وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

جوراب هایی که زندگی مرا تغییر دادند

در آن صبح پاییزی سال 1990 وقتی داشتم جوراب هایم را میپوشیدم، هیچ فکر نمیکردم یک جفت جوراب کتان ناقابل بتواند زندگی مرا تغییر دهد.

آن روز قرار بود دوستانم به خارج شهر بروند و من قول داده بودم از حیوانات آنها مراقبت کنم ولی این حیوانات نه سگ بودند که قرار باشد با آنها بیرون بروم و نه گربه که قرار باشد خاکشان را عوض کنم.

آنها تعدادی مرغ بودند که دوستانم از دامداری صنعتی نجات داده بودند. با این حال، با خودم فکر کردم آیا نگهداری از چند تا مرغ میتواند کار سختی باشد؟

هنوز چند دقیقه از رسیدنم به خانه دوستانم نگذشته بود که متوجه شدم این جامعه مرغی چقدر پیچیده و جالب است. بعضی از مرغها گستاخ بودند، بعضی خجالتی، بعضی سمج و بعضی خیلی شاد.

یکی از مرغ ها مرتب به جوراب های من که خال های نارنجی داشتند علاقه نشان میداد. این مرغ، که اسمش هیلی بود، بد جوری عاشق جوراب های من شده بود! او مرتب نوکش را به جوراب های من می مالید و همه جا دنبال من می آمد.

من تمام روز مرغها را در حال قدقد کردن، شکار غذا در علفها، مشاجره و آرایش کردن تماشا کردم. این مرغها دنیای فعالی داشتند که من هرگز تصورش را هم نمیکردم.

عصر آن روز پس از آنکه مرغ ها را به طویله ای که مخصوص خوابشان بود بردم، لباسهایم را شستم و روی طناب آویزان کردم.

صبح روز بعد، هر دو جوراب من ناپدید شده بودند و فقط دو گیره لباس به عنوان مدرک جرم باقی مانده بودند.

خیلی طول کشید تا آنها را پیدا کردم. هیلی نه تنها جوراب ها را دزدیده بود، بلکه یک تخم هم گذاشته بود و با دقت دو جوراب را دور آن بسته بود.

من آنجا با دهان باز ایستاده بودم که او سرش را بالا آورد و با نگاهی التماس آمیز به من نگاه کرد. او آن جوراب ها را میخواست و از من می خواست که آنها را به او ببخشم. من هم همین کار را کردم.

از آن روز من دیگر گوشت مرغ و تخم مرغ نخوردم. دیگر نمیتوانستم رابطه بال ها و پاها و سینه ها در بشقابم را با هیلی و دخترهای دیگر از یاد ببرم. خیلی طول نکشید که وگن شدم.

پایان غم انگیز داستان این است که هیلی خیلی زنده نماند. او که در نتیجه زندگی قبلی خود در دامداری صنعتی رنجور و ناتوان شده بود، چند روز پس از این ماجرا در خواب مرد.

ولی من هرگز او و شوخ طبعیش را فراموش نمیکنم و این سوال را با خود به گور خواهم برد که او آن جوراب ها را چطور از طناب رخت ها پایین کشیده بود.

منبع: جام نیوز

اولین جاسوس زن ایرانی در اسرائیل چه کسی بود؟

آنها به صورت جهانگرد و با یک کوله‌پشتی به داخل اسرائیل رفتند و ارتباطاتی که لازم بود برقرار کردند. بعد هم که برگشتند خیلی راحت مجموعه‌ای از نقشه‌های داخل اسرائیل را آوردند و ما در اختیار سازمان الفتح قرار دادیم.
علی جنتی در کتاب خاطرات خود درباره فعالیت‌های مبارزین قبل از انقلاب آورده است: ما کمک‌هایی به آنها [سازمان الفتح] می‌کردیم؛ از جمله در کسب اطلاع از داخل اراضی اشغالی و آوردن بعضی نقشه‌هایی که نیاز داشتند و یا ارتباطاتی که می‌خواستند در داخل با بعضی از عناصر برقرار کنند، نیروهای ایرانی نقش مهمی داشتند.

برای نمونه روزی زن و شوهری با پاسپورت ایرانی برای آموزش دیدن به سوریه و لبنان آمدند. یکی از آنان آقای شریف خانی بود که بعدها مدتی هم مسئول بنیاد علوی گردید. دیگری همسر ایشان، خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد بود که اکنون استاد دانشگاه الزهرا(س) است. آنها با وضع عادی و بچه‌ای شیرخوار به لبنان آمدند. وقتی در لبنان آموزش‌های لازم را دیدند، آنها را به یکی از دفاتر الفتح در سوریه معرفی کردیم. قرار شد از طریق اردن به اسرائیل بروند، چون در آن زمان کسانی که گذرنامه ایرانی داشتند راحت می‌توانستند به اسرائیل بروند.

