وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

نهی از منکر استاد در دانشگاه

از آنجا که بعضی از دختران دانشجو با آرایش و موهای بیرون، سر کلاس حاضر می‌شوند، تکلیف بنده به عنوان استاد علی رغم تذکرات متعدد به آن‌ها چیست؟

 

محمد حسین فلاح زاده:

 

  1. وظیفه استاد، اولاً، نهی از منکر است و این منکر است که خانمی یا دختری آرایش کند و در نگاه نامحرم ظاهر شود؛ این حرام است، یا موهایش پیدا شود منکر است. می گویند تذکر دادند اثر نکرده است، این وظیفه اول شد.
  2. وظیفه دوم این است که عمداً نگاه نکند، یعنی به چهره آرایش کرده دختر خانم یا زن نامحرم و همچنین موهای عریان و پیدای او و اگر جای دیگر بدن پیدا باشد، عمداً نگاه نکند.

۴ گروهی که با «آرایش کردن» به آنها لطمه می‌زنیم

جوان انقلابی

من دختری هستم که عاشق آرایش کردن هستم و آرایش هم برای دل خودم است و آرایش من، برای جلب توجّه دیگران نیست. من وقتی بیرون می‌روم به سر و وضع خودم می‌رسم تا دلم شاد بشود. آیا این کار من ایرادی دارد؟

وبگاه "جوان انقلابی" نوشت:

حجت الاسلام ماندگاری به سوال یکی از بینندگان برنامه سمت خدا درباره آرایش کردن پاسخ جالبی داده است که در ادامه می‌خوانید.

ـ

بیشتر بخوانید

امیدوارم خسته نشین

*پنج شنبه ظهر بود که خبر خوبی دریافت کردم . خبر بسیار برای من با ارزش بود و چون میدونم از ارزشش کم میشه ( بدلیل اینکه شاید با شنیدنش برای شما اونقد مهم نباشه)ترجیح میدم فعلا نگم .

 

روز جمعه هم ما عقد کنون دعوت بودیم . خیلی وقت بود لباس نخریده بودم . یکم برای ولخرجی دلم تنگ شده بود . عقد دختر خالَم بود . برای همین یه لباس گرفتم که هم مجلسیه و هم میشه بعنوان مانتو یکیشو پوشید

 

این همون که میشه بعنوان مانتو پوشیدش . خریدمش 38000 تومن

البته شب عقد دادم فرشته پوشید با اصرار چون خودم اینو بیشتر دوس داشتم

 

اینم اونی که خودم پوشیدم

 

یه بدلیجات هم حراجی زده بود سرویس زرد رو خریدم 2000

و جفت گوشواره 1000

 

صبح جمعه بیدار شدیم اینقد کشش دادیم که شد ساعت 11

رفتیم برازجون ، توی راه صدای ضبط تا بینهایت بلند بود و کل میکشیدن خواهرام و جیغ

منم که آقای راننده و میگرنم اوت کرد و تا رسیدم نوافن خوردم و دراز کشیدم

یکم حالم خوب شد مهمونا رسیدن

سفره پهن کردیم و ناهار کشیدیم ( آبگوشت و برنج)

چون من دست به سیاه و سفید نزدم شستن ظرفا که البته دوست هم دارم رو بر عهده گرفتم

اما شما فقط باید کوه ظرف رو میدیدید تا ظرف شستن به معنای واقعی رو متوجه میشدید

هر چی میشستیم تموم نمیشد ( فرشته و یه حاج خانوم کف مالی و منم آبکشی)

دختر خاله بزرگه اومد بش گفتم مامانت از فرصت استفاده کرده

ظرفای سه روز پیش و گذاشته ما بیایم بشوریم

اینقد پای ظرف شستن تو حیاط مسخره بازی در آوردیم

که

پسرخاله "م" اومد نگاه ظرفا کرد و گفت آره این قابلمه ماکارونیه مال هفته پیش بوده ما ماکارونی خوردیم

برادر داماد خاله ام هم که تازه عقد کرده با نگاه حسرت آمیزی به من زل زده بود و از تو حیاط تکون نمیخورد

کور میشدی نمیرفتی این زن و بگیری مشکل خودته حالا بشین نگاه کن و حسرت بخور

( قضیه داره نگم بهتره )

بعد رفتیم سراغ آرایش ، همیشه به همه میگم اول بزارین خودمو آرایش کنم بعد میرسم به بقیه

اما تا شروع کردم این اومد برام خط چشم بکش ، اون اومد برام خط چشم بکش

حدود 20 دقه از وقتم گذشت به آرایش این و اون

ساعتم داشت 16 میشد

لنز گذاشته بودم و از اونجایی که آب چشمام خیلی غلیظه چشمم وقتی بهم میخورد به زور باز میشد

