وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

۴۷ روش برای ساده تر کردن زندگی

تک دختر



فکر می کنید زندگی سختی دارید، روزگار برایتان ناعادلانه رقم خورده است، و شما فقط می خواهید زندگی ساده ای داشته باشید، درست مثل وقتی بچه بودید… این ۴۷ روش به شما کمک خواهد کرد زندگی تان را دوباره مثل دوران کودکی تان ساده کنید:
۱ با دیگران حرف بزنید، توقع نداشته باشید بتوانید آنچه در فکر دیگران می گذرد را حدس بزنید.
۲ با اطرافیانتان دوستانه برخورد کنید. لبخند زدن روزتان را به کلی تغییر خواهد داد.
۳ قدر دوستی هایتان را بدانید. لازم نیست با همه آدم ها دوست باشید.
۴ با افراد مثبت نشست و برخاست کنید، کسانیکه می توانند سطح انرژی تان را بالا ببرند.
۵ اگر چیزی هست که از آن مطمئن نیستید، سوال کنید.
۶ آنچه قلبتان می گوید را دنبال کنید.
۷ نقص های آدم ها و شرایط را بپذیرید.
۸ این واقعیت را قبول کنید که خودتان هم کامل نیستید.
۹ همیشه نپرسید «چرا؟»، بپرسید، «چرا که نه؟»
۱۰ فراموش کنید دیگران درمورد شما چه فکری می کنند یا از شما چه می خواهند.
۱۱ اگر می خواهید گریه کنید، گریه کنید. گریه کردن به معنی ضعف شما نیست.
۱۲ بالغ و پخته اما درعین حال بازیگوش و سرزنده باشید.
۱۳ با دیگران طوری رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما رفتار کنند.
۱۴ از خودتان توقع نداشته باشید که همه اطرافیانتان را راضی نگه دارید.
۱۵ نگذارید آب وهوا بر روحیه شما اثر بگذارد. کنترل آب وهوا دست شما نیست، اما کنترل خودتان هست.
۱۶ وقتی خسته هستید، استراحت کنید. بدون دلیل بی خوابی نکشید.
۱۷ برای لذت بردن از آرامش صبحگاهی، صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید.
۱۸ کنترل بدنتان دست خودتان است؛ تا زمانیکه سالم هستید، به قضاوت دیگران درمورد جسمتان اهمیت ندهید.
۱۹ سالم غذا بخورید. البته نیازی نیست به کلی دست از خوردن تنقلات و شیرینی جات بکشید. خوردن این چیزها به زندگیتان لذت می دهد.
۲۰ به الکل، موادمخدر و سیگار معتاد نشوید.
۲۱ فقط وقتی مشغول خوردن شوید که گرسنه هستید؛ از روی ناراحتی یا بی حوصلگی به خوردن روی نیاورید.
۲۲ مرتب ورزش کنید.
۲۳ به چیزهایی که الان دارید فکر کنید و از آنها احساس رضایت کنید.
۲۴ چیزهایی را بخرید که به آن نیاز دارید، نه همه چیزهایی که دوست دارید داشته باشید. خواسته های انسان حدومرز ندارد.
۲۵ چون کسان دیگر چیزی را دارند شما هم نخواهید که آن را داشته باشید.
۲۶ با خودتان صادق باشید و به دیگران دروغ نگویید.
۲۷ از گفتن «دوستت دارم» به کسانی که برایتان مهم هستند نترسید.
۲۸ اشکالی ندارد اگر گاهی از کوره در بروید. فقط به کسی صدمه نزنید.
۲۹ با کسی نجنگید و مشاجره نکنید. منطقی بحث کنید.
۳۰ وقتی کار اشتباهی انجام می دهید، عذرخواهی کنید.
۳۱ به دیگران اجازه خطا کردن بدهید و دیگران را ببخشید.
۳۲ به استقبال یاد گرفتن چیزهای جدید بروید.
۳۳ خودتان را پنهان نکنید. باید با دنیا آشنا شوید.
۳۴ برای یادداشت کردن چیزهای مهم، یک دفترچه یادداشت داشته باشید.
۳۵ برای ساده تر کردن زندگی روزمره تان از تکنولوژی استفاده کنید.
۳۶ برای کار کردن یا انجام کارهایی که دوست دارید به خودتان فضا بدهید.
۳۷ آشپزی کردن یاد بگیرید تا کمتر بیرون غذا بخورید.
۳۸ وقتی خرید می کنید، پول نقد بدهید و کمتر از کارت های اعتباری استفاده کنید.
۳۹ کاری را پیدا کنید که دوست دارید و از انجام آن لذت می برید.
۴۰ برای خودتان یک هدف تعیین کنید.
۴۱ کارهایتان را اولویت بندی کنید.
۴۲ کاری را انجام دهید که به شما احساس غرور می دهد.
۴۳ از گذشته تان درس عبرت بگیرید. اشتباهات و گناهانتان را فراموش کنید و با زندگی پیش روید.
۴۴ بفهمید همین الان چه چیزهایی برایتان مهم تر هستند و روی آنها تمرکز کنید.
۴۵ امید بهترین ها را داشته باشید؛ برای بدترین ها برنامه ریزی کنید.
۴۶ به خودتان (و خدا) ایمان داشته باشید.
۴۷ اگر از انجام کاری نفرت دارید، از انجام آن دست بکشید. (بله به همین سادگی!)

