دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس
دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس
تو می توانستی در یک رستوران فرنگی پیانو بزنیمن هم یک پاپیون مشکیتو می توانستی بنشینییک قطعه از بابک بیات را بزنیمن می توانستم بایستم
بایستم و قید خیلی از چیزها را بزنم
اما نزدیم
تو پیانوی قدیمی ات را فروختی
تا کتاب من پشت ویترین کتابفروشی ها برود
مردم صف بکشند
و از فرط امضا سه انگشت از شعر معاصر تاول بزند
" نوشتن با سه انگشت زخم "
تا تو با انگشت های سالم بلندت پشت پیانوی جدیدت بنشینی
یک قطعه از خودت را بزنی
خودت را بزنی
منطق چیز خوبی است
زوجی که در یک رستوران فرنگی مشغول باشند
بی سیگار نمی مانند.
ادمین
پنجشنبه 11 دی 1393 ساعت 14:37