وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

راهکارهای غلبه بر افسردگی

افسردگی ممنوعاگر شما هم یکی از هزاران افسرده جهان هستید باید یک سری از کارها و رفتارها را اعمال کنید تا بر افسردگی خود غالب شوید.

به همین دلیل در این بخش میخواهیم در مورد راهکارهای غلبه بر افسردگی به سخن بپردازیم:

1- وقتی صبح از خواب بیدار شدید سعی کند سریع از جای خود بلند شوید. همچنین برنامه خوابی منظمی داشته باشید.

2- از نرمش و ورزش غافل نشوید. هر کاری که شامل فعالیت و تحرک جسمی باشد، حالتان را بهتر خواهد کرد. اگر هنگام پیاده روی افکار منفی به شما هجوم آورد به ورزش دیگری بپردازید. نرمش و ورزش‌های موسوم به ایروبیک (ورزش‌های هوازی) و شنا بسیار مفید می‌باشند. تمرینات بدنی منظم قوی‌ترین عامل طبیعی است که می‌تواند افسردگی را برطرف سازد.تحقیقات ثابت کرده اند که ورزش باعث کاهش نگرانی و اضطراب میشود.

ورزش افسردگی خفیف را درمان می‌کند. نگرش فکری و عزت نفس را بهبود می‌بخشد. عملکرد قلب را تقویت می‌کند. فشار خون را پایین می‌آورد. عمل انتقال اکسیژن به سراسر بدن را بهبود می‌بخشد. از پوکی استخوان جلوگیری می‌کند. موجب کنترل قند خون می‌شود.

3- اعتقادات مذهبی خود را تقویت کنید و به خدا توکل کنید. همچنین در مراسم مذهبی و فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید.

افسردگی

4- اهداف واقع بینانه ای داشته باشید. اهداف سخت و مشکل برای خود تعیین نکنید و مسئولیت بیش از حد را به دوش نگیرید. از خود انتظار زیادی نداشته باشید. هر روز یک هدف کوچک برای خود تعیین کنید و سعی کنید به آن برسید. به یاد داشته باشید اگر افسردگی انرژی و انگیزه ما را کاهش می‌دهد، انجام حتی یک کار کوچک در روز به شما کمک می‌کند احساس بهتری راجع به خود داشته باشید.

 

5- سعی کنید با دیگران معاشرت کنید. کنار دیگران بودن به مراتب بهتر از تنهایی است و به شما کمک می‌کند. وقتی حوصله ندارید شاید خوشتان نیاید با دیگران صحبت کنید ولی بهتر است بدانید در چنین شرایطی حرف زدن با دیگران می‌تواند به شما کمک کند. سعی کنید با کسانی که دوست دارید و در مورد موضوعی که دوست دارید، صحبت کنید.

معاشرت نداشتن با دیگران

6- سعی کنید حالت چهره خود را تغییر دهید. پژوهش گران دریافته اند که حالت صورت شما می‌تواند احساسات را تغییر دهد. پس لبخند بزنید و اگر بی اختیار اخم کرده‌اید، اخم‌هایتان را باز کنید.

7- هر بار کاری را خوب انجام می‌دهید و یا هر وقت که حالتان خوب است، احساس و افکار خود را یادداشت کنید. به مرور این نوشته‌ها در زمان‌هایی که احساس خوبی ندارید به شما نشان می‌دهد که این حال بد شما پایدار نبوده و مدتی بعد احساس بهتری خواهید داشت.

8- از یک متخصص کمک بگیرید. بزرگ‌ترین کمک به افراد افسرده این است که آن‌ها را ترغیب کنیم تا از دیگران کمک بگیرند. افراد خانواده و دوستان وی باید او را تشویق و ترغیب کنند تا درمان را شروع کنند و خود را از درد و رنج‌های ناشی از بیماری نجات دهد. در مورد بیماران افسرده هرگونه حرف، اقدام یا فکر مربوط به خودکشی را نادیده نگیرید و از یک متخصص کمک بخواهید.

9- تغذیه مناسب داشته باشید. ارتباط اساسی و ظریفی بین جسم و روح وجود دارد. تغذیه مناسب نه تنها به بهبود کیفیت جسم کمک می کند بلکه روح را نیز ارتقا می بخشد. اختصاص بخش اعظمی از تغذیه به میوه ها و سبزیجات تازه و غلات بسیار مفید است. بهتر است مصرف چربی و شیرینی جات را محدود کنید. بعضی مطالعات حاکی از این حقیقت است که اسید چرب امگا 3 و ویتامین B12 به تغییر خلق و خو و رفع افسردگی کمک می کند. یکی از بارزترین علایم افسردگی اضطراب می باشد و مصرف بیش از اندازه کافئین باعث بروز عصبیت، دلهره و اضطراب می شود. محدود کردن موادی مثل قهوه، چای، شکلات و... می تواند تغییر به سزایی در بهبود خلق و خو داشته باشد.