یه خط سفید داخل چشمم کشیدم دیگه چشم ما باز نشد به زور زدیم خط سفید رو پاک کردیم تا یکم ببینیم

موها رو اتو زدیم قشنگ سیخ سیخ شدن و دم اسبی بستم رفته بودن تو هوا خیلی ناز بود

آرایش تموم شد و لباس پوشیدیم و سوار ماشین شدیم

من پشت سر دامادمون میرفتم . تا رسیدیم محضر فقط دست میزدیم و کلللللللل

خیلی منتظر موندیم تا عروس خانوم اومدن و عقد شدن و باز رفتیم خونه

که من حواسم نبود چراغ قرمز رو رد کردم . خیلی جالب بود من چون همیشه از اون خیابون میومدم تابحال چراغ قرمز نداشت اما جدیدا براش گذاشته بودن وقتی رد شدم دیدم همه ماشینا پشت سرم وایسادن فک کردم تصادفه . بعدش دوهزاریم افتاد

رسیدیم خونه . سی دی ماشینمو در اوردم بردم تو خونه

چون خالَم اینا خانواده بسیار مذهبی هستن میدونستم از این ترانه ها ندارن

تا پسرخالَم سی دی رو گذاشت باباش گفت خاموش کنین

که پسرخاله در کمال تعجب و ناباوری به پدرش اجازه خاموش کردن نداد

ما هم شروع کردیم به کللللللللللل زدن تا مرز خفه شدن

خانواده داماد مثل ما اهل تیپ و اینا ، اما چون عقد قرار بر ساده برگزار شدن بوده به خودشون نرسیده بودن

وقتی ما رو دیدن که لباس پوشیدیم و آرایش

همش میگفتن ، چرا به ما نگفتین جشنه . ما نمیدونستیم جشنه . وگرنه تدارک میدیدیم

میخواستم بگم ما اگه جشن هم نباشه . خودمون جشنش میکنیم

خیلی خوش گذشت البته بجز دهان به دهانیا دختر دائی( عروس خاله، قضیه نوروز که یادتونه؟؟؟)

البته من اصلا حتی سلام هم بهش نکردم

ولی خواهرام خیلی باهاش کل کل کردن ، که بهشون گفتم اینا زبونشون درازه محلشون نزارین

ولی خوشم اومد دخترخالَم بهش گفت ، اگه ما غربتی هستیم عروسمون هم مثه خودمون غربتیه

آی حال کردم با کلام دخترخاله جوونی

شبم ساعت 20 برگشتیم سمت بوشهر ، دختر خاله جوونی هم با شوش پشتمون میومدن

که من چون چند تا سبقت گرفتم ، دخترخاله هم بسیار رو من حساس و البته ترسو

تا رسیدم خونه بهم پیام داد و تذکر که حق نداری دفعه بعد شب رانندگی کنی

منم گفتم : چشمممممم

خلاصه شب خوبی بود و به یاد موندنی

انشااله روزی همه دوستام


و اما امروز (یک شنبه)

صبح بابام من و بیدار کرد که ببرمش خاییز ، ما رو کشته با خاییز ، حالم از اون روستا بهم میخوره بخاطر اقوامای چشم شور و حسود. ولی دلم واسه بابام سوخت گفتم باشه

ولی چون بابام باهاش سفر بری حوصلت سر میره به مامانم گفتم باهامون بیاد

باروبندیل رو بستیم و حرکت کردیم

بابام میخواد اونجا خونه بسازه واسه تفریح ، اما با اتفاقی که امروز افتاد اگه  گلستان هم بشه من دیگه نمیرم

صدقه دادیم و بنزین زدیم و رفتیم اهرم و بعد خاییز

همه چیز با خودمون برده بودیم که نخوایم بریم خونه کسی

گشت و گذار کردیم و من که تو سفر دلم نمیره چی بخورم ، هیچ نخوردم

بارون اومد ، خواستیم برگردیم که بارون بند اومد

باز گشت و گذار رو ادامه دادیم که ابر غلیظی آسمون و گرفت و جاده هم چون خطرناک بود

خواستیم برگردیم داشتیم جمع و جور میکردیم

که سروکله عمه پیداش شد ، وقتی فهمید با ماشین اومدیم

اومد نگاه ماشین کرد و گفت : آره خوبه آدم وسیله داشته باشه . کار خوبی کردی و

خلاصه چشای از حدقه دراومدش ما رو داغ کرد

و اِن یکاد خوندیم و اومدیم سر قدمگاه حضرت ابوالفضل(علیه السلام) باز صدقه دادیم

حرکت کردیم .بارون هم میومد . بوشهر رسیدیم

گفتم : آخیش الان برسم خونه فقط میخوابم ، که حسابی خوابم میاد ( یه انشااله نگفتم)

