به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست...
...
کفش هایی که18سال تمام فرمان ماندن می دادند
اینبار
آماده رفتند...
...
دلم میخواهد بروم...
خودم را گم کنم میان غریبه ها...
جایی که دیگر من، "مــــ...ن" نباشد...
از آشنا بودن و آشنا دیدن خیری ندیدم...
...
کوچ...
تمام نیاز این روزها و روزگاراان هنوز نیامده من..
...
خواهم رفت...
این خاک را ترک خواهم گفت...
آسمان ایران را دیگر طاقت ماندن نیست....
...
من جایی خواهم رفت که نامم جز غریبه نباشد...
غریبه ای که نه آشنا خواهد شد...
و نه آشنایش می شوند...
...
غربت برای من مفهوم بی انتهایی است..
که در آن ارمان هایم را جست و جو میکنم....
روح ملولم را تنها تو ارامی....
...
خدا را در آن سوی مرزها هم میتوان دید...
شاید کمی ساده تر...
خودمانی تر...
خواستنی تر...
حکمت (71 ) یسوی
جفا کش و سفر نما طالبا
در مسلک بی جفا نمی باشد خود وفا
تا نکشی خود جفا راحت نباشد ترا
تا نکشی خود جفا اشکت نگردد ضیا
چاکر شده همه را باری نما تو خدمت
بر غریبان با رحمت باری نما تو شفقت
چون عالمان بیایند باری نما تو عزّت
یک ذرّه در ناجنسان هرگز نباشد وفا
مهربانی بر غریب کار رسول می باشد
هر جا بیند یک غریب اشک دیده می پاشد
جسم و جانش بردوام بر غریبان می سوزد
چون دعای غریبان نمی باشد هیچ دعا
رسول رفته مدینه بگردیده غریبه
غریب شده سرانجام به قرب حق رسیده
دیدار خود را رحمان نصیب او نموده
اهل درد راستین را چون غریبی نیست دوا
چنانچه تو امّتی پیرو می باش نبی را
نامش اگر بیاید درود فرست تو او را
غریب شده از غریب معنا دریاب همانا
غریب می باش چون غریب باری نباشد گدا
هرجا دیدی غریبی رنجه مدارش زنهار
از سر خشم با غریب تندی مباد در گفتار
غریبان را همانا از ضعفا تو مشمار
همچون غریب در دنیا باری نباشد بلا
باری حکیم اتایم در شام افتاد به غربت
دوتا بشد قد او بسکه گریست به شدّت
عطا کناد ایمان را به بندگانش ایزد
قد غریب همانا هرگز نگردد دوتا
در ترکستان شد غریب بنده خدا ، خواجه احمد
به حقّ رسول از این رو بگردیده او امّت
نوش و خور و نعمتهاش اندوه بوده با محنت
حقّ تعالی نباشد از تن پرستان رضا
1،اولین شرط اینست که حداقل یک سال(12 ماه)از تاریخ ساخت و راه اندازی آن گذشته باشد،درصورتی که تاریخ فعالیت وبلاگتان کمتر یکسال باشد از پذیرش آن معذوریم
2، شرط دوم داشتن حداقل 100 پست مفید و مرتبط باموضوع فعالیت وبلاگ میباشد. که درصورتی که وبلاگ شما شرط اول یعنی یکسال فعالیت زا داشت اما کمتر از 100 پست داشت ابتدا باید نسبت به افزایش پستهای خوداقدام کنید ،سپس شرایط دیگر را بررسی کنید.
3،شرط سوم داشتن قالب مناسب،کم حجم و بهینه شده میباشد که تاثیر زیادی بر قیمت وبلاگ شما خواهد داشت،یعنی اگر قالب شما مناسب نباشد و از سئوی بالایی برخوردار نباشد شانس کمتری برای فروش وبلاگ خود خواهید داشت،اما اگر در زمینه ی بهینه سازی وسئو
تخصصی ندارید اصلا نگران نباشید چرا که جام سئو با کمترین هزینه (50 هزارتومان) برایتان هم قالب و هم مطالب وبلاگتان را سئو میکنیم که نصف مبلغ را قبل و نصف دیگر را بعد از فروش پرداخت خواهید کرد.
