با عرض سلام خدمت شمابازدیدکننده محترم ازاینکه نقاشی ساختمان تک راانتخاب کرده ایدمتشکریم
نقاشی ساختمان تک با20سال تجربه وسابقه کاری باگروهی متعهدومجرب برای اجرای نقاشی ساختمانوکاغذدیواری درخدمت شماعزیزان میباشد
نارنجی
شوخطبعی و بذلهگویی بهخصوصی را که به ارث بردهاید، باعث شده محبوب دیگران باشید. دیگران از بودن با شما لذت برده و انرژی مثبت میگیرند. سعی میکنید همیشه لیوان را از نیمه پر آن ببینید و با بذلهگویی خاص خود، محیط را برای انجام کاری مثبت فراهم سازید. آماده کمک به دیگران هستید. رنگینکمان زندگیتان را دوست دارید تا زندگی را برای دیگران نیز زیباتر کنید.
برای سفارش نقاشی ساختمان وقیمت نقاشی ساختمان باشماره های ذیل تماس حاصل فرمائید
02122198702 02177799498 09124983610 حسین فردی
شماره ثبت 102543 شماره وزارت کار9.31/25/3/1 شماره اتحادیه 19/007238
با عرض سلام خدمت شمابازدیدکننده محترم ازاینکه نقاشی ساختمان تک راانتخاب کرده ایدمتشکریم
نقاشی ساختمان تک با20سال تجربه وسابقه کاری باگروهی متعهدومجرب برای اجرای نقاشی ساختمانوکاغذدیواری درخدمت شماعزیزان میباشد
رنگ بنفش
عاشق کندوکاو و جستوجو در عمق هر پدیده هستید و شاید هم به همین دلیل عشق به علوم ماوراءالطبیعه در شما به حد کافی رشد کرده است. این باعث شده به رشتههایی چون فلسفه روی آورید هیچاتفاقی را به راحتی قبول نمیکنید. مگر آنکه خودتان آنرا شخصا تجربه کرده باشید. برای حل مشکلات نیز راه حل را درون خود میجویید. عاشق تنهایی هستید و هماهنگشدن با دیگران کمی برایتان مشکل است.
برای سفارش نقاشی ساختمان وقیمت نقاشی ساختمان باشماره های ذیل تماس حاصل فرمائید
02122198702 02177799498 09124983610 حسین فردی
شماره ثبت 102543 شماره وزارت کار9.31/25/3/1 شماره اتحادیه 19/007238
مهربان ؛ بار دیگر میزبان دکتر صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز
دکتر صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز با اشاره به وعده خود برای بهره برداری از ساختمان جدید در حال احداث مرکز بهداشتی و درمانی شبانه روزی مهربان در هفته سلامت سال 94 تاکید کرد ، در تلاش هستیم با تغییر روش اجرای پروژه از پیمانی به امانی ، ساختمان مرکز بهداشت و درمان شبانه روزی مهربان را طبق وعده داده شده ، تا هفته سلامت سال 94 تحویل اهالی منطقه دهیم .
از صفر تا صد
هفتاد و هشتمین بهار زندگی اش را، در حالی که بیش از 60 سال آن در بمبئی به فعالیت اقتصادی اشتغال داشته، می گذراند. «سادات رستوران» در خیابان مولانا آزاد محل کار اوست و درِ خانه اش مثل مهمانپذیر شبانه روزیبر روی تفتی ها و یزدی هایی که به بمبئی می روند باز است. لب خندان و چهره ی گشاده اش از قلب مهربان و روحیه ی نیکوکارنه اش خبر می دهد. او کوشش و خیرخواهی را، از عموی مادرش حاجی سید اسدالله شیردل به ارث برده است.
روز شانزدهم تیرماه 1390ش. در فرمانداری تفت، حاج سید فضل الله کلانتری را دیدم که آمده بود تفاهم نامه ی این نیکوکار تفتی در زمینه ی احداث ساختمان اورژانس بیمارستان شهید بهشتی را به رویت فرماندار برساند. از ایشان خواستم تا مقدمات دیدار و گفتگوی مرا با او فراهم کند.