دقیقا سر پمپ بنزین که وارد خیابون شهید ماهینی شدم داشتم راه خودم میرفتم

که یه ماشین با سرعت زیاد ماشین ما رو چلوند و رفت

منم تا خواستم شماره پلاکش یادداشت کنم فرار کرد

با سرعت 100 دنبالش کردم ، دستم هم همینجور رو بوق

بابام دستم گرفته بود میگفت ول کن خودم پولش میدمت

مامانم میگفت الان میکشیمون

گفتم : تا نگرفتمش دست بردار نیستم

هی میگفتم شما فقط با چشماتون بپایین کجا میره ، سرِ میدون رفاه که خیابون 4 طرفه میشه گمش کردم

تقصیر یه ماشین بود که هر چه بوق زدم نرفت کنار

از بس هم مامان و بابام بجای پاییدنش داشتن به من امر و نهی میکردن

بابام و پیاده کردم گفتم میخوام برم شکایتش کنم ، هر چی بابام گفت : ول کن. گفتم نعععععععععع

تو راه میگفتم : یا حضرت محمد یا حضرت محمد ( اللهم صل علی محمد و آل محمد)

رفتم کلانتری گفتن تا شماره پلاک نداشته باشی نمیشه

سر بریدگی خواستم دور بزنم ، یه ماشین با همون مشخصات و خیلی مشکوک داشت میومد

من وایسادم بیاد شمارشو یادداشت کنم، که احساس کردم میخواد یه جور فرار کنه

راه یک طرفه بود و فقط باید از ما میگذشت ، پیچید سمت اسکله ، چون من نزدیکش بودم داشتم سمتش میدویدم که دوباره پیچید یعنی دستپاچه شد که بره تو دریا ، راهی نداشت لب ساحل نگه داشت

به هر کی میگفتم آقا این منو زده و فرار کرده بیاین باهام ( آخه ماشینو توی یه جای خلوت لب ساحل پارک کرده بود و داخلش نشسته بود منم ترسیدم، گوشی هم نداشتم و مامانم هم تو ماشین بود)نمیومدن

تا بالاخره از یه پسری گوشی گرفتم و هر چی به گوشی خودم زنگ میزدم مامانم جواب نمیداد ( آخه فقط شماره خودم حفظ بودم)

بعد زنگ زدم 110 توضیح هم دادم ، اما گفتن شماره پلاکش بردار و بیار

منم شمارش برداشتم باز رفتم کلانتری ، پلیس باهام اومد که یهو دیدم ماشینه کنارم رد شد

خواستیم دنبالش کنیم با جناب پلیس

که پلیس گفت : آرامش خودتو حفظ کن . خدارو شکر بخیر گذشته . آروم برو تا دوباره اتفاقی نیفته

اونم فرار کرد . ولی شمارشو به یه آشنا دادم برام پیگیری کنه . ازش خسارت نمیخوام ، فقط میخوام گوش مالیش بده

بابام وقتی از مسجد اومد گفت : میگن یه پژو 405 دلفینی ، قرص اکس خورده بوده شلوارشو در آورده بوده و داشته تو دواس ( نام محله ای) میگشته که مردم دنبالش دویدن اونم تو ماشینش نشسته فرار کرده( شاید خودش بوده)

 

و اما شما رو دعوت میکنم به دیدن عکس هایی که تا الان زحمت کم حجم کردن و رتوششون رو کشیدم

با حوصله نگاه کنید تا کمی خوشحال شم

 

هنگامه بیل رو شونش گذاشته و از باغ برمیگرده

اونم آب چشمه ایه که هنگامه ( دختر چوپون) ازش آب آورد برای منزل ( آهای دختر چوپون)

اون گیاهی هم که توی دستمه اینقد معطره که الان جلومه و دارم بوش میکنم

 

خیلی جالب بود خونه هاشون هم پلاک داشت و هم کد پستی

 

اون گیاهی که برگش تقریبا شبیه کاهو هست اسمش کاسنی شیرین که تقریبا مزه کاهو هم میده

 

 

 

دو درخت کنار که در آغوش هم قرار گرفتند . اون بعبعی هم عاشقش شدم

 

سقف خانه های قدیمی که با تنه و برگهای سوزنی درخت نخل ساخته میشده

 

 

شکوفه های بسیار زیبای بادام کوهی

 

 

