گوهر واژه اى فارسى برابر با جوهر و جواهر است که به سنگهاى گرانبها یا قیمتى یا احجار کریمه اطلاق مى شود و به نامهاى سنگ هاى زینتى، تزئینى ، آذینى ، پیرایه اى و احجام نفیسه هم آمده است .بعضى از نگین ها را اثر و خاصیتى است که نمى توان آن را انکار نمود، چنانکه فردى را نزد حاکمى به سبب جرمى مى بردند حضرت صادق (علیه السلام) فرمود که انگشترى عقیق به او برسانند، انگشترى به او رساندند و مکروهى به او نرسید . یا شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند . حضرت فرمود: انگشتر عقیق او کجاست، اگر با او مى بود تازیانه نمى خورد . یا آنکه کسى نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شکوه نمود که دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتى که آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد .سنگهاى با ارزش فراوانند و در بین این هزارها سنگ گران قیمت پیامبران و ائمه اطهار (ع) تنها بر چند سنگ صحه گذاشته اند اما نه به خاطر آنکه اثرى جادویى دارند، بلکه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتى نیست و از جانب خداى تعالى است . پس اگر کسى اثر آنچه را که همراه خود مى دارد ، ذاتى و مستقل بداند به خداى یگانه شرک ورزیده است . ضمن آنکه استفاده بعضى از انگشترها مثل طلا براى مردان و انگشتر آهنى و مسى و نگین راه راه بر زنان و مردان را ممنوع کرده اند .در تفسیر قمى جلد دوم از امام صادق (ع) روایت شده است: همه ملک سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى کردند . باد مأمور حمل تخت او بود و همه شیاطین و انسانها و پرندگان و چهار پایانى که تحت اوامرش بودند همگى آنها را جابه جا مى نمود.
سلیمان به هنگام رفتن به بیت الخلا، انگشترش را در اختیار برخى از خدمتکارانش قرار مى داد. روزى شیطان آمد و خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد ، نتیجه آن شد که تمام شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت در جست و جوى انگشترشد ولى آن را نیافت .سرانجام شیطان ترسید که مردم متوجه حیله او شوند آن را به دریا انداخت . خداى - عزوجل - ماهى را مأمور به بلعیدن آن انگشتر نمود ، بنى اسرائیل چهل روز در جست و جوى حضرت سلیمان بودند و از آن طرف سلیمان در ساحل دریا به دنبال انگشتر بود و با گریه و زارى به سوى خداى تبارک و تعالى استغفار مى نمود و از این اتفاق به جانب خدا توبه مى کرد . پس از چهل روز به صیادى رسید که ماهى صید مى کرد ، حضرت سلیمان به او کمک نمود . آن صیاد پس از صید ، یک ماهى به سلیمان داد ، او شکم ماهى را شکافت انگشتر خود را در آن دید و انگشتر را به دست کرد و شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش در برابرش خضوع کردند و پادشاهى او به همان حالت اول بازگشت و حضرت ، آن شیطان (که انگشتر را ربوده بود) به همراه لشگرى که همراه او بودند به وسیله اسماء الهى حبس نمود و عده اى را در دل دریا و بعضى را در میان سنگ و صخره ها زندانى نمود و آن شیاطین تا روز قیامت زندانى و معذب هستند .
از قدیم الایام به فوائد سنگها و جواهرات و نیز به خواص مغناطیسى و درمانى آنها توجه داشته و در طب سنتى از آن بهره مى جستند.گاهى شنیده مى شود فلانى با داشتن یک انگشتر خیر و برکات فراوانى یافته و کارها مطابق میل او پیش مى رود و دیگرى انگشترى دارد ولى هیچ کاربردى برایش ندارد. این به جهت آن است که باید در انتخاب نوع نگین دقت لازم به عمل آید و نگینى انتخاب شود که با طبع و مزاج شخص موافق باشد و براى انتخاب جواهر موافق با مزاج و طبع هر شخس دو راه وجود دارد:راه اول: توجه به روز تولد است . مثلاً اگر شخصى روز پنجشنبه تولد یافته، روز پنجشنبه به ستاره مشترى تعلق دارد، براى او سنگهایى که متعلق به مشترى و موافق با آن است تجویز مى شود .
