وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

نعره زدن غایت دلتنگی ست...

 

از نصفه شب- که عادت بیداری ست- تا صبح - که دوباره گرفتاری ست-

با عشق - که برادر بیزاری ست-، گریه نمی کنم... - که خودآزاری ست-

شاید برادرش به تو روو کرده! با تو نبرد مضحک زوو کرده!

برده تو را به آن طرف پرده، و در سرت غرور فرو کرده

...

یادت هست؟ راجع به ترکیب «نبرد مضحک زوو» چی گفتی را یادت هست؟ این شعر «شیر و پنیر و دوغ فقط کاله»ام را یادت هست؟ بعدش را چی؟ قبلش را؟ غیرتم به بستنی را؟ زبان ِ یک کمی سر شده را؟

زبان ِ بریده شده با قیچی و دستمال ساتن بنفش را؟ که بچپانی که جلوی خون را بگیرد را؟

اینکه هیپونتیزمم کنی و حافظه م رو پاک کنی و بعد وادارم کنی که حقیقت رو به یاد بیارم کار بزدلانه ایه.

فکر می کنی به خاطر هیپنوتیزم بوده؟ نه، به یه دلیل ساده، تو فراموش کردی. فراموش کردی چون واست مهم نبود.

...

پانوشت: گوشی را روشن می کنم و 17 نیو مسیج با نوبت و سر صبر خودشان را به من می رسانند... می خوانم و باز گوشی را خاموش می کنم... و بقیه اش را توی دفترم نوشته ام... و اینجا... کنون دم در کش ای سعدی که کار از دست بیرون شد...

پانوشت: سر شب داشتیم با معصومه حرفش را می زدیم. گفت شاید حالا اگه بخوننش فک کنن تو هم جوگیری که اسم مرتضی پاشایی رو آوردی توو شعرت، اونا که تاریخشو نمی دونن. گفتم نه! همون موقع بعدا ویرایشش کردم. گفت: اصن تو مرتضی پاشایی رو از کجا می شناختی؟ گفتم: فقط اسمشو شنیده بودم. از بچه ها. بعد هم اضافه کردم: تازه همون موقع بعدا توو ویرایش عوضش کردم! به جاش گذاشتم: مرتضی مطهری!!

و بعد خودم یک خنده ی خیلی بلند سر دادم! در حد قهقهه! که چه ویرایشی چه کشکی! شعری که اینقدر سوراخ باشد که به راحتی بتواند در دوران باشد بین مرتضی پاشایی و مرتضی مطهری، واقعا باید درش را گل گرفت!

پانوشت: عاشق این روحیه ی نقدکن و حقیقت پذیر خودمم. بی شوخی.