وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

داستان واقعی.

سلام دوباره

یه داستانی هست که واقعی ودرسال1393اتفاق افتاده بین یه پسر ودختر.خواهشمیکنم بخونید.

داستانش درمورد دوستی درمورداعتماد.پس بخونید ونظرهای خودراتوپست پایین بدید

در روز28آذرسال1393 که میشه همین چندروزپیش یک پسرخیلی اتفاقی بایک دختری که عاشق سریال های ترکی آشنامیشه.

روزاول باهم آشنامیشند.ودرموردهم میپرسند.

روزدوم هم به همین ترتیب.

روزسوم درهنگام حرف زدن سریه موضوع باهم بحث میکنند(((اعتماد)))دختره به پسرهیچ اعتمادی نداره.اخلاق پسریه جورایی میشه گفت عالی بودولی خیلی زودعصبانی میشد.که اصلا خوب نبوده.

اخلاق دختر درست شبیه یکی ازبازیگران سریال(فریحا)بود.دخترخیلی احساسی بود خیلی صداقت را دوست داشته ازنظر اون دوست کسی یه که تا اسمش میاد وجودآدم پرازآرامش باشه.نه اینکه با امدن اسمش بترس

روزچهارم یکی ازدوستای پسره به نام(محمد)میادتوزندگی این دختروپسردخالت میکنه باکمال پرویی

به پسره میگه(ازدختره دوری کن چون اصلابهش اعتمادی نیست ازنظر رفتاری خوب نیس)

تازه داستان شروع میشه ببنیدیک دخالت بیجای یک نفرقراره یه دوستی تموم بشه

دختره موضوع رامیفهمه وباهم دعواشون میشه.ولی بازهم اون پسر ودخترآشتی میکنند.

ولی بازم اینبارتقصیرپسره.(پسره بااسم جعلی به نام امیرحسین میره تویکی ازفضای اجتماعی دختره

ومیگه من یکی ازدوستان دوست پسرتم ومیخوام بگم هیچ وقت دوست پسرتاعذیت نکن ومواظبش باش

نکته

کسی که اینا به دختره گفته خوپسرس

روزبعدش دختره میفهمه که کاردوس پسرش بود.ومیفهمه که اصلاامیرحسینی وجودنداشه.

باهم عواشون میشه برای2بار(لازم به ذکراست که........

پسره میخواسته ببینه دختره بهش اعتماد داره یانه وهیچ قصد بدنداشه

خلاصه بازم اون دختر وپسر باهم آشتی میکنند.فقط به خاطراینکه پسره راستشابه دختره گفت.

گفت که هدفم چی بود.وهمنطورکه گفتم چون دختره خیلی احساسی بودمیبخشه

ولی دیگه کم کم نزدیک به ماه دی میشیم.دختره امتحاناتش شروع میشه ودیگه ازحرف زدن خبری نیست یه چند روزی ازهم دورند.

ولی بانهایت بدشانسی پسره(یکی ازدوستانش پسره به نام سهیل که ازطرف محمدامده.

میادیه آتیشی تو زندگی پسر ودختره میندازه.

وروزبعدش دختره فقط به خاطر نداشتن اعتمادبه پسره ازش دوری میکنه یاهمون جداشدن)

پسرمیگه(به من چه که دوستام امدند دخالت کردند.من که نمیتونم جلو دوستامابگیرم)

درآخرسریه موضوع الکی باهم برای همیشه قهرمیکنندقهرکنه ن کلادیگه سراغ هم دیگه نمیرند.

 

خب به نظرشماحق باکی؟

پسره برای آخرین با میگه(ببخشید.دیگه نمیزارم دوستام دخالت کنند.بازم طلب بخشش میخواد.میگه)

دختره هم درجواب(من ازدخالت های دوستات خسته شدم.دیگه نمیتونم ادامه بدم اولش اون امیرحسین که خودت بوذی بدشم اون محمد حالام سهیل دیگه خسته شدم.)

البته پسرهم تقصیرکارنبوده چون دوستاش به هش خیانت کردند.اون هنوزم عاشق دخترس اما دختر دی

ه دوسش نداه.

خب امیدوارم خونده باشید

چندتاسوال

1-حق با دخترس یاپسره؟2-کی داره اشتباه میکنه؟

3-الان بایددختره پسره دارببخشه یانه؟

باجدیت نظربدید.
نظراتون را توپست پایین بذاریدفقط یه خواهش خودتون هم بیشتردرموردداستان بگید

 

 

خطاب به صادقی: دوست داری بمان اما نه بازی می‌کنی، نه کاپیتانی!


امیرحسین صادقی می‌خواهد در استقلال بماند... او که در لیست فروش استقلال قرار داشت و البته باور نمی‌کرد این خبر حقیقت داشته باشد، وقتی با جواب سرراست سرمربی استقلال مواجه شد، بر سر دوراهی قرار گرفت...

به گزارش خبرگزاری پارس فوتبال به نقل از خبرورزشی، سرمربی استقلال چند روز پیش گفت: «بهتر است امیرحسین از استقلال برود و در جایی بازی کند که آرامش داشته باشد.»

این حرف یعنی نشان دادن در خروج به امیرحسین... صادقی این وسط دو راه داشت یا به فلش توجه کند و از استقلال خارج شود و یا یک راه برای ماندن پیدا کند. انگار امیرحسین دنبال راه دوم رفت. او با مدیران باشگاه حرف زد و در عین حال یک ملی‌پوش استقلال هم واسطه شد و با یکی از اعضای کادر فنی درباره امیرحسین گفت‌وگو کرد.

از ما نشنیده بگیرید اما می‌گویند این ملی‌پوش به صادقی گفته سرمربی قصد حذف تو را ندارد و فقط از دست تو دلخور است و با حرف‌هایش قصد داشته به تو هشدار بدهد... امیرحسین هم این حرف را باور کرد و با توجه به حمایت بهرام افشارزاده که قاطعانه گفت نمی‌گذارد صادقی از استقلال برود، تصمیم گرفت بماند اما حالا شایعه شده یکی از اعضای کادر فنی مجموعه آبی به کاپیتان پیغام داده؛ «استقلال خانه توست، اگر دوست داری بمان اما احتمال دارد نه بازی کنی و نه کاپیتان باشی... بمان اما نیمکت‌نشین شدی، اعتراض نکن!» حالا این صادقی است که باید تصمیم بگیرد، آیا با این شرایط می‌ماند؟!



صادقی در جواب پیشنهاد پدیده:

ممنون، یا در استقلال می‌مانم یا می‌روم تراکتور

کادر فنی پدیده که رضا حقیقی را به خدمت گرفته، امیرحسین صادقی را هم می‌خواست اما کاپیتان استقلال که نامش در لیست فروش مجموعه آبی بود، در واکنش به پیشنهاد نمایندگان پدیده که می‌خواستند بازوبند کاپیتانی را به او بدهند، گفت: «ممنون، لطف دارید اما قصد جدایی از استقلال را ندارم و احتمالاً در استقلال می‌مانم.» جالب اینجاست که وقتی نماینده پدیده به او گفته حالا اگر در استقلال نماندی، بیا تیم ما... جواب داد: «نه، اگر در استقلال نمانم، می‌روم تراکتورسازی که در لیگ قهرمانان آسیا بازی کنم.»