براساس گزارش اتحادیهاروپا، بیش از 270 هزار نفر مهاجران غیرقانونی که قصد ورود به اروپا شتند، از آبها نجات یافتند. سال 2013 صد و هفت هزارنفر مهاجر غیرقانونی وارد اتحادیه اروپا شده بودند. خیل آریاس معاون مدیر آژانس اروپایی برای مدیریت همکاری عملیاتی مرزهای خارجی کشورهای عضو اتحادیه (فرونتکس) گفت: ورود مهاجران به اسپانیا نسبت به سال 2013 ، تثبیت شده و فقط افزایشی در آگوست دیده می شود، به نظر می رسد که این امر به دلیل این بود که مقامات مراکشی درهای مرز را باز گذاشته بودند. روزها 10 تا 12 آگوست، هزار و 300 نفر مهاجر غیرقانونی وارد اسپانیا شدند اما در تمام سال جاری ، در مجموع هفت هزار مهاجر به طور غیر قانونی به اسپانیا وارد شدند. بنابراین اسپانیا دیگر یک کشور اصلی پذیرش مهاجران نیست بلکه اکنون ایتالیا با بیش از 160 هزار ورود افزون بر یونان، بلغارستان و مجارستان که همه آنها در فاصله زیادی با اسپانیا قراردارند، بعد از اسپانیا هستند. شمار مهاجرانی که از کشورهای خود فرار می کنند و به دنبال پوشش و حفاظت بین المللی هستند، افزایش بسیاری داشته است. اگر چند سال قبل نیمی از مهاجران به دلایل اقتصادی و نیمی دیگر به عنوان پناهنده سیاسی وارد اتحادیه اروپا می شدند اکنون 80% مهاجران خواهان پناهندگی سیاسی هستند. ارقام ورود از مرز 270 هزارنفر بالاتر خواهد رفت زیرا در پایان یازدمین ماه سال، 260 هزار نفر مهاجر غیرقانونی از آبهای اتحادیه نجات یافتند و باید حدود 11 هزار نفری که تخمین زده می شود که در هفته های اخیر وارد شدند را به آنها افزود. این یک رکورد مطلق ورود به اروپا که بیش از 5/2 برابر سال 2013 است. سال 2011 به دلیل بهار عربی، 141 هزار نفر مهاجر وارد اتحادیه شده بودند.
چادر او حالا بیشتر از اینکه یک نشانه برای حجاب باشد، یک پرچم است در جبهه فرهنگی. اگرچه نباید چادری شدن او را در وهله اول سیاسی تحلیل کرد بلکه یک حرکت فرهنگی با پیامهای سیاسی مشخص است اما مقایسه این اقدام قابل تقدیر او با اقدام سخیف فریبا داوودی مهاجر در صدای آمریکا، میتواند پیامهای معناداری داشته باشد.
ه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در اسلام آباد، «عافیه صدیقی» در 2 مارس سال 1972 در کراچی پاکستان متولد شد، وی ابتدا تا سن 8 سالگی در زامبیا و سپس در کراچی پاکستان زندگی کرد.
پدرش "محمد سالی صدیقی " دانش آموخته جراح و اعصاب در انگلستان و مادرش "عصمت " معلم و مددکار اجتماعی بازنشسته و شخصی برجسته در محافل سیاسی - مذهبی پاکستان شناخته می شوند.
پدرش "محمد سالی صدیقی " دانش آموخته جراح و اعصاب در انگلستان و مادرش "عصمت " معلم و مددکار اجتماعی بازنشسته و شخصی برجسته در محافل سیاسی - مذهبی پاکستان شناخته می شوند.
کتاب فلسفه ترس اثر لارس اسوندسن فیلسوف نروژی است.
شاید بتوان ترس را مهمترین احساسی نامید که بر تفکر و تعقلِ درست، سایه میافکند و آن را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. از طرفی ترس احساسی است که در تکامل انسان نقش به سزایی داشته است، چرا که یکی از بن مایه های بقا برای نژاد انسان است.
