احتمالا میتوان گفت که انتخاب یک لاک خوب یکی از مشکل ترین انتخاب ها در زمان خرید لوازم آرایش است.
چندین سال قبل کافی بود فقط در رنگ لاک نتوانید تصمیم گیری کنید. ولی امروزه علاوه بر انتخاب رنگ باید در باره مات یا درخشان بودن، زر دار بودن ، آبرنگی ،طلایی. دانه ای، مخملی ، شب نما و…. یا ساده بودن لاک نیز تصمیم بگیرید.
البته تمام این تصمیمات در مرحله دوم پس از انتخاب مارک و قیمت لاک قرارمی گیرد . علاوه بر این ها ، درانتخاب لاک باید به موارد مهم دیگری نیز دقت کرد که معمولا توجه کمتری به آن ها می شود .
_ یکی از این موارد غلظت لاک می باشد . اگرلاک رقیق باشد ، به هنگام لاک زدن بر روی ناخن پخش خواهد شد و پوشش یک دستی را ایجاد نخواهد کرد و اگر غلیظ باشد ، لایه ای لخته لخته و برجسته را تشکیل خواهد داد .
_ مورد دیگر قلم موی لاک می باشد . قلم مو باید اندازه ای باشد که حداکثر با دو تاسه حرکت تمام سطح ناخن را بپوشاند و به اندازه کافی نرم باشد تا هنگام کشیدن روی سطح ناخن اثری به جا نگذارد .
_ علاوه براین رشته های قلم موی لاک باید به اندازه کافی محکم باشند تا هنگام لاک زدن کنده نشوند و به لاک خیس نچسبند .
_ یک لاک خوب پس از خشک شدن باید کاملا صاف باشد و عاری از هرگونه نقطه ، حباب ، خط ، اثر و ناصافی باشد .
نزول عذاب و آمدن طوفان
نوح (علیه السلام ) (همچنان که از سوره هود و مؤ منون استفاده مى شود) مشغول ساختن کشتى بود تا این که آن را به اتمام رساند و امر خداى تعالى مبنى بر نزول عذاب صادر شد و آن تنور (113) شروع به جوشیدن کرد. در این هنگام خداوند به او وحى کرد که از هر حیوان یک جفت نر و ماده سوار کشتى کند و نیز اهل خود را به جز افرادى که مقدر شده بود هلاک شوند، یعنى همسرش که خیانتکار بود و فرزندش که از سوار شدن امتناع کرده بود و نیز همه کسانى که ایمان آورده بودند، سوار کند.
از سوره قمر استفاده مى شود که همین که آنها را سوار کرد خداى تعالى درهاى آسمان را به آبى ریزان باز کرد و زمین را بصورت چشمه هایى جوشان بشکافت ، آب بالا و پایین براى محقق شدن امرى که مقدر شده بود دست به دست هم دادند رفته رفته آب زمین را فرا گرفت و بالا آمد و کشتى را از زمین جدا کرد.
مسافران کشتى حضرت نوح (علیه السلام )
در این که طى مدت طولانى دعوت نوح به خداوند چند نفر به او ایمان آوردند و در کشتى سوار شدند، اختلاف است . اما قرآن کریم به اجمال مى فرماید: ((و جز اندکى به او ایمان نیاوردند (114))).
جمعى از مفسران گفته اند، کسانى که به او ایمان آوردند، جمعا هشتاد نفر و به گفته برخى دیگر هشتاد و هفت نفر بودند که هفتاد و دو نفر آنها از مردان و زنان قوم او و شش نفر دیگر پسران و زنانشان بوده اند.
آنچه مسلم است ، ایمان آورندگان گروه اندکى بوده اند، که سه پسر نوح به نام هاى سام ، حام و یافث به همراه زنانشان از آنان بوده اند. مورخان معتقدند که تمام نژادهاى امروز کره زمین به سه فرزند نوح باز مى گردد، از نژاد حامى در منطقه آفریقا ساکنند و از نژاد سامى در خاورمیانه و خاور نزدیک سکنى دارند و نژاد یافث را ساکنان چین مى دانند.