احمدی نژاد خطر کرد تا مردم اجازه سخن گفتن داشته باشند.

هنوز هم شب تاریخی مناظره احمدی نژاد و موسوی در خاطر همه هست . همان شبی که احمدی نژاد اقدام به افشاگری علیه مافیای قدرت و ثروت کرد . گرچه خیلی ها موارد مطرح شده را می دانستند اما کسی جرات صحبت کردن در موردشان را نداشت پس احمدی نژاد خطر کرد تا مردم اجازه سخن گفتن داشته باشند.

ابطحی از فعالان فتنه88 چنین روایت می کند:((شب مناظره و بعد از سخنرانی آیت‌الله هاشمی در حرم امام خمینی به محل اقامت سید حسن خمینی آمدیم و آنجا مناظره را تماشا کردیم.در آن شب، آیت‌الله صانعی، آیت‌الله موسوی بجنوردی، آیت‌الله محقق داماد، مهدی هاشمی و خیلی دیگر از شخصیت‌های شناخته شده و برجسته حضور داشتند.بعد از اتمام مناظره، خیلی فضای بهم ریخته‌ای بود و تقریبا تمام حضار در بهت کامل قرار داشتند و تصور نمی‌کردند آقای احمدی نژاد اینگونه سخن بگوید. همان شب خبرنگار فاینشنال تایمز به من زنگ زد که به او گفتم « احمدی نژاد با این مناظره فضا را به سوی خود برگرداند.))

و کسی چه می داند که تا صبح چه احوالاتی بر اصلاح طلبان گذشت!

پ ن : اینایی که خودشون می دونستن اوضاع کشور به نفع احمدی نژاد هست چرا ادعای تقلب کردند؟؟؟؟

گزارش «موسیقی ما» از مراسم بزرگداشت چهلمین روز فوت «مرتضی پاشایی»

اینبارمردم برای پاشایی خواندند+فیلم ترانه خوانی مریم حیدرزاده درمراسم  

موسیقی ما - مراسم یادبود چهلمین روز فوت «مرتضی پاشایی» عصر امروز در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (ع)، با حضور پرتعداد دوستداران این خواننده و اهالی موسیقی برگزار شد.

به گزارش «موسیقی ما»، در این آئین بزرگداشت که از ساعات ابتدایی صبح امروز بسیاری از مردم هنردوست را به قطعه هنرمندان کشانده بود، مسئولین و دست اندرکاران برگزاری برنامه سعی داشتند که در نهایت احترام بتوانند نظم را در حین برگزاری برنامه رعایت نمایند اما شدت ازدحام به قدری بود که برخی بخش های برنامه از لیست خارج شوند.

«منصور پاشایی» عموی مرتضی پاشایی در ابتدای مراسم پشت تریبون قرار گرفت و ضمن تقدیر و تشکر از حضور حاضرین در محل و همه مردم ایران بابت همدردی در همه این روزها با خانواده مرتضی پاشایی، گفت: « مردم ما در این مدت برای مرتضی سنگ تمام گذاشتند. این را با تمام وجود می گویم. باور کنید مردم ما عاشق هستند، برخورد اینگونه مردم با مرتضی واقعاً ستودنی است. مردم ما باید قدر خودشان را بدانند که حقیقتاً بی‌نظیراند. من برای تشکر از شما که در این مراسم حاضر شدید و طی این مدت با ما همراه بودید چیزی ندارم جز اینکه بگویم حاضریم جان خود را نیز برای شما فدا کنیم. همه از من می پرسند چرا و چه شد که مرتضی این‌گونه بین مردم عزیز شد؟ دلیلش این است که او چند ویژگی داشت؛ در وهله‌ی نخست، او یک هنرمند مردمی بود و همیشه برای مردم و نه برای چیزی دیگر می‌خواند البته بیشتر هنرمندان همین‌طور هستند. مرتضی بسیار متواضع بود و به هیچ‌وجه خودش را جدا از مردم نمی‌دانست. مرتضی نغمه‌هایش الهی بود. او می‌گفت، من نغمه درون انسان‌ها را کشف می‌کنم. اگر هم مرتضی عاشقانه می‌خواند، منشأ آن عشق الهی بود.»

عموی این خانواده که در حضور پدر، مادر، برادر و دیگر اعضای خانواده این خواننده سخن می گفت در انتهای صحبت هایش نیز از همراهی دوستداران این خواننده با خانواده آن مردحوم در این چهل روز تشکری ویژه انجام داد.

در ادامه شاعره قدیمی و روشندل کشور «مریم حیدرزاده» شعری را که برای پاشایی سروده بود را در حضور همه خواند و به وی تقدیم کرد و در ادامه گفت: «مرتضی پاشایی همیشه از اعماق وجود خود می‌خواند. حال با اینکه پاییز امسال تلخ و بسیار غم انگیز برای ما سپری شد اما می دانیم که او همیشه هست و صدایش زینت دهنده دل های ماست.»

