خبرنگاراصرارداشت...
آقافرمودند:عیبی ندارد... گزارش بگیرید ؛ ولی یادتان باشد که گفتم کسی باورنمیکند
خبرنگار میگوید پس از ورود به خانه چنان بغضی مراگرفت که زبانم به لکنت افتاد.
معظم له فرمودند:
فلانی ! این هم خانه ی حقیر.. شروع کنید و گزارش بگیرید.
باچشمهای خیس به آقا گفتم:
.
.
.
.
••• قانع شدم آقا.... کسی باورنمیکند ...
برگرفته از سایت حرف تو
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هم نوا، صدای دلنشین، شعری زیبا و نوای آشنا توجه من را به صفحه تلویزیون جلب کرد، موسیقی آذربایجانی، خواننده جوان، دکور حرفهای و شبکه دوم سیما، همه اینها عواملی بود که من و خیلی از مردم تبریز و آذربایجان را در جلوی تلویزیون میخکوب کرد .”علی پرمهر”خواننده جوانی است که صدایش را اولین بار از شبکه دو سیما شنیدم و طی تماس با دوستان و پیگیریهای متعدد شماره همراه این خواننده جوان آذری را یافته و با ایشان تماس میگیرم.
سلام میدهم، و از ایشان معنای نام فامیلی وی یعنی “پور مهر” را جویا میشوم! با صدای دلنشین توضیح میدهد که فامیلیاش از نام روستایشان گرفته شده. نام روستای علی ،”پلمه یئر” بود که متاسفانه در زمان حکومت طاغوت به پرمهر تغییر داده شد. پلمه یئر در زبان ترکی یعنی جای که دائما مه آلود هست. «پلمه یئر» مغان زادگاه خوانده جوان ماست. علی از تعزیه خوانی خود می گوید، او موسیقی را با تعزیه شروع کرده، بعدها به رشت و در نهایت به تهران مه آلود قدم گذاشته اما در این مسیر هدف خود را گم نکرده است. علی پرمهر، موسیقی را از ۱۴ سالگی با شاگردی نزد استادانی همچون فریدون پور رضا و نوربخش (از شاگردان ارشد استاد شجریان) شروع کرده، جالبتر از همه این هست که علی پرمهر نزد اساتیدی تعلیم دیده هست که ترکی خوان و یا آذربایجانی نیستند.
در دفترم منصورخان مجددا سوگند خوردند که هرگز قصد توهین نداشته و ماجرا صرفا سوءتفاهم بوده است و نیز از برخوردشان با مصطفی برای پاک کردن پست های کذایی فرمودند
به گزارش تی وی پلاس، بعد از انتشار تیزر مستند سیب رضا رشیدپور که اولین بار توسط شبکه تی وی پلاس منتشر شد، جنجال های زیادی بر سر غیرقانونی بودن این اقدام رضا رشیدپور در رسانه ها توسط خانواده مرحوم پاشایی منتشر شد که بازتاب های فراوانی داشت. این بار اما عموی زنده یاد پاشایی به همراه سیدجواد هاشمی به دفتر کار رضا رشیدپور رفتند تا سوءتفاهمات پیش آمده را از بین ببرند. این روایت رضا رشیدپور است از آخرین جلسه ای که با منصور پاشایی و سیدجواد هاشمی داشته است:
از بلای یکشنبه تا قضای پنج شنبه...
«دیشب سید جواد هاشمی عزیز و جناب منصور پاشایی محبت فرموده و به دفتر من تشریف آوردند. شب قبل از آن، سید جواد نزدیک دو ساعت با من تلفنی درد و دل کرد و ناراحت بود از اینکه چرا بدون تماس با خودش، نامش را برده ام. من هم شگفت زده از مصاحبه منصورخان و تهمت های پی در پی مصطفی پاشایی از ایشان خواستم که حوصله کند و وجدانش را به قضاوت بگیرد که آیا من شایسته این تهمت ها و بی ادبی ها بودم؟! خلاصه ایشان تمام ماجرا را یک سوءتفاهم بزرگ قلمداد فرمود و پیشنهاد دیدار امشب را داد. در دفترم منصورخان مجددا سوگند خوردند که هرگز قصد توهین نداشته و ماجرا صرفا سوءتفاهم بوده است و نیز از برخوردشان با مصطفی برای پاک کردن پست های کذایی فرمودند. همچنین از مصائب البته شیرین سید جواد عزیز از زیارت عاشورا خواندن بر بستر مرتضی تا کاتالیزور مذهبی مراسم شدن و نیز از چک های شخصی برای داربست های بهشت زهرا تا صدور مجوز ارشاد با وساطت سیدجواد سخن به میان آمد و اعتماد قلبی خانواده به ایشان و عدم مطالبه حتی یک ریال توسط جناب هاشمی عزیز. خلاصه همگی مطمئن بودیم که ادامه این روند در شان طرفداران نازنین مرتضی نبوده و وضعیت پیش آمده خواسته قلبی هیچ کس نیست. بنابراین همانطور که قبلا هم گفته بودم، تمام راش ها را تقدیم عموی محترم کردم و از سید جواد بابت نام بردن از ایشان در متن نامه بدون تماس با خودش حلالیت طلبیدم. منصورخان هم مجدداد تاکید کردند که تمام عواید فروش دی وی دی خانواده خاص صرف امور خیریه خواهتد شد و جناب هاشمی ریالی از این ماجرا سهم نمی برد. راستش را بخواهید تمام مدت به این فکر می کردم که چگونه تهمت به آن بزرگی را ببخشم و لبخند بزنم؟ چگونه هجوم دور از مروت عده ای البته کم که در اثر جوگرفتگی با هوای تهمت و افترا کمر به تاراج آبروی من بسته بودند را فراموش کنم و لبخند بزنم؟ اما مرتضی برایم عزیزتر از این حرف هاست و طرفدارانش یک دنیا ارزش دارند. بهای آنها خیلی بیشتر از غرور من است.