داستان پسر نوح (علیه السلام )
قرآن کریم به همسر (115) و فرزند بى ایمان نوح اشاره مى کند که بر اثر انحراف و همکارى با گناهکاران از مسیر ایمان خارج شدند؛ حق سوار شدن بر کشتى نجات را نداشتند زیر شرط سوار شدن بر کشتى ایمان بود. همچنین قرآن ، به استقامت و استوارى این پیامبر بزرگ اشاره مى کند به طورى که محصول سالیان بسیار دراز و تلاش پى گیر نوح (علیه السلام ) در راه تبلیغ آیین خویش ، جز ایمان آوردن گروهى اندک نبود که حضرت نوح براى هدایت هر یک از آنان به سوى خدا به طور متوسط ده سال زحمت کشید! زحمتى که مردم عادى حتى براى هدایت و نجات فرزندشان تحمل نمى کنند.
کنعان پسر نوح در زمره دشمنان آن حضرت به سر مى برد و به دین و آیین او ایمان نیاورده بود. در آن هنگام که آب از هر سو زمین را فرا گرفت و نوح و همراهانش در کشتى قرار گرفتند، ناگاه چشم نوح به کنعان افتاد که مانند دیگران براى نجات خود تلاش کرد و مى خواست به هر وسیله اى خود را از غرق شدن نجات دهد. به فرموده قرآن نوح فرزندش را که در کنارى جدا از پدر قرار گرفته بود مخاطب ساخت و فریاد زد: پسرم ! با ما سوار شو و با کافران مباش (116)، که فنا و نابودى تو را در بر خواهد گرفت . ولى آن فرزند لجوج و کوتاه فکر به گمان این که با خشم خدا نیز مى توان مبارزه کرد و فریاد برآورد: ((پدر! براى من نگران نباش . به زودى به کوهى پناه مى برم که دست این سیلاب به دامنش هرگز نخواهد رسید و مرا در دامان خود پناه خواهد داد (117))). نوح (علیه السلام ) باز ماءیوس نشد و بار دیگر به اندرز و نصیحت فرزند کوتاه فکر پرداخت تا شاید از مرکب غرور و خیره سرى فرود آید و راه حق پیش گیرد، از این رو گفت : ((فرزندم ! امروز براى هیچ قدرتى در برابر فرمان و عذاب الهى پناهگاهى وجود ندارد و تنها کسانى که مورد رحمت الهى قرار گیرند، اهل نجات هستند... (118))).
در این هنگام موجى برخاست و فرزند نوح را چون پر کاهى از جا کند و درهم کوبید ((و میان پدر و فرزند جدایى افکند و او را در صف غرق شدگان قرار داد (119))).
هنگامى که نوح فرزند خود را در میان امواج دید، عاطفه پدرى به جوش آمد و به یاد وعده الهى درباره نجات فرزندش افتاد و رو به درگاه خدا کرد و گفت :
((پروردگارا! پسرم از اهل من و خاندان من است و تو وعده فرمودى که خاندان مرا از طوفان و هلاکت رهایى بخشى (120))).
پروردگار در پاسخ نوح فرمود: ((اى نوح ! او از اهل تو نیست ! بلکه او عملى است غیر صالح و حال که چنین است ، آنچه را از آن آگاه نیستى از من تقاضا مکن . من به تو موعظه مى کنم تا از جاهلان نباشى (121))).
نوح دریافت که این تقاضا از پروردگار درست نبوده است و هرگز نباید نجات چنین فرزندى را مشمول وعده الهى بر نجات خاندانش بداند. از این رو به پروردگارش گفت : ((پروردگارا! من به تو پناه مى برم از این که چیزى از تو بخواهم که به آن آگاهى ندارم و اگر مرا نبخشى و مشمول رحمتت قرار ندهى ، از زیانکاران خواهم بود (122))).
