وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

خطبه 165حضرت علی (ع) در مورد شگفتیهای پرندگان (طاووس)

 

حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در خطبه 165 نهج البلاغه پیرامون شگفتیهای خلقت پرندگان می فرمایند :

" خداوند با آفرینش پرندگان، مخلوقاتى شگفت آفرید و شواهدى روشن بر لطافت صنع و قدرت عظیمش اقامه فرمود،آن چنان که عقلها را مطیع، معترف و تسلیم ساخت. شکلهاى گوناگون پرندگان را آفرید، همان پرندگانى که آنها را در شکافهاى‏زمین و دره‏هاى وسیع و قله کوهها مسکن داد. همانها که داراى بالهاى رنگارنگ و شکلهای ‏متفاوتند. زمام آنها بدست او است. از شگفت ترین شگفتیها، طاووس است که خداوند به او نیکوترین تناسب را بخشید و به زیباترین رنگها بیاراست. پرهایى که نایچه هایى آنها را به هم پیوند داده و دُمى کشیده که چون با طاووس ماده رویاروى گردد، آن را چون چترى بگشاید و بر فراز سر خود سایبان سازد. دقیقاً مانند بادبانهاى کشتیها که کشتیبانان آنها را گشوده باشند

-----------------------------------------------------------------------------

 

-----------------------------------------------------------------------------

طاووس بر زیبایى رنگهاى خود مى بالد و مغرور به جلوه گریهاى دمش، مى خرامد. رشته های پر او چونان میله هاى سیمین است که دایره هایى اعجاب انگیز همانند خورشید از آنها رسته است. دایره هایى مانند زر ناب و زبرجد. اگر برایشان همانندى در روى زمین بجویى، چونان شکوفه هایى است از گلهاى بهارى که دسته بربندند.

-----------------------------------------------------------------------------

-----------------------------------------------------------------------------

 چون متکبران ، خرامان راه مى رود و جلوهاى زیباى دم و بالهایش را مى نگرد. از نگریستن به جامه رنگارنگش به قهقهه مى خندد .اما چون پاهاى خود را مى بیند، بانگى حزین بر مى آورد که به گریه ماند و آوازى اندوهگین ، چون آواز دادخواهان که آشکارا حکایت از غم فراوانش کند. زیرا پاهایش چون پاهاى خروس ، باریک است. و از ساق نازک پایش سیخکى رسته است . در آن جا که جاى یالهاى طاووس است دسته اى موى سبز و رنگین پدیدار شده است. برآمدگى گردنش ، چون گردن راست و کشیده ابریق است . زیر گردنش تا شکمش ‍ سیاه است ، سیاهى که به سبزى می ماند ، همچون حریرى تنگ که بر آینه اى صیقلى کشیده باشند."

-----------------------------------------------------------------------------

-----------------------------------------------------------------------------

 

خطبه حضرت علی (ع) در مورد طاووس ، وصف طاووس از زبان حضرت علی (ع) ، شگفتیهای آفرینش طاووس ، توصیف زیبایی پرندگان ، طاووس در نهج البلاغه ، توصیف زیبای زیبایی های طاووس ، زیبایی خلقت طاووس

