بالاخره روزشماریمان به پایان رسید و شد پنج شنبه18دی 1393و مراسم نکوداشت آیت الله سیخ ابراهیم محمدی اصل در فرهنگسرای امام خمنی زنجان.همایشی ویژه که بیشترمخاطبینش از طلبه ها وشاگردان استاد بودند.
شامل: ۱) واج، تکواژ، واژه ۲) ویـرایش و مباحث دیــگر ۳) ساختمان جمله ۴) گروه اســـمی ۵) تکیبی از این چهار مبحث
1) واج، تکواژ، واژه
1-سؤال دانشآموز: سلام لطفاً تغییرات کتاب زبان فارسی چاپ ۹۱ که برای کنکور ۹۳ هست رو در سایت قرار بدهید.
پاسخ استاد: درود. تغییرات اصلی همان تستهای آزمون سراسری سال ۹۰ و ۹۱ بههمراه پاسخ تشریحی آنهاست که در بخش تستهای تکمیلی در سایت قرار گرفته است.
۲-سؤال دانشآموز: با سلام، پاسخ بفرمایید که:
۱- واژه «مانند» به هنگام اضافهشدن به واژه دیگر چند تکواژ است؟ مانند گل
۲- این واژه به شکل «مانند» چند تکواژ است؟ (قاسم چ. (بهمنماه ۹۱))
پاسخ استاد: درود بر شما: پاسخ پرسش ۱: دو تکواژ و یک واژه (مانندِ گل) «مانندِ» یک واژه با دو تکواژ است (حرف اضافهی مرکّب است همچون دربارهیِ، طیِ، غیرِ و …)
پاسخ پرسش ۲: باز هم دو تکواژ: مان + ـَ نده (پسوند صفت فاعلی)
سخنان استاد پناهیان در شب عاشورا محرم سال 1392 در دانشگاه امام صادق (علیه السلام)پیرامون موضوع "تعیین کننده ترین عامل در مقدّرات بشر"
سخنان استاد پناهیان در شب عاشورا محرم سال 1392 در دانشگاه امام صادق (علیه السلام)پیرامون موضوع "تعیین کننده ترین عامل در مقدّرات بشر":
استادمون امروز در آخر کلاس ، برای جمع بندی حرفاش گفت : به قول گالیله:بیچاره مردمی که نیاز به قهرمان دارند !
هدی که یکی از همکلاسی های باهوش کلاسمونه هم تند و سریع گفت : بیچاره مردمی که قهرمان ندارند !
آقای دکتر ... با بی تفاوتی گفت : خانم محبی ! این نظر شخصی شماست !! و خواست از کلاس بره بیرون که هدی گفت : این جمله من نیست ، این جمله حکیم ارد بزرگ در کتاب سرخ است
استادمون هم گفت : من نه نظریه قاره کهن حکیم و نه کهکشان اندیشه و نه حتی جملاتش را قبول ندارم ... و هدی هم گفت : این نظر شخصی شماست !
استاد بد اخلاقمون آتیش گرفت : وایساد و با صورت و گوش های سرخ ، نیم ساعت هر چی فحش و دری وری به دهنش می رسید به حکیم ارد بزرگ داد !
من هم که عاشق افکار ارد بزرگم داغون شدم چند بار دستم رو بردم بالا که به استاد بگم بابا ول کنین چرا بحث رو شخصی کردین ! چرا بجای استدلال نظری ، فحش میدین ؟! اما آقای به اصطلاح دکتر بی ادب نزاشت حرفمو بزنم ...
وقتی که در کلاس رو محکم کوبید و رفت همکلاسی ها دور صندلی هدی که اشک دور چشای قشنگش جمع شده بود رو گرفتن و می گفتن انتقام ما رو از این مردک گرفتی ! دم حکیم گرم !!! یکی از پسرای کلاس گفت : ارزش قهرمان رو الان می فهمیم دو ترمه این جناب استاد پدر هممون رو در آورده اما امروز پدر خودش درآمد چون ما قهرمانی مثل خانم محبی داشتیم . هدی خندش گرفت جالب بود چشماش پر اشک اما لبهاش می خندید ...
آره به قول حکیم ارد بزرگ :
بیچاره مردمی که قهرمان ندارند .