راه حل هایی برای صرفه جویی درمصرف آب:
سلام به شما خوانندگان عزیز وبلاگ من درباره ی طرحی به آبهای ایران است که در حال حاضر در مدارس در حال اجراشدن است هدف من از ساخت این وبلاگ این است که صرفه جویی دراب در جامعه ی ما به خوبی جا بیفتد امیدوارم شماهم مرا دراین وبلاگ همراهی کنید
اب در ایات شریفه ی قران مجید موجب بیدایش تمامی موجودات عالم است در فرهنگ جوامع مختلف نیز به نوعی از قداست بر خوردار است وذاتا نیز دارای ویز گی هایی است که به لحاظ فیزیکی و شیمیاییبرجسم وروان انسان ها اثرمثبت میگذاردبه حدی که ارزش منحصر به فرد رادر ازهان تداعی میکند
در واقع ماباید از ابتدا بدانیم صرفه جویی به چه معناست
صرفه جویی در اب به معنی این نیست که اگه شما برای مثال روزی ۴ لیوان اب میخوردید الان دیگه بخواهید روزی ۲ لیوان اببخورید یا مثلا هفته ای ۲ روز به حمام میرفتید دیگه الان بخواهید ماهی یکبار به حمام بروید مانمیگیم شما این کارها را نکنید در واقع ما میگیم که شما همه ی این کارها رو بکنید ولی درست وبجا در روز های اینده برای شما توضیح بیشتری درباره ی این موضوع میدهم
تحقیقات تشان می دهد که وجود کم ابی درتمام دنیا یک معضل است درکشور هایی مانند چین وهند این نگرانی بسیار پرنگ تر است زیرا رویکرد فرهنگی این کشور هابه سمت مصرف گرایی است
چند راه حل برا ی صرفه جویی اب=
۱=درواقع وجود شیراب هایی که چکه میکنند یکی از عامل هدر رفتن اب است اینگونه شیر اب ها ممکن است روزانه۲۰گالن اب هدر بدهند بس بهتر است هرچند وقت یکبار انها رادقیق وارسی کنیم و واشرانها راعوض کنیم.
۲=اب هایی که حداقل یکبار موردمصرف قرار میگیرند ولی هنوز برای مصارف دیگر قابل استفاده هستند اب های خاکستریمینامند ماننداب هایی که از سینگ/ حمام/ ظرفشویی خارج میشوند میتوان باسیستم خاصی انها راذخیره کرد ومثلا به جای اینکه اب اکواریوم ماهی را داخل سینگ خالی کنیم ان رادر باغچه بریزیم
درچنین مواقعی اگر قصد ترک منزل راداشته باشیم باید شیر اب هارا کنترل کرد واز بسته بودن ان اطمینان داشت تاهم از بروز خطرات ناشی از باز بودن شیر اب وهم هدر رفتن اب جلوگیری شود محدود نبودن منابع اب وشدت گرفتن روند شهر نشینی مصرف بی رویه وبدون صرفه جویی در محدوده ی شهر سفرهی اب زیر زمینی را الوده و باعث خرابی کیفیت ابی و ایجاد فاضلاب های میکروبی خواهد شد
چگونه در مصرف آب صرفه جویی کنیم؟
توجه کنید! با شما هستم، شمایی که آب را به هدر میدهید! میدانید که تنها با چند حرکت مچ دست خود میتوانید ۲۵ تا ۶۰ درصد آب و ۵۰ درصد از انرژیی که برای حمام و شستشوی خود و خانواده مصرف میکنید، را ذخیره کنید؟
چگونه؟ کافی است که یک دوش پر فشار در حمام نصب کنید، این سر دوشها خروج آب را تا ۱۱ لیتر در دقیقه کاهش میدهند. این دوشها نسبت به فایده فراوانشان، قیمت چندان گرانی ندارند و شما میتوانید یکی از آنها را با قسمت سر دوش فعلی حمام خود عوض کنید. به دهها لیتر آبی که هدر میرود، انرژیی که برای گرم کردن آن صرف میشود و پولی که باید بابت هردو اینها بپردازید، فکر کنید.
این دوشها، با وجود خروجی کمتر آب، با وارد کردن هوا در آب، از فشار بالایی برخوردارند و فشار آنها در بعضی مدلها قابل تنظیم است.
۱) اگر از مقدار و سرعت جریان آب دوش حمام خود بی خبرید، کافی است یک سطل که از گنجایش آن باخبر هستید را زیر شیر حمام گذاشته و ببینید پر شدن آن چقدر زمان میبرد. اگر پر شدن سطل ۵ لیتری، کمتر از ۲۰ ثانیه طول بکشد، یک راست عازم خرید سر دوشی جدید شوید.
۲) شیرهای آب را نیز به روز کنید. درحالی که مشغول خرید لوازم لوله کشی هستید، سرشیرهایی که خاصیتی مشابه دوش مذکور دارند تهیه کنید و به سر شیرهای خانه ببندید.
۳) برای انجام دادن آن دسته از امور آشپزخانه که نیازمند باز گذاشتن شیر آب هستند، آب را به صورت قطره ای باز بگذارید و شیر را تا آخرین حد آن باز نکنید. جریان آب را به باریکی یک نی نوشیدنی نگه دارید و در هر دقیقه ۵ لیتر آب صرفه جویی کنید.