***نگین عقیق***
الف) ایمنى دهنده در سفرها بوده و آدمى را از بدى ها حفظ مى کند/ب) با خیر و نیکى روبه رو مى کند/ج) غم و غصه را رفع مى کند/ ه) فقر را از بین مى برد(۵) و باعث گشایش رزق مى شود/ و) کارها را به نیکى و خوبى تمام مى کند/ ز) موجب اجابت دعا(۸) و برآورده شدن هر حاجتى مى شود/ه) موجب برکت و باعث ایمنى از بلا مى شود/ط) ایمنى از پادشاه ظالم/ ى) همراه داشتن آن به هنگام نماز معادل هزار رکعت است
حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) فرمودند: (یا على) همانا عقیق اولین کوهى است که به ربوبیت خداى متعال و نبوت من و وصى بودن تو و امامت فرزندانت و اختصاص داشتن بهشت به پیروان تو و اختصاص آتش به دشمنان تو شهادت داده است.
***انگشتر شرف شمس***
شرف شمس در نوزده درجه حمل است و این حروف عالیات که هفت و سیزده اند، به همین اسم شریف شرف شمس شهرت دارد، برنگین انگشترى نقش کنند که صورت صحیح آن این است:و اگر به این اشکال دیده شود صحیح نیست و صورت صحیح آن همان است که ذکر شد.همگى آن را اسم اعظم دانسته اند و خاتم آن را که اولین کلمه است، خاتم سلیمانى گفته اندو آن را به عوالم خمسه که حضرت خمس در اصطلاح عارفان است تفسیر کرده اند و در صفحه ۹۲ و ۹۳ و ۲۲۲ و ۲۲۳ حظ و لذ در تأثیر از جعفر خابیه امام صادق از امیرالمؤمنین علیهاالسلام امورى را برشمارد و انتساب آنها را به تورات و انجیل و قرآن ذکر کرده است و نیز بونى در کتاب شمس معارف کبرى جلد اول اوفاقى بسیار در خواص آن آورده است که «ضحکه للمغفل و عبره للمحصل».
نگین فیروزه
الف) باعث بى نیازى و دورى فقر مى گردد./ب) جهت ایجاد فرزند مؤثر است./ج) در استجابت دعا مؤثر است.د) عامل فتح و پیروزى است./هـ) دور گرداننده دردها از دیدگان است./و) موجب گشایش سینه مى گردد/ز) قوت دل را زیادمى کند/ح) باعث برآورده شدن حاجات مى شود.
یکى از خادمان امام هادى (علیه السلام) از آن حضرت جهت زیارت على بن موسى الرضا اجازه سفر به سرزمین توس گرفت. حضرت به او فرمودند: انگشترى با نگین عقیق زرد به همراه داشته باش که بر روى آن حک شده باشد «ماشاءالله لاقوه الا بالله استغفرالله» و بر آن سوى نگین «محمد و على» حک کن.خادم مى گوید: از نزد امام بیرون شدم و انگشترى را طبق دستور امام تهیه کردم و مجدداً براى خداحافظى به حضور امام رفتم. فرمودند: انگشترى دیگر با نگین فیروزه باید همراهت نمایى که در بین توس و نیشابور شیرى با تو روبه رو مى شود و قافله را از راه رفتن بازمى دارد، به سوى آن شیر رفته و انگشتر را نشانش مى دهى، به او بگومولاى من مى گوید از راه کنار برو. بعد اضافه کرد، باید نقش روى انگشتر (الملک لله» و سمت دیگر آن «الملک لله الواحد القهار» باشد که انگشتر حضرت على (علیه السلام) این نقش را داشته است. که آن سپرى در برابر درندگان و عامل پیروزى در جنگهاست
***نگین یاقوت***
الف) باعث از بین رفتن فقر مى شود/ب) دارنده آن نجابت و بزرگى مى یابد./ج) پریشانى را زایل مى کند.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمودند:فرزندم، انگشتریاقوت و عقیق به دست کن که فرخنده و مبارک است و هرگاه کسى به آنها نگاه کند نور صورتش زیاد مى شود و یک رکعت نماز با آن دو، برابر با هفتاد رکعت نماز بدون آنهاست...