چهارتاقی شاسوسا

شاسوسا بنا یی در زمینی به مساحت حدود یک هکتار در حاشیه کویر و ابتدای جاده قدیم کاشان-آران و بیدگل در مجاورت مزرعه قدیمی به نام ملاحبیب قرار گرفته است. بنا به شکل مربع به ارتفاع 10 متر است.در متون کیهان شناسی دایره نماد آسمان و مربع نماد زمین است، دایره نماد زمان و مربع نماد مکان است.در بنای شاسوسا مربع به دایره (گنبد)تبدیل می شود و این بدان معناست که از شکلی که ابتدا و انتها و آغاز و پایان دارد به شکلی که نه ابتدا دارد و نه انتها نه آغاز و نه پایان می رسیم. خط مستقیم در جای خود استعداد رشد و تعالی دارد همان گونه که شکل مربع از آن ساخته می شود که از سویی قابلبت تکامل و تبدیل شدن به دایره دارد. مساله مهم در ساخت گنبد تبدیل سطح مربع به دایره است که در اصطلاح به آن گوشه سازی می گویند گوشه سازی یا گوشه بندی یعنی ساختن و تبدیل کردن شکل چهار گوشه به هشت گوشه و به ترتیب 16و32و64 گوشه و در نهابت دایره است.یعنی با پل زدن روی گوشه ها ، مربع اتاق تبدیل به هشت ضلعی و سپس با ادامه این کار، با صاف کردن انحرافات باقی مانده سطوح تبدیل به دایره می شود. سه کنج یا گوشه یا گوشواره یا فیل گوش، یکی از اجزای معماری ایرانی و بعدها اسلامی است که برای مستقر کردن گنبد بر روی چهار دیوار مربع به کار می رود. این کوشش برای ساختن اشکال هنری را در اواخر ساسانی به وضوح می توان مشاهده کرد تا جایی که فیل گوش ها نه تنها به عنوان یک عنصر ساختمانی بلکه به عنوان عنصر تزئینی استفاده می شدند فرم خالص سه بعدی ماندالا در فرم چهار تاقی تجلی یافته است.چهار تاقی شکلی جامع، کامل و بدون الحاقی دارد که بعد ها به مسجد اضافه شده اند.ترکیب دایره ( گنبد دوار) نمادی از آسمان با مربع ( مکعب) نماد عالم عرض در فرم بیرونی بنا. - فرم چهار گوشه با گنبدی بر فراز آن در بناهای دینی زرتشتی تداعی کننده حضور فره در این بناها است. شکل شاسوسا تمثیلی از گذر زمین به سوی آسمان است بدین معنا گنبد نمادی از آسمان و محلی برای نزدیک شدن به جهان مینوی است و شکل چهارگوش یا پایه گنبد که در زیر این فضای مقدس قرار گرفته است نیز بر این باور تقدس داده است.تزئینات بنای شاسوسا عاری از هر گونه نمادهای دینی ، شمایل و نقوش برجسته است که تنها تزئینات ساده گچی درسطوح داخلی و رسمی بندی سقف از شاخصه های تزئینی بنا است.ر بنای شاسوسا مربع به دایره (گنبد)تبدیل می شود و این بدان معناست که از شکلی که ابتدا و انتها و آغاز و پایان دارد به شکلی که نه ابتدا دارد و نه انتها نه آغاز و نه پایان می رسیم.

 چهارتاقی شاسوسا، ماندالای سه بعدی

اقوام و خاندان های دشتی ( آل عبدالجبار 5 )

● خاندان و اقوام موجود در دشتی( قسمت5 ):

✖آل عبدالجبار: از قدیمی ترین خاندانهای استان بوشهر هستند استان بوشهر همیشه جایگاه علما و فضلای بزرگ اسلام بوده و همینطور خاندانهای بزرگ چون دشتی -عصفور-بلادی-امیر دیوان و....ال عبدلجبار از بحرین به بوشهر و دشتی مهاجرت کردند این خاندان شعیه علمای زیادی به جامع اسلامی تقدیم کردند.آل عبدالجبار یکی از قدیمی ترین خاندان های علم و فضل و فقاهت و رهبری شیعه در ایران و عراق و امارات خلیج فارس و حجاز می باشند. ( دایره المعارف تشیع ج 1 ص 197 ).به خاطر اینکه دولت صفویه پشتیبان شعیان بود علمای این خاندان به بوشهر مهاجرت کردند. بسیاری از ایرانیها(بوشهر) تا قبل از صفویه اهل سنت بودند که مسجد هایی را که عمر بن عبدالعزیز در بوشهر و دشتی بنا کرد خود حاکی از این است که تا قبل از دوران صفویه سنی بودند و بعدا کم کم با ورود خاندانهای بزرگی چون ال عبدالجبار ال عصفور و ال دشتی و ال بصری و ال درازی .... شیعه شدند.

