مولف/مترجم: محمد ابراهیم یوسفی
موضوع:
سال انتشار(میلادی): 2012
وضعیت: تمام متن
مقدمه:
پول بعنوان یکی از مهمترین اختراعات بشری منصوب می گردد. این پدیده موجب از میان برداشته شدن مشکلات بوجود آمده از طریق مبادلات پیاپی شده و مبادله را تسریع و تسهیل کرده است. همچنین پول موجب تسریع و تسهیل گردش فعالیتهای اقتصادی، بخصوص گردهم آمدن هرچه آسانتر عوامل تولید باعث توزیع سریعتر و آسانتر کالاها و خدمات تولید شده می گردد. امروزه با توجه به ارتباط بین پول و فعالیتهای اقتصادی، سطح عمومی قیمتها، تولید ناخالص ملی و سایر پارامترهای کلان اقتصادی نقش انکار ناپذیر آن در تغییر شاخصهای کلان اقتصادی مانند تورم، رکود، اشتغال، در آمد سرانه و غیره بسیار حائز اهمیت است.
آنچنانی که از تعریف فوق معلوم گردید پول یک شی با ارزش و تقریباً حیاتی در روند زندگی انسانها محسوب میشود که میتوان گفت بسیار مفید و قابل ارزش میباشد اما این شی تا زمانی میتواند مفید محسوب شود که از راهای مشروع و قانونی بدست آید، ولی اگر همین پول از راه های نامشروع و خلاف حاصل گردد چیزی جز بحران، بی عدالتی و دیگر عواقب نامطلوب که زندگی انسانها را تهدید میکند، ببار نخواهد آورد.
پولشویی عمل بعد از کسب درآمد از منابع نامشروع است ...
مسئولان اجرایی کشور بهجای تقویت مؤلّفههایی همچون وقت در کشور، چشم خود را به میز مذاکره دوختهاند. نهادینه شدن فرهنگ وقف، از جمله مؤلّفههای اقتصاد مقاومتی است که موجب مشارکت مردم در اقتصاد شده و حضور پررنگ مردم در مباحث اقتصادی جامعه را فراهم میکند، که اقداماتی همچون انتشار اوراق مشارکت به منظور احیاء و تأسیس پروژههای وقف و... نشاندهنده ظرفیت فراوان وقف در شکوفایی اقتصاد میباشد.
وبگاه "کاریکلماتوریست" نوشت:
همه واقف باشیم...
مقوله وقف به عنوان آموزه ای دینی و قرآنی است که بر مبنای انفاق، احسان، عمل صالح و ایثار ... بنا شده است و می توان وقف را گامی بزرگ در جهت استقلال و رشد و توسعه اقتصادی مبتنی بر موازین اسلامی دانست که موجبات فقر زدائی را در جامعه فراهم خواهد نمود.
ساخت یاساختار :
هرگاه میان عناصر واجزای یک مجموعه که کلیت آن مورد نظر است رابطه ای نسبتاً ثابت وپابرجا برقرار باشد به مفهوم ساخت می رسیم. ساخت دارای دو وجه می باشد 1- عناصر تشکیل دهنده آن 2- روابط ثابتی که عناصر ساخت را به هم مرتبط می سازد(توسلی،1379)
ساختارگرایی در توسعه اولین بار در دیدگاههای مکتب اکلابرای روشن ساختن دلایل توسعه نیافتگی در کشورهای امریکای لاتین مورد استفاده قرار گرفت
در نظریه ساختارگرا هدف توسعه عبارت است از تحول ساختاری در اقتصادهای توسعه نیافته به نحوی که امکان تحقق رشد پایدار اقتصادی همسو با توسعه کشورهای پیشرفته صنعتی میسر گردد
عمده تاکید اکلا بر موارد زیر بوده است
1-موقعیت امریکای لاتین در اقتصاد بین المللی که به عنوان پیرامون برای مرکز سرمایه داری ر ایالات متحده و اورپای غربی دیده می شود
2- ساختار نا همگن اقتصاد کشورهای امریکای لاتین که بوسیله سطوح ناموزون و نابرابر توسعه در بخش های مختلف مشخص می گردید
بعداً ساختار گرایی وسعت داده شد و در بحث های اقتصادی از دید بعضی از نویسندگان ساختارگرایی با« اقتصاد توسعه» شده است