هوالرئوف
Sparmannia africanaنام علمی:
African hemp-african linden نام لاتین:
خانواده: تیلیاسه
نام فارسی اصیل: کُرکَژی (کرک=پرز + کژ=آبریشم) اشاره به کرکهای نرم و ابریشم مانند آن
در حقیقت در موطن اصلی خود آفریقا به صورت درختچه ای است که به خاطر برگهای بزرگ سبز روشن آن در آپارتمان ها پرورش میدهند، خانواده آن «تیلیاسه» و شاخه آن چوبی است، در سنین جوانی گیاه تک شاخه و راست قامت ولی با تولید شاخه های جانبی حالت چنبره ای به خود میگیرد، در آپارتمان ها تا ۲ متر رشد می کند و برگهای پرزدار آن زینت بخش محل زندگی است.
نیازها:
نور: نور معمولی کنار پنجره احتیاجات نوری این گیاه را برطرف می سازد، نور مستقیم آفتاب بخصوص در ظهر و پشت شیشه باعث لکه های سوخته در برگ می گردد.
دما: حداقل درجه ی حرارت در زمستان ۷ و در تابستان حداکثر ۲۴ درجه سانتیگراد است.
آبیاری: در تابستان هرگز اجازه ندهید سطح خاک گلدان خشک شود، در این فصل نیاز به سه بار آبیاری در هفته دارد، در زمستان آبیاری هفتگی کافی است، در صورتی که درجه حرارت زیر ۱۰ درجه باشد، هر ده روز یکبار آبیاری شود.
رطوبت: در تابستان هفته ای دو بار تا سه بار غبارپاشی پیشنهاد می گردد، در نور آفتاب غبارپاشی نکنید.
تغذیه: در فصل رشد هر ۱۴ روز یکبار با کودهای مایع و یا جامد محلول در آب مخصوص گیاهان زینتی طبق دستور گیاه خود را تغذیه ی مصنوعی کنید.
خاک مناسب: لیمونی قوی
تعویض گلدان: گیاه جوان و در حال رشد در هر سال دو بار احتیاج به تعویض گلدان دارد، پس از ۴ سال با سنگین شدن گلدان و عدم امکان تعویض آن ۵ تا ۷ سانتیمتر اول خاکهای سطحی گلدان را باخاک نو عوض کنید.
تمیزنمودن برگها: غبارپاشی جهت تمیز شدن برگها کافیست. از مواد براق کننده شیمیایی استفاده ننمایید.
تکثیر: ریشه دار کردن قلمه های ساقه از شاخه های چوبی و سخت شده در بهار.
عوارض و درمان:
برگهای جدید یا ظاهر نمی شوند یا ریز هستند: به تغذیه ی مصنوعی هر دو هفته یکبار احتیاج دارد، طبق دستور عمل کنید.
برگها زرد و ساقه ها دراز هستند: نور کافی نیست. گلدان را به محل پرنورتر با اشعه ی غیر مستقیم منتقل کنید.
رنگ برگها شفاف شده و می ریزند: هوا سرد است، گیاه را به محل گرمتری منتقل کنید، در شبهای سرد گلدان را نزدیک شیشه قرار ندهید.
برگ ها لوله شده و خشک می شوند: هوا خیلی گرم است، گیاه را به محل خنک تری منتقل و غبارپاشی نمایید.
برگها دارای سفیدک هستند : آبیاری بیش از اندازه و خاک باتلاقی شده است، به خاک های سطحی گلدان اجازه دهید در فاصله بین دو آبیاری خشک شود، سپس با میزآن کمتری آبیاری کنید، زهکش را بازدید و آب زیرگلدانی را خارج نمایید.
برگها سقوط میکنند: گیاه تشنه است، گلدان را به مدت ۱۵ دقیقه درون تشت پر از آب قرار دهید،غبارپاشی در سایه را فراموشی نفرمائید، آبیاری را تنظیم کنید.
زخمهای پنبه ای سفید رنگ در سطح زیرین برگ و بغل دمبرگ مشاهده میگردد: حشره آفت عامل آن است، با پنبه آغشته به سم زخم ها را خیس نموده و یا گیاه را با سم مخصوص حشره کش نفوذی هر دو هفته یکبار تا رفع علائم سمپاشی نمایید. گیاه را از مجاورت بقیه ی گیاهان دور کنید.
نقاط زنگ مانند روی برگها ظاهر شده اند: مواد براق کننده ی شیمیایی عامل آن است، از آنها استفاده نکنید، برگها را با پارچه ی نرم و یا اسفنج مرطوب و غبارپاشی کنید.
برگها قهوه ای و زخم های سوخته روی آنها مشاهده میشود: عامل آن غبارپاشی در آفتاب است، قطرات آب روی برگها در عبور دادن نور مانند شیشه عمل میکند، و یا ممکن است گیاه در معرض اشعه ی مستقیم آفتاب باشد، گلدان را به محل کم نور تری منتقل نمایید و غبارپاشی را در سایه انجام دهید.
تعویض گلدان و یا دوباره کاری در همان گلدان: گلدان را در بهار آبیاری و گیاه را خارج کنید، خاک های اطراف ریشه را کنار بزنید، ریشه را هرس وگیاه را دوباره در همان گلدان با خاک نو کاشت نموده و در سایه نگهداری کنید، دو روز اول از آبیاری اجتناب کنید.
*اگر چه گیاه اسپارمانیا به خاطر برگ های پهن و زیبای آن پرورش میدهند، ولی از فروردین تا اواخر خرداد گلهای سفید رنگ آن با دسته ای از پرچمهای طلایی زیبایی دلفریبی دارد.
منبع:http://www.narvash.ir
تصاویر:
همین چند روزه که مدام سعی می کنم چیزی بنویسم، همین چند روزه که مداد دست می گیرم تا لا به لای خط های کتاب چیزی بنویسم و یکبار حس می کنم نوک مداد تیز نیست، یکبار با خودم می گویم پاک کن نیاورده ام، یکبار بهانه ی خراب شدن کتاب را می گیرم؛ بار بعدی خودم را مشغول تیک و تاک ساعت ذهنم می کنم و خلاصه هربار به یک بهانه ای خودم را پس می زنم از نوشتن. با خودم فکر می کنم شاید باید رها کنم و فقط منتظر بمانم تا کلمات خودشان بیایند، یادم می افتد آدم صبر کردن نیستم، هربار منتظر نشستم چیزها را از دست داده ام، هربار منتظر ماندم از آخر دست هایم خالی مانده، یادم می آید تا به حال نشده حس های خوب من را پیدا کنند، به هر سوراخی سرک بکشند تا من را پیدا کنند و قد یک لبخند روی لب هایم بنشینند، این همیشه من بودم که دنبالشان راه افتاده ام ... این همیشه من بوده ام ... باید چیزی بنویسم .. همین لحظه باید چیزی بنویسم ...
پس نوشت: شاید خیلی متفاوت از آهنگ های همیشه ام باشد ولی خب، بشنوید