روز جمعه 17 تیر ماه 1390ش. برابر با ششم شعبان المعظم 1432ق. با کارسازی سید فضل الله کلانتری و در حضور مهندس سیدمحمد میراب و حاجیه خانم خدیجه سلسله وزیری، در خانه ای قدیمی واقع در محله سرده تفت، توفیق هم صحبتی با حاج میرزا محمد فلاح تفتی را به دست آورده ام. شنیدن صحبت های این پیرمرد جواندل را به شما هم توصیه می کنم.
بنده در تاریخ دهم اردیبهشت 1312ش. در محله سَرِده تفت نزدیک سَرِ بیق متولد شدم. پدرم شادروان حاج غلامحسین فلاح تفتی، کشاورز زحمتکشی بود که در سال 1319 ما را داغدار مرگ خود کرد و مادرم مرحومه بی بی سکینه فلاح نیز زنی کوشا و سازگار بود که در 13 فروردین 1365 به دیار باقی شتافت.
حدود هفت ساله بودم که به دبستان شاه ولی تفت رفتم و تا سال پنجم از محضر آموزگارانی از قیبل مرحومان: شیخ علی مظاهر یزدی، نباتیان و امرالله دهقانی معروف به حاجی امرالله مدیر، استفاده کردم . مدیر آن زمان دبستان شاه ولی هم آقای اسلامی بودند. البته وقتی که به هندوستان رفتم دو سال هم در مدرسه ی ایرانیان در بمبئی که متعلق به آقای امین التجار شیرازی بود به فراگیری زبان و دروس رایج پرداختم.
در سال 1325ش. که برابر با سال 1947 میلادی بود به همراه شوهر خاله ام مرحوم حاج علی یکتایی، از راه دریایی و بندر کراچی به هندوستان رفتم . روز 21 نوامبر 1947 وارد بمبئی شدم. در آن زمان به تازگی هندوستان بزرگ به سه کشور هند، پاکستان و بنگلادش تجزیه شده بود و ایرانیان مقیم هندوستان در حال مهاجرت و انتقال سرمایه های خود به پاکستان بودند. بعدها روشن شد که استعمار انگلیس برای تجزیه جهان سوم تصمیم گرفته بوده که سنی ها را در بنگلادش و شیعیان هندی را در پاکستان مستقر نماید و بقیه ی اقلیت های قومی و مذهبی را در هند نگه دارد.
چون پدر برزگ و عمویم ساکن بمبئی بودند، بنده را مدت دو سال به مدرسه فرستادند تا زبان فرا بگیرم. سپس به کار در رستوران عمویم مشغول شدم. بهزاد رستوران در منطقه ای به نام سَد راسَهکه محل تلاقی هفت خیابان بود، قرار داشت و لذا از رونق خوبی برخوردار بود به طوری که چهل آشپز و خدمه داشت.
در عروسی و مهمانی ها، اغلب «بریانی» با گوشت گوسفند یا مرغ و یا «دال چاوِل» که نوعی عدس پلو است با مال مثله و گَرَم مثله پخت می شود . شیر چایی هم که رواج دارد. در مجالس عزاداری هم اغلب «کِش رَه» (آش گندم)، «نان ختایی» ( نوعی پیراشکی ) و قهوه و خرما می دهند. اما به هیچ عنوان با میوه از عزاداران پذیرایی نمی شود.
در ماه محرم و صفر به ویژه دهه اول محرم، شیعیان به نوحه خوانی می پردازند. البته اهل تسنن و حتی غیرمسلمانان هم در مراسم سوگواری امام حسین (ع) شرکت می کنند. ناگفته نماند هیئت ها معمولا در کوچه و خیابان به صورت زنجیر زنی و با زنجیره های تیغ دار عزاداری می کنند . به صورتی که در مسیر عبور عزاداران قطرات خون بر روی زمین مشاهده می شود. اما وقتی هیئت داخل حسینیه یا «دربار حسینی» می شود فقط سینه می زنند و حاضرین هم همراهی می کنند.
