هفته پژوهش نزدیک است . این هفته را به تمامی اهالی علمی و دانشگاهی و آموزش عالی کشور تبریک می گویم.
در این هفته ،کمی تامل لازم است که مدیریت پژوهش و پژوهش های دانشگاهی و پژوهش های علمی را بررسی مجدد بکنیم تا ببینیم چه چیزی بدست آورده ایم و چه چیزی قرار است بدست آوریم .
موضوع تبوتاب تالیف و انتشار مقالات علمی درکشور که با توجه به تعداد زیاد دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا در کشور بسیارقابل تامل است، تا به آنجا است که کمتر دانشجویی را در مقطع کارشناسی ارشد میتوان دید که ادعای داشتن حداقل یک مقاله چاپ شده در مجلات ISI را نداشته باشد یا در تکاپوی ارائه آن نباشد.
این جریان رو به رشد ارائه مقالات در میان دانشجویان و بعضا برخی استادان، بیشتر شاید به این دلیل است که داشتن این مقالات، امتیازی بزرگ جهت پذیرفته شدن در مقطع دکترا یا ارتقای رتبه علمی به حساب میآید. دانشجویان باپرداخت پول به موسساتی که در پاسخگویی به این نیاز عرضه شده در بازار به وجود آمدهاند و ادعا میکنند در کمترین زمان ممکن مقاله را در نشریات معتبر به چاپ میرسانند، مقاله سفارشی خود را تهیه و بهعنوان یک مدرک علمی ارائه میکنند. با نظر به وضع موجود و توجه به جایگاه بنیادین فضای علمی و آکادمیک در توسعه کشور، باشگاه اقتصاددانان با طرح سوالات زیر به آسیبشناسی این موضوع پرداخته است:
1. عمده دلایل به وجود آمدن این وضعیت در فضای علمی کشور چه میتواند باشد؟
2. چه راهکارهایی از سوی دانشگاهیان و سکانداران فضای علمی کشور میتواند برای پایان دادن به وضع موجود ارائه شود؟
آنچه که در اولین نگاه به این موضوع به ذهن می رسد امتیازات مرتبط با این مساله برای دانشجویان و اعضای علمی و بحث پذیرش و ارتقاء رتبه است که سیستم آموزش عالی از این گروه انتظار دارد ارائه نمایند و این همان می شود که به قول استاد بزرگوار جناب آقای دکتر یمنی مقاله را به «هر صورت نوشتن و به هر نحو نوشتن » و به هر نحو چاپ کردن تعبیر کنیم. نه ایده ای نه خلاقیتی و ....
اینجا نظرات را ببینید :
جایگزینی مجلات داخلی به جای خارجی
دکتر حمید شهرستانی استاد دانشگاه اوهایو
دکتر حمید عبدالهیان عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
مقاله منتشر کن یا نابود شو!
پروفسور علیاکبر صبوری استاد بیوفیزیک دانشگاه تهران
بروس لی | |
---|---|
بروس لی |
|
زمینه فعالیت | استاد هنرهای رزمی، نویسنده و بازیگر فیلمهای رزمی |
تولد | ۲۷ نوامبر ۱۹۴۰ (میلادی) چیناتون سانفرانسیسکو |
والدین | لی هو چون گریس هو |
مرگ | ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۳ میلادی (۳۲ سال) هنگ کنگ |
مدفن | سیاتل آمریکا |
ملیت | امریکایی-چینی |
نام(های) دیگر |
جون فان |
پیشه | استاد هنرهای رزمی، بازیگر، فیلسوف، کارگردان، مبدع جیت کاندو |
شریک(های) زندگی |
لیندا اِمِری |
فرزندان | براندون , شانون |
بروس لی (۲۷ نوامبر ۱۹۴۰ - ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۳) استاد هنرهای رزمی، بازیگر فیلمهای رزمی، نظریهپرداز و بنیانگذار سبک رزمی جیت کان دو است. بسیاری او را یکی از تاثیرگذارترین رزمیکاران قرن بیستم و نماد فرهنگی شناخته شدهاست.[۱] او همچنین پدر دو بازیگر به نامهای براندون لی و شانون لی بود.