۴) شیر آب را ببندید. هنگام مسواک زدن دندانها، آب را دو دقیقه تمام باز نگذارید، مسواک زدن دو دقیقه طول میکشد، نه؟ و ۱۱ لیتر آب را به هدر میدهد.
۵) برای هر ...کوچکی، سیفون نکشید! هربار فراموش کردن کشیدن سیفون ۲۰ لیتر آب ذخیره میکند.
۶) از تنظیمات صحیح استفاده کنید. ماشین لباسشویی و ظرفشویی را متناسب با مقدار بار آن تنظیم کنید.
۷) سرعت دوش گرفتن خود را افزایش دهید. تا حد امکان از وان استفاده نکنید.
۸) جلوی چکه کردن شیرهای آب را بگیرید. شیری که چکه میکند در سال ۱۱,۸۹۳ لیتر آب به هدر میدهد. اگر از خواندن این عدد بیهوش نشده اید، سریع برای تعمیر شیر-یعنی یک تعویض واشر ۵۰ تومانی) اقدام کنید.
۹) ماشین ظرفشویی و لباسشویی را فقط در زمانی که کاملا پر هستند، روشن کنید.
۱۰) سیفون را چک کنید. کمی رنگ خوراکی داخل محفظه سیفون بریزید، اگر رنگ به داخل کاسه توالت هم وارد شد، بدانید که محفظه نشتی دارد و تا روزی ۸۸۰ لیتر آب به هدر میدهد.
۱۱) هنگام صابون زدن به صورت و سپس تراشیدن ریش، شیر آب را باز نگذارید. برای شستن کف از روی تیغ در حین تراشیدن ریش، میتوانید مانند پدر و پدربزرگ خود از یک کاسه آب جوش استفاده کنید.
۱۲) باغچه را صبح زود و قبل از اینکه خورشید آب را بخار کند، آبیاری کنید.
۱۳) بیش از حد به باغچه آب ندهید. آیا واقعا آب پاشی روزانه لازم است؟ یک زمین چمن معمولی با گل و گیاه عادی، هفته ای یک مرتبه و به مدت یک ساعت به آبیاری نیاز دارد، مگر اینکه هوا بسیار گرم و گیاهان از نوع خاصی باشند که به آبیاری روزانه نیاز داشته باشند.
۱۴) اتوموبیل خود را با کارواش ببرید. کارواشهای حرفه ای با وسایل مخصوص حدود ۴۴۰ لیتر آب کمتر از زمانی که خودتان خودرو را میشویید، آب مصرف میکنند. گاهی تنبلی میتواند در حفظ محیط زیست بسیار موثر باشد.
منبع: http://www.mums.ac.ir
صرفه جویی در مصرف آب
آب زیر بنای سلامتی و حیات انسان است. وقتی شیر آب را در خانه باز می کنید و آب سرد و زلالی جاری می شود ، کمتر به کمبود آن فکر می کنید.
متاسفانه 40 درصد از مردم دنیا از آب سالم محرومند . طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت روزانه 30 هزار نفر از مردم دنیا به علت کمبود آب سالم و بهداشتی می میرند. در واقع مثل این است که در مجاورت و همسایگی من و شما هر روز مردم یک شهر 30 هزار نفری از فقدان آب بهداشتی جان می سپارند! و برابر با آمار سازمان جهانی بهداشت 80 درصد از بیماری هایی که مردم دنیا از آن ها رنج می برند به طور مستقیم مربوط به عدم تامین آب بهداشتی و کافی است. خود ما بزرگترین دشمن خویش هستیم زیرا همین آب های موجود را نیز آلوده و غیر قابل استفاده می کنیم و یا این ماده با ارزش برای حیات را با مصرف بی رویه هدر می دهیم . این کار باعث تقسیم ناعادلانه آب برای بشر شده و هستی تعدادی از افراد بی گناه را به خطر می اندازد.
روشهای مصرف بهینه آب در خانه
1- با هر دقیقه دوش گرفتن بین 20 الی 40 لیتر آب مصرف می شود. بنابراین بهتر است زمان مورد نیاز برای دوش گرفتن را کاهش دهیم و استفاده از وان نیز ضروری نمی باشد.
2- می توانیم با استفاده از یک لیوان آب ، دندان های خود را مسواک بزنیم و هنگام مسواک زدن جریان آب را قطع کنیم.
3- هنگام وضو گرفتن شیر آب را بدون استفاده باز نگذاریم.