شبیه خانه آخر

 

خانه پدریِ پدرم

 

 

کِرم

 

انار با اینکه کوچولو بود ولی دونه هاش شیرین

لیمو

اونم یه میوه بود که کوچیکی هام میخوردم ، الانم خوردم خیلی بدمزه بود

 

 

این پیرمرده اسمش مرتضی ج.ب بود . باهاش کلی حرف زدم

 

 

چگونه از رنگ ها در آرایش استفاده کنیم؟

تک دختر
آیا شما هم در انتخاب رنگ نمی توانید خلاق باشید؟ اگر دیدید که همیشه از رنگهای خنثی استفاده می کنید، زمان آن رسیده که یاد بگیرید رنگها را دوست داشته باشید.

5 راه برای تغییر شیوه روتین آرایش شما بر اساس نظریه رنگ ها
از آنجایی که بی نهایت پالت رنگ وجود دارد، شما باید پیش از آنکه جعبه رنگ های خود را باز کنید، یادبگیرید که چه رنگهایی برای صورت شما مناسب است. برای الهام بخشیدن به شما از مبانی تئوری رنگها استفاده می کنیم.
 
چرخه رنگ ها
تک دختر
بسیاری از متخصصان و هنرمندان عرصه طراحی برای تصمیم گیری درباره سیستم های رنگ در طراحی گرافیکی ، طراحی داخلی و هنر از چرخه رنگ ( به دایره رنگ نیز معروف است) استفاده می کنند. چرخه های متنوعی وجود دارند اما رایج ترین آنها ( قرمز- زرد- آبی) می باشد. ابتدا برخی از عباراتی که شما باید درباره دایره رنگین کمانی بدانید را شرح می دهیم.

رنگهای اصلی
تک دختر
3 رنگی که نمی توانند با ترکیب سایه های دیگر بوجود آیند. رنگهای اصلی رنگ دانه ها عبارتند از قرمز، زرد و آبی.

رنگهای ثانویه
تک دختر
ترکیبی از دو رنگ اصلی ( نارنجی، سبز، بنفش)

رنگهای درجه 3
تک دختر
این رنگها با ترکیب رنگهای اولیه و ثانویه ایجاد می شوند( قرمز- نارنجی، زرد- نارنجی، زرد-سبز، آبی-سبز،آبی-بنفش ، قرمز-بنفش)

رنگ فام  (HUE)
تک دختر
رنگی که در بیشترین شدت خود باشد ( ماژولهای بیرونی چرخه رنگ).

ته رنگ ( TINT)
تک دختر
یک رنگ که به آن کمی سفید اضافه شده باشد.

سایه (SHADE)
تک دختر
رنگی که به آن کمی سیاه اضافه شده باشد

SATURATION
تک دختر
تخمینی از روشنایی یا تیرگی یک رنگ

NEUTRAL
تک دختر
سایه های ایجاد شده توسط ترکیب دو رنگ مکمل

رنگ های مکمل در آرایش
تک دختر
به رنگهایی که مستقیما در تضاد با رنگ دیگر باشد ، رنگ مکمل گفته می شود. جفت های مکمل معروف در میان رنگها عبارتند از آبی و نارنجی، قرمز و سبز، زرد و بنفش. زمانی که باهمدیگر و با سچوریشن مشابه مورد استفاده قرار می گیرند ، درپدیده ای بنام کنتراست همزمان یکی از آنها روشن تر به نظر می رسند. برای داشتن چشمانی گیرا، باید یکی از این سایه ها را روی پلک کار کرد و از رنگ دیگر بعنوان خط چشم استفاده نمود. برای ایجاد تکامل بیشتر ، یکی از رنگهای مکمل را خیلی کم استفاده کنید و اجازه دهید رنگی که مهیج تر است در کانون توجه قرار گیرد.ما یک رژ لب گیلاسی را با یک سایه سبز روشن درگوشه چشم همراه کردیم.

استفاده از تئوری رنگ ها برای آرایش جدید
تک دختر
مشابه رنگ مکمل ، یک جفت تم مکمل تفکیک شده رنگیست که بوسیله مکمل خود محدود شده باشد. برای مثال، رنگ فیروزه ای ملایم را در کنار رژ لبی که هایلایت زرد- نارنجی دارد استفاده کنید، گونه ها را هم با سایه قرمز- نارنجی آرایش کنید و نمای روشن صورت را با هلویی براق متعادل کنید. این رنگ بندی چهره یک تاثیر بصری مشابه بدون کنتراست همزمان به صورت می دهد.

