هفت دلیل برای دوش گرفتن با آب سرد:
1_ افزایش هوشیاری
دوش گرفتن با آب سرد و شکی که به دنبال آن به بدن وارد می شود باعث تنفس عمیق می شود، این جریان پس از گذشت چند لحظه نه تنها ما را گرم می کند بلکه میزان اکسیزن در بدن را نیز افزایش می دهد. هم چنین با بالا رفتن ضربان قلب میزان خونی که به بدن می رسد بیشتر می شود و طبیعتاً انرژی و نشاط فرد هم افزایش می یابد.
2_ بهتر شدن پوست و مو
یکی از بهترین راه ها برای حفظ ظاهر و سلامت پوست و مو دوش آب سرد است. زیرا آب گردم باعث خشکی و شکنندگی پوست می شود، در مقابل آب سرد هم پوست را لطیقف می کند و هم از گرفتگی منافذ پوست جلوگیری می کند. از طرف دیگر آب سرد باعث درخشندگی و افزایش مقاومت و سالم ماندن سطح مو و سر می شود.
3_ تقویت سیستم ایمنی و گردش خون
آب سرد می تواند سیستم خون رسانی به اندام های مختلف بدن را بهبود ببخشد و از این راه با برخی مشکلات پوستی یا قلبی مبارزه کند. هم چنین تا حدی فشار خون را کاهش می دهد و از گرفتگی عروق قلبی جلوگیری می کند.
4_کمک به کاهش وزن
یکی از فواید غیر منتظره دوش گرفتن با آب سرد، تأثیر آن در کاهش وزن است. دو بدن انسان دو دسته چربی وجود دارد: چربی های سفید و چربی های قهوه ای، چربی های سفید در اثر مصرف کالری در بدن جمع می شوند و نمی توان آنها را از طریق انرژی سوزاند. در مقابل چربی های قهوه ای، چربی های مفیدی هستند که باعث گرم نگه داشتن بدن ما می شوند و با قرار گرفتن زیر دوش آب سرد فعال می شوند. بنابراین دوش آب سرد موجب تحریک چربی های قهوه ای می شود، در طولانی مدت در کاهش وزن فرد اثر می گذارد.
5_ کمک به بهبود دردها و کوفتگیهای عضلانی
همان طور که می دانید اکثر ورزش کاران پس از انجام مسابقات ورزشی از دوش آب سرد استفاده می کنند یا عضلات خود را که گرفته است با یخ ماساژ می دهند. بنابراین دوش گرفتن با آب سرد در باز شدن عضلات و بهبود دردهای ماهیچه ای تأثیر به سزایی دارد.
6_کاهش افسردگی
بر اساس تحقیقات انجام شده، دوش آب سرد به دلیل تأثیر شدید بر گیرنده های پوستی که میزان قابل توجهی پیام های الکتیریکی را از انتهای اعصاب محیطی به مغز ارسال می کند، باعث کاهش علائم افسردگی می شود. چنین روندی موجب ترشح هورمون های ضدافسردگی و بهتر شدن خلق و خوی افراد می شود. بنابراین توصیه می شود هر بار که دوش می گیرید دو الی سه دقیقه بدن و سر خود را با آب سرد بشویید.
7_کاهش استرس
دوش آب سرد اگر به یکی از عادات زندگی فرد تبدیل شود به تدریج گلتونین خون را افزایش می دهد و آنتی اکسیدان بدن را در سطح قابل قبولی نگه می دارد. بنابراین ممکن است در بارهای اول دوش گرفتن با آب سرد استرس زا باشد، اما اگر تکرار شود به تدریج نه تنها دیگر استرس زا نیست بلکه خود در کاهش اضطراب و استرس اثر گذار است.
Bella hesitated before commencing her speach
شروع کردن
2. Hazy
the vicinity of London is known to be hazy
مه آلود، مبهم
3. Unruly
His unruly actions were a menace to those who were trying to work
نافرمانی، شرور
4.Brawl
the journalist covered all the details of the brawl in the park
بحث یا جنگ پر سر و صدا
5. Bewildered
His partner's weird actions left Jack bewildered
مبهوت، کاملا گیج
Bella hesitated before commencing her speach
شروع کردن
2. Hazy
the vicinity of London is known to be hazy
مه آلود، مبهم
3. Unruly
His unruly actions were a menace to those who were trying to work
نافرمانی، شرور
4.Brawl
the journalist covered all the details of the brawl in the park
بحث یا جنگ پر سر و صدا
5. Bewildered
His partner's weird actions left Jack bewildered
مبهوت، کاملا گیج
اولین زنی که به تنهائی جایزه ی فیزیولوژی و طب را با هم دریافت کرد
باربارا مک کلینتوک، برنده ی جایزه ی نوبل فیزیولوژی و طب، به عنوان یکی از بانفوذترین نسل شناسان قرن بیستم شناخته شده است. کار انقلابی او در زیست شناسان قرن بیستم شناخته شده است. کار انقلابی او در زیست شناسی بر روی رفتا رژن وکروموزوم به عنوان درک بنیادی اعمال ویژه ی ژن ها شناخته شده است.
باربارا مک کلینتوک بیهیچ شباهتی به دیگر کسانی که در این رشته کار کرده اند و به تنهائی کار می کرد و به جای به کار بردن و استفاده از مواد و مخصوصا دانه ی ذرت کار می کرد. او هرگز برای استواری بخشیدن به شغل کاری خودش سخنرانی نکرد و نیز با دیگر همکارانش مشورتی انجام ندادو تا مدتها نخواست کشفیاتش را که نتیجه ی سالها کار او در لابراتور بود، انتشار دهد زیرا معقتد بود که هیچ کس او را باور نخواهد کرد.
بعد از اینکه راضی به انتشار کشفیات خود شد معلوم گردید که حدسش درست بوده است.
دیروز صبح رفتم کلاس. فولاد بود بعد از کلاس اومدم خونه تا غروب همینجوری گذشت بعد غروب رفتم بوشهر پیش دوستم پیش علی
خیلی وقت بود ندیده بودمش کل قضیم رو میدونه . دومادشون با بابای زهرا همکار بودن قبلا
خلاصه از هر دری گفتیم و همینجوری ساحلی میچرخیدیم نزدیکای 10 راع افتادیم خونشون راستی شام رو پیتزا جوان خوردیم . ساحلی . کنار لنگر جایی که با زهرا رفته بودم یه نیم ساعتی راه بود تا خونشون بعد که رسیدیم باز حرف زدنو شوخیو قلیونو یادشو نفرینشو
صبح هم رفتم دانشگا تا 4 عصر
میگذره برا ما هم