گوشت های نذری را که بهش دادم، با شرمندگی گفت: اگر ممکنه آن ها را در یخچال خانه خودتان نگهدارید. هر وقت لازم داشتم می آیم و می برم! تعجب کردم. آخر گوشت ها، زیاد نبود که نیاز به فریزر داشته باشد. حداکثر چیزی حدود یک کیلو بود. وقتی تعجب مرا دید، نگاهش را گرفت و به سوی دیگر انداخت. انگار اشک ها در چشم هایش جمع شده بودند و او «مرد» بود، نمی خواست کسی اشک هایش را ببیند... بعد که از اطراف پرس و جو کردم، فهمیدم یخچال ندارد. مردی که با فرزندش زندگی می کند، شنیدم دنبال لوازم دست دوم می گردد تا در خانه اجاره ای اش یک زندگی حداقلی رو به راه کند. یخچال دست دوم، بخاری دست دوم، فرش دست دوم... ظرف دست دوم ... بنده خدایی که از وضع زندگی مرد سید خبر داشت از من سراغ لوازم را می گرفت و من از دیگران. اما هنوز نتوانستم کاری بکنم که باید. حالا یاد چشم های مرد می افتم که بی صدا می گریست. می گریست بر دست های خالی اش و خانه ای که خالی است و... با خود گفتم، یعنی کسی پیدا نمی شود که به لطف، به برداری و یا از خمس به این «سید» کمکی کند؟...
* ببخشید. رفته بودم، شهرستان... آقا سید... که کارگر ساختمانی است و آبرودار، وقتی تنها مرا یافت، به سراغم آمد، با همان دست های زمخت اما نجیب کارگری دستم را گرفت و گفت: اول؛ به مشهد که رفتی و پابوس آقا، سلام ما را هم برسان، اما دوم... بغضش را فرو خورد و... فهمیدم، روزگارش سخت است با زن و چند فرزند... از لابه لای بغضش این حرف ها بیرون آمد؛ کسی را نمی شناسی دستم را بگیرد؟ دست سید اولاد پیغمبر را... شنیده بودم روزگارش خوب نیست به ویژه که کار ساختمانی هم این روزها رونق ندارد. سید گفت... نه، نگفت، یعنی نتوانست بگوید، شانه هایش لرزید و رو برگرداند و من باز ماندم و دردی که همه جانم را چنگ می زند...
* بچه هایش معلولند و او گرفتار، می گفت گاهی چنان عرصه بر من تنگ می شود که نمی دانم چکار کنم. در حالی که دستش را تا گلویش بالا آورده بود ادامه داد - به این جایم رسیده، بیماری و نداری و فرزند معلول... خدا برایم فرجی کند...
* تلخ است، وقتی یک مرد بی صدا گریه می کند. وقتی چشمان بارانی اش را می بینی و چندان که باید نمی توانی کاری بکنی، کاش اشک های مردان این کویر بی خبری را بیدار کند. کاش توفانی از هوشیاری برخیزد و پرده های غفلت را کنار بزند، کاش نگاه کنیم، در اطرافمان چقدر نیازمند هست و حواسمان باشد، گاه چشم یک نیازمند به دست های ماست و یادمان بماند می شود با یک بخاری دست دوم هم خانه یک مرد را گرم کرد و با سفره و ظرف دست دوم هم آبروداری کرد. یادمان باشد، در اموال هر یک از ما، خداوند سهمی برای سائل و محروم قرار داده است، پس حواسمان باشد حق را ادا کنیم و این را سعادت بدانیم چرا که قرآن پیش از «و فی اموالهم حق للسائل و المحروم» که آیه ۱۹ سوره مبارکه ذاریات است، در آیه ۱۵ می فرماید: «ان المتقین فی جنات و عیون» و... یعنی در اموال متقین و اهل بهشت، برای سائل و محروم حقی است پس با دستگیری از نیازمندان خلق و خوی بهشتی خود را نشان دهیم...
خراسان رضوی - مورخ چهارشنبه 1393/10/24 شماره انتشار 18882/صفحه8/شهر
مواد لازم :
آرد برنج دو قاشق مرباخوری سر صاف
شکر یک قاشق مرباخوری سرصاف
شیر پاستوریزه ۱۲۰ میلی لیتر ( سی سی ) معادل نصف لیوان معمولی
بقیه در ادامه مطلب….
طرز تهیه
شیر پاستوریزه را پس از به جوش آمدن یک دقیقه در حال جوش نگهدارید و بعد در جای خنک بگذارید تا سرد شود (آرد برنج در آب یا شیر سرد به خوبی حل می شود )
بعد آرد برنج و شکر را به شیر اضافه کرده روی شعله ملایم قرار دهید و مرتب آن را هم بزنید تا کم کم به قوام مطلوب برسد یعنی از قاشق نریزد .
