وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

پیش بازی اتلتیکو مادرید-سوسیداد

 

 بازی های  لالیگای اسپانیا امروز بعد از چند هفته تعطیلات از سر گرفته می شود تیم های اتلتیکو مادرید و لوانته امروز از ساعت  18:30  اولین بازی سال جدید لالیگا را برگزار می کنند لوانته در آخرین بازی خود در لالیگا مقابل سوسیداد به تساوی 1-1 رسید ولی اتلتیکو مادرید 4-1بیلبائو را شکست داد اتلتیکو در رده ی سوم جدول قرار دارد و لوانته در رده ی پانزده هم جدول قرار دارد 

 

برنامه ی بازی های جام حذفی انگلیس

جام حذفی انگلیس

 

جام حذفی انگلیس امروز با هفت بازی پیگیری می شود همه ی بازی ها در ساعت 18:30 برگزار خواهد شد در مهم ترین بازی امروز که به نوعی رقابت تیم های حاضر در لیگ برتر است تیم های لستر سیتی و نیوکاسل به مصاف یکدیگر می روند لستر در حال حاضر در رده ی بیستم لیگ انگلیس قرار دارد و نیوکاسل در رده ی دهم جدول قرار دارد 

  برنامه ی سایر  بازی های جام حذفی 

بارنسلی-میدلزبور 

بولتون-ویگان

برنت فورد-برایتون 

اتلتیک چارلتون-بلکبرن 

فولام-ولور همتن 

هادرسفیلد-ردینگ

ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم.


یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.
روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم.
پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟ پسر گفت: نه
روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد: امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفسمان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به کتابخانه رفتیم و به ما یاد دادند که از کتاب های آنجا چطور استفاده کنیم.
بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود. از آنجایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند به پسرش گفت:
پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم.
بنابراین پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت. دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده. گفتند مریض است. دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند. بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند.
وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت. بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا اینقدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد:
ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم.

تاخیر 7ساعته/ نقص فنی هواپیما، مسافران دوبی به لار را سرگردان کرد

پایگاه خبری رویداد های لارستان بزرگ:بروز نقص فنی در یک فروند هواپیمای مسافربری ایرانی در دوبی، امروز جمعه موجب سرگردانی 5/7 ساعته سرنشینان آن به مقصد لارستان شد.

http://cdn-www.airliners.net/aviation-photos/middle/1/1/0/1674011.jpg

عنایت الله انصاری فرد مدیرکل فرودگاه بین المللی شهید آیت اللهی لارستان شامگاه جمعه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا ضمن تائید این خبر گفت: هواپیمای مذکور از نوع فوکر - 100 و متعلق به یکی از شرکتهای هوایی داخلی بود که قصد داشت سرنشینان خود را از شهر دوبی در امارات متحده عربی به لارستان منتقل کند.

وی افزود: این هواپیما صبح امروز 10 دقیقه پس از پرواز از فرودگاه دوبی به سمت لار ، دچار نقص فنی شده که خلبان مجرب کشورمان بلافاصله از ادامه مسیر منصرف و هواپیما را در فرودگاه دوبی، سالم به زمین می نشاند.

بعد از مدتها

بعد از حدود 5 ماه باز تونستم امروز بیان سراغ وبلاگ دلتنگی. فکر میگردم تو روزهای غربت تنها دلخوشیم ولی هیچ وقت نمی حرف پیش زد.از همه آوایی کل این مدت برام کامت گذاشته بودن ولی نتونسته بودم بخونم به دنیا ممنون امروز فقط تاییدش میکنم ولی در اسرع وقت قول میدهم به تک تکش پاسخ بدم.حتما خیلی دوست داریم بدونن چی شدم چرا یهو پیدا نشد.همش را براتون میم البته تا جایی که حافظه ام یاری کنه از همه چیز براتون میم. اول مرداد ماه ایران را به سمت مقصدی که حتی نمیتوانی چی پیش مباد ترک کردیم با باری که در شکم داشتم از اون روز نمی چون بینهایت اذیت شدم و به محض ورودمان از همون فرودگاه با برانکار بردنم بیمارستان بمیرم بچه هام ترسیده بودن ولی خدا را شکر مشکلی نبود فقط نی نی کوچولو اذیت شده بود.چند ساعت بعد مرخص شدم.اقامتمون عالی بهترین منزل با وسایل لوکس در اختیارمان گذاشتن از یک هفته بعد هم که امیر حسین کارهای اداری را انجام داد و مشغول شد مدرس زبان برامون فرستادن بچه ها اصلا علاقه نشون ندادن هیچ کدوم خیلی هم اذیت شدن در این مورد و اعتراف کنم یادگیری در مورد زبان فوق العاده ضعیفه.حالا نمیتوانم شاید مقتضی سنشان باشه..ولی بگم از اینترنت..استفاده از نت ممنوع بود برامون.و منم تو این چند ماه به اندازه همه عمرم زجر کشیدم واقعا که زندگی بدون نت برام فوق العاده سخت بود.از هر نظر در کنترل کامل بودیم تا امروز که 5ماه تمام شد اجازه بهمون داد در مورد استفاده از اینترنت ولی باز تمام سایتی استفاده شده و ورودی ها و خروجی تحت نظارت در این مورد بیشتر نمیتوانم بنویسم. برای منم مساله ای نیست چون مطالبی که مینویسم جنبه سکرت نداره.ااما بگم از ملینای دوست داشتنی ام الان دقیقا 29 روزه که متولد شده.شباهت زیادی به ملبس داره سفیده ولی موهای مشکی داره.دختر آرومه تا الان زیاد اذیتم نکرده.دوران زایمان خیلی تنها بودم درخواست دعوت نامه برای مامانم دادم ولی موافق نشد.پرستار بهم دادن ولی فایده نداشت فقط کمک فیزیکی بهم میدان از لحاظ روحی داغون. اسمش را ملینا گذاشتیم.بچه ها عمه دوسش دارن امیر حسین هم عاشقش. شده دلخوشی روزهای غربتم. انگار بیدار شد .تا اینجا را داشته باشی بقیه اش در فرصت بعد