تغذیه سالم

10- خلاقیتها و استعدادهای خود را کشف کنید. نقاشی، عکاسی، بافندگی و یا نویسندگی فعالیت هایی هستند که فرد با انجام آن می تواند احساس درونی خود را بهتر بیان کند. خلاقیت احساس خوبی در فرد ایجاد می کند. هدف خلق شاهکار نیست. بلکه انجام کاری است که ایجاد لذت می کند و رضایت خاطر بیشتری به همراه دارد.

کشف خلاقیت

بهترین اپلیکیشن‌ها و بازی های iOS در سال ۲۰۱۴ ، از نگاه اپل

 
best-ios-apps-2014

بهترین اپلیکیشن‌ها و بازی های iOS در سال ۲۰۱۴ ، از نگاه اپل

اپل به رسم هر سال بهترین اپلیکیشن های iOS را معرفی نمود و اپلیکیشن Elevate به عنوان بهترین نرم افزار سال ۲۰۱۴ از نگاه اپل انتخاب گردید.این اپ که به شما کمک می‌کند حافظه و تمرکز خود را افزایش دهید، از نظر اپل بهترین اپ سال است. رتبه دوم به اپ هایپرلپس اینستاگرام اختصاص دارد، اپی که ویدیوها را با دو تپ تبدیل به تایم لپس می‌کند..در ادامه لیست بهترین اپلیکیشن ها و بازی های ۲۰۱۴ اپل را مشاهده خواهید کرد.

اپل در دو دسته مختلف بهترین اپ‌ها و بهترین بازی‌های سال را به انتخاب خودش به کاربران معرفی کرد. از اپ‌های برگزیده می‌توان به اپ News Digest یاهو، Paper فیسبوک و کیبورد سوییفت‌کی اشاره کرد. با انتشار iOS 8 اپل این امکان را در اختیار کاربران قرار داد که از کیبوردهای متفرقه استفاده کنند. سوییفت‌کی هم یکی از همین کیبوردهای متفرقه بود که خیلی زود توانست به یکی از بهترین‌ها تبدیل شود.

خواب نمیروز باعث می‌شود تا شما منطقی‌تر، سالم‌تر و ایمن‌تر باشید

خواب نمیروز باعث می‌شود تا شما منطقی‌تر، سالم‌تر و ایمن‌تر باشید

 

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که خواب بعد از ظهر به کارکرد حافظه بلندمدت کمک می‌کند. همچنین این مطالعات نشان می‌دهد که 90 دقیقه خواب نیمروز، به حافظه کمک بسیاری می‌کند.

 

خواب نیمروز به مدت یک ساعت، باعث بهبود هوشیاری تا 10 ساعت می‌شود. مطالعه بر روی خلبانان نشان می دهد که 26 دقیقه خواب کوتاه در هنگام پرواز (درحالی که هواپیما توسط کمک خلبان هدایت می‌شود)، سبب افزایش کارایی تا 34 درصد و هوشیاری عمومی تا 54 درصد می‌شود.

 

همچنین تحقیقی انجام شده در دانشگاه هاروارد نشان داد که چرت زدن به مدت 45 دقیقه توانایی یادگیری و به خاطر سپردن را افزایش می‌دهد. خواب نمیروز فشارهای روحی را کم می‌کند و خطر حمله قلبی و سکته، دیابت و افزایش وزن را کاهش می‌دهد.

 