از بزرگان  خاندان ال عبدالجبار می توان به این علمای بزرگ اشاره کرد:

1_شیخ عبداله ( م 1292ق) فرزند حسن بن محمد علی از اکابر علمای امامیه است وی کتاب زهره ارض الفری در اصول فقه را نگاشته که به صورت منظوم است شیخ عبداله در سال 1256 ق در بوشهر به دنیا آمد و در برگشت از نجف به بوشهر در بصره وفات می کند و جنازه اش در جمادی الثانی 1292 ق به نجف انتقال یافت. (علما و نویسندگان بوشهر بر پایه الذریعه : سید محمد حسن نبوی.او منظومه را در نجف به نظم در آورده و مجموعا بیش از سیصد و بیست بیت است.  بیت اول آن چنین می باشد:

حمدا جزیلا کل من ثنی

عنه لمن الهمنا المبینا

تا آن جا که می گوید: سمیه بزهره الارض فری/صاحب الذریعه منظومه را به خط برادر ناظم شیخ اسماعیل نزد سید محمد تقی حجت بوشهری دیده است.( همان ص 13)

صاحب الذریعه از سید محمد تقی حجت نقل می کند که شیخ اسماعیل در سال 1328 ه.ق در بوشهر وفات یافت. ( الذریعه آغا بزرگ تهرانی،ج 3 ،ص 83)

2_ شیخ اسماعیل ( م1328ق) فرزند حسین بن محمد علی بوشهری از علمای قدیم بوشهر بوده و بیش تر عمر خود را در شیراز گذرانیده و به تالیف و تدوین کتاب اشتغال داشت.

 مرحوم سید محمد تقی فرزند سید شنیع کازرونی مقیم بوشهر از شاگردان وی بوده در کتاب فرهنگ نامه بوشهر تالیف دکتر سید جعفر حمیدی تاریخ تولدش را 1328 قمری ذکر کرده (فرهنگنامه ص42)  و منبع خود را دایره المعارف تشیع عنوان کرده در حالی که در دایره المعارف تشیع (دایره المعارف ، ج 1، ص 197) و کتاب « علما و نویسندگان بوشهر بر پایه الذریعه» نوشته مرحوم حجت الاسلام نبوی تاریخ وفاتش را 1328 ذکر کرده اند.( علما بر پایه الذریعه ،‌ص 49) به هر حال، از شاگردان او می توان به میرزا علی کازرونی لسان المله اشاره کرد از دیگر تلامیذ او اطلاعی در دست نیست.

 مهج الدعوات (دایره المعارف تشیع ، ج 1، ص 197 ) شیخ اسماعیل دعاهایی را که شرح نموده از لحاظ معنی و اعراب نحوی توضیح داده و تمام شروح یاد شده نزد سید محمد نقی بن سید محمد شفیع بوشهری به خط مولف موجود می باشند. (علماء و نویسندگان بوشهر بر پایه الذریعه، ص 12)

3_ از دیگر بزرگان خاندان آل عبدالجبار شیخ محمد علی آل عبدالجبار است که متاسفانه چون بقیه علمای آل مذکور اطلاع چندانی از وی در دست نیست.

مواخذ: آل عبدالجبار از بحرین تا کناره های جنوب ایران و بوشهر نوشته {سید ابوالحسن حسینی}

http://www.gezderaz100.blogfa.com 

تعصب و قوم پرستى (نشنلزم) و محکومیت ان در سخنان پیامبر صلى الله علیه وسلم

پیامبر اعظم(ص) فرمودند: اختلاف نکنید؛ آنان­ که قبل از شما بودند، اختلاف کردند و هلاک شدند. امام علی(ع) نیز نتیجه اختلاف را در این می‌بینند که باعث می‌شود امکان هرگونه تصمیم‌گیری صحیح در مسائل فردی و جمعی از بین برود و شرائط ناخواسته برجامعه تحمیل شود.

عن جبیربن مطعم أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال لیس منا من دعا إلى عصبیة ولیس منامن قاتل على عصبیة ولیس منا من مات على عصبیة)رواه ابو داود. مشکوة باب المفاخرة والعصبیه.

رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند: (نیست از ماکسیکه بخواند مردم را بجانب عصبیت(باعث شود مردم را تا عصبیت کنند) و نیست از ماکسیکه جنگ کند، بجهت عصبیت و نیست از ما کسیکه بمیرد (بر عصبیت).

بلى !عصبیت که بر باطل بوده و بطریق ظلم باشد مذموم و مسلمانان از آن منع گردیده است.

  اصل عصبیت چیست؟ به حدیث توجه نمائیم.

عصبیت مذموم یارى دادن تست قوم خود را بر ظلم.