رنگ های مشابه در میکاپ صورت
تک دختر
سه یا چهار رنگ همجوار با هم در یک دایره رنگی باعث بوجود آمدن آرامش و هماهنگی در چشمها می شود. از آنجاییکه رنگ سایه های خیلی به هم نزدیکند ، زیبایی چهره را با ماتی و بافت خود حفظ می کند. درحالیکه ما می خواهیم رنگ بنفش- قرمز، قرمز، قرمز-نارنجی، را به نمایش بگذاریم، بخش نارنجی چرخه رنگ با هر سه یا چهار رنگ همسایه هماهنگ خواهد شد. از سایه هلویی روی پلک بالایی و کمی پودر مرجانی براق روی گونه ها استفاده کنید. برای لبها از سرخابی تند استفاده کنید.

رنگ های تک رنگ در میکاپ صورت
تک دختر
در این طرح رنگ از همه ته رنگ ها و سایه های موجود در یک هیو دیده می شود. در آرایش کردن، رنگ زرد به خودی خود یک پالت بزرگ تک رنگ محسوب می شود. برای بالای چشمها از رنگ خاکی دودی ( یک سایه از رنگ زرد) با رنگ زرد ملایم براق استفاده کنید. اگر می خواهد روی پوست بیشتر از رنگها استفاده کنید ، پیشنهاد می کنیم که از رنگ هایلایت زرد طلایی استفاده کنید. حتی اگر رنگهای روشنی مثل زرد را انتخاب کردید، در نهایت کار شما آرایشی آرامش بخش در یک پالت تک رنگ خواهد بود.

رنگ های جدید در میکاپ صورت
تک دختر آرایش تند دوست دارید؟ رنگ های سه گانه رنگین کمان می توانند به شما کمک کنند. این پالت رنگها را بطور مساوی روی چرخه رنگ قرار می دهند- معمولا رنگ ثانویه سبز، بنفش و نارنجی. برای جلوگیری از مصرف بیش از اندازه مواد آرایشی ، یک رنگ بعنوان تکیه گاه انتخاب کرده و با ته رنگ ها و سایه های رنگهای سه گانه دیگر برای حفظ توازن آن استفاده کنید. برای مثال، برای سایه چشم بنفش یاقوتی ، می توانید روی گونه ها و لب ها از رنگ هلویی استفاده کنید.

نکته و ترفند ساده برای آرایش بهاری

نکته و ترفند ساده برای آرایش بهاری
۱. آرایش بهاری یعنی ساده و تمیز، با کمی جلوه ی رنگی. به جای بنفش های غلیظ و جواهرات سنگین سراغ تم های خنثی تر بروید.
۲. در حالی که بنفش و بادمجانی در زمستان رنگ های غالب می شوند، با سایه ای دلبرانه و زنانه از یاسی روی پلک پایین یا بالای پلک بالا در بهار خوش بگذرانید.
۳. برای ظاهری جوان و شاداب رژ گونه ی ملایم به رنگ رز صورتی را با براق کننده روی آن بر گونه هایتان امتحان کنید.
۴. از تغییر نور بیشترین استفاده را کنید. کمی برنزه کننده ی قهوه ای طبیعی (به جای نارنجی) بر روی جاهایی از صورتتان که آفتاب به آن می‌تابد یعنی گونه ها، تیغه ی بینی، پیشانی و چانه تان بمالید.
۵. آرایش بهاری چشم معمولا (نه همیشه) سبک است، و روشن کننده و سایه های خنثی و براق مثل مسی، طلایی یا بژ معمول اند.
۶. با کمک کرم براق کننده ی سفید یا پودر، درخشش بیشتری به گوشه ی داخلی چشمانتان بدهید تا بیشتر به چشم بیایند.
۷. در بهار رنگ لب ها یا خیلی ملایم می شوند مثلا صورتی با برق لب زیاد، یا درخشان مثل آلبالویی تا با آرایش روشن چشمان و گونه ها تعادل داشته باشند.
۸. در این فصل از لاک هایی با رنگ های درخشان و گرم مثل آلبالویی روشن، ارغوانی یا صورتی جیغ روی ناخن هایتان لذت ببرید.
۹. سایه ی چشم قهوه ای هیچوقت از مد نمی افتد، ولی در هفته ی مد دیدیم که به عنوان خط چشم برای ایجاد یک ظاهر کلی ملایم، خصوصا همراه با خط پایین چشم استفاده شده بود.
۱۰. آرایش رنگارنگ و محو چشم را با استفاده از رنگ‌های سبز و آبی امتحان کنید. خانم‌هایی که پوست روشن دارند طبیعی به نظر می آیند ولی برنزه های دوست داشتنی تو دل برو تر هستند.