برخی از فضیلت های زیارت امام حسین علیه السلام در روایات

برخی از فضیلت های زیارت امام حسین علیه السلام در روایات

1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی‌بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ .ع. قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَیَعْرِضُ حُبَّنَا عَلَى قَلْبِهِ، فَإِنْ قَبِلَهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ وَ مَنْ کَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْیَرْغَبْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ .ع. فَمَنْ کَانَ لِلْحُسَیْنِ ع زَوَّاراً، عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ‌الْبَیْتِ وَ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَنْ لَمْ‌یَکُنْ لِلْحُسَیْنِ زَوَّاراً، کَانَ نَاقِصَ الْإِیمَانِ‏.
ابابکر حضرمی می‌گوید:
از امام باقر علیه السلام  شنیدم که فرمود: کسیکه بخواهد بداند که از بهشتیان هست، پس محبت ما را بر دلش ارائه کند، اگر قبول کرد، او مؤمن (=با ایمان) است! و هرکه دوستدار ما باشد، باید به زیارت قبر حسین .ع. رغبت و میل داشته باشد، که ما زائران حسین .ع. را به "محبت‌داشتن به ما اهل‌بیت" می‌شناسیم، و چنین کسی، از بهشتیان است! و هرکه زیارت‌کننده حسین علیه السلام نباشد، کم ایمان است.
کتاب «کامل الزیارات»/باب 78/ص 193/حدیث چهارم
2) ازامام صادق علیه السلام روایت شده است که روزیامام حسین علیه السلامدر دامن حضرتد رسول صلی الله علیه و آله و سلمنشسته بود و حضرت با او بازی می کرد و او را میخنداند.
عایشه گفت: یارسول الله! چه بسیار این کودک را خوش داری!
حضرت فرمود: وای بر تو! چگونه او را دوست ندارم و از او خوشم نیاید در جایی که این فرزند میوه دل و نور دیده مناست و البته امت من او را خواهند کشت، پس هر کس بعد از شهادتش او را زیارت کند حقتعالی برای او یک حج از حجهای مرا بنویسد.
عایشه تعجب کرد و گفت: یک حج ازحج های تو؟
حضرت فرمود: بلکه دو حج از حجهای من.
باز عایشه تعجب کردحضرت فرمود: بلکه چهار حج و پیوسته عایشه تعجب می کرد و حضرت بر آن می افزود تا آنجا که فرمود: نود حج از حجهای من که با هر حجی عمره برده باشد.  
منتهی الامال، ج 1، ص 548.
3) از امام محمد باقر علیه السلام روایت شده است که در دوران کودکی  امام حسین، پیامبر زیر گلوی او را می‌بوسید و می‌گریست.
روزی حسین علیه السلام پرسید:«چرا گریه میکنید؟»
پیامبر فرمود:«چون جای شمشیر دشمنانم را بر گلوی فرزند عزیزم می‌بینم.»
امام حسین علیه السلام پرسید:«ای پدر، آیا من کشته خواهم شد؟»
پیامبرفرمود:«بله. تو و پدر و برادرت همگی کشته خواهید شد»
امام حسین علیه السلام گفت:«قبرهای ما از یکدیگر دور خواهد بود؟»
پیامبر فرمود:«بله، فرزندم»
امام حسین علیه السلام پرسید:«پس چه کسی از امت تو ما را زیارت خواهد کرد؟
پیامبر فرمود:«صدیقان امتم من و تو و پدر و برادرت را زیارت می‌کنند».
منتهی الامال، ج 1، ص 548.
4) امام صادق علیه السلام می فرمود:
حسنین علی  نزد پروردگارش جایگاه بلندی دارد و از آنجا به کربلا و کسانی که با او به شهادت رسیدند و نیز به زائرانش نظر می‌کند. او به نام‌های آنان و نام پدرانشان و جایگاهشان نزد خداوند عزوجل از خودشان به فرزندانشان آگاه تر است. حسین کسی را که بر او می‌گرید می‌بیند، برایش استغفار می‌کند و از پدرانش نیز تقاضامی‌کند برای او استغفار کنند. او می‌فرماید: اگر زیارت کننده‌ام می‌دانست که خداوندچه چیزی برای او مهیا نموده است، شادمانی‌اش بیش از عزاداری‌اش بود .زائر حسین در حالی از کربلا باز می گردد که هیچ گناهی بر او نیست.
 بحارالانوار، ج 44، ص 281
 