حیدرزاده در ادامه افزود: «صحبت دیگری نیست جز اینکه من برای مرتضی پاشایی آرزویی جز آرامش ندارم و تصور می کنم پرواز او به آسمان طلایی بسیار زیباتر از حضور در زمین است. ما با صدای این خواننده زندگی می کردیم اما خانواده مرتضی با خودش زندگی می کردند و تحمل جای خالی او خیلی سخت است.»

حاج مجید بادکوبه مداح اهل‌بیت (ع) سومین شخصی بود که پشت تریبون قرار گرفت و پس از گفتن: «امیدوارم مرتضی در این ایام ماه ربیع مهمان سفره رسول الله باشد»، به مداحی پرداخت و این بخش از برنامه به شدت مورد توجه حاضرین قرار گرفت و خیلی ها اشک در چشمانشان حلقه زد.

«ناصر پاشایی» - پدر مرتضی پاشایی - نیز با حضور بر سر مزار پسرش دقایقی را به روضه خوانی پرداخت و در ادامه از تمام دوستان و اطرافیان پاشایی که در این ایام به شدت کمک حال خانواده پاشایی بودند تشکر کرد.

 ** حاشیه ها:

* علی ضیاء به عنوان مجری برنامه در محل حضور داشت و در بخش هایی از صحبت هایش رو به همه گفت: «هنوز هم بعد از گذشت 40 روز حالمان خوب نشده. خیلی ها در این جمع هستند که هنوز هم چشمشان گریان است. این داغ خیلی سنگین است و هضم آن کار راحتی نیست.»

* در بخش هایی از برنامه علی ضیاء‌ از حاضرین خواست تا این بار آنها برای پاشایی کنسرت برگزار کنند و بخوانند که این خواسته وی با ساتقبال حاضرین رو به رو شد و قطعاتی چون «یکی هست» و «جاده یکطرفه» بارها با صدای دوستداران پاشایی در چهلمین روز فوت این خواننده از سوی مردم و با صدای حاضرین در مراسم خوانده شود تا این بار مردم برای پاشایی کنسرتی گروهی را برگزار کنند. 

* به منظور جلوگیری از ازدحام بر سر مزار این خواننده، محوطه اطراف مزار پاشایی با داربست مهار شده بود و فقط خانواده و اطرافیان نزدیک و هنرمندان اجازه داشتند در این بخش وارد شوند.

* چهره های زیادی از اهالی موسیقی و هنر در این برنامه حضور داشتند و البته بسیاری دیگر نیز به دلیل ازدحام و ترافیک فراوان از میانه های راه برگشتند.

* تعداد زیادی از دستفروشان حاضر در محل به فروش سی دی گزیده آثار و پوستر و تقویم های سال 94 با عکس هایی از پاشایی مشغول بودند.

* چند درگیری کوچک بین طرفداران مرتضی پاشایی و تعدادی ازدستفروشان حاضر در محل بوجود آمد. طرفداران پاشایی اعتقاد داشتند که پول در آوردن و سوءاستفاده از عکسهای این خواننده که روی تخت بیمارستان گرفته شده و در حال فروش است، عمل انسانی ای نیست

* ترافیک شدید در اطراف محل برگزاری برنامه در ساعات ظهر دیروز بوجود آمده بود.

* مسعود پارسیانی، میلاد لطیفی و سید جواد هاشمی مسئولان برگزاری این مراسم بودند.

برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید

دانلوفیلم ترانه خوانی مریم حیدرزاده

***

برای درج نظردرسایت موسیقی ماکلیک کنید

یادواره 24 شهید روستای نمره یک امیدیه برگزار شد

  
 
 
یادواره 24 شهید روستای نمره یک امیدیه برگزار شد
 
  

همزمان با اربعین شهادت حضرت امام حسین علیه السلام و اصحاب عاشورایی اش، یادواره 24 شهید روستای نمره یک امیدیه برگزار شد .ابوالفتح خواجه گیری رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان امیدیه با ذکر این خبر افزود: بمنظور گرامیداشت حماسه آفرینی و فداکاری 24 شهید روستای نمره یک امیدیه(میانکوه) ، یادواره ای در گلزار شهدای این روستا برگزار و نسبت به جایگاه رفیع این عزیزان و خانواده های گرانقدر آنان ادای احترام شد .اضافه می نماید که در این مراسم معنوی جمعی از مردم شریف خانواده های شاهد، مسئولین اداری و کارکنان بنیاد حضور داشتند .در یادواره 24 شهید روستای نمره یک امیدیه، پس از اجرای چند برنامه فرهنگی ، حاضرین با تقدیم گل و عطر افشانی یاد و خاطره ی شهیدان را گرامی داشتند.