وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

از پشت دیوار های بلند دنیا

من از دنیایی می گویم که تمامی رنگ هایش در سیاهی رنگ می بازد همان رنگ های که به ضرب و زور روشنایی مصنوعی رنگ می شوند

و از بلندای مینویسم که در پست ترین نقطه این جهان جای دارد 

من از پشت دیوار های بلند دنیا برایتان می نویسم  ...

و از جهانی صحبت میکنم که دستهای کوچکتان را احمقانه بر دور شکم بزرگش به تلاش میخواهید گره بزنید که مبادا او را از شما جدا کنند .
من از جهانی صحبت می کنم که  بهارش را به بوسه ای از لبهای سرد و خشک پائیز میفروشد و  قلب یخی زمستان را به ذغالی از درختی بهاری معامله می کند .

من از دنیای صحبت می کنم که همه اش داد و ستد  است و جای برای دوست داشتن ندارد و انسانها دراین بازاره مکاره همگی شان برده اند و برای ارباب دنیا کار می کنند و چه صادقانه و  خوش باورانه با هر طلوع به دکان هایی میروند که می پندارند برای خودشان است و به خیالشان ساعت های را که در آنجا می گذرانند برای خود گذرانده اند و تنهاسود کرده اند و نمی داند که عمر خویش می فروشند و چه ارزان می فروشند و مشتریان نمی دانند در چانه های پای دخل چه گران میخرند کالایشان را ، و در این بازار سکه های سیاهی که به رنگی خورشید گونه به انها قالب نموده اند چه چیز های که در ازای خریدی ارزان تر گران از دست میدهند .

 

من از قطبهای یخی که برای آب های دریا ، دل یخ زده شان را اب می کنند ، مینویسم

و بر توده ای از یخ می نشینم .

و سفری را به دریای بیکران دنیا آغاز می کنم و به شامگاه که خورشید در مغرب به دست ماه مهربان نقاب از چهره اش برداشته میشود ، در آب ز آب شدن یخ غوطه می خورم و صبحی دگر که تکه یخی دگر دست به خودکشی میزند و از بالای بام یخی خانه خویش میپرد من بر آن سوار میشوم

و من از برای انهای که دیگر تابی برای ماندن ندارند از سفر هر روزه ام می نویسم که بدانید اگر طالب سفرئد باید بار بندید برای سفری بی بازگشت و گرنه این جهان که من بر آبهایش هروز سواری میکنم و از تمامی مسیرهایش میگذرم هیچ چیزی ندارد و آسمانش و زمینش همه جا و همه وقت یک رنگ است .

 

من از صدای پای آب خسته ام .

 

من از تکرار بیهوده خسته ام .

 

من از سفر خسته ام

 

و کاش دنیا را هیچ گاه ابتدایی نبود .

نمی دانم کجایی این دنیا زیباست که شاعران او را زیبا خطاب میکنند .

من همه جایش را دیدم همه جا جنگ ، تجاوز ، غارت و سیاست بود ، همه جا عده ای خود را به کشتن می دادند ، تا عده ای دگر را بر بالای بام دنیایشان بنشاند و سپس به التماس گویند بر ما رحم نمائید . این دنیا دیوانه خانه است و تمامی مردم این دنیا دیوانه اند . به راستی آنها چه می خواهند   ؟

 

آری آنها خدا می خواهند و این از فطرت خدا جوی آنهاست . ولی چرا مگر خدا نیست ؟ ، شاید چون او را نمی بینند ، او را باور ندارند ؟ وای چه سادلوحانه یعنی اگر روزگاری کور و کر شوند و صدای این خدای که به دست خود بر بلندای بام خانه شان یا همان دنیایشان نشاننده اند نشنوند و نبینند او را نیز انکار می کنند ؟ چه احمقانه است این بینش سطحی .

با این دیدگاه هشان همچو سنجاقکی می مانند که بر روی آب سوار است و وای از آن لحظه که از ورای شان اب به سنگی برخورد کند و به آسمان رود و بر سرشان فرو بریزد . آنها حتی سنجاقک هم نیستند ، سنجاقک چالاک است . و آنها مفلوکند و بی دست و پا  .