5) عبدالله بن سنان می‌گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم پدرت درباره انفاق در راه حج می‌فرمودند به هر درهمی که در این راه خرج کنی برای او هزار درهم حساب می‌شود. کسی که در مسیر زیارت امام حسین علیه السلام انفاق می‌کند برای او چیست؟ حضرت فرمودند: به هر درهمی که در این مسیر صرف می‌کند: هزار هزار هزار(تا ده مرتبه هزار را تکرار کردند) برای او حساب می‌شود و علاوه بر این رضایت و خشنودی خداوند و دعای خیر پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و ائمه معصومین علیه السلام برای اوست.
مکیال المکارم، ج 2، ص 414
6) راوی می‌گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمودند: تاکنون چند مرتبه حج را بجا آوردی؟ عرض کردم: نوزده مرتبه. فرمودند: اگر حجت را بر بیست برسانی (در ثواب) مثل کسی هستی که یک بار قبر امام حسین علیه السلام را زیارت کرده است.
ثواب الاعمال، ص 92
7) هشام بن سالم در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل میکند که شخصی نزد حضرت آمد و پرسید :
چه اجر و مزدی است برای فردی که در نزد حسین علیه السلام اقامت گزیند ؟
حضرت فرمودند :
هر روزش برابر هزار ماه است .
( همانطور که عظمت شب قدر به این است که از هزار ماه بهتر است ، عظمت یک روز اقامت در نزد آن قبر شریف هم برابر با هزار ماه است ؛ اما نکته آنجاست که شب قدر گر چه از هزار ماه برتر است ولی سالی یکبار است ، در حالیکه اقامت در کربلا در هر روز قابل تکرار است ).
آن مرد پرسید :
چه اجر و پاداشی است برای کسی که در راه رسیدن و در خود آن مکان مقدس از دارائیش خرج کند ؟
حضرت فرمودند :
خدا هر درهمی را که خرج کرده به هزار درهم پاداش خواهد داد .
( در دنیا اموالش پربرکت میشود و در آخرت هم به هر درهمی هزار درهم برای وی حساب میکنند ).
راوی میگوید ، عرض کردم :
چه ثوابی است برای کسی که در نزد آن امام علیه السلام نماز گذارد ؟
حضرت فرمودند :
هر کس دو رکعت نماز در نزد آن حضرت بخواند هر چه از خدا بخواهد به او عطا فرماید .
عرض کردم :
چه ثوابی است برای آنکه از آب فرات غسل کند ؟
حضرت فرمودند :
اگر به قصد زیارت حضرت در آب فرات غسل کند از گناهانش پاک میشود مانند روزی که از مادر متولد شده است .
کامل الزیارات ، باب 44 ، حدیث 2
 
8) معاویة بن وهب از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده ، وى گفت : امام (علیه السلام) به من فرمودند: اى معاویة به خاطر ترس و خوف، زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترک مکن، زیرا کسى که آن را ترک کند چنان حسرتى بخورد که آرزو کند قبر آن حضرت نزدش باشد و بتواند زیاد به زیارتش برود آیا دوست دارى که خدا تو را در زمره کسانى ببیند که حضرت رسول (صلی الله علیه و اله) و حضرات على و فاطمه و ائمّه (علیهم السلام ) در حقشان دعاء فرموده اند؟!
آیا دوست دارى از کسانى باشى که به واسطه آمرزش لغزشهاى گذشته طومار اعمالت تغییر یابد و گناهان هفتاد سال از تو آمرزیده شود؟!
آیا دوست دارى از کسانى باشى که از دنیا رفته بدون اینکه گناه قابل مؤ اخذه داشته باشى ؟!
آیا دوست دارى از کسانى باشى که رسول خدا(صلی الله علیه و اله) با آنها مصافحه مى فرمایند؟!
کامل الزیارت ، ص 383
9)عبدالملک خثعمى ، از حضرت امام صادق علیه السلام، گفت : حضرت به من فرمودند:
اى عبدالملک زیارت حسین بن على (علیه السلام) را ترک مکن و یاران و اصحابت را به آن امر فرما، 
 شیعیان ما را امر کنید به زیارت آن حضرت ،زیرا حق تعالى بواسطه آن عمر تو را طولانى کرده
و روزى و رزقت را واسع مى فرماید و امورى که بدى و شر را جلب مى کند دفع مى نماید.
در حال حیات سعید و سعادتمند نموده و نخواهى مرد مگر سعید و تو را در زمره سعداء مى نویسد
 و زیارت آن حضرت بر هر مؤ منى که اقرار به امامت حضرتش از طرف خدا دارد واجب است .
 
ترجمه کامل الزیارات ص 494


451. بحران دیالوگ

یک/ همکلاسی که حرف‌هایش دربارۀ ویتگنشتاین تمام می‌شود، ازش سوال می‌پرسم. هم جواب می‌دهد، هم نمی‌دهد. جوابش را هم می‌فهمم، هم نمی‌فهمم. گمانم او هم سوالم را هم فهمیده، هم نفهمیده.

دو/ همان همکلاسی سر کلاس بعدی از استاد سوال می‌پرسد. استاد کاملا پرت جوابش را می‌دهد. بقیه به همکلاسی کمک می‌کنند و سوال او را با ادبیات دیگری برای استاد تکرار می‌کنند. باز استاد جواب پرتی می‌دهد. من هم با اینکه می‌دانم از این استاد نمی‌شود جواب درست حسابی شنید، ویرم می‌گیرد به جای حدیث نفس، سوالم را بلند بپرسم. جواب استاد؟ پرت. بی‌ربط. نمی‌دانم یعنی استاد واقعا نفهمیده یا چون از دل حرف‌هایش مؤیدی برای فمینیسم ِسیمون دوبوآری کشیدم بیرون، تعمدا زده توی کوچۀ علی چپ.