احترام به وقت نماز و عبادت

روزی سلطان طغرل که از سلاطین سلجوقیان ایران بود پیش از آفتاب شخصی بسراغ وزیر دولت خویش خواجه ابومنصور فرستاد و او را بمحضر خود خواند.
فرستاده چون آمد دید خاجه ابومنصور بر سر سجاده عبادت نشسته و مشغول تلاوت قرآن میباشد.
پیغام شاه را رسانید و لکن او ابدا اعتنائی به پیغام نکرد و در کمال تانی قرآن خویش را با ادعیه وارده بعد از فریضه صبح بجا آورد تا اینکه آفتاب طلوع نمود از سرسجاده برخواست 
و خود را در حضور شاه معرفی نمود طغرل در کمال تندی باو گفت: کار تو بجائی رسیده که به پیغام ما اعتنائی نمیکنی ! خواجه ابومنصور عرض کرد قبله عالم.
من بنده خدا و نوکر شما میباشم و هرگز حاضر نیستم که امر نوکری شما را در وقت بندگی که بدیگری فروخته ام انجام دهم.
زیرا این یک نحوه خیانتی است و من هرگز خیانت نخواهم کرد و قبله عالم میدانند که خداوند وقت بین الطلوعین را ظرف عبادت خویش قرار داده و دستور فرموده که در این مدت
بندگانش بر سر سجاده عبادت او نشسته باشند و انجام وظائف بندگی او را بکنند وچنانچه قبله عالم خواسته باشند وقت بندگی مرا از خداوند جزئ وقت نوکری خویش قرار دهند
با اجازه شما از نوکری استعفا میخواهم داد ،سلطان از او خوشش آمد وگفت : ابدا من جرئت آن ندارم که وقت فروخته شده بخدا را از تو بگیرم بلکه مرا هم متوجه نمودی که درموقع بندگی خدا خود را بر سجاده عبادت پروردگار خویش حاضر نمایم و وقت او را بکسی بدهم.

خطبه حضرت زینب(س) در کوفه

خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه + صوت

اَلحَمدُ لِلِه وَ الصَّلوةُ عَلی اَبِی مُحمَّدٍ وَ آلِهِ الطیّبِینَ الاَخیارِ اَمّا بَعد: یا اَهلَ الکوُفَةِ ، یا اَهلَ الخَتلِ وَ الغَدرِ ، اَتبکُونَ فَلا رَقَاَتِ الدَمعَةُ ، وَ لا هَدَاَتِ الرِنَّة ، اِنَّما مِثلُکُم کَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَت عَزلَها مِن بَعدِ قُوَةٍ اَنکاثاً ، تَتَّخِذونَ اَیمانکُم دَخلًا بَینَکُم ، اَلا وَ هَل فِیکُم اِلّا الصَّلَفُ وَ النَّطَفُ وَ الصَّدرُ الشَّنَفِ ، وَ مَلقُ الاِماءِ ، وَ غَمزُ الاَعداءِ اَو کَمَرعیً عَلی دِمنَةٍ ، اَو کَفِضَّةٍ عَلی مَلحُودَةٍ ، اَلا ساءَ ما قَدَّمَت لَکُم اَنفُسَکُم ، اَن سَخِطَ اللهُ عَلَیکُم وَ فِی العَذابِ اَنتُم خالِدون.

