وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

یک تصمیم یک دستور!!

سیاستی که در شهر  رامسر براه افتاد دور از انتظار نخواهد بود آینده رامسر چه خواهد شد !!


 به همین بهانه  کامنتی با عنوان ناظر 2 برای اینجانب داده شده که قابل تأمل است . عین کامنت بدون هیچ دخل تصرف به متن وارده دید عموم قرار داده میشود .


سلام خدمت کلیه خوانندگان محترم -حدود ده روزی است که پیامکی شبیه تهدید آقای شیخ صفر قاسمی نسبت به یک انتصاب در فضای مجازی می گذرد(درستی عمل یا نادرستی آن به بحث زیر مربوط نمی شود) انتظار جامعه برآن بود که مخاطبین تهدید که در ذیل نوشته عرض خواهم نمود پاسخگو می بودند تا برخی شبهات از میان می رفت هر چند این انتظار در همان روزهای اولیه در پژواک رامسر به عنوان یک نظر درخواست شده بود که متاسفانه جناب آقای بهرامی از تایید آن خودداری نمود که خود جای بحث دارد .


1-مخاطب اول امام جمعه محترم بودند که شیخ ایشان را به تبعات سیاسی واجتماعی (مانند فرماندار ونماینده مجلس) این انتصاب تهدید نمودند سوال اینجا است بر فرض وجود قانون مندی شورای راهبردی آیا امام جمعه نیز به عنوان نماینده رهبری باید تابع دستورات این گروه باشد.
2-مخاطب دوم نماینده محترم مجلس بودند ایشان به عنوان نماینده تک تک مردم وعضو قوه مقننه انگار باید از شورای راهبردی دولت (حتی آگر در صورت وجود قانونی آن )در شهرستان اجازه هر کاری رابگیرند!!!!

3-امافرماندار محترم -شاید دوستان شورای راهبردی چون فکر می کنند در انتصاب ایشان دخیل بودند حتما باید هر انتصابی باید مورد تایید ایشان نیز باشد ولی ایشان نسبت به همه اقشار وگروهها باید نگاه یکسان داشته باشدمگر اینکه ازقبل برای ایشان شرط گذاشته باشند!!!!!!



کد خبری : 98253

نظر آیت الله بجهت نسبت به رهبری مقام معظم رهبری :

 
وقتی ایشان ( مقام معظم رهبری ) برای رهبری انتخاب شدند عده ای به آیت الله بهجت گفتند : آقای خامنه ای جوان است ، برای رهبر شدن !
آیت الله بهجت در جواب آن عده فرمودند : همان یکبار که گفتند حضرت علی علیه السلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای هفت پشتمان کافی است ....

سود و زیان نزدیکی کردن و روش درست آن:

 

نزدیکی، تن انباشته (امتلاء) را سبک و روان را خرسند و خوشنود می کند، به سرزندگی آدمی می افزاید، سر و حواس را سبک می کند و آتش عشق دلدادگان را فرومی نشاند. و اگر بسیار انجام گیرد تن را از بسیاری انباشتگی، به تندی تهی می سازد.

شایسته است کسانی که به تندی نیرو و شهوت ایشان فرومی افتد و چشمان ایشان گود می شود و گروهی که تن خشک دارند از آن به مانند یک دشمن بترسند چه در صورت زیاده روی در آن به بیماریهای مختلف دچار می شوند. باید کسانی که تازه ازبیماری بهبود یافته اند، بیماران، ناتوانان، نزارها، هرکس که پیرامون شکم و تهیگاهش کم گوشت و لاغر است و بیماران با اعصاب ضعیف، از آن دوری کنند.

پیوسته و بسیار نزدیکی کردن زیانی سخت به اعصاب و چشم می رساند و نیرو را فرومی اندازد و تن را می فرساید و به تندی وی را به فرسودگی می کشاند. این زیان ها در افراد چاق و گوشتالو و پرخون با رگ های گشاد و پوست سرخ و پرمو کمتر دیده می شود و در افراد با ویژگیهای عکس این زیان بسیار می رساند.

نزدیکی در حالات زیر شایسته نیست: گرسنگی، آکندگی معده از خوراک و شراب، داخل گرمابه، در پی بالا آوردن یا اسهال یا رگ زدن(فصد). چنانچه کسی در نزدیکی زیاده روی کرد باید از خسته شدن، بیرون راندن خون و عرق کردن در گرمابه بکاهد و به خوراکی های افزایندۀ منی و نوشیدنی بسیار شیرین روی بیاورد و بر خواب و خوش گذرانی بیفزاید.

منابع
المنصوری فی الطب (ترجمه)،محمد بن زکریا رازی

 

سود و زیان نزدیکی کردن و روش درست آن:

 

نزدیکی، تن انباشته (امتلاء) را سبک و روان را خرسند و خوشنود می کند، به سرزندگی آدمی می افزاید، سر و حواس را سبک می کند و آتش عشق دلدادگان را فرومی نشاند. و اگر بسیار انجام گیرد تن را از بسیاری انباشتگی، به تندی تهی می سازد.