از طرف دیگر مردی که روبرویم نشسته بود حداقل بیست سال از من بزرگتر بود و قسم می خورد که سوءتفاهم شده است. اصلا از همه چیز که بگذریم، با گریه های دختر سیدجواد چه کنم؟ یک دنیا به قطره اشک دختری معصوم نمی ارزد... بهترین راه آن بود که چشم ها را ببندیم و قلب ها را باز... بهار بخشش سرسبزتر از زمستان کینه است. هر چند که قضای یکشنبه در عصر پنج شنبه به جا آمد اما امیدوارم طرفداران حقیقی مرتضی این هدیه را برای آرامش فضا و اعصاب از ما بپذیرند و مثل همیشه آرزو می کنم روح مرتضای عزیز قرین مهر الهی باشد.»
همزمان با تحصیلات راهنمایی، شروع انقلاب سبب شد که به ندای امام انقلابیون لبیک گفته و در فعالیتهای ضد رژیم منفور پهلوی بپردازد.
پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی باعث شد تا صید عیسی به عنوان نیرویی مردمی به جبهه های حق علیه باطل اعزام و به نبرد با دشمن متجاوز بپردازد.
سالها نبرد با دشمن متجاوز و حضور در جبهه ها به عنوان نیرویی شناسایی باعث شد که در سال 66 به اسارت دشمن بعث در آمده و تا پایان جنگ در اسارت بماند.ایشان در مبادله اسرا سرافرازانه به آغوش وطن بازگشتتند و بعد از چند ماه فعالیت های خود را با استخدام در سپاه پاسداران به عنوان جانشین اطلاعات عملیات سپاه کردستان شروع و به خدمت مشغول شدند.
با ادغام نیروهای نظامی و انتظامی در سال 70 ایشان از سپاه به نیروی انتظامی آمده و در پستهای حساسی همچون معاون اطلاعات نیروی انتظامی خوزستان،فرمانده اطلاعات نیروی انتظامی خوزستان،فرماندهی منطقه انتظامی کردستان،فرماندهی نیروی انتظامی کرمان و فرماندهی انتظامی استان خوزستان به خدمت مشغول شده و در برهه های حساسی همچون بازگرداندن امنیت به منطقه کردستان،کمک رسانی به زلزله زدگان بم در استان کرمان،و سالها خدمت در استان خوزستان منشاء خیر برای این استانها و بالطبع کل کشور باشند.ایشان چندین بار در طول خدمت مفتخر به دریافت نشان از مقام معظم رهبری به پاس خدمات صادقانه گردیدند.
نهمین دوره مجلس شورای اسلامی مصادف گردید با درخواست های مصرانه بسیاری از سیاسیون و مردم اندیمشک جهت شرکت ایشان به عنوان کاندیدای انتخابات برای این حوزه انتخابی،قبول این درخواست و شروع فعالیتهای تبلیغات انتخابات اقبال گسرده مردم را در استقبال از ایشان کاملا نشان داد.
پیروزی قاطع ایشان با بالاترین آرا ریخته شده تا به حال در اندیمشک اوج محبوبیت ایشان را در اندیمشک نشان میداد.هر چند ایشان به واسطه عملکرد مثبت خود در کل استان خوزستان دارای شخصیتی محبوب بودند.
سه سال فعالیت ایشان همزمان شد با مخالفت ایشان با سیاستهای دولت قبل،روی کار آمدن دولتی جدید که همفکر ایشان نبوده و تحریمهای شدید بین الملی که ناجوانمردانه تا کنون بر کشور بسته شده است.
تکیه سه ساله صید عیسی دارایی بر کرسی مجلس و کارشکنی های دو دولت قبلی و فعلی در کارهای عمرانی حوزه انتخابی ایشان باعث گردیده که تا حدودی نارضایتی هایی را در بین مردم مشاهده نماییم.
سخنرانی های انتقادی ایشان در صحن علنی مجلس از دولت نیز مخالفانی را از بین دولتمردان برای ایشان به وجود آورده است.
معرفی دیگر کاندیداهای احتمالی با فاصله ای بیشتر انجام خواهد گرفت.