لی در محله چینیهای سانفرانسیسکو در کالیفرنیا به دنیا آمد اما در هنگ کنگ بزرگ شد و در ۱۸ سالگی دوباره برای تحصیل در دانشگاه به سانفرانسیکو بازگشت. فیلمهای رزمی که او در سینمای هالیوودی و سینمای هنگ کنگ بازی کرد موجب ارتقای سطح فیلمهای رزمی هنگ کنگ شده و تحسین عامه را برانگیخت و موجی از علاقهمندی به فیلمهای هنرهای رزمی چینی را در جهان غرب به وجود آورد. کارگردانی و جو فیلمهای او هم بر روی هنرهای رزمی و هم بر روی فیلمهای رزمی چه در هنگ کنگ و چه در بقیه جهان تاثیر گذاشت.
لی به یک چهره نمادین تبدیل شد به خصوص برای چینیها، زیرا در فیلمهایش به عنوان افتخار ملی برای چین وملیگرایی چینی ظاهر شد.[۲]
بروس لی از ۱۳ سالگی شاگرد ییپ من استاد وینگ چون کونگفو شد. پس از ورود به آمریکا آموزش هنر رزمی خود با نام جان فن کونگفو را آغاز کرد. او هرچند در وینگ چون آموزش دیده بود اما به پیروی از یک سبک اعتقاد نداشت و معتقد به استفاده از بهترین تکنیکها از سبکهای مختلف رزمی بود. بروس لی مردی روشن فکرو باهوش بود.
بروس لی در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ ساعت اژدها بین ساعت ۷ تا ۹ صبح در سال اژدها طبق تقویم طالعبینی چینیدر یک بیمارستان چینی در محله چینیهای سانفرانسیسکو به دنیا آمد.[۳] پدرش لی هو چون (Lee Hoi-Chuen) (李海泉) چینی بود. مادر کاتولیکش گریس هو یک چینی آلمانی تبار بود.[۴][۵][۶][۷][۸][۹] وقتی بروس لی سه ماه داشت والدینش به هنگ کنگ برگشتند.[۱۰][۱۱][پیوند مرده]
اولین آشنایی بروس با هنرهای رزمی توسط پدرش - لی هوی چون- صورت گرفت. او در ابتدا مهارتهای پایهای در سبک تای چی را از پدرش فرا گرفت.سی فوی بروس لی یعنی استاد بزرگ وینگ چون - ییپ من - همکار و دوست پدر او بود. بروس از سن ۱۳ تا ۱۸ سالگی تحت تعلیم استاد هنگ کنگی خویش ییپ من بود.
مانند اکثر مدارس هنرهای رزمی چینی در آن زمان، کلاسهای سیفو ییپ من توسط شاگردان ارشد و درجه بالا اداره میشد. یکی از شاگردان ارشد ییپ من «وانگ شون لئونگ» بود. بر طبق گفتهها او بیشترین تأثیر را بر کونگ فوی وینگ چونِ بروس لی داشتهاست. پس از اینکه تعدادی از شاگردان پپپ من به دلیل بعضی آداب و رسوم چینی از آموزش به بروس لی خودداری کردند، ییپ من به طور خصوصی شروع به آموزش بروس لی کرد. بروس همچنین بوکس غربی را نیز یاد گرفت و مسابقه فینال قهرمانی بوکس در سال ۱۹۵۸ را با ناک اوت کردن «گری الم» که قهرمان سه بارهٔ مسابقات بود، در راند سوم به پایان رساند. قبل از مسابقهٔ نهایی بروس سه حریف قبلی اش را مستقیماً در همان راند اول ناک اوت کرده بود. بعلاوه بروس تکنیکهای شمشیرزنی غربی را از برادرش «پیتر لی»- که قهرمان شمشیرزنی در زمان خودش بود- یاد گرفت.