***نگین زمرد***
الف) سبب آسانى کارهاست/ب) زایل کننده فقر است./ج) فقر را به توانگرى مبدل مى کند.
از امام رضا (علیه السلام) درباره نگینى که از سنگ زمرد ساخته مى شود، پرسیدند؟امام فرمود: اشکالى ندارد اما به هنگام طهارت گرفتن (استنجار) آن را از دست درآورند.
***نگین جزع یمانى***
حضرت على (ع) فرمود: «انگشتر جزع یمانى در دست کنید که رد نمى کند مگر متمردان شیاطین را» **نگین سنگ زمزم:حسین بن عبدالله از امام على نقى (ع) سؤال کرد: «آیا خوب است از سنگ ریزه اى که از چاه زمزم بیرون آرند، انگشترى سازند؟فرمودند: بلى ، اما چون خواهد استنجاء کند، از دست بیرون آورد.»***نگین حدید چینى*** الف )جهت نیرومندى نیک است /ب ) باعث دورى اجانین و شیاطین مى شود./ج ) از شر هر موجودى در امان مى دارد./د ) اثر چشم بد را از بین مى برد/ه- ) باعث آسانى وضع حمل مى شود.
**البته این انگشتر به هیچ وجه به زنان باردار توصیه نمى شود چون براى جنین خطر دارد.
ژ ) براى اجابت حاجات دشوار نیک است/ز ) باعث ایمنى از ترس مى شود/ح ) همراه داشتن آن به هنگام نماز مکروه است
**انگشتر در دست راست یا چپ:
از امام کاظم (ع) سؤال شد آیا انگشتر را باید در دست راست کرد؟ فرمودند: هرطور که مى خواهى، دست راست باشد یا چپ.رسول خدا فرمود: یا على !انگشتر در دست راست کن که این عمل فضیلتى است از سوى خداى - عزوجل - براى آفریدگان مقربش.بوالعلاء از امام صادق (ع) در باره انگشتر به دست راست کردن سؤال کرد و گفت: من دیده ام بنى هاشم انگشترهاى خود را در دست راست مى نهند.
حضرت فرمود: پدرم امام محمدباقر (ع) در دست چپ انگشتر مى گذاشت و او (پدرم) افضل بنى هاشم و فقیه ترین آنها بود.
امام حسن عسکرى (ع) در سال دویست و شصت قمرى خطاب به شیعیان فرمودند: تاکنون امر ما این بود که انگشترتان را به دست راست بگذارید. این در حالى بود که ما (اهل بیت) در میان شما حاضر بودیم ولى اکنون امر مى کنیم انگشترى را به دست چپ کنید به جهت آنکه ما از میان شما غائب مى شویم تا زمانى که پروردگار امرما و امر شما را ظاهر کند همانا این بهترین دلیل براى شما در ولایت ما اهل بیت است. همان لحظه شیعیان در حضور امام انگشترهاى خود را از دست بیرون کرده و در دست چپ شان قرار دادند و حضرت به آنان فرمودند: این قضیه را براى شیعیان ما نقل کنید.
رسول اکرم مى فرماید: امتم را از دست کردن انگشتر در انگشت سبابه و وسط نهى مى کنم و در روایتى دیگر این عمل (انگشتر در انگشت سبابه و وسط نمودن) را از افعال قوم لوط دانسته اند.
در کتب تاریخ نقل شده که وقتی مرد فقیری وارد مسجد شد و از اصحاب درخواست کمک کرد و کسی جز امیرمومنان (ع) که در حال نماز بود، به او کمک نکرد و آیه ولایت ((انما ولیکم الله و رسوله والذین امنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون)) نازل شد، آن انگشتری که امیر مومنان (ع) به مرد فقیر داد، عقیق قرمز یمانی بوده است.ابن شهر آشوب نقل می کند که: روزی جبرئیل بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و گفت ((یا رسول الله! پروردگارم بر تو سلام و درود می فرستد و می فرماید انگشترت را در دست راست کن و نگین آن را هم عقیق قرار بده و به پسر عمویت علی نیز بگو انگشترش را در دست راست کند و نگین آن را عقیق قرار دهد.)) پیامبر (ص) پیام جبرئیل را به امیر مومنان علی (ع) رسانیدند. حضرت علی (ع) عرضه داشت: ((یا رسول الله عقیق چیست؟)) رسول خدا (ص) فرمود ((عقیق کوهی در کشور یمن است)).