سه/ بعد از کلاس است و طبق معمول ما چهار-پنج نفر با هم درگیریم. با فکرهای هم درگیریم. یکی از بجه‌ها نمی‌فهمد من چرا باید فلان موضوع ِ مذهبی و در عین حال هنری را برای کنفرانس کلاسی بردارم و من نمی‌فهمم او دقیقا مشکلش با موضوعم چیست و اساساً چه اشکالی دارد که یک مولفۀ مذهبی را در بستر یک نظریۀ فلسفی بازخوانی کرد. دقایق طولانی تلاش می‌کنیم هم را بفهمیم و بی‌نتیجه است. سرآخر از سر کلافگی دست از سر هم برمی‌داریم و متفرق می‌شویم.

چهار/ توی نمازخانه دوباره سه‌تای‌مان همدیگر را پیدا می‌کنیم. دیالوگ آغاز می‌شود. موضوع ِ دیالوگ؟ عشق. من آن مدل عشق افلاطونی، متعالی‌ و به یک معنا فانتزی‌ای که دوستم به‌ش قائل است را نمی‌فهمم، و او آن مدل عشق ِ انضمامی‌ای که من تقریر می‌کنم. از نفر سوم کمک می‌گیریم که ببینیم اصلا برای بعضی فرایندها که عموما اسمش را عشق می‌گذارند، می‌شود تبیین فیزیولوژیک پیدا کرد یا نه. کار خراب‌تر می‌شود.کلاف در هم گوریده‌تر. با گفتن «نمی‌دونم» بحث را رها می‌کنیم. 

پنج/ کشوری و زیباکلام مناظره دارند. قرار است با هم دیالوگ کنند. ده دقیقه زیباکلام حرف می‌زند و به کشوری و هم تیپ‌های او حمله می‌کند، ده دقیقه کشوری. همینطور ده دقیقه ده دقیقه‌ها میان‌شان تقسیم می‌شود و هر بار هر کدام حرف خود را تکرار می‌کنند، با ادبیات دیگری. هیچ یک جواب آن دیگری را نمی‌دهد. یکی دیگری را هوچی می‌داند و دیگری آن یکی را کسی که صورت مسئله را عوض می‌کند. انگار تعمدی دارند برای نفهمیدن هم. پرده‌ای که میان خودشان کشیده‌اند و قصد ندارند بزنندش کنار و بحث را از این حالت بازی رفت و برگشتی (مثل بازی پینگ پونگ) دربیاورند، کلافه‌مان می‌کند. ترجیح می‌دهیم دعوای سیاسیون را بگذاریم برای خودشان و برویم به کلاس بعد از ظهرمان برسیم.

شش/ سر کلاس بعد از ظهر، استاد می‌شود همه حرف. من می‌شوم همه گوش. ترجیح می‌دهم به جای سوال پرسیدن گوش کنم و خودم را بسپارم به بحث‌ها. حداقل سود این مدل برخورد این است که تلاشی نمی‌کنم برای فهماندن حرفم به دیگری و دیگری را نمی‌بینم که به جای جوابِ من را دادن، بزند توی جاده خاکی. اینجا دیگر از رفت و برگشت کلام‌ها و برخورد کلام هر یک به دیوار دیگری و کلافگی حاصل از بحران دیالوگ خبری نیست.

هفت/ می‌رسم خانه. لِه. چک میل می‌کنم. استاتوس می‌زنم «زنی که بتونه از پس کارای فنی بخاری اتاقش بربیاد، دیگه مرد شده. وقت زن گرفتنشه». یک ساعتی یا یکی از دوستان سر همین گزاره‌ای که بیشتر شوخی است و شاید کمی کنایی، سر به سر هم می‌گذاریم. یک ساعت مطلقا دری‌وری به هم می‌بافیم. حرف‌ها جدی نیست. کسی نمی‌خواهد دیگری را مجاب کند. کسی با دیگری سر جنگ ندارد. غرض فقط لذت بردن از مصاحبت است. در نسبت با هم ورِ خُلِ وجودمان ظهور کرده و ما هم سرکوبش نمی‌کنیم. می‌گذاریم که بگوید و ببافد و بخندد. کسی پنجه نمی‌کشد توی صورت دیگری. کسی از فهمیده نشدن رنج نمی‌برد. دو طرف از پیش نرفتن بحث و درجا زدن سر یک نقطۀ کور کلافه نمی‌شوند. اینجا هم از بحران دیالوگ خبری نیست.