4- مواظب خرابی سیفون توالت ها باشیم چون در صورت خرابی حدود 150 لیتر در شبانه روز آب هدر می رود.
5- چکه کردن و نشت آب از شیر و لوله ها موجب هدر رفتن مقدار زیادی آب در هر 24 ساعت می شود. پس همواره شیرها را بررسی کرده و در صورت خرابی در مورد رفع این مشکل و تعویض واشر آن ها اقدام نماییم.
6- هنگام شستن میوه و سبزی راه خروجی ظرفشویی را ببندیم ، و آن را تا نیمه پر از آب کنیم . سپس سبزی و میوه را در آن بخیسانیم و ضد عفونی کنیم و در پایان سبزی ها را با دوش مخصوص آب کشی کنیم.
7- ماشین لباسشویی را با حداکثر ظرفیت مورد استفاده قرار دهیم ، هنگامی از آن استفاده کنیم که لباس به اندازه کافی جمع شده باشد و در نتیجه ماشین با ظرفیت کامل کار کند.
8- چند بطری آب آشامیدنی در یخچال بگذاریم تا ناچار نشویم شیر آب را برای خنک شدن باز بگذاریم و مقادر قابل توجهی آب را هدر دهیم. استفاده از یخ نیز مفید خواهد بود.
9- باغچه را تنها در ساعات خنک روز آبیاری کنیم. این کار از رشد گیاهان انگلی جلوگیری کرده و تبخیر آب را به حداقل می رساند.
10- گذرگاه و پله ها را با جارو پاکیزه نگه داریم ، اگر این کار با شیلنگ انجام دهیم ، مقدار زیادی آب به هدر خواهد رفت.
11- برای شستن اتومبیل از چند سطل آب به جای شیلنگ استفاده کنیم.
12- کولر آبی را بازدید کنیم و در صورت اتلاف آب شیرهای شناور بادوام و محکم به کار ببریم.
13- معمولا کوکان بازی با آب را دوست دارند و مقدار زیادی آب را هدر می دهند. بنابراین توصیه می شود مواظب کودکان خود باشیم.
14- در فصل تابستان و بخصوص در گرمترین ساعات روز که مصرف آب بیشترین حد خود را دارد ، سعی کنید مصارف غیر ضروری را کاهش دهید تا آب به همه تعلق گیرد و فشار آن کاسته نشود و یا قطع نگردد.
15- با استفاده از یک آجر و یا بطری ، ظرفیت سیفون و یا فلاش تانک توالت را کاهش دهیم.
16- در مواردی که امکان پذیر است از وسایل کاهش دهنده مصرف نظیر شیرهای قطع و وصل ، سر شیرهای پودر کننده و شیرهای فشارشکن استفاده نماییم.
17- آب را دور نریزید مگر اینکه مطمئن شوید دیگر نمی توان آن را مصرف نمود.
پس از همین امروز به فکر صرفه جویی در مصرف آب تصفیه شده باشیم و در پایان هر روز از خود بپرسیم که امروز چقدر صرفه جویی کرده ایم؟
مصرف بی رویه آب = بی توجهی به حق دیگران
صرفه جویی = مصرف متعادل است نه کاهش مصارف ضروری
چه باید کرد؟
1- در مصرف آب تصفیه شده ، صرفه جویی نمایید که سایر هموطنان ما نیز بتوانند از آن استفاده نمایند زیرا مصرف بی رویه آب نه تنها بحران کم آبی را تشدید می کند ، بلکه موجب تولید فاضلاب بیشتری شده و مشکلات زیست محیطی و اقتصادی فراوانی را در دفع بهداشتی آن به وجود می آورد.
2- هیچ آبی را مصرف نکنید مگر به پاکیزه و بهداشتی بودن آن اطمینان داشته باشید.
3-از آلوده نمودن آب رودخانه ها و سایر آب های سطحی به هر طریق ممکن بپرهیزید و به هیچ عنوان زباله و یا فاضلاب را به داخل آب ها نریزید.
4- از آب رودخانه ها برای آشامیدن استفاده نکنید و در صورت نیاز آن را بجوشانید.
5- به جای استفاده از کودهای شیمیایی بهتر است از
کودهای طبیعی ضد عفونی شده استفاده نمایید.