بروس لی در سن ۱۹ سالگی به منظور فرار ازتبهکاران و تنها با ۱۰۰ دلار با کشتی وارد ایالات متحده آمریکا شده و با کمک رئیس رستورانی که در آن کار میکرد در مدرسه فنی ادیسون ثبت نام کرد. سپس با پیشنهاد مشاور خود به تحصیل در رشته فلسفه مشغول گردید.
بروس لی آموزش هنرهای رزمی در آمریکا را از سال ۱۹۵۵ شروع کرد. در آغاز کار او وینگ چون آموزش میداد. هنری که بر پایه برداشتها و آموختههایش در هنگ کنگ بود. جان فان کونگ فو (که معنای لغوی آن کونگ فوی بروس لی است.)در واقع نامی بود که بروس لی بر روی هنر رزمی خودش گذاشته بود، که اساساً روش تعدیل یافته او در وینگ چون بود. اولین شاگرد بروس یک جودو کار به نام «جس گلاور» بود که بعدها دستیار او شد. قبل از نقل مکان به کالیفرنیا، لی اولین مدرسهَ هنرهای رزمی اش را در سیاتل با نام «موسسهٔ جان فان کونگ فوی لی» افتتاح کرد. لی همچنین روش لگد زنی اش، که شامل لگد مستقیم یونگ چون و لگد قدرتی کونگ فوی شائولین شمالی میشد را ارتقا بخشید.
اما بعد از مدتی با مخالفت چینیهای مقیم آمریکا مواجه گشت و آنها از وی خواستند دست از آموزش به خارجیها بر دارد اما بروس لی در تصمیمش مصمم بود و آنها برای تعطیل کردن باشگاه وی مبارزی ماهر به نام «وانگ جک مان» را به منظور مبارزه با بروس لی فرستادند که در این مبارزه وانگ به سختی شکست خورد و دندانهای جلویش را از دست داد.
بروس لی بعد از آموزش تصمیم به شرکت در مسابقات کاراته و نشان دادن تواناییهای خود در هنرهای رزمی گرفت. بدین منظور در سال ۱۹۶۴ در سالن ورزشی لانگ بیچ با اجرای چند حرکت نمایشی با سرعت و قدرتی خیرهکننده نامش بر سر زبانها افتاد.
بعد از نمایش لانگ بیچ یک کارگردان که اتفاقاً در سالن حضور داشت به ملاقات بروس لی رفت و از وی خواست در سریال «زنبور سبز» به ایفای نقش بپردازد و بروس هم پذیرفت و این مقدمهای شد برای ورود بروس لی به سینما.(البته بروس لی در کودکی نیز در چند فیلم ایفای نقش کرده بودچون پدر او بازیگری هنگ کنگی بود او در ۶ ماهگی گریم شد و نقش شاهزاده را بازی کرد و در ۶ سالگی نقش کودک دزدی را و در ۱۱ سالگی فیلم غازهای وحشی را بازی کرد)
به دلیل عدم دسترسی به سیفو «ییپ من» که در هنگ کنگ زندگی میکرد، بروس لی نمیتوانست وینگ چون را ادامه دهد، هنر اصیلی که حالا تنها در اختیار استادش بود، اما بروس هنوز مشتاقانه به دنبال یادگیری وینگ چون بود تا جاییکه او حتی پس از بازگشت به هنگ کنگ به استاد ییپ من پیشنهاد خرید یک آپارتمان شخصی داد... در مصاحبه استاد بزرگ وینگ چون «لو مان کام» که یکی از همرزمان بروس لی در کلاس استاد ییپ من بوده، میخوانیم:
شما این شانس را داشتید که در کنار بروس لی باشید، چه ارتباطی با او برقرار کرده بودید؟
- اغلب با هم تمرین میکردیم، بویژه در چی سائو. بروس لی از من جوان تر بود. وقتی هنگ کنگ را ترک کرد، کار آموزی خود را نزد ییپ من به پایان نرسانده بود. یک روز که دیگر معروف شده بود به هنگ کنگ برگشت و از ییپ من خواست تا کار آموزی اش را به پایان برساند، اما چون خیلی مشغول بود نمیتوانست در هنگ کنگ بماند.