 

من از دنیای انسانهای کوکی می نویسم که باید کوکشان کرد تا راه روند عده ای با زن کوک می شوند

 

عده ای با پول .

 

عده ای با سیاست .

 

عده ای با عبادتی روباهانه.

 

عده ای با حرف های عاشقانه .

 

و عده ای با وعده های کودکانه .

 
 

پس چه کس می خواهد با او کوک شود . با کوک او مست شود . با کوک او زیبا شود .

و چه مظلوم است در روی زمین ، و چه گمنام به نامی ست او ، که تنها نامش را برای خود ، برای دیگران میبریم . نه برای خودش .

 

از او شرمنده ام به جای همه تان ، از او عذر می خواهم .

 

عذر می خواهم . من را ببخش!

 

که من همه آنهایم .

دلوشته های شبانه : کبریا رادین

از هیاهوی واژه ها خسته ام

از هیاهوی واژه ها خسته ام
من سکوتم را از اوراق سپید آموخته ام
آیا مرگ دلنشین ترین واژه ها نیست؟
تا چشم گشودم از چشم  زندگی افتادم
شبی!
شاید همین امشب
زیر نور این واژه ها خواهم نشست
نام خونسرد معشوقه ام را
تکدختر را
بر حواس پنج گانه ام خال خواهم کوفت
و
هم زمان پایین آخرین برگ خاطراتم خواهم نوشت
پایان...
و
آخرین نگاهم را به طناب دار می اندازم
که حالا راهیست برای رسیدن به دلنشین ترین واژه...

اس ام اس ناراحتی93

اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی وفای بی مروت
غمم دادی و غمخوارم نکردی سروکارت به فردای قیامت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


با تو از عشق میگفتم از پشیمانی
و از اینکه فرصتی دوباره هست یا نه ؟!… در جواب صدایی بی وقفه می گفت:
“دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد!!!”

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گفته بودی : یا تو یا هیچکس!!!! ولی من ساده انگار فراموش کرده بودم
که این روزها هیچکس هم برای خودش کسیست. کسی حتی مهم تر از من !!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من همیشه تشنه ما بودم و تو همیشه از من سیر بودی…
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در عجبم چطور هنوز ستون فقراتت سالم است
وقتی با این انهدام  سخت از چشمانم  افتادی !


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

می بوسم می گذارم کنار ، تمام  چیز هایی که ندارم را ،دست هایت را
شانه هایت را ، عاشقی ات را ،  همه را


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مگر با باد نسبتی داری؟… چقدر شیبه تو یک لحظه آمد مرا پیچاند و رفت !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم صاف نمی شود با تــو حالا تو هــی به مهـربانی ام دخیل ببند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پشت پا خوردم ز هر کَس که گفت یار منه / چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه
هرکه دستی از محبت حلقه کرد بر گردنم / دیدم این دست محبت ، حلقه دار منه


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جلوتر نیا! خاکستر می شوی. اینجا دلی را سوزانده اند…!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به من نگو نمی خوام اسمی ازت بیارم / هر چی که بود تموم شد نگو دوست ندارم
همش نگو نمی خوام به پای تو بسوزم / من اشتباه کردم عاشقتم هنوزم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از آدما دلم شکست واسه همیشه / دلم می خواد دعا کنم اما نمی شه
دوسش داشتم  دوسش … قد نفسهام / بدون اون نمی تونم من خیلی تنهام


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هنوز نیامده ای خداحافظ ؟تقصیر تو نیست
همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت دست نه ، دل تکان می دهم !!


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از حساب و کتاب بازار عشق هیچ گاه سر در نیاوردم !
و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی
من بدهکارت می شوم ؟


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت/  خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت
من که گفتم این بهار افسردنیست / من که گفتم این پرستو رفتنیست
آه عجب کاری به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گفتی که ما به درد هم نمی خوریم!.. اما هرگز نفهمیدی…
من تو را برای دردهایم نمی خواستم…


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت / وز بسترِ عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست  / تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از دوریت چه دارم غیر از دلی شکسته  / ذهنی همیشه ابری ، فکری همیشه خسته