در میان کتاب های بسیاری که درباره پیامبر گرامی اسلام و زندگی نامه ایشان نوشته و منتشر شده شاید در کمتر کتابی مانند «بامداد اسلام» به قلم دکتر عبدالحسین زرین کوب (انتشارات امیرکبیر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی) به ظرایف تاریخی اشاره شده و استناد به آن مورد وثوق همه باشد زیرا قدر مشترک چند کتاب معتبر تاریخی را با نثر شیرین پارسی بازگفته است.
به بهانه سالروز ارتحال حضرت محمد (ص)- که پس از 1400 سال همچنان بیش از یک میلیارد انسان نامش را عاشقانه بر زبان می آورند و دیگران نیز در صورت آشنایی با احترام یاد می کنند و بیش از هر شخصیت مذهبی تاریخ بشر لحظه لحظه زندگی او در تاریخ ثبت شده- بخشی از فصل « بیماری و مرگ» بامداد اسلام از منظر تاریخ و بی هیچ تعصب مذهبی و مسلمانی خواندنی است:
.... بیماری پیغمبر اندک اندک رو به شدت نهاد: تب و سردرد. قوای او نیز در این زمان تدریجا به کاستی می رفت؛ موهایش سپیدی گرفته و قامتش به خمی گراییده بود. پیش از وقت، پیری به سراغش آمده بود و البته مرارت های گذشته او آن مایه بود که پیش از وقت، وی را پیر کند. در این هنگام با آسایش و رضایتی که از حُسن ختام رسالت خویش داشت بی دغدغه و بی تزلزل، تن به مرگ داد.
آخرین ساعات حیات پیامبر گرامی اسلام به روایت زرین کوب
در آغاز بیماری به رسم همیشه به نوبت در خانه زن های خویش به سر می برد. زن های وی در این دوران 9 تن می شدند که جز عایشه همه پیش از ازدواج (با پیامبر) بیوه شده بودند. از آن جمله سوده دختر زمعه و ام حبیبه دختر ابی سفیان که شوهران شان در مهاجرت حبشه نصرانی شده و مرده بودند. صفیه و میمونه پیش از وی دو بار شوهر کرده بودند. جویریه و حفصه نیز وقتی به خانه پیغمبر می آمدند بیوه بودند.
ام سلمه نخست زن ابو سلمه خویشاوند و صحابی پیغمبر بود و چون او وفات یافت محمد –ص- زنش را به سرپرستی گرفت. زینب بنت حبش هم در آغاز در حباله (عقد نکاح) زید بن حارثه پسر خوانده پیغمبر بود و ازدواج با او که در قرآن نیز به آن اشارت رفته است، منشاء حکمی شد در باب مساله زنان پسر خواندگان. محبوب ترین زنان پیغمبر (بعد از خدیجه) عایشه بود؛ دختر ابوبکر که در هنگام وفات پیغمبر 18 ساله بود و دختری 9 ساله بود که به خانه وی آمد.... پیغمبر در خانه میمونه بیمار شد و با اذن و رضایت دیگر زنان در خانه عایشه بستری شد... وقتی او را به خانه آوردند بر دوش علی ع و فضل بن عباس تکیه داشت. سرش را بسته بود و پاهایش را بر زمین می کشید....
پیغمبر در تب داغی می سوخت چنان که از شدت حرارت کسی دست بر دست وی نمی توانست نهاد. ظرف آبی کنار بسترش بود که گاه از آن به صورت خویش می زد و ناله ای می کرد. فاطمه یگانه فرزندش در نزدیک بستر پدر می گریست. وقتی محمد –ص- بی تابی او را دریافت دختر را پیش خواند و چیزی آهسته در گوش او گفت. فاطمه گریست. پیغمبر دیگر بار او را پیش خواند و باز پنهانی چیزی در گوش او گفت. این بار دختر بخندید. بعدها وقتی عایشه از وی پرسید که آن گریه و خنده چه بود، گفت: آن روز پدرم اول به من گفت که می میرد و من از درد گریستم. بعد گفت که تو هم به زودی به من می پیوندی و من از شادی خندیدم.
بدین گونه بیماری پیغمبر شدت یافت. آخرین روز اما در حالش اندکی بهبودی پدید آمد. مردم شادمان شدند و گمان کردند که از بیماری برخاسته است... این بهبود اما ظاهری و بی دوام بود. پیغمبر باز در صدد برآمد که به مسجد برود و نتوانست. نزد عایشه بازگشت و به بستر افتاد. زن، سرش را در کنار گرفت و پیغمبر محتضرانه دعایی چند خواند. پس از آن ساکت شد و گویی به خواب رفت. هنوز ظهر نشده بود که حرکتی خفیف کرد. بر پیشانی اش عرق نشست و نفسی کشید. آخرین کلماتی که گفت اینها بود: بل الرفیق الاعلی/ بل آن یار برترین....