اَتَبکُونَ وَ تنتَحِبُونَ ، اِی وَاللهِ فَابکُوا کَثیراً ، وَاضحَکُوا قَلیلاً فَلَقَد ذَهَبتُم بِعارِها وَ شَنارِها وَ لَن تَرحَضُوها بِغَسلٍ بَعدَها اَبَداَ وَ اَنّی تَرحَضُونَ قتلَ سَلِیلِ خاتِمِ النُبُّوَةِ وَ مَعدِنِ الرِّسالَةِ ، وَ سَیِّدِ شَبابِ اَهلِ الجَنَّةِ ، وَ مَلاذِ خِیَرَتِکُم وَ مَفزَعِ نازِلَتِکُم وَ مَنارِ حُجَّتِکُم ، وَ مَدرَةِ سُنَّتِکُم ، اَلا ساءَ ما تَزِرُونَ ، وَبُعداً لَکُم وَ سُحقاً ، فَلَقَد خابَ السَّعیُ وَ تَبَّتِ الاَیدِی وَ خَسِرَت الصَّفقَة وَ بُــؤتُم بِغَضَبٍ مِنَ الله ، وَ ضُرِبَت عَلَیکُم الذِّلَةُ وَ المَسکَنَة ، وَ تِلکُم یا اَهلَ الکُوفَة ! اَتَدرُونَ اَیَّ کَبَدٍ لِرَسوُلِ الله فَرَیتُم ، وَ اَیَّ کَریمَةٍ لَهُ اَبرَزتُم ، وَ اَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکتُم وَ اَیَّ حُرمَةٍ لَهُ انتَهَکتُم ، وَ لَقَد جِئتُم بِها صَلعاءَ عَنقاءَ سَواءَ فَقماءَ (و فی بعضها) خَرقاءَ ، شَوهاءَ کَطِلاعِ الاَرضِ اَو مِلاءَ السَّماءِ ، اَفَعَجِبتُم اَن مَطَرَتِ السَّماءُ دَماً ، وَ لَعَذابِ الاخِرَةِ اَخزی وَ اَنتُم لا تَنصِروُنَ ، وَ لا یَستَخِفنَّکُم الَمَهلُ فَاِنَّهُ لا یَحفِزُهُ البِدارُ ، وَ لا یَخافُ فَوتُ الثّارِ وَ اِنَّ رَبَّکُم لَبِالمِرصادِ.

ترجمه:

ستایش مخصوص خداست، و درود بر پدرم محمد و فرزندان پاک و برگزیده ی او باد ، اما بعد:ای مردم کوفه! ای نیرنگ بازان و بی وفایان، به حال ما گریه نکنید ، اشکتان خشک مباد ، و ناله ی شما فرو ننشیند، مثل شما مثل آن زنی است که رشته های خود را پس از تابیدن ، باز می کرد ، چه فضیلتی در شما هست ؟ بجز لاف و گزاف و آلودگی و سینه های پر کینه ، به ظاهر همچون کنیزان تملق گو ، و در باطن همانند دشمنان سخن چین ، یا مانند سبزیهای هستید که در لجنزار ها روییده و یا نقره ای که با آن قبر مرده بیارایند ، بدانیدکه برای آخرت خود ، کردار زشتی از پیش فرستادید ، به خشم خداوند گرفتار ، و در عذاب جاوید خواهید ماند.

آیا گریه می کنید؟ و فریاد به گریه بلند کرده اید؟ آری به خدا بایستی زیاد گریه کنید و کمتر بخندید، که دامن خود را به عار و ننگ ، آلوده نموده اید که هرگز نمیتوانید آن را بشویید ، چگونه می توانید خون پسر خاتم نبوت و معدن رسالت را بشویید؟ خون سرور جوانان اهل بهشت و پناه نیکان شما و گریزگاه پیش آمدهای ناگوار شما ، و چایگاه رفیع حجت شما ، و بزرگ و رهبر قوانین شما را.