اینمسعود رضى الله عنه از نبى کریم صلى الله علیه وسلم روایت کرده که فرمودند: (کسىکه یارى دهد قوم خود را بناحق، پس وى، مانند شترى است که فرو افتاده درچاه و هلاکشده، پس آن اشتر را کشید به دم و معلوم است که اشتر از چاه بدم کشیده نه برآید)رواه ابو داود.

تعصبجاهلانه و ناحق مصیبت و بلاى بزرگى است که فرد آغشته بر آنرا مانند اشتر بجاهافگنده که بیرن شدان از آن مصیبت اگر خداوند نخواهد مشکل و نا ممکن میباشد.

قومیت ویا نشنلستى زمانیکه در فکر و دماغ انسان رخنه کرد طبیعتاً در وجود آن شخص مبتلا بهاین تکلیف تعصب جاهلانه را بوجود آورده و بعد این تعصب تقویه و رشد نموده و بلاخرهشخص مصاب به این مرض از تمام مردم دورى و تنفر نموده و همه کس که از دایره قومیت ویا گروه او خارج باشد بیگانه شمرده و با او دشمنى ورزیده که بعداً نزد این چنینشخص راستى – صداقت و امانت- عدالت هیچ اهمیت نداشته به همین سبب شخص عالى و محترمو پاک بر حق که از دایره رسم شده قومى و نشنلزم او بیرون باشد اهمیتى نداشته و فردناکاره و فاسد و به ناحق مربوط قوم خویش را بر قوم دیگرى ترجیح میدهد.

آشنایی با تاریخ مختصر اردبیل وشهرهای استان اردبیل

وجه تسمیه ی اردبیل: این نام در مآخذ گوناگون به صورتهای اَردویل، اَردُبیل، اَردُئیل و بیشتر اَردَبیل آمده است،اردبیل در منابع ارمنی به صورت آرتاوت و سپس آرتاول آمده است. مینورسکی معتقد است اَرته ویت به مرور به اردبیل تغییر شکلی یافته است.

اگرچه «دائره المعارف اسلام» می نویسد: اشتفاق و معنای اردبیل به درستی معلوم نیست اما مینورسکی معتقد است این نام ترکیبی است از اَرِته یا اَرته به معنای مقدس و قانون مقدس و ویت (پارسی میانه) که صورت اوستایی آن وئتی است و به معنای بید یا بید قانون مقدس دانسته است. همو درجای دیگر بِل یا بیل (یا ویل) را پسوند بسیاری از مکانها از جمله انزبیل و خرزویل دانسته است.

لاکهارت،در مورد بنای شهر و علت نام گذاری آن ازقول مردمان محلی، افسانه ای را نقل می کند که بنابر آن در محل کنونی شهر در گذشته دریاچه ای وجود داشته است : به فرمان سلیمان نبی دو دیو به نامهای اَرد وبیل آبهای این دریاچه را با حفر دو معبر در شمال شرقی شهر کنونی خارج ساختند و شهر را در محل دریاچه خشک شده برپا داشتند و به همین سبب نیز نام این شهر به نام این دو دیو اَردُبیل خوانده شد. حمیری نام اردبیل را مآخوذ از اردبیل بن ارمین می داند که یاقوت آن را از قول سمعانی به صورت اردبیل بن ارمینی ابن لنطی بن یونان ذکر کرده است.

به نظرکسروی،ظاهرا نام اردبیل ترکیبی است ازدو جزء اَرد به معنای درستی، راستی و پاکی و بیل یا ویل (پسوند مکان) به معنای جایگاه. این ترکیب را به صورتهای آرتاویل و آرتاویلا به معنای شهر مقدس نیز نوشته اند. یاقوت نام قدیم اردبیل را باذان فیروز، فردوسی بادان پیروز، آباذان فیروز، باد فیروز، فیروزگرد و اعتمادالسطنه آذر بهمن نوشته اند. اولئاریوس ظاهرا به خطا نام قدیم اردبیل را ساتراپنه می داند.[1]

 



[1] - دایره المعارف بزرگ اسلامی ، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی ، تهران، انتشارات دایره المعارف بزرگ اسلامی ، جلد هفتم ، 1377 ، صص 2- 471 ، بیات ، عزیزاله ، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، تهران ، امیرکبیر ، 1367 ، چاپ اول ، ص 236 ، لغت نامه دهخدا ذیل کلمه اردبیل.