پس از آن خاموشی گزید و سرش بر سینه عایشه افتاد... و عایشه آن را بر بالش نهاد تا بر خیزد و با دیگر زن ها بر مرگش شیوه کند.
وفات محمد(ص) در دوازدهم ربیع الاول اتفاق افتاد به سال یازدهم هجرت. قولی هم هست که 28 ماه صفر بود. اقوال دیگر نیز گفته اند که ضعیف است. هنگام وفات 63 سال داشت و جز فاطمه از وی فرزندی نماند. پسرش ابراهیم که از یک کنیزک مصری - ماریه قبطیه - یافته بود و هنوز دو سالش به پایان نیامده بود که درگذشت و پیغمبر نیز بعد از او یک سالی بیش نزیست. دو دختر دیگرش که به نوبت در حباله عثمان درآمدند پیش از پدر از جهان رفته بودند.
چون پسران خدیجه نیز هم در کودکی فرو شده بودند جز فاطمه (ع) و فرزندان وی از محمد(ص) هیچ کس در جهان باقی ماند. کسان دیگرش عبارت بودند از عمش با فرزندان او و همچنین فرزندان ابوطالب: علی (ع) و عقیل. اما علی در حقیقت هم پسر عم وی بود و هم دامادش و هم بر خلاف عباس در اسلام سابقه قدیم داشت. علی بن ابی طالب (علیه السلام)، اسامه بن زید، عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس و شقران غلام محمد در غسل و کفن او را یاری کردند. پس از آن چند روزی بر وی نماز گزارده شد. مردم می آمدند و دسته دسته بر وی نماز می خواندند. بعد هم جنازه مقدس را در خانه او و عایشه دفن کردند.
در وصف سیما و بالای محمد-ص-
پیشانی یی بلند داشت و دست و پای درشت. میانه بالا بود و فراخ شانه. رنگی روشن داشت آمیخته به سرخی و چشمانی سیاه و گشاده با مژه های پرمو. موی سرش غالبا تا بناگوش و به روایتی تا شانه ریخته بود. ریشی داشت انبوه که در نزدیک چانه و بنا گوش به سپیدی گراییده بود.
لباسش بیشتر دو پاره بود که یکی را بر میان می بست و آن دیگر را بر دوش می افکند. گاه نیز پیرهن می پوشد و می گویند پیرهن را دوست می داشت. بعضی اوقات عمامه بر سر می نهاد و گاه قلنسوه نوعی کلاه خانگی. سر را کمتر بالا می گرفت و بیشتر به زمین می نگریست. نه کم سخن بود و نه پرگو.
خنده اش هم مختصر بود و به تبسم می مانست. هرگز با تمام دهان نمی خندید. شیرین سخن بود و در آوازش کمی گرفتگی داشت. در هنگام خشم روی خویش برمی گاشت (برمی گرداند) و در وقت راه رفتن مثل آن بود که از صخره کنده می شود یا چون آبی بود که از کوه فرود آید.
به شست و شو و خوش بویی و پاکیزگی علاقه تمام داشت و در این کار چنان بود که غالبا در هر جا که می گذشت پیش از آن که خودش دیده شود آمدنش را از بوی خوشی که همواره با حضور او همراه بود می دانستند. با این همه در غایت سادگی می زیست. روی زمین می نشست و روی زمین غذا می خورد. در بازارها راه می رفت. عبا بر تن می کرد و با بینوایان می نشست.
می گفت من بنده ام و مثل بنده می نوشم. در معاشرت مهربان و در غذا ساده و قانع بود. با این همه پرهیز رهبانان را دوست نمیداشت. وقتی چند تن از یاران پیش از او سخن از زهد و پرهیز خویش می گفتند. یکی گفت: من زن نگرفته ام. دیگری گفت: من گوشت نمی خورم. سومی افزود که من بر زمین خشک می خوابم و چهارمی گفت من پیوسته روزه دارم و محمد گفت: من اما هم روزه می گیرم و هم می خورم. هم شب زنده داری می کنم و هم می خوابم و زن هم دارم و هر که ازسنت من پیروی نکند از من نیست...