ای مردم کوفه! بدانید که کار زشتی را انجام می دهید ،از رحمت خدا دور می باشید و نابود گردید ، که کوششها به هدر رفت و دستهای شما از کار بریده شد و در سودای خود زیان دیدید ، و گرفتار خشم خدا گشتید ، و سکه ی خواری و بدبختی بنام شما زده شد.

وای بر شما ای مردم کوفه ! آیا می دانید که چه جگری از رسول خدا را بریدید ؟ و چه پرده نشینی را از حرمش بیرون کشیدید؟ و چه خونی را از او ریختید ؟ و چه احترامی را از او هتک کردید؟

مسلما کاری بس بزرگ و زشت ، سخت ، ناروا ، خشونتبار ، و شرم آور به لبریزی سراسر زمین و گنجایش آسمان انجام دادید.

آیا برای شما شگفت آور است که آسمان در این جریان خون بارید؟ همانا شکنجه جهان آخرت ، ننگین تر است ، و کسی شما را یاری نکند و از مهلتی که به شما داده شد استفاده نکنید که پیشی گرفتن شما ، خدا را شتابزده نمی کند ، و از فوت انتقام (کنونی) نمی هراسند که پروردگار در کمین گاه ما و شما است.

 

منبع : کتاب سوگنامه آل محمد (ص)

خود تخریبی فردی و اجتماعی تهدیدی جدی برای همه مخصوصا ساختارکلان ملی(4)