روز اربعین در برخی از مناطق مثل اطراف بمبئی، حیدرآباد دکن و لکنهو به عنوان حسُنِ ختام مراسم، از خندق آتش هم عبور می کنند. بدینصورت که عزاداران پای برهنه و با سرعت معمولی از روی گودالی به عمق 3 متر و طول حدود 10 متر که پر از آتش برافروخته است عبور می کنند و جالب این که هیچ آسیبی هم نمی بینند . وقتی سوگواری تمام شد سفره پهن و پذیرایی انجام می شود که همه اعم از مسلمان و غیرمسلمان دعوت عام هستند و از سفره امام حسین بهرمند می گردند. جالب است بدانید نخل برداری فقط در حسینیه پونه، آن هم در روز عاشورا و 21 رمضان صورت می گیرد.
شاید باور نکنید همه ی اقشار و اقوام هندی اعم از مسلمان و غیرمسلمان به امام حسین (ع) احترام می گذارند. حتما شنیده اید مهاتماگاندی رهبر فقید هند هم گفته است «الگوی من در مبارزه با استعمار امام حسین شیعیان بوده است»
یکی از اماکن مذهبی مسلمانان در بمبئی مسجدی به نام «مغول مسجد» است که در محله بندی بازار و خیابان دوازده امام که در زبان هندی «امام بارَه رُد» می گویند قرار دارد . در نزدیکی مغول مسجد عزاخانه بزرگی به همت و سرمایه یزدی های مقیم بمبئی به نام «دربارحسینی» ساخته شده که پنج طبقه دارد. طبقه همکف جهت برگزاری مراسم است و طبقات دیگر به کتابخانه، خوابگاه دانشجویی و دیگر برنامه های فرهنگی اختصاص دارد. در سال 1364ش. کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نظر داشت این مجموعه را تحت اداره خود درآورد که انجمن فتوت نپذیرفت.
علت نامگذاری این است که چون حضور ایرانیان در هند به زمان حمله مغولها بر می گردد و از آن زمان ایرانیان با هند روابط اقتصادی و سیاسی برقرار کردند در هند مسجد ایرانیان را «مغول مسجد» می گفتند. ولی امروزه بیشتر به «ایرانیان مسجد» شهرت دارد. گفتنی است سالها پیش دو نفر ایرانی که یکی مسلمان شیرازی و دیگری زرتشتی یزدی بوده، برای کار به بمبئی می روند و با خدا عهد می بندند اگر وضعیت اقتصادی شان خوب شد اولی مسجد و دومی بیمارستان بسازد. بعدها که وضعیت اقتصادی آنان خوب می شود به عهد خویش وفا می کنند. بدین صورت که مسلمان شیرازی بنای «ایرانیان مسجد» را می گذارد و زرتشتی یزدی بیمارستانی حدودا ً به اندازه بیمارستان شهید بهشتی تفت می سازد و آن را «بُطری والا هاسپیتال» به معنای «بیمارستان شیشه فروش» می نامد. چون این مرد در اوایل ورود به بمبئی، شیشه های خالی را جمع آوری و می فروخته است.