در این حدیث پیامبر تصریح می کنند که آن عقیقی دارای فضایل و فواید است که از کشور یمن باشد.
روزی امیر مومنان علی (ع) از کنار جسد کشته ای می گذشتند که انگشتری با نگین عقیق در دست داشت. در این حال حضرت فرمود : ((انگشترش را برای من بیاورید!))، همراهان حضرت، انگشتر آن مرد مقتول را از دستش در آوردند و به حضرت دادند. امیر مومنان نگاهی به آن انگشتر کردند و فرمود : ((برای چه از صاحبت که تو را در دست داشت محافظت نکردی؟)) پس انگشتر به صدا در آمد و گفت: ((یا علی من عقیق یمانی نیشتم ))
با توجه به دو حدیثی که ذکر گردید و دیگر قراین باید گفت که خواص یاد شده برای عقیق، ویژه عقیق یمانی به خصوص عقیق یمانی سرخ است. البته نمی توان گفت که عقیق دیگر مناطق چون عقیق ایرانی و هندی و چینی و … هیچ خاصیتی ندارد، بلکه همه این خواص به طور کامل در آن ها نیست؛ چرا که بنابر روایات، بعضی از امامان (ع) عقیق روم در دست داشته اند و اگر عقیق رومی هیچ فضیلتی نداشته، آن بزرگواران در دست نمی کرده اند (۳).
از حضرت امیر المومنین (ع) منقول است که نماز کسی که انگشتر عقیق در دست داشته باشد بر نماز جماعتی که غیر عقیق در دست داشته باشند به چهل درجه زیادتی دارد و سلیمان اعمش روایت کند که در خدمت حضرت امام جعفر صادق (ع) بودم در خانه منصور عباسی پس شخصی را بیرون آوردند که تازیانه خورده بود حضرت فرمودند که ای سلیمان ببین که انگشترش چه نگین دارد گفتم یابن رسول الله عقیق نیست فرمود که ای سلیمان اگر عقیق بود تازیانه اش نمی زدند. او را گفتم یابن رسول الله دیگر بفرما. فرمود که ای سلیمان انگشتر عقیق امان می بخشد از دست بریدن. گفتم دیگر بفرما. فرمود که ای سلیمان انگشتر عقیق امان می بخشد از خون. گفتم دیگر بفرما. فرمود ای سلیمان خدای عزوجل دوست می دارد که بلند کند دعا بسوی او دستی که در او نگین عقیق باشد. گفتم دیگر بفرما. فرمود که عجب دارم از دستی که در آن نگین عقیق باشد چگونه خالی می ماند از دینار و درهم. گفتم یابن رسول الله دیگر بفرما. فرمود که نگاه دارنده آدمی است از هر بلا. گفتم یابن رسول الله دیگر بفرما. فرمود که ایمن می گرداند از فقر. گفتم یابن رسول الله دیگر بفرما. فرمود که ایمن می گرداند از فقر. گفتم یابن رسول الله روایت کنم این حدیث را از جدت حسین بن علی (ع) از پدرش امیر المومنین (ع) فرمود بلی و در روایت دیگر منقول است که دو رکعت نماز با انگشتر عقیق بهتر است از هزار رکعت که با آن نباشد (۴).
حضرت عرضه داشت: ((یا رسول الله، مقربان درگاه الهی چه کسانی هستند؟))
پیامبر (ص) فرمود : ((آن ها جبرئیل و میکائیل اند)).
باز حضرت پرسیدند: ((چه انگشتری در دست کنم؟)).
پیامبر (ص) فرمود : ((عقیق قرمز، پس همانا سنگ عقیق اول کوهی است که اقرار کرد به وحدانیت خدا و به پیامبری من و به وصایت تو یا علی و امامت فرزندان بعد از تو و به بودن بهشت برای محبان تو و شیعیان فرزندانت)).