بروس لی از ییپ من خواست به او نشان دهد که چگونه میتواند با آدمک چوبی تمرین کند، زیرا او میخواست در فیلمهایش از آدمک چوبی استفاده کند. در عوض او پیشنهاد یک آپارتمان را به ییپ من -که آدم پولداری نبود- داد. اما ییپ من پیشنهاد او را رد کرد و گفت:
اگر میخواهی کونگ فوی مرا یاد بگیری به کلاسم بیا (منبع مجله رزم آور شماره ۱۳۵)
{البته بعدها بروس لی ضعفهایی از این سبک اصیل پیدا کرد. پی بردن به این ضعفها و اصلاح آنها مقدمهای شد بر ابداع سبک مخصوص خودش: جیت کان دو}
ایدههای جیت کان دو در سال ۱۹۶۵ در ذهن بروس لی متولد شد. مبارزه با وان جک مان تأثیر بسزایی بر فلسفه مبارزه بروس لی گذاشت. با آن که بروس حریفش را به طرز فجیعی شکست داد، اما معتقد بود که آن مبارزه بیش تر از حد معمول طول کشیده و او نتوانستهاست آنطور که انتظار دارد از تکنیکهای وینگ چون استفاده کند، بعلاوه او دیگر نمیتوانست به یادگیری و تکمیل هنر رزمی وینگ چون بپردازد چون فرسخها از استادش دور بود.
او به سیستمی احتیاج داشت تا به شکوفایی هرچه بیشتر داشتههایش بپردازد. به همین خاطر با تاکید بر «کاربردی بودن، انعطافپذیری، سرعت و کارآمدی» به توسعهٔ سیستم جدیدی پرداخت. او شروع به استفاده از روشهای آموزشی متفاوتی کرد: بدنسازی برای افزایش قدرت، دویدن برای افزایش استقامت، تمرینات کششی برای انعطافپذیری و بسیاری از روشهای دیگر که او دائماً در حال منطبق کردن با سیستمش بود.
لی بر آنچه که «روش بی روشی» مینامیدش بسیار تاکید داشت. ایدهای که بیانگر رهایی از روشهای فرمالیته -همان سبکهای سنتی- بود. بروس لی احساس میکرد سیستمی که او «جان فان کونگ فو» نامیدهاست، محدود کنندهاست و به همین خاطر آن را به آنچه که با نام جیت کان دو توصیفش کرد، تغییر شکل داد. نامی که بعدها از مطرح کردن آن اظهار پشیمانی کرد چون از نام جیت کان دو نیز ویژگیهای خاصی برداشت میشد که هر سبکی به نوبه خود ادعا میکرد، درحالیکه ایدهٔ هنر رزمی او خروج از هر گونه عوامل محدود کننده بود.
بعد از موفقیت بروس لی در هنگ کنگ هالیوود به سراغ بروس لی آمد و کمپانی برادران وارنر از وی در خواست کرد که در فیلم «اژدها وارد میشود» به ایفای نقش بپردازد به همین دلیل بروس لی «بازی مرگ» را رها کرده و در «اژدها وارد میشود» که اولین فیلم جهانی وی به شمار میرفت به ایفای نقش پرداخت.
بروس لی به تومور مغزی دچار شده بود و هنگامی که میخواسته برای تمرین فیلم بازی مرگ برود بی هوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود. به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعت ۲ بعدازظهر قرار داشت.
آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت ۴ بعدازظهر با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک میکند و بروس و بتی با هم شام میخورند.
در آنجا بروس احساس سردرد میکند و بتی یک قرص Eguagesic (آسپرین قوی) به او میدهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به خواب میرود. چو به خانه بتی تلفن میزند تا با بروس حرف بزند اما بتی میگوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمیتواند او را بیدار کند. بلافاصله او را به بیمارستان میرسانند. پزشکان به معاینه دقیق میپردازند. او به کما رفته بود بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمیکشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از ۱۴۰۰ به ۱۵۷۵ گرم رسیده بود.
