زمانی که عثمان وفات کرد فرزندش "اورخان" شهر "بورصه" را محاصره کرده بود، لذا عثمان در لحظه مرگ، وصیتنامهای نوشت که در آن فرزندش و تمام سلاطین بعد از خود را مورد خطاب قرار داده است. این وصیت بیانگر فکر بلند و دورنگری این قهرمان است و حقا که این وصیتنامه چراغ راه سلاطین بعد از او بود بطوری که هرکس با این وصیتنامه مخالفت کرده و برخلاف او حکومتداری نموده عواقب آن را دیده است. متن وصیتنامه به شرح ذیل است.
«ای پسرم! از مشغول شدن به اعمالی که خداوند به آنها دستور نداده جداً خودداری کن و هر وقت در امر حکومت با مشکلی مواجه شدی حتماً با علمای دین مشوره کن.
پسرم! پیروانت را اعزاز و لشکریانت را اکرام کن. لشکر ومال تو را فریب ندهد و هرگز از اهل شریعت فاصله نگیر.
پسرم! خودت میدانی که هدف ما رضایت الله تعالی است و بوسیله جهاد، نور دین ما در گوشه گوشه دنیا پخش خواهد شد لذا رضای الهی را نصبالعین خود قرار بده.
پسرم! ما از کسانی نیستیم که هدف از جنگیدن را حکومتداری و سلطه بر مردم میپندارند، بلکه ما کسانی هستیم که با اسلام زنده هستیم و با اسلام میمیریم.
در پرتو همین وصیتنامه بود که دولت عثمانی اهتمام و توجه خاصی به علماء، مؤسسات علمی و لشکری داشتند و جهادی که فتوحات آن مناطق گستردهای را در تصرف آنها درآورد، به همین چیز برمیگردد.
ثمره و نتیجه این وصیت قبل از همه در دوران "اورخان" با تأسیس اولین دانشگاه اسلامی و تشکیل اولین لشکر درتاریخ جهان ظاهرشد.
منبع:وبسایت بدر
نزدیکی، تن انباشته (امتلاء) را سبک و روان را خرسند و خوشنود می کند، به سرزندگی آدمی می افزاید، سر و حواس را سبک می کند و آتش عشق دلدادگان را فرومی نشاند. و اگر بسیار انجام گیرد تن را از بسیاری انباشتگی، به تندی تهی می سازد.
شایسته است کسانی که به تندی نیرو و شهوت ایشان فرومی افتد و چشمان ایشان گود می شود و گروهی که تن خشک دارند از آن به مانند یک دشمن بترسند چه در صورت زیاده روی در آن به بیماریهای مختلف دچار می شوند. باید کسانی که تازه ازبیماری بهبود یافته اند، بیماران، ناتوانان، نزارها، هرکس که پیرامون شکم و تهیگاهش کم گوشت و لاغر است و بیماران با اعصاب ضعیف، از آن دوری کنند.
پیوسته و بسیار نزدیکی کردن زیانی سخت به اعصاب و چشم می رساند و نیرو را فرومی اندازد و تن را می فرساید و به تندی وی را به فرسودگی می کشاند. این زیان ها در افراد چاق و گوشتالو و پرخون با رگ های گشاد و پوست سرخ و پرمو کمتر دیده می شود و در افراد با ویژگیهای عکس این زیان بسیار می رساند.
نزدیکی در حالات زیر شایسته نیست: گرسنگی، آکندگی معده از خوراک و شراب، داخل گرمابه، در پی بالا آوردن یا اسهال یا رگ زدن(فصد). چنانچه کسی در نزدیکی زیاده روی کرد باید از خسته شدن، بیرون راندن خون و عرق کردن در گرمابه بکاهد و به خوراکی های افزایندۀ منی و نوشیدنی بسیار شیرین روی بیاورد و بر خواب و خوش گذرانی بیفزاید.
منابع
المنصوری فی الطب (ترجمه)،محمد بن زکریا رازی
نزدیکی، تن انباشته (امتلاء) را سبک و روان را خرسند و خوشنود می کند، به سرزندگی آدمی می افزاید، سر و حواس را سبک می کند و آتش عشق دلدادگان را فرومی نشاند. و اگر بسیار انجام گیرد تن را از بسیاری انباشتگی، به تندی تهی می سازد.
شایسته است کسانی که به تندی نیرو و شهوت ایشان فرومی افتد و چشمان ایشان گود می شود و گروهی که تن خشک دارند از آن به مانند یک دشمن بترسند چه در صورت زیاده روی در آن به بیماریهای مختلف دچار می شوند. باید کسانی که تازه ازبیماری بهبود یافته اند، بیماران، ناتوانان، نزارها، هرکس که پیرامون شکم و تهیگاهش کم گوشت و لاغر است و بیماران با اعصاب ضعیف، از آن دوری کنند.
پیوسته و بسیار نزدیکی کردن زیانی سخت به اعصاب و چشم می رساند و نیرو را فرومی اندازد و تن را می فرساید و به تندی وی را به فرسودگی می کشاند. این زیان ها در افراد چاق و گوشتالو و پرخون با رگ های گشاد و پوست سرخ و پرمو کمتر دیده می شود و در افراد با ویژگیهای عکس این زیان بسیار می رساند.
نزدیکی در حالات زیر شایسته نیست: گرسنگی، آکندگی معده از خوراک و شراب، داخل گرمابه، در پی بالا آوردن یا اسهال یا رگ زدن(فصد). چنانچه کسی در نزدیکی زیاده روی کرد باید از خسته شدن، بیرون راندن خون و عرق کردن در گرمابه بکاهد و به خوراکی های افزایندۀ منی و نوشیدنی بسیار شیرین روی بیاورد و بر خواب و خوش گذرانی بیفزاید.
منابع
المنصوری فی الطب (ترجمه)،محمد بن زکریا رازی