امام صادق (ع) فرمود ((دوست دارم که هر مومنی از شیعیان ما پنج انگشتر را در دست داشته باشد. یکی از آنها عقیق است، زیرا عقیق با ایمان ترین و مومن ترین سنگ به خدا و به ما اهل بیت در میان سنگ هاست)).
امام رضا (ع) ضمن حدیثی در فضیلت روز غدیر فرمود: ((خداوند ولایت امیر مومنان (ع) را بر ساکنان طبقات هفت گانه آسمان عرضه کرد. پس اول کسانی که به ولایت امیر مومنان علی (ع) ایمان آوردند، ساکنان طبقات هفت گانه آسمان بودند. خداوند آسمان هفتم را به عرش خودش آراست و عرش خود را در آسمان هفتم قرار داد. پس از آن ساکنان طبقه چهارم به ولایت امیر مومنان (ع) اقرار کردند. سپس خداوند آسمان چهارم را هم به بیت المعمور آراست و بیت المعمور را آن جا قرار داد. سپس ساکنان آسمان دنیا به امامت امیر مومنان (ع) اقرار کردند و ایمان آوردند خداوند آسمان دنیا را نیز به ستارگان مزین کرد و بعد طبقات دیگر آسمان ها ایمان آوردند. سپس ولایت امیر مومنان (ع) را بر زمین عرضه کرد. اول جایی که به ولایت امیر مومنان (ع) اقرار نمود، سرزمین مکه بود. پس خداوند آن را به وجود کعبه آراست. سپس سرزمین مدینه ایمان آورد. پس آن سرزمین را به وجود پیامبر (ص) آراست. سپس خدواند ولایت امیر مومنان (ع) را بر کوه ها عرضه کرد. پس اولین کوه هایی که به ولایت امیر مومنان (ع) شهادت دادند سه کوه عقیق، فیروزه و یاقوت بودند.
بشیرخدمت امام صادق (ع) عرض کرد: ((فدایت شوم، چه نگینی بر روی انگشترم قرار دهم؟)) حضرت فرمود: ((ای بشیر چرا از استفاده عقیق قرمز وعقیق زرد و عقیق سفید غافلی؟ پس همانا این سه عقیق، سه کوه در بهشت هستند که کوه عقیق قرمز بر خانه پیامبر (ص) در بهشت و کوه عقیق زرد بر خانه فاطمه زهرا (ع) در بهشت و کوه عقیق سفید نیز بر خانه امیر مومنان (ع) در بهشت سایه افکنده است و همه این خانه ها یکی ست. همانا این سه کوه، خدا را تسبیح و تمجید می گویند و برای دوستان و محبان آل محمد (ع) استغفار می کنند)).
امام صادق (ع) فرموده اند: ((انگشتر عقیق در دست کنید. همانا خداوند با پیامبرش، موسی (ع) بر روی کوه عقیق سخن گفت و موسی بر این کوه به مقام کلیم اللهی رسید)).
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ((در شب معراج که به آسمان ها سفر کردم (به عرش رفتم) به مرتبه ای رسیدم که نزدیک تر از آن، به مقام ربوبیت، تصور پذیر نیست. پس خداوند در آن جا با من بین دو کوه عقیق سخن گفت)).
با نگاه به این دو حدیث، که خداوند، بر روی کوه عقیق با حضرت موسی (ع) و بین دو کوه عقیق با پیامبرش حضرت محمد (ص) سخن گفت، عنایت خداوند به سنگ عقیق معلوم می شود. و این بدان جهت است که اول سنگی بوده که به یگانگی خدا و نبوت پیامبر (ص) و ولایت امیر مومنان (ع) شهادت داده است.
در کتاب مصباح درباره آداب و مستحبات عمل استخاره آمده است که استخاره کننده، انگشتر عقیق در دست راست کند، در حالی که روی آن نوشته شده باشد ((محمد و علی)) و سپس با دست راست قبضه ای بگیرد.
در کتاب بحار الانوار برای خوردن تربت امام حسین (ع) و شفا طلبی از آن آدابی ذکر شده است، از جمله آن که: هرگاه خواستی مقداری از تربت امام حسین را برداری استفاده کنی، انگشتری نقره در دست کن که نگین آن عقیق باشد و بر روی آن نوشته باشد: ((ما شاء الله لا قوه الا باالله استغفرالله)).
