  این دختر محرم اصرارش دختر عمش بود دختره از روی سادگی فکر میکرد که اگه بگه با این همه ادم  رابطه دارم این همه دوس پسر دارم جذاب میشه هربار پیش دختر عمش میگفت بافلانی رابطه دارم

چن وقت گذشت عصر بود دختره بون هیچ منظوری به پسرعمش اس داد و یکوچولو باهم جرو بحث کردن و تموم شد شب بود دورو بر ساعت یک دختره دید صدای پیام گوشیش در اومد رفت برداره دید شماره پسر عمشه یخورده که حرف زدن سر حرف باز شد و پسر عمه شروع کرد به گفتنه حرفاش تموم این مت که دختره فک میکرد فقط اون به پسره علاقه داره نگو پسره هم عاشق دختره بود و نمیتونسته بگه خلاصه همه چی دس شده بود عشقی که تو دل مخفی شده بود و این دوتا بهم گفتن تااینکه پسره پیش خواهرش موضوع رو میگه همون دختر عمه که محرم اصرار دختره بوده دخترعمه برمیگرده همه چیرو بدون هیچ اطلاعی میگه و همه چی رو بهم میریزه ختره همون شب برمیداره قرص میخوره و حالش بهم میخوره ولی کسی از دردش خبر نداره

و این شد عاقبت این دوتا عاشق که بعد این همه مدت تازه داشتن بهم میرسیدن

من از طرف اون دختره به دخترعمه میگم خیلی بی معرفتی

بسلامتی همه اونایی که عشقشون تو سینه مخفیه و ابدی

پازل جدید ترکیب مس

از هوا به روی زمین آمدیم

همه کرمانی ها به بازه زمانی نقل و انتقالات لیگ دسته اول در بین فصل، به عنوان یک مقطع سرنوشت ساز برای تیم فوتبال مس نگاه می کردند و همه برروی تقویت تیم در این مقطع زمانی به شدت تاکید داشتند تا تیم فوتبال مس در دور برگشت بازی ها، توانایی تغییر نتایج خود را داشته باشد.

مطابق انتظارها تغییر و تحولات گسترده هم در تیم فوتبال مس صورت گرفت و خروج 5 بازیکن و آمدن 6 یار جدید به تیم فوتبال مس نشان از آن داشت که این تیم برای تغییر چهره خود در نیم فصل دوم و به تبع آن کسب نتایج جدید برنامه جدی دارد. تغییراتی که البته هیچ جا بهتر از زمین مسابقه نشان نمی دهد که آیا کارایی لازم برای تیم فوتبال مس را داشته اند و یا خیر و همه در کرمان امیدوارند که این خریدهای جدید، کلید تغییر نتایج و بازی مس در نیم فصل دوم باشند چراکه در غیر این صورت مصیبت برای تیم فوتبال مس دیگر راه جبرانی باقی نمی گذارد.

هرچند خیلی ها منتظر ورود یک دروازه بان جدید برای تیم فوتبال مس بودند اما ظاهرا کادر فنی این تیم همچنان به دو دروازه بان مس یعنی سنگچولی و صدقی اعتماد کامل دارند که تا امروز در این پست اقدامی انجام نداده اند. هرچند برای مس یک جای خالی باقی مانده است که شاید آن را به سهمیه ورود دروازه بان اختصاص دهند.

اما در خط دفاع مس با تغییرات جدی روبرو بوده است. در این قسمت از زمین تیم مس مصطفی اکرامی را به تیم گسترش فولاد داد تا به جای او یک مدافع چپ از همین تیم وارد کند. بهنام داداش وند بازیکنی است که تقریبا با اکرامی معاوضه شد تا در دفاع چپ مس در نیم فصل دوم روزگار جدیدی آغاز کند. اکرامی ظاهرا نتوانسته بود در این ناحیه نظر مثبت کادر فنی مس را جلب کند و این از سنگینی وظیفه بر دوش داداش وند خبر می دهد که در سیستم مس نقش مهمی را ایفا می کند و باید هم در فاز تهاجمی و هم در کارهای دفاعی سمت چپ مس را تقویت کند. البته داداش وند یکی از بازیکنان خوب گسترش در نیم فصل اول بود که نزدیک به 900 دقیقه هم در لیگ برتر این فصل بازی کرده بود. باید دید داداش وند می تواند کارهای ناتمام اکرامی را در این قسمت تمام کند؟!

دیگر تغییر عمده مس در خط دفاع جذب محمد مختاری بود که او نیز از گسترش فولاد به مس آمد. او در ابتدای لیگ برتر این فصل مصدوم شد اما در بازی های پایانی گسترش به شرایط بازی رسید و نزدیک به 400 دقیقه برای این تیم بازی کرد. اختلافات او با سرمربی گسترش سبب شد که توافق او با باشگاه مس سرعت بیشتری بگیرد و در روزهایی که دفاع آخر خیلی کم در فوتبال ایران جابه جا می شد، یکی از بازیکنان آزاد شده در این قسمت به مس بیاید. مختاری سال ها با نظیف کار در داماش هم بازی بودند و با رفع مصدومیت نظیف کار شاید این دو با هماهنگی قبلی که با یکدیگر داشتند بتوانند دفاع میانی مس را با زوج خود محکم کنند.