در تعریف خود تخریبی بیان شد که اگر فردی و یا اجتماعی آگاهانه و یا ناآگاهانه به عملی دست بزند و یا به عادتی تن بدهد که نتیجه آن وارد آمدن صدمه به ساختار شخصیتی و رفتاری فرد و جامعه شود گوییم که آن فرد و یا اجتماع دچار پدیده خود تخریبی شده است ودر ارائه مصادیق چنین و ضعیتی به برخی از نمادهای رفتار فردی چون عدم تحرک، احساس گناه،رانندگی پر سرعت،ناتوانی در نه گفتن،فرارازخود،مصرف سیگار و پرخوری ودر حوزه اجتماعی به مواردی چون کلاهبرداری،قتل،سوء مصرف مواد مخدر و الکل،دزدی،
مزاحمت،اختلاس و... اشاره کردیم 
وهمچنین بیان داشتیم که اگر رفتارهایی آگاهانه و یا نا آگاهانه موجب شودکه بجای وحدت وهمدلی،اختلاف و تفرقه بوجود آید ،بجای بهره برداری حداکثری از موقعیت های حداقلی اسراف معمول رفتاری در نزد فرد و اجتماع شود وبه جای تعالی نیروی انسانی رخوت و انفعال گسترده در سطح جامعه بروز یابد چنین و ضعیتی را محصول خود تخریبی جامعه می توان شناخت
حال اگر به ریشه یابی پیدایش چنین نمادهایی از خود تخریبی اقدام کنیم ملاحظه خواهد شد که همه این تظاهرات رفتاری در یک مفهوم کلی تحت عنوان عدم تطابق فرد و اجتماع با واقعیت های محیط پیرامون و انتظاراتی که از آنها می رود قابل شناسایی می باشد وگرنه اگر فرد و جامعه بتوانند خود را با شرایط حاکم بر محیط پیرامون هماهنگ نمایند و بدانند که در آن شرایط چه کاری باید بکنند و یا بچه کاری دست بزنند تا بهبود مستمر و پیشرونده ای را در زندگی خود ودیگران ایجاد کنند مسلم است که این دانستن تعهد و عمل به رفتارهایی را در آنها ایجاد خواهد نمود که مانع از تخریب در خود آنها و یا وابستگان بدانها خواهد شد 
پس نتیجه مستقیم خود تخریبی همانا تاثیر بر نحوه وکیفیت عمل به تعهدات ووظایف از محل عدم انطباق با شرایط می باشد و تفاوتی نمی کند که این خود تخریبی از سوی فرد صورت گرفته باشد و یا اجتماع با برهم زدن نظم و عدالت دست به خود تخریبی وتخریب اعضاء خود زده باشد 
برای توضیح این مهم لازم است که به تطابقی در و یژگی های فرد و جامعه اقدام نماییم تا ببینیم که چگونه خود تخریبی در فرد و اجتماع تاثیرات خاص و مشترکی را اعمال می کند 
همانگونه که گفتیم هر عمل آگاهانه و یا نا آگاهانه منبعث از اراده شخص ویا عکس العمل به افعال فرد و اجتماع که بر روند سالم شناسایی وظیفه و عمل بدان تاثیر اخلال گرانه بگذارد و به نوعی مانع از بجا آوردن وظایف شود و یا موجب تزلزل و بی عملی در عامل به عمل گردد خود تخریبی نام می گیرد که می توان ازآن به بیماری خود تخریبی نیز نام برد بیماری که برای درمانش حتما می باید دنبال دستورات و روش های خاصی گشت و اعمال آنها را دستوری تلقی نمود که باید اجرا گردد
خود تخریبی در فرد می تواند علایمی چون
الف - انجام اعمال خطرناک در تبعیت از هیجانات درونی 
ب - بی توجهی و عدم مراقبت از خود در مقابل حوادث
ج- عدم توجه به پیشگیری و یا تست های مراقبت پزشکی 
د - انجام اشتباهات مکرر وحتی در یک مورد خاص
ه - ناتوانی در مدیریت زمان و رعایت تعهدات دراین رابطه
و- عدم تمایل و تن دادن به ریسک و قبول خطر
نمایان می سازد و به تبع آن بر داوری و برداشت فرد از خود آثاری را بر جای می گذارد که بخشی از آنها عبارتند از
1 - احساس نیاز درونی رو به تزاید به گذاردن احترام به خود
2 - عدم رضایت از خود 
3 - بی اعتبار وبی وزن دانستن خود
4 - تمایل به خود شکست خورده پنداری
5 - ضعف ویا فقدان برداشت ونگرش مثبت از خود
6 - توالی در حس ناسالم و بیمار پنداشتن خود
7 - تکرار این حس ویا اعتقاد عملی به این نکته که آدم موفقی نمی باشد 
مشخص است که بروز علایم خود تخریبی و القاء علایم در فرد می تواند رابطه او را با محیط پیرامون و وظایفی که برای تقویت این رابطه می باید برعهده می گرفت مختل نموده و فرد را با انفعال و یا حتی فعالیت های خطرناک مواجه می سازد وموجب می شود که او نتواند برای خود و اجتماعی که عضویتش را دارد عنصری موثر و مفید گردد تا جایی که با ادامه این وضعیت او خود را گم می کند و حتی با تحمیل هزینه های مختلفی اجتماع را وا می دارد که به مراقبت ازاو بپردازد
حال اگر همین علایم و برداشت ها را به جامعه ای که بدلیل وجود ارتباط های ارگانیک در بین اعضاء به موجود زنده و خواهنده تعالی و توسعه تبدیل شده است تعمیم دهیم متوجه خواهیم شد که جامعه نیز می تواند به بیماری و اختلال خود تخریبی مبتلا گردد و در نهایت خود و اعضاء خود را با عوارض و آثاری مواجه کند که مانع از انجام وظایف و دنبال گیری رسالت او شوند وحتی برای درمان و برطرف نمودن این عوارض نیازمند مراقبت ودرمان نماید که بی گمان یکی از نمایان ترین این جوامع جامعه کنونی ایران است که برای شناسایی علایم این پدیده در ساختار آن و تاثیراتی که اعمال می کند در گفتارهای آینده راه هایی را پیشنهاد خواهم داد.

رایانه(کامپیوتر) چیست؟

کامپیوتر ماشینی است قابل برنامه ریزی که از ترکیب اجزای الکترونیکی

 والکترومکانیکی تشکیل شده است ومی تواند پس از دریافت ورودی ها بر اساس

دنباله ای از دستور والعمل ها پردازش های خاصی را انجام داده وسپس نتیجه را

ذخیره نموده ویا به خروجی بفرستد. کامپیوتر در آموزش ،صنعت ، سینما وتلویزیون

،پروژه های علمی وتحقیقاتی کاربرد دارد.
داده چیست ؟ 

در سیستم کامپیوتری مقادیر ورودی سیستم را داده یا :data 

پردازش می نامند. 

هر عملی که کامپیوتر روی داده ها انجام می دهد پردازش: processing

اطلاعات می نامند. 

در سیستم کامپیوتر، حاصل پردازش سیستم را اطلاعات گویند: Information.