سیره و روش بسیاری از بزرگان و علماء این چنین بوده که بر روی نگین عقیقی، اسم جلاله خداوند و اسماء چهارده معصوم را حک کرده و وصیت می کردند که بعد از مرگ آن ها، در هنگام دفنشان، این نگین ها را در دهان آن ها بگذارند. این عمل یکی از مستحباتی است که بسیار سفارش شده است
سنگ جزع، نوعی عقیق سیاه و کبود است که گونه های مختلفی هم چون چینی، هندی و یمنی دارد. از این میان بر جزع یمانی بسیار سفارش کرده اند، اما معروف است که جزع یمانی برای همه مناسب نیست (ولی نظر بنده این است که جزع برای همه مناسب بوده و آمد و نیامد ندارد).
امام رضا (ع) از جد خود امیر مومنان (ع) نقل می کنند که فرمود: ((روزی پیامبر اکرم (ص) بر ما وارد شدند در حالی که انگشتری با نگین جزع یمانی در دست داشت. پس همراه ما نماز خواند و بعد از نماز، انگشتر را به من داد و فرمود:
یا علی، این انگشتر را در دست راست خود کن و با آن نماز بخوان! آیا می دانی ثواب خواندن نماز با انگشتر جزع یمانی برابر با ثواب خواندن هفتاد نماز است، همانا انگشتر جزع یمانی خداوند را تسبیح می کند و استغفار می گوید و اجر و ثواب آن برای دست کننده آن است)).
امیر مومنان (ع) خطاب جمعی فرمودند: (( انگشتر جزع یمانی در دست کنید، پس همانا سنگ جزع یمانی وسوسه و نیرنگ های شیاطین را دفع می کند و بر می گرداند)).
امام رضا (ع) درباره یکی از خواص عقیق می فرماید: ((دست کردن انگشتر عقیق، فقر را از بین می برد و دست کردن آن نفاق را نیز نابود می کند)).
امام صادق (ع) در حدیثی طولانی در خواص سنگ عقیق فرمود: ((خیلی عجیب است دستی که در آن انگشتر عقیق باشد و درهم و دینار (پول) نداشته باشد)).
امام رضا (ع) می فرمایند: ((کسی که انگشتری با نگین عقیق در دست کند، فقیر نمی شود)).
امام سجاد (ع) می فرماید: پیامبر اکرم (ص) فرمود ((هر کس انگشتر عقیق در دست کند (و دعا کند) خداوند حوائجش را بر آورده می سازد)).
امام باقر(ع) فرمود: ((در دست نمودن انگشتر عقیق، انسان را از شر سلطان ظالم و هر چه که او از آن می ترسد و می گریزد، نگاه می دارد)).
روزی حاکم به سربازانش دستور داد که یکی از سادات را دستگیر کنند وقتی سربازان آن مرد را می بردند، امام صادق (ع) او را در آن وضعیت مشاهده نموده و فرمود: ((برای او انگشتر عقیق بفرستید)). خانواده آن مرد انگشتر عقیقی به او دادند، پس آن مرد از حاکم، اذیت و آزاری ندید.
اسماعیل فرزند امام صادق (ع) از جدش امام باقر (ع) نقل می کند که حضرت به او فرمود: ((ای فرزندم هر کس شب را صبح کند، در حالی که انگشتر عقیق در دست راست داشته باشد و هنگام صبح قبل از آن که کسی را ببیند، نگین انگشترش را برگرداند، به طوری که در کف دستش قرار گیرد و سوره قدر را بخواند و بعد بگوید:
((امنت باالله وحده لا شریک له و کفرت بالجبت و الطاغوت و آمنت بسر آل محمد و علانیتهم و ظاهرهم و باطنهم و اولهم و اخرهم))، خداوند او را در آن روز از شر آن چه از آسمان نازل می شود و به سوی آسمان بالا می رود و هم چنین از شر آن چه در زمین فرو می رود و از آن خارج می شود، حفظ می کند و در محافظت خدا و ولی خدا به سر می برد تا صبح را به شب رساند)).