اما ما تا چه حد باید بترسیم؟ ترس چه چیزهایی را حفظ می کند و چه چیزهایی را از ما میگیرد؟ چرا با اینکه زندگیهای ما اینقدر امن شده است باز ترس بر زندگی ما سایه افکنده است؟ چرا ترس برخی مواقع جذاب است؟ وجود سایه ترس و هراس در جامعه چه تاثیری دارد؟ رابطه قدرت و ترس چیست؟
در این کتاب لارس اسوندسن نویسنده جوان نروژی، ترس را از جنبههای مختلف به پرسش میگیرد و به واکاوی آن میپردازد. به زعم نویسنده، این کتاب حملهای است به این گرایش که عملا همه پدیدهها را باید از منظر ترس مورد توجه قرار داد. یک ویژگی فرهنگ ترساین است که ترس درست زمانی سر بر آورده است که با احتساب همه جوانب، زندگی ما نسبت به هر دوره تاریخی دیگر امن تر است. با این حال مهمترین انگیزهی نویسنده در حمله علیه فرهنگ ترس، آن است که این فرهنگ، آزادی ما را کمتر و کمتر میکند.
بخشی از مقدمه کتاب در معرفی فصل های آن:
«کتاب هفت فصل دارد.
در فصل اول شرح و گزارش مختصری از فرهنگ ترس به دست می دهیم، یعنی اینکه چگونه ترس از نظر فرهنگی بدل به عینکی ذره بینی شده است که ما جهان را از پشت آن مینگریم.
در فصل دوم، می کوشیم توصیفی به دست دهم از اینکه ترس چه جور پدیدهای است و شماری از رویکردها و نگرش های مختلق از نوروبیولوژی تا پدیدارشناسی را در بر میگیرد.
در فصل سوم به بررسی نقش ترس در جامعه خطرخیز می پردازم و نشان می دهم تلاش های ما برای به حداقل رساندن خطر حاوی چه جنبه های غیرعقلانی زیادی است.
در فصل چهارم سروکارمان با این واقعیت است که ما غالبا داوطلبانه به دنبال چیزهای ترسناک میرویم - مثل ورزشها و سرگرمی های دیوانه وار - نکته منتاقض اینجاست که ما معمولا سعی میکنیم از هرچه ترس آفرین است پرهیز کینم.
در فصل پنجم نگاهی میاندازیم به مفهوم اعتماد و این نکته را به بحث میگذاریم که فرهنگ ترس تاثیری مخرب و تضعیف کننده بر اعتماد دارد - و همین متقابلا و به نوبه خود دامنه ترس را افزایش میدهد. وقتی اعتماد عمومی کاهش پیدا میکند، این کاهش تاثیری متلاشی کننده بر روابط اجتماعی میگذارد، اگر چه ترس به نوبه خود میتواند تاثیری یکپارچه کننده هم داشته باشد. این نقش یکپارچه کننده ترس در شماری از فلسفههای سیاسی اهمیت دارد، خصوصا در فلسفه سیاسی ماکیاولی و هابز.
در فصل ششم من به همین نقش ترس که بنیان برخی از فلسفههای سیاسی است میپردازم و در عین حال نشان میدهم از ترس در همین سال های اخیر در جنگ علیه تروریسمچه بهره برداریهای سیاسیی شده است.
سرانجام در فصل پایانی این پرسش را مطرح میکنم که آیا راهی برای برون رفت از ترس وجود دارد یا نه، آیا ما میتوانیم این جو ترسی را که امروزه ما را احاطه کرده است بشکنیم یا نه.
بنا به اینگزارش، در این مراسم عباس محمد زاده گلعذانی به عنوان بخشدار بخش مرکزی شهرستان سلماس معرفی می شود.
محمد زاده گلعذانی دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع) می باشد که پیش از در بخشداری کوهسار سلماس مشغول خدمت بود.
برای این بزرگوار آرزوی توفیق و سربلندی در سنگر خدمت به مردم شریف منطقه را دارد.