شایسته است کسانی که به تندی نیرو و شهوت ایشان فرومی افتد و چشمان ایشان گود می شود و گروهی که تن خشک دارند از آن به مانند یک دشمن بترسند چه در صورت زیاده روی در آن به بیماریهای مختلف دچار می شوند. باید کسانی که تازه ازبیماری بهبود یافته اند، بیماران، ناتوانان، نزارها، هرکس که پیرامون شکم و تهیگاهش کم گوشت و لاغر است و بیماران با اعصاب ضعیف، از آن دوری کنند.

پیوسته و بسیار نزدیکی کردن زیانی سخت به اعصاب و چشم می رساند و نیرو را فرومی اندازد و تن را می فرساید و به تندی وی را به فرسودگی می کشاند. این زیان ها در افراد چاق و گوشتالو و پرخون با رگ های گشاد و پوست سرخ و پرمو کمتر دیده می شود و در افراد با ویژگیهای عکس این زیان بسیار می رساند.

نزدیکی در حالات زیر شایسته نیست: گرسنگی، آکندگی معده از خوراک و شراب، داخل گرمابه، در پی بالا آوردن یا اسهال یا رگ زدن(فصد). چنانچه کسی در نزدیکی زیاده روی کرد باید از خسته شدن، بیرون راندن خون و عرق کردن در گرمابه بکاهد و به خوراکی های افزایندۀ منی و نوشیدنی بسیار شیرین روی بیاورد و بر خواب و خوش گذرانی بیفزاید.

منابع
المنصوری فی الطب (ترجمه)،محمد بن زکریا رازی

 

گزارش جلسه‌ شماره 1076 به تاریخ 15/9/93 (شعر طنز)

7- شعر طنز؛ شوخی با شعرا؛ خالو راشد؛ گردآورنده علی اکبر عباسی

این بخش به لطف آقای عباسی از ابتدای سال 1391 به وبلاگ اضافه شده است و هر هفته در گزارش هفتگی جلسه شعری طنز همراه با معرفی شاعرش را می‌خوانید. چون این وبلاگ مربوط به شعر تربت است سعی می‌شود بیشتر از آثار شاعران تربتی در آن استفاده شود. سعی شده معرفی شاعر در حد یک پاراگراف بیشتر نباشد و در آن حتما به کتاب‌ها و آثار منتشر شده‌ی شاعر اشاره شود و اگر شاعر شعر طنز دارای وبلاگی هستند آدرس و لینک وبلاگ هم درج شود. شما خوانندگان عزیز هم می‌توانید برای ما شعرهای طنز خود و دیگران را جهت این بخش ارسال کنید. خوانندگان محترم می‌توانند این اشعار آرشیو وبلاگ را در این بخش با برچسب شعر طنز بخوانید.

راشد انصاری شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار و طنزپرداز متولد سال 1350 در روستای دیده‌بان از توابع بخش صحرای باغ لارستان است. نزدیک به دو دهه است که با مطبوعات همکاری مستمر دارد و حدود 10 سال است که در حوزه‌ی هنری فعالیت می‌کند. وی به طور حرفه‌ای از سال 1372 فعالیت خود را در زمینه شعر و داستان طنز آغاز کرد. کتابهای منتشر شده: دغدغه‌های بی‌خیالی (1379) / این مرد مشکوک (1382) / لطفا میخ نشوید (1383) / پشت پرده (1384) / طنزینه؛ طنز اینه! (1387) و آخرین اثر ایشان که هم اکنون زیر چاپ می‌باشد فیل و فنجان نام دارد که کار مشترکی است با غلامحسین ترکمان. سایت شخصی ایشان را می‌توانید در این آدرس مشاهده کنید. http://www.khaloorashed.com 

آقای انصاری در مقدمه‌ی این شعر در وبلاگ‌شان نوشته‌اند: با ذکر این نکته که تعداد دو فقره از این شوخی ها قدیمی است. اولی …چگونه وزیر کشور…..و دومی …اگر مجلس شورا نروم!

“دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما”

گفت: بَه بَه واقعاً این جا چه حالی می دهد!

***

“دوش دیدم که ملایک درِ میخانه زدند”

غافل از این که درین شهر اماکن داریم!

***

“مزن بر سرِ ناتوان دست زور”

که روزی بپیچد به دورت چومار…

***

“نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت”

چگونه یک شبه آمد وزیر کشور شد!

***

“سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز”

مرده آن است که اقساط فراوان دارد!

***

“آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا”

لاقل دیشب سند را می رساندی پاسگاه!

***

“یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور”

من خودم تا انتها سریالِ آن را دیده ام!

***

“پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفروخت”

بی پدر باشم اگر مجلس شورا نروم!

***

“دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما”

تازه کفشِ خوشگلی هم از قضا کِش رفته بود!

***

“حکیمانِ زمانه راست گفتند”

که بحث هسته ای پایان ندارد….!

***

“بنی آدم اعضای یک پیکرند”

ولی همدگر را چرا می درند؟!

تاریخ درج در وبلاگ شخصی شاعر

19 مهرماه 1393

خالو راشد

***