وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

هفته وحدت دکتر هالو

هفته وحدت بر مسلمانان مبارک.. اا دارستانی

موضوع : انتقال به حخلخال و اجرا نشدن هفته وحدت بین من و دوستم..هفته وحدت در رستوان می می و دوستان امام زاده برگزارشد.. رحیم دهیار و صوفی روبوسی هفته وحدت برقرار کردند.... رحیم دهیار هفته وحدت را با پنچ شنبه شب  استباه گرفته بود.. خوشخال بود شب ژنچ شنبه یک هفته شده است ...اما ادامه ...
 با  یک خانواده محترم اهل تسنن دوست  خانوادگی هستم که کارمند یکی از موسسات غیر دولتی کشوری در آستارا 17 سال سابقه کار داشت ..خدش و خنمش
 که افراد مومن وبا ایمانی هستند و سالهاست دوستی و برداری داریم ..رفت و امد خانوادگی..
 دیشب می خواستم بروم همایش هفته وحدت میزانق محله عباس اباد ..سارا بمن  گفت هلو جان بنزین دارد ماشین کهنه ات گفتم بله..
 گفت بهترین کار این است هفته وحدت  این است برویم خانه دوستانم در آستارا  هم استارا مر کز شهر ستان آست و هم به کشور کفر نزدیک است تا عباس آباد  وو از طرفی با یک تیر دو نشان می زنیم هفته وحدت را بجا می اوریم...و دخیل مدت نرفتیم پیش این دوست خانوادگمان که اهل تسنن هستند..
من و سارا و بچه هالو سوار پراید کهنه شدیم ..پراید داشت رقص می کرد خانم  گفت اقا هالو این ماشین هم فهمیده هفته وحدت است شاداست و رقص می کند..
گفتم سارا جون..چرت و پرت نگو....پول تعیمر زیر سازی پراید  را ندارم.. اشهد بخوان شادی توی راه ماشین چپ شد...
خلاصه رسیدیم..هفته وحدت ما گریه شد.. خانم من رفت به دوستش خانم دوستم سلام و.. من مقداری نشستم طاقت نیاوردم...حرکت کردم آمدم اما مزاده مغازه صوفی رحیم دهیار و می می و دوستان هفته وحدت گرفته بودند  آخه این مغازه دارما اهل تسنن است و از ایثارگران و سردارانبازنشسته سپاه است.. خیل آدم خوبی است.. هفته وحدت گرفتیم..
یادم رفت بگویم..
علت برگشت من از خانه دوستم//
دوستم در یکی ازشرکت غیر  دولتی کشوری در آستارا 17 سال سابقه  داست از برداران اهل تسنن است خیل آدمهای با حالی هستند اهل سیاست و وبلاگ  نیستند...
از قضا برای شرکت اینها در‌استارا تعدیل نیرو می آید..خلاصه زورشان به این بدبخت رسیده به خلخال منتقلش کردند.. خانمش می گه  ما مجبور هستیم در خانه
آستارا که اجاره ای است بمانیم و هفته ای یکبار شوهرم به خانه می آید..
 خانمش ادامه داد ..
وقتی تعدیل نیرو آمد ..قرار بود یک پرسنل که از انزلی مامور به آستارا بود و قانونا متعلق به آستارا نبود جابجا بشود.. چون این کارمند مامور انزلی در آستارا بعداز ظهر ها کار و بار خوبی دارد ..به شرکت اصلی خودش بر نمی گردد همچنان بعنوان مامور در آستارا می ماند.. چون پارتی انز لی چی زیاد بود ...شوهر من که 17 سال سابقه کار رسمی در استارا دارد و جایگاه شغلی دایمی در استارا است را مجبور به انتقال به خلخال می کنند...خلاصه
هفته وحدت دلم گرفت.. که دوست اهل تسننم نا حق با پارتی بازی  به جای دیگر منتقل  کردند...
خلاصه خدا شکر صوفی در مغازه می می و دوستان بود وگرنه ما کجا هفته وحدت اجرا می کردم..رحیم دهیار هم شیرینی خریده بود..و ریش را زده بود احتمالا یک دو قلوی دیگر در راه است ...رحیم یک طور یبخودش رسیده بود هی می خواست خانه برود خلاصه ما تا ساعت 2 نگه اش داشتیم تا هفته وحدت نرود خانه ...اشتباهی کاری می کند ..هفته وحدت ما خراب می شود...راستی یادم رفت رحیم دهیار ما هفته وحدت را با شب پنچ شنبه اشتباه می گرفت  برای زنش هدایا خریده بود فکرمی کرد هفته وحدت یعنی شب پنچ شنبه  خلاصه جریان هفته وحدت را برای رحیم دهیار گفتیم... مجبور شد هدیه ای که برای زنش خریده بود به برادر صوفی بدهد و ما گرفتیم ایشان تا با هم بوسه وحدت برقرار کنند.. خدا شکر بخیری گذشت رحیم یک هفته یم خواست هفته وحدت در خانه برقرار کند و با شب پنچ شنبه اشتباه گرفته بود..
 دکتر محمد علی هالو dardnews.ir



قلبهای عاشق فصل 3 (آخر)

http://up.vbiran.ir/uploads/39739140885324432506_secret_book.png

رمان قلبهای عاشق

نویسنده : باران کریمی

فصل : 3 (آخر)

.......................................................................................

صداش منو از فکر و خیال درآورد : سلام .
جوابشو ندادم . فقط سرمو به معنی سلام تکون دادم . صدای تق تق کفشاش رو اعصابم بود داشت میومد سمتم . رمو ازش گرفتم .
( -: رها چی شده ؟
-: همش تقصیر تو بود خانم منو دعوا کرد .
-: الان باهام قهری ؟
-: نه . ولی ازت ناراحتم ..)
سوره نشست رو صندلی جفت تختم و گلی که برام خریده بودو گذاشت وسط دستام . بهش یه نگاه کوچیک انداختم . دقیقا گل های مورد علاقه امو خریده بود . رز سفید و قرمز