با کنار گذاشته شدن امجد شکوه مقام از لیست مس، طبیعی بود که یک بازیکن جنگنده در خط میانی به مس اضافه شود که این اتفاق با جذب علی حقدوست از تیم ایرانجوان بوشهر اتفاق افتاد. تیم ایرانجوان به نوعی پدیده نیم فصل اول لیگ یک در گروه اول بود که در بازی برابر مس کرمان نیز یقه این تیم را به شدت گرفته بود. یکی از بازیکنانی که در این بازی عالی نمایش داد همین علی حقدوست در میانه زمین بود که به دلیل بی پولی تیم ایرانجوان از جمع آن ها جدا شد و با مس به توافق رسید. حقدوست اگر همان بازیکن ایرانجوان در مس باشد خیلی زود نظرها را در میانه زمین به خود حلب می کند.

اما با جدایی فردین عابدینی، بهمن طهماسبی و فرزاد حاتمی از مس، مشخص بود که میثاقیان از وضعیت خط تهاجمی بی حال خود در نیم فصل اول اصلا رضایت ندارد و باید شاهد بیشترین تغییرات در این قسمت از زمین باشیم. به جای عابدینی که قرار بود مغز متفکر مس باشد اما کمترین کارایی را برای این تیم داشت، مصطفی نوروزی از استقلال اهواز جذب شد. نوروزی نیز در بازی استقلال اهواز برابر مس یکی از چهره های درخشان زمین بود و اتفاقا هر دو گل این تیم را برابر مس پایه گزاری کرد. نوروزی نیز بعد از اختلافاتی که با باشگاه اهوازی پیدا کرد خیلی زود با کرمانی ها به توافق رسید. تیم فوتبال مس سال هاست که از نبود یک بازیکن خلاق در پشت مهاجمان خود رنج می برد و چند فصلی هست که بازیکنی در مس نبود که برروی زمین گره حملات مس را باز کند. خیلی ها چشم امید دارند که نوروزی همان کلید گمشده مسی ها باشد. در خط حمله نیز به جای دو مهاجم بلند قامت مس یعنی حاتمی و طهماسبی دو بازیکن فانتزی و تکنیکی به مس آمدند تا مشخص شود در نیم فصل دوم فاز تهاجمی مس از هوا به روی زمین تغییر پیدا کرده است. علی یونسی بازیکن تکنیکی تیم پاس همدان و روح الله باقری مهاجم تیم پدیده باید برای مس در نیم فصل دوم تا می توانند گلزنی کنند تا مس با سه امتیازهای زیاد جایگاهش در پایان فصل آنی نباشد که امروز می بینیم.

بهرشکل خریدهای مس به نظر منطقی می آیند اما نظر نهایی در رابطه با آن ها را باید بعد از شروع بازی های لیگ یک در دور برگشت داد. زمانی که البته اکبر میثاقیان بازیکنان جدید را با یکدیگر هماهنگ کرده باشد و ترکیب آرمانی تیم را پیدا کند. امیدواریم که همه این بازیکنان جذب شده مس دیگر میثاقیان را بابت ورودشان به کرمان شرمنده هواداران مس نکنند...

داستان زیبای مرد و مرگ

تک دختر
 یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...

مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...

طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد ...

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ...

اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ...

مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره ...

توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ...

مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت ...

مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...

مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!

بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم!

نتیجه اخلاقی : در همه حال منصفانه رفتار کنیم و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم !

یارو با بنز آخرین مدلش داشته توی اتوبان صد و هشتاد تا می رفته،

یهو می بینه یه موتور گازی ازش جلو میزنه!

خیلی شاکی می شه و پاش رو میزاره رو گاز و با دویست تا سرعت از بغل موتوره رد می شه.

یک مدت بعد دوباره موتوریه با سرعت از بغلش رد می شه!

یارو دیگه قاطی می کنه و با سرعت دویست و چهل تا ازش جلو می زنه!

همینجور که داشته با آخرین سرعتش می رفته یهو موتور گازه مثل تیر از بغلش رد می شه!

طرف کم میاره به موتوره علامت می ده که بیا بغل. خلاصه دوتایی نگه می دارن. یارو تا پیاده می شه می گه: "داداش خیلی باحالی، فقط بگو با موتور گازی چطور روی ما رو کم کردی؟"

موتوریه با رنگ پریده و نفس نفس زنان می گه: "والا داداش... خدا پدرت رو بیامرزه نگه داشتی!... کش شلوارم گیر کرده بود به آینه بغلت!"

 

 

بازدید بهزاد داداش زاده در جشن ولایت مرکز آموزش درمانی رازی و جانیازان شیمیایی 8سال دفاع مقدس


عکس یادگاری از جانبازان شیمیایی8 سال دفاع مقدس

بهزاد داداش زاده مدیرعامل باشگاه آذربایجان تهران و پرسپولیس رشت به  همراه سید مهدی حسینی و علی نوری دو هم بازی قدیمی خود و مربی فعلی تیم پروین به دعوت مسئولان مرکز آموزش درمانی روانپزشکی رازی آقای میکائیل قاسم زاده و بازدید از جانبازان شیمیایی 8 سال دفاع مقدس به مجتمع رفتند و قرارشد که از طرف بهزاد داداش زاده و سید مهدی حسینی و علی نوری لباس تمرین و یک دستگاه یخچال به این مرکز اهدا ء شود . باتشکر و خدا قوت به همه عزیزانی که برای این مرکز آموزش درمانی زحمت می کشند.