شاسوسا بنا یی در زمینی به مساحت حدود یک هکتار در حاشیه کویر و ابتدای جاده قدیم کاشان-آران و بیدگل در مجاورت مزرعه قدیمی به نام ملاحبیب قرار گرفته است. بنا به شکل مربع به ارتفاع 10 متر است.در متون کیهان شناسی دایره نماد آسمان و مربع نماد زمین است، دایره نماد زمان و مربع نماد مکان است.در بنای شاسوسا مربع به دایره (گنبد)تبدیل می شود و این بدان معناست که از شکلی که ابتدا و انتها و آغاز و پایان دارد به شکلی که نه ابتدا دارد و نه انتها نه آغاز و نه پایان می رسیم. خط مستقیم در جای خود استعداد رشد و تعالی دارد همان گونه که شکل مربع از آن ساخته می شود که از سویی قابلبت تکامل و تبدیل شدن به دایره دارد. مساله مهم در ساخت گنبد تبدیل سطح مربع به دایره است که در اصطلاح به آن گوشه سازی می گویند گوشه سازی یا گوشه بندی یعنی ساختن و تبدیل کردن شکل چهار گوشه به هشت گوشه و به ترتیب 16و32و64 گوشه و در نهابت دایره است.یعنی با پل زدن روی گوشه ها ، مربع اتاق تبدیل به هشت ضلعی و سپس با ادامه این کار، با صاف کردن انحرافات باقی مانده سطوح تبدیل به دایره می شود. سه کنج یا گوشه یا گوشواره یا فیل گوش، یکی از اجزای معماری ایرانی و بعدها اسلامی است که برای مستقر کردن گنبد بر روی چهار دیوار مربع به کار می رود. این کوشش برای ساختن اشکال هنری را در اواخر ساسانی به وضوح می توان مشاهده کرد تا جایی که فیل گوش ها نه تنها به عنوان یک عنصر ساختمانی بلکه به عنوان عنصر تزئینی استفاده می شدند فرم خالص سه بعدی ماندالا در فرم چهار تاقی تجلی یافته است.چهار تاقی شکلی جامع، کامل و بدون الحاقی دارد که بعد ها به مسجد اضافه شده اند.ترکیب دایره ( گنبد دوار) نمادی از آسمان با مربع ( مکعب) نماد عالم عرض در فرم بیرونی بنا. - فرم چهار گوشه با گنبدی بر فراز آن در بناهای دینی زرتشتی تداعی کننده حضور فره در این بناها است. شکل شاسوسا تمثیلی از گذر زمین به سوی آسمان است بدین معنا گنبد نمادی از آسمان و محلی برای نزدیک شدن به جهان مینوی است و شکل چهارگوش یا پایه گنبد که در زیر این فضای مقدس قرار گرفته است نیز بر این باور تقدس داده است.تزئینات بنای شاسوسا عاری از هر گونه نمادهای دینی ، شمایل و نقوش برجسته است که تنها تزئینات ساده گچی درسطوح داخلی و رسمی بندی سقف از شاخصه های تزئینی بنا است.ر بنای شاسوسا مربع به دایره (گنبد)تبدیل می شود و این بدان معناست که از شکلی که ابتدا و انتها و آغاز و پایان دارد به شکلی که نه ابتدا دارد و نه انتها نه آغاز و نه پایان می رسیم.
عشق.
آدمی معمولی باش، آنقدر معمولی که
به هیچ کس نزدیک شوی
گشایش اینجاست،
انفجار اینجاست.
تنها وقتی که درمیان نیستی، آدمی فوق العاده هستی!
اما دربارة این فکر نکن
و آرزوی آن را نداشته باش،
اگر تمنا و آرزو مداخله کنند- متوجهشان باش و بهشان بخند.
اینها با آگاهی تو متوقف می شوند
و آن نیروی فراهم آمده را خنده مصرف می کند،
بعد از خنده است که آرامشی ژرف را تجربه می کنی.
آنگاه با رقص و نغمه،
حالت منفی ذهن به حالتی مثبت و سازنده استحاله می یابد.
تمنای کسی بودن و کسی شدن
به شدت منفی ست،
زیرا نفس، نفی و انکار وجود است.
نفس، اصل انکار است،
اگر انکار را نفی کنی، مثبت و سازنده می شوی.
نفس، سرچشمة همة حقارت هاست،
اما حقة آن ظریف است،
زیرا نفس وعده ی عزت و بزرگی می دهد،
اما در انتها فقط حقارت را نصیبت می کند.
از این حقیقت رمز گشایی کن و آن را به روشنی فهم کن.
کسی که بر حسب عزت و بزرگی می اندیشد،
همواره حقیر می ماند،
زیرا اینها دو روی یک سکه اند.
بذرهای عزت و بزرگی را که بپاشی،
محصول حقارت و درماندگی درو می کنی،
اشتیاق بزرگی و عزت را در دل پروراندن
در انتها به حقارت می کشاندت
و هرآنچه که دوزخی ست در این حقارت گرد آمده است.
با خاکساری و تواضع شروع کن،
بدین سان به خدا نزدیکتری.
درواقع تو همان الوهیتی ،
اما نفس شکافی ایجاد نمی کند
تا از آن به الوهیتی خود نگاه کنی.
به عکس،
نفس، بهشت های دروغین می آفریند
تا زمینه را برای دوزخ های تازه مهیا کند.
اگر به بهشت نفس داخل شوی، به دوزخ پا گذاشته ای!
از این امر آگاه باش و نیز از آنچه "خود" نامیده می شود
که آفریننده ی همة عذابهای روی زمین است.
نا خود باش، آنگاه همانی خواهی بود که هستی
و همیشه بوده ای
چیزی که موهبتی جاودانه است،
آزادی ست
وجودی کیهانی ست، برهمن است.
تات توان آسی
– آن توئی، محبوبم.