4،شرط چهارم،شرط چهارم داشتن حداقل رنک 1 گوگل،ک اگر وبلاگ شما رتبه ی گوگل 0 داشت باید برای رتبه ی گوگل وبلاگ خود از طریق جام سئو اقدام کنید.
5،شرط پنجم،اختصاص یک دامنه ی ir به وبلاگتان که توسط جام سئو برایتان ثبت خواهد شدو مبلغ آن به قیمت نهایی وبلاگ افزوده خواهد شد. توجه داشته باشید وبلاگهای شما با داشتن شرایط ذکر شده در لیست فروش قرار گرفته و به فروش خواهد رسید و قیمت وبلاگ های شما کمتر از صدهزار تومان نخواهد بود و هرچقد رنک گوگل و الکسای بالاتری داشت قیمت آن نیز به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد،
ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او
معشوق را جویان شود دکان او ویران شود
بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او
در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود
آن کو چنین رنجور شد نایافت شد داروی او
جان ملک سجده کند آن را که حق را خاک شد
ترک فلک چاکر شود آن را که شد هندوی او
عشقش دل پردرد را بر کف نهد بو میکند
چون خوش نباشد آن دلی کو گشت دستنبوی او
بس سینهها را خست او بس خوابها را بست او
بستهست دست جادوان آن غمزه جادوی او
شاهان همه مسکین او خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او
بنگر یکی بر آسمان بر قله روحانیان
چندین چراغ و مشعله بر برج و بر باروی او
شد قلعه دارش عقل کل آن شاه بیطبل و دهل
بر قلعه آن کس بررود کو را نماند اوی او
ای ماه رویش دیدهای خوبی از او دزدیدهای
ای شب تو زلفش دیدهای نی نی و نی یک موی او
این شب سیه پوش است از آن کز تعزیه دارد نشان
چون بیوهای جامه سیه در خاک رفته شوی او
شب فعل و دستان میکند او عیش پنهان میکند
نی چشم بندد چشم او کژ مینهد ابروی او
ای شب من این نوحه گری از تو ندارم باوری
چون پیش چوگان قدر هستی دوان چون گوی او
آن کس که این چوگان خورد گوی سعادت او برد
بیپا و بیسر میدود چون دل به گرد کوی او
ای روی ما چون زعفران از عشق لاله ستان او
ای دل فرورفته به سر چون شانه در گیسوی او
مر عشق را خود پشت کو سر تا به سر روی است او
این پشت و رو این سو بود جز رو نباشد سوی او
او هست از صورت بری کارش همه صورتگری
ای دل ز صورت نگذری زیرا نهای یک توی او
داند دل هر پاک دل آواز دل ز آواز گل
غریدن شیر است این در صورت آهوی او
بافیده دست احد پیدا بود پیدا بود
از صنعت جولاههای وز دست وز ماکوی او
ای جانها ماکوی او وی قبله ما کوی او
فراش این کو آسمان وین خاک کدبانوی او
سوزان دلم از رشک او گشته دو چشمم مشک او
کی ز آب چشم او تر شود ای بحر تا زانوی او
این عشق شد مهمان من زخمی بزد بر جان من
صد رحمت و صد آفرین بر دست و بر بازوی او
من دست و پا انداختم وز جست و جو پرداختم
ای مرده جست و جوی من در پیش جست و جوی او
من چند گفتم های دل خاموش از این سودای دل
سودش ندارد های من چون بشنود دل هوی او
که هر وقت آمدی از خانه بیرون
بیاور مدرک تحصیلی ات را
گواهی نامه ی پی اچ دی ات را
پدر باید ببیند دکترایت
زمانه بد شده جانم فدایت
دعا کن …
دعا کن مدرکت جعلی نباشد
زدانشگاه هاوایی نباشد
وگرنه وای بر احوالت ای مرد
که بابایم بگیرد حالت ای مرد
چو مجنون این پیامک خواند وارفت
به سوی دشت و صحرا کله پا رفت
اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلی
که می خواهم تورا قد تریلی
دلم در دام عشقت بی قرار است
ولیکن مدرکم بی اعتبار است
شده از فاکسفورد این دکترا فاکس
مقصر است در این ماجرا فاکس
چه سنگین است بار این جدایی
امان از دست این مدرک گرایی