هیچ یک از رگهای خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن مورد معاینه قرار گرفته و کالبد شکافی شد. در معدهاش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معدهاش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانهها را از دست چه کسی خوردهاست. عدهای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانهها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شدهاست. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف میکرد.
همسرش لیندا میگفت: او هیچگاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمیتوانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی میگفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافتهام و در دنیا آنچه را که میخواستم انجام دادهام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم.[۱۳] قبر او در سیاتل آمریکا در خیابان گارفیلد میباشد در هنگام مرگ بروس لی پسرش برندان لی ۸ سال داشت که ۲۰ سال بعد از مرگ پدرش یعنی در سن ۲۸ سالگی او به طرز مشکوکی در گذشت؛ قبر او نیز در کنار قبر پدرش است.[
استاد «ذوالفقار عسکریپور» پیشکسوت موسیقی نواحی خراسان که به علت بیماری در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد بستری بود، شامگاه یکشنبه ۱۶ آذرماه در سن ۸۳ سالگی دار فانی را وداع گفت.
زنده یاد عسکریپور با توان بالای خود در تکنیکهای نوازندگی دوتار یکی از بزرگترین و مهمترین نوازندگان نسل قدیم موسیقیدانان شرق خراسان بود که میتوان او را معتبرترین راوی مقامهای اصیل موسیقی شرق خراسان دانست. ایشان در چند ماه گذشته در بستری بیماری بود.
استاد ذوالفقار عسکریپور معروف به عسکریان متولد ۱۳۱۱ کاشمر و بزرگ شدهء تربت جام، از سن ۷ سالگی به یاد گیری دوتار نزد پدر پرداخته است. بسیاری از کارشناسان موسیقی نواحی ایران، تبحر این استاد پیشکسوت در اجراهای ظریف و سرعتی دوتار را بینظیر میدانند.
این هندمند بنام موسیقی نواحی ایران، به واسطه زندگی سیاری که داشته است، توانسته بود مجموعهء ارزشمندی از موسیقی سراسر خراسان (شمال تا جنوب) را بیاموزد و اجرا کند و همین ویژگی ایشان را از تمام نوازندگان خراسان متمایز ساخته بود، این هنرمند خراسانی در جشنوارههای مختلف موسیقیِ داخل و خارج کشور حضور داشت که ماحصل آنها کسب دیپلم افتخار سومین، چهارمین، پنجمین و هفتمین جشنواره موسیقی فجر و اجرای برنامه در کشورهایی از جمله ایتالیا، فرانسه، سوییس، هلند و بلژیک بود.
درگذشت این استاد پیشکسوت موسیقی و نوازنده شهیر دوتار را به جامعه هنری ایران و اهالی موسیقی و خانواده آن مرحوم تسلیت می گوییم و برای آن زنده یاد علو درجات را آرزو داردیم.
منبع:سه تار
(تذکر: آخرین مهلت برای دانشجویان انتخاب کننده پروژه در بهمن ماه ۹۲ و تابستان ۹۳)
دانشجویان انتخاب کننده درس پروژه تخصصی که تمایل به ارائه پروژه در دیماه (چهارشنبه 10 دی) دارند و قبلا اتمام پروژه آنان به تائید استاد راهنما رسیده است از طریق لینک زیر ثبت نام کنند.
مشخصات مورد نیاز
نام و نام خانوادگی
شماره دانشجویی
استاد راهنما
عنوان پروژه
تاریخ ارائه پروژه ها روز چهارشنبه 10 دی می باشدکه برنامه دقیق متعاقبا پس از اتمام ثبت نام اعلام می گردد (مهلت ثبت نام تا 5 دی)
نوبت بعدی ارائه پروژه ها در اسفندماه ۹۳خواهد بود . در صورت تمایل به ارائه در اسفندماه فعلاً ثبت نام نکنید.