انجمن ایرانیان مقیم جنوب هند که مرکز آن در حیدرآباد دکن است، انجمن «اتحاد» نام دارد ولی انجمن فتوت، انجمن ایرانیان مقیم بمبئی است و در اساسنامه آن قید شده که همیشه از هفت نفر عضو اصلی هیئت مدیره آن حتما باید پنج نفر از تفتی های مقیم هند باشند. چون بنیانگذاران آن مرحومان : حاج محمد کاظمی، حاج عبدالرسول کاظمی، حاج سیداسدالله شیردل و حاج سید حسین میراب، بوده اند
گمان می کنم حدود سال 1348ش. بود که محمدرضا شاه به هند آمد و در مغول مسجد که پاتوق ایرانیان و یزدی های مقیم هند است سخنرانی کرد . او با دیدن سرمایه داران ایرانی و وضعیت از آنان درخواست نمود بیایند در ایران سرمایه گذاری کنند . در همان جلسه مالک کارخانجات «تاتا» که یک زرتشتی یزدی و داماد گاندی بود، این پیشنهاد را پذیرفت و چندی بعد کارخانجات یخچال سازی در جاده کرج را ساخت . البته مرحوم محمدعلی خان طلعت تفتی هم که شاعر مقیم هند بود در این مراسم به قرائت شعر پرداخت.
از بزرگان و تفتی های فعال و خیر باید به مرحومان : حاجی ابوتراب جویا، حاجی علی یکتایی، حاجی محمد کاظمی بازرگان خوشنام و بانی دبستان کاظمی در محله ی سلطان آباد، حاجی علی اکبر فلاح صاحب رستوران گلشن ایران در محله بِندی بازار، حاجی عبدالرسول کاظمی (رستوراندار)، حاجی سید اسدالله شیردل بانی دبستان اسدی سَرِده، حاجی محمدحسین شریفی (بانی درمانگاه و تعمیر حسینیه کوچه بالای سرده)، حاجی سیدحسین میراب که در انجام کارهای عام المنفعه پیشقدم بود، اشاره کنم و با شادروانان : پرفسور سیدمحمد حسینی (استاد دانشگاه و فعال اجتماعی)، محمدعلی بُندانی فراشاه (کارگردان و هنرپیشه)، سیدعباس عرب فراشاه معروف به رُپِش کومار (هنرپیشه) هم آشنایی داشتم که همگی به رحمت حق پیوسته اند.
از آنجا که خداوند صلاح ندانست و بنده از نعمت فرزند محروم هستم برای این که اثر خیری از خود بجا گذاشته باشم تا به عنوان باقیات الصالحات بماند، مدتی بود تصمیم داشتم بنای خیری در تفت بسازم تا این که امسال حاج سیدفضل الله کلانتری نزد بنده آمدند و باعث خیر شدند و مقدمات این کار را فراهم کردند.
با توجه به این که مسئولین بیمارستان شهید بهشتی تفت فرمودند به ساختمان اورژانس مجهز و متصل به بیمارستان نیاز دارند، تصمیم بر این شد، در فضای بین خیابان و ساختمان اصلی بیمارستان که خالی است ساختمانی در دو طبقه و با زیربنای حدود 2000 مترمربع با تجهیزات کافی ایجاد شود که از طبقه ی همکف برای برگزاری مراسم و تالار اجتماعات و طبقه اول جهت فضای درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
کلنگ آغاز ساخت این ساختمان در تاریخ 19 تیرماه 1390 بر زمین زده خواهد شد و انشالله امیدوارم هر چه زودتر شاهد بهره برداری از این مجموعه باشیم. .بر طبق تفاهم نامه ای که با دانشگاه علوم پزشکی یزد تنظیم شده، نمایندگان بنده هم در زمینه پیگیری ساخت این مجموعه، آقایان : حاج سید فضل الله کلانتری، دکتر سیدعلی میراب، مهندس سید محمد میراب و علی اکبر سلامت هستند.
در انجمن فتوت که افتخار همکاری دارم، مواردی پیش آمده که مسلمانان هندی برای احداث مسجد و حسینیه به کمک مالی نیاز داشتند . در چنین مواردی علاوه بر جمع آوری کمک های ایرانیان مقیم هند، شخصا هم شریک می شوم .
بنده هم از لطف شما سپاسگزارم و از این که در زمینه معرفی تفت و تفتی ها تلاش میکنید تشکر می کنم و امیدورام به یاری خداوند و عنایت معصومین (ع) و همکاری مسئولین تا یک سال و نیم آینده مجموعه مورد نظر به بهره برداری برسد.