دیروز صبح رفتم کلاس. فولاد بود بعد از کلاس اومدم خونه تا غروب همینجوری گذشت بعد غروب رفتم بوشهر پیش دوستم پیش علی
خیلی وقت بود ندیده بودمش کل قضیم رو میدونه . دومادشون با بابای زهرا همکار بودن قبلا
خلاصه از هر دری گفتیم و همینجوری ساحلی میچرخیدیم نزدیکای 10 راع افتادیم خونشون راستی شام رو پیتزا جوان خوردیم . ساحلی . کنار لنگر جایی که با زهرا رفته بودم یه نیم ساعتی راه بود تا خونشون بعد که رسیدیم باز حرف زدنو شوخیو قلیونو یادشو نفرینشو
صبح هم رفتم دانشگا تا 4 عصر
میگذره برا ما هم
همسر جان زنگ زده که امروز برنامه سینمام کنسله بیا بریم کت و شلوار بخریم . ولی من امروز دوست داشتم برای خودم برنامه داشته باشم.
اکثر اوقات برنامه های من برنامه های دیکته شده است. من باید برنامه ام رو با بقیه ست کنم.
بردارش زنگ زده بریم سالن عروسی ببینیم. این در صورتیه که همسرجان نمیان و من باید این عروس و داماد رو هندل کنم.
دخترعموجان( جاری جان) کمک می خواد که لباس عروسش رو براش اوکی کنم.
مامان همسر زنگ زده بیا بریم خیاطم رو پیدا کنیم بهم مدل بده بریم براش پارچه بخریم.
اینا همش برنامه هایی که من تنهایی به دوش می کشم و همسرجان جان هیچ کمکی نمی کنه
برای عروسی برادرهمسرجان چندتایی لباس مجلسی دارم که عسلک آورده ولی اونا هم احتیاج به یه سری میزون سازی ها داره که متناسب مجلس ایران و خانواده ما باشه
اون روزی ازش گله کردم که تو نه تنها من رو ساپورت نمی کنی . نه تنهای با خانواده من کاری نداری . خانواده خودت رو هم رها کردی.
دیروز هم که رفتم دکتر و از ساعت 2 توی مطب بود تا 6 بعد ازظهر از اونجا هم آزمایش و رادیولوژی . فکر کنم انتظار عجیبی نبود که دوست داشتم همسر جان کنارم باشه کمک حالم باشه . وقتی بهش صبحش گفتم وقت دکتر دارم چه جوری برم خیلی راحت بدون کوچکترین نظرخواهری از نفر سوم اعلام کرد که خوب با الی برو.
الی هم دیروز ماشینش خراب شده بود. شانس آوردم دوست جون به کمکم اومد.
دو روز پیش تی وی بیگانه یه برنامه ای داشت : در مورد استاندارد زیبایی جهان باید تغییر کنه. عنوان می کرد که ایران هفتمین کشور وارد کننده مواد آرایشی توی دنیاست. و این آمار براساس واردات و صادرات قانونی هست قطعا این آمار با توجه به ورود کالای قاچاق تغییر می کنه. کلا بحث این تغییر استاندارد زیبایی جهان یک جمله بود: دنیا باید جای راحت تری برای خانمها باشه.
بهداد سلیمی دیروز وارد بیست و پنجمین سال زندگی خود شد.و در خانه پدری اش در قائمشهر جشن کوچکی برپا کرد
شمال اسپرت:بهداد سلیمی سال پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. او در رقابت های آسیایی اینچئون طلا گرفت و در شرایطی که پیش بینی می شد این موفقیت خود را در رقابت های جهانی قزاقستان هم تکرار کند این اتفاق نیفتاد. سلیمی در آلماتی قزاقستان و در حضور همسرش آیتکین که در سالن مسابقه حضور داشت در عین ناباوری و شگفتی موفق نشد دوباره قهرمان جهان شود و به مدال نقره رضایت داد.
به هر حال سلیمی که متولد سال 1368 در قائمشهر است دیروز در کنار پدر، مادر، تنها برادرش ونداد و البته همسرش جشن تولد کوچکی گرفت و بیست و پنجمین سال زندگی خود را جشن گرفت.
شمال اسپرت تولد 25 سالگی بهداد راتبریک میگوید بهداد جان انشااله 120 ساله بشوی.
نو دولت ؟!
اقای رییس جمهور اسلامی ، دیروز در همایش نمایش _ امنیتی به نام روز 16 آذر ، دشنام تازهای به دشنامهای خود به منتقدان سیاست ایران بر بادده هستهای افزود و آنان را « تازه به دوران رسیده » نامید . از آغاز برپایی جمهوری اسلامی ، هر ساله برای مصادرهی جنبش ملی دانشجویی کشور ، با توجه به حال و روز کشور ، همایشهایی بر پا میگردد ؛ اما هرگز سخنی از جوهرهی 16 آذر در میان نیست .
16 آذر ، نمایش شکوهمند و ملی دانشجویان شهید ، از طیف ملیگرایان بودند که اندیشهی غالب بر دانشگاههای کشور در آن روزگاران بود و هست .
نخستین دشنام دولت « تدبیر و امید » به مخالفان و منتقدان «بند و بست » هستهای ، « بی سواد » و « کم سواد » بود . سپس ، آموزگار « ادب » به سبک « لقمان » ، مخالفان را به « جهنم » حواله داد و دیروز آنان را «تازه به دوران رسیده » نامید .
جناب آقای حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ، شاید فراموش فرمودهاید که عمر دولت جمهوری اسلامی بیش از 35 سال نیست و در مقیاس تاریخی بسیار « تازه » است .
راستی را باید با حافظ شیراز هم آوا شد و گفت : « یارب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان / کاین همه ناز از غلام و استر میکنند » .
دوشنبه 17 آذر ماه 1393
هوشنگ طالع