با مقادیر فوق حدود ۱۲ تا ۱۵ قاشق مرباخوری فرنی بدست می آید که هر گرم آن حدود ۲/۱ کیلو کالری انرژی دارد در صورت استفاده از نصف قاشق مرباخوری کره هر گرم فرنی ۲ کیلو کالری انرژی خواهد داشت
توجه
در مورد کودکانی که افزایش وزن آنان مطلوب است نیازی نیست که به فرنی کره اضافه شود ولی برای شیر خوارانی که باید وزن بیشتر بگیرند می توان هنگام تهیه فرنی نصف قاشق مرباخوری کره یا یک قاشق مرباخوری روغن زیتون و یا هر روغنی که در دسترس است اضافه کرد
از ۸ ماهگی به بعد می توانید فرنی کودک را با آرد گندم و یا نشاسته هم درست کنید
اگر برای تهیه فرنی از شیرهای استریل یا با ماندگاری طولانی مدت استفاده می نمائید این شیرها نیازی به جوشاندن ندارند ولی باید دقت کنید که بعد از باز کردن در آن ها در یخچال نگهداری شوند در این صورت تا ۴۸ ساعت دیگر هم برای شیرخوار قابل استفاده هستند
ولی بعد از ۴۸ ساعت بهتر است یک قاشق از آن را بجوشانید اگر دلمه نشد استفاده نمائید
اگر فرنی را با شیر مادر تهیه می کنید اول آرد برنج و شکر را با آب بپزید و با قوام سفت تری از روی اجاق بردارید تا بعد که با شیر مادر مخطوط و نرم می کنید به قوام مطلوب برسد روزهای اول که شیرخوار یک یا دو قاشق مرباخوری فرنی می خورد بهتر است بقیه فرنی تهیه شده را که هنوز شیر مادر به آن اضافه نکرده اید در یخچال بگذارید و دفعات بعد هر بار کمی از آن را با شیر خود مخلوط کرده به کودک بدهید در این حالت نیازی به گرم کردن مجدد فرنی نخواهد بود
برای اطمینان یافتن از سلامت شیر پاستوریزه ابتدا یک قاشق شیر را روی شعله قرار دهید تا به جوش آید اگر شیر دلمه شد دلیل فساد آن است
اس ام اس های خنده دار جالب سری اول دی ماه 93
یه بار ما یه دونه هندونه خوردیم
در حدی که کم مونده بود پوستش سوراخ شه !
فرداش رفتگر محلمون در زد و گفت:
اگه دیگه با این پوست هندونه کاری ندارین من ببرمش
من بزرگترین مشکل کودکیم این بود که نکنه یه وقت یادم بره نفس بکشم خفه شم بمیرم !!!
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻃﺮﻑ ۲ﺭﻭﺯ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻦ ﺻﺒﻮﻧﻪ ﭼﯽ ﻣﯿﻞ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﮔﻔﺘﻪ :ﮐﻐﻪ ﻣﻐﺒﺎ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﺑﻐﺒﻐﯽ
اینجوری که داریم پیش میریم باید به دخترا بگیم مگه پسری که ابروهاتو برداشتی
به لقمان گفتند با چی میای اینترنت ؟
گفت : با بی ادبان !
همیشه گوشه ای از یخچال یه بطری کوچیک آب هست
که هرکسی فک میکنه فقط خودش از اون آب میخوره
جوک های خنده دار جدید دی ماه 1393
کافئین برای شما بد است ، چربی برای شما بد است
شکر برای شما بد است ، نمک برای شما بد است
اما نگران نباشید ، نگرانی هم برای شما بد است !
اس ام اس های جالب جدید سری اول دی 93
از یه آهنگ خوشم میاد
دانلودش میکنم
یک میلیون دفعه گوش میکنم
ازش متنفر میشم
شما هم همینطورین !؟
جوک و اس ام اس های زمستان 93
رفتم کتابخونه گفتم ببخشید از سعدی چی دارین ؟
گفت کتابشو میخوای ؟
گفتم نه انگشتری ، لباسی ، کلاهی اگر مونده لطف کنید .
اس ام اس های مخصوص زمستان 1393
بعضی وقتا یه چیزایی تو یخچال پیدا میکنم که 2-3 سال از خودم کوچیکترن
لطیفه های دی ماه 93
دقت کردین ؟
شیرینی فروشا عمداً یجوری گره میزنن که نشه تو راه باز کرد
اگه مردم تا 5 ثانیه بعد از زدن دکمه ی پایان تماس
صدای طرف مقابل رو میشنیدن ، الان هیچکدوم از ما ، هیچ دوستی نداشتیم !
پیامک برای شب یلدا 1393
رتبه اول سوانح رانندگی دنیا رو داریم
ولی تا سپر دو تا ماشین میخوره به هم 2000 نفر جمع میشن و با تعجب نگاه میکنن…!!!