منصور پاشایی درباره پیامک ها و موسسه هایی که به نام مرتضی پاشایی فعالیت می کنند، گفت: من در این باره چیزی نشنیده ام اما اگر چنین مطلبی باشد حتما به نوعی سوء استفاده است.
وی در واکنش به پیامک هایی که برای بعضی از مخاطبان ارسال شده است و در برابر کم کردن مبلغی «ناگفته هایی از خاکسپاری مرحوم پاشایی» را پیامک می کنند، گفت: کسی نمی تواند خبری را در این باره بدون هماهنگی ما پخش کند.
عموی زنده یاد مرتضی پاشایی با اشاره به سوءاستفاده هایی که از نام پاشایی صورت می گیرد، عنوان کرد: طبیعتا بعضی سعی می کنند به هر طریق ممکن از نام و موقعیت مرتضی سوءاستفاده کنند و اگر ما متوجه بشویم که سازمان یا فرد خاصی اقدام به چنین کاری کرده است قطعا پیگیری خواهیم کرد.
وی که به نمایندگی از خانواده پاشایی مسئولیت کارهای مرتبط با زنده یاد مرتضی پاشایی را بر عهده دارد، عنوان کرد: ما هرگونه اطلاع رسانی را از طریق خبرگزاری های رسمی کشور اطلاع خواهیم داد و اگر هر منبع دیگری بخواهد به این مساله ورود پیدا کند قطعا پیگیری خواهیم کرد.
پاشایی در پایان از ایجاد یک موسسه خیریه سخن گفت و بیان کرد: این موسسه با هدف کمک به بیمارانی که وضع مالی خوبی ندارند و همچنین خانواده های بی بضاعت و محروم کار می کند همچنین قرار است یک موسسه فرهنگی و هنری برای توسعه آثار وی تاسیس کنیم.
مهر
یه خوابه یه رویاست
که دیگه نباشی
چه سخته باورش
بری از ما جدا شی..
کنار خدایی یه لبخند رو لباته
دل اینهمه عاشق همیشه پا به پاته
حالا تو نیستی و دلتنگ صداتم دل به تو دادم
همیشه روزی که می خوندی یکی هست می مونه به یادم
یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه
که میخوام بدونه واسه اونه که قلب من اینهمه بیتابه
امپراطور خانواده خاص
میدونی همیشه تو قلب این عاشق ها جاته
الانم میدونم خوش توی حال و هواته
می خونم
به یادت
*****************
***ختم صلوات برای اسطوره پاپ ایران "مرتضی پاشایی" هر نفر 10 صلوات***
*** خدایا آرامشتو از خانواده و دوستان و خونواده خاص دریغ نکن***
دانلود رایگان سریال ایرانی جدید همه چیز آنجاست با لینک مستقیم
Download Serial Hame Chiz Onjast
سریال همه چیز آنجاست به کارگردانی شهرام شاه حسینی و نویسندگی فیروزه قشقایی در ۵۰ قسمت ۴۰ دقیقه ای برای پخش از شبکه سوم سیما تهیه شده است که در آذر ماه ۹۳ در حال پخش از تلویزیون می باشد.
بازیگران: محمد عمرانی، مهرانه مهین ترابی، امین زندگانی، الهام حمیدی، حسین مهری، حدیث میرامینی و …
خلاصه داستان : کارگاه تولیدی خانواده ای قدیمی به علت ورود کالاهای خارجی به تعطیلی کشانده میشود .مهدی پسر بزرگ خانواده درگیر و دار مشکلات به وجود آمده، به بسیاری از رازهای خانواده …
خانواده سرباز شهید ارتش آلبرت اللهدادیان
ماشین توقف میکند. از ماشین پیاده میشویم و زنگِ طبقه دومِ ساختمان سفید رنگی را که منزل شهید اللهدادیان است، میزنیم. پدر شهید تا از آیفون صدایم را میشنود، مرا به جا میآورد و با خوشحالی، و با گفتن «خیلی خوش آمدید» در را به رویمان باز میکند. به خودم میگویم بنده خدا از آمدن من این همه خوشحال شده، اگر بفهمد مهمان اصلیاش حضرت آقاست، دیگر ببین چه حالی خواهد شد!
فقط پنج دقیقه وقت داریم موارد حفاظتی را بررسی کنیم و به خانواده اطلاع بدهیم که مهمانشان چه کسی است.
معمولاً تا یکی دو دقیقه قبل از ورود حضرت آقا، خانوادهها اطلاع ندارند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. چون از قبل به آنها میگوییم که یکی از مسئولان قرار است بیاید خانهتان. یا مثلاً میگوییم که قرار است بیاییم درباره شهیدتان مصاحبه کنیم. آن اوّلها، حتی قبل از ورود آقای خامنهای هم بِهِشان نمیگفتیم قضیه چیست. و آقا که وارد میشدند، مات و مبهوت میماندند که چه اتفاقی افتاده! بعد، به سفارش خود حضرت آقا، قرار شد چند دقیقه قبل از ورود ایشان که منع حفاظتی هم ندارد، به خانوادهها اطلاع بدهیم تا وقتِ ورود ایشان هول نشوند و لااقل بدانند مهمانشان چه کسی است.
با دسته گل و قاب عکسی از امام خمینی رحمة الله علیه، چهار نفری، وارد منزل شهید میشویم. پدر و مادر شهید در منزل هستند، به همراه یک نوجوان چهارده؛ پانزده ساله و یک عاقله مردِ چهلساله ـ که یا برادر شهید است، یا داماد خانواده. رفقاء همراه، موارد امنیتی را بررسی میکنند و من، به عنوان سرتیم حفاظت، بعد از کمی چاقسلامتی، برای پدر شهید، قضیه را توضیح میدهم.
ادامه مطلب را حتما بخوانید خیلی جالبه...