امیر مومنان علی (ع) می فرماید: ((انگشتر عقیق در دست کنید که مایه برکت برای شما قرار داده شده است تا از بلاها و حوادث ایمن باشید)).
بشیر از امام باقر (ع) پرسید: (( چه نوع نگین و سنگی را برای رکاب انگشترم تهیه کنم؟)) حضرت فرمودند: ((ای بشیر! چرا غافلی از عقیق قرمز، زرد و سفید؟ (یعنی این نگین ها را انتخاب کن) پس هرکس یکی از آن ها را انگشتر خود قرار دهد، از جمیع بلاها و حوادث مصون و محفوظ می ماند)).
امام صادق (ع) می فرماید ((همانا عقیق محافظت می کند از انسان در مقابل هر گونه بلا و حادثه ای)).
امام صادق (ع) می فرماید: ((عقیق، حرز در سفر است و در دست کردن انگشتر آن در هنگام سفر، انسان را از خطرهای سفر محفوظ و مصون می دارد)).
یکی از اصحاب پیامبر (ص) می گوید: ((روزی مردی نزد پیامبر (ص) آمد و از دزدان قافله در مسیر مسافرت و دزدیده شدن اموالش توسط آن ها شکایت کرد. حضرت فرمودند: ((چرا انگشتر عقیق در دست نمی کنی؟ پس همانا انگشتر عقیق انسان را از هر بدی محافظت می کند)).
راوی از امام باقر (ع) پرسید: (( چه نوع نگین و سنگی را بر روی انگشترم قرار دهم؟)) حضرت فرمود: ((ای بشیر! چرا از عقیق قرمز، زرد و سفید غافلی؟ هرکس از شیعیان آل محمد (ص) باشد و یکی از این سه نوع عقیق را در دست کند، در زندگی اش مگر خیر و برکت و خوبی نمی بیند)).
حضرت زهرا (ع) از رسول خدا (ص) نقل می فرماید: ((هرکس انگشتر عقیق در دست کند همیشه خیر و خوبی می بیند)).
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ((خداوند عاقبت کسی را که انگشتر عقیق در دست نماید، به خیر و خوبی ختم می کند)).
پیامبر اکرم (ص) فرمود: ((زمانی که خداوند موسی بن عمران را خلق کرد (وقتی او را در میقات به رسالت مبعوث کرد) با موسی بن عمران سخن گفت، سپس خداوند عنایت ویژه ای بر اهل زمین کرد و از نور صورت حضرت موسی (ع)، کوه عقیق را آفرید، سپس خداوند قسم یاد نمود: به عزتم قسم هرگز نمی سوزانم و عذاب نمی کنم دستی را که در آن انگشتر عقیق باشد، به شرط آن که ولایت علی (ع) در دل داشته باشد)).
سلمان و ابن عباس از پیامبر اکرم (ص) روایت می کنند که فرمود: (( در سفر معراج، به آن مقامی رسیدم که نزدیک تر از آن به خداوند تصور شدنی نیست. خداوند با من بین دو کوه عقیق سخن گفت و خطاب رسید: یا احمد! همانا من، تو و علی را از نور خودم خلق کردم و این دو کوه عقیق را (که در عرش میبینی) از نور صورت علی ابن علی طالب (ع) خلق کردم. پس به عزت و جلالم قسم می خورم که به راستی خلق کردم این دو کوه عقیق را تا نشانه ای باشند میان موجودات و آفریده هایم و مومنان با این علامت شناخته می شوند. به راستی به عزتم قسم یاد می کنم که همانا آتش جهنم را بر کسانی که انگشتر عقیق در دست می کنند و ولایت علی (ع) در سینه دارند و شیعه اویند، حرام کردم)).
پیامبر اکرم (ص) فرمود: (( (ای مردم) انگشتر عقیق در دست کنید، همانا تا انگشتر عقیق در دست دارید، حزن و اندوه بر دل شما وارد نمی شود)).
امام رضا (ع) فرمود ((کسی که انگشتر عقیق در دست کند و قرعه را بردارد شانس او برای برنده شدن بیشتر است و قرعه بهتری خواهد داشت)) (۳).