وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

آتش بس عروس و مادر شوهر؟مگه ممکنه؟!

تک دختر



به مادرشوهرتان چقدر باید نزدیک شوید که جرقه های جنگ میان شما دو نفر زده نشود؟ هزار سال هم که بگذرد و هزار صفحه هم که درباره این رابطه بنویسیم، مشکل حل نمی شود. جنگ عروس و مادرشوهری در بسیاری از حکایت ها و افسانه ها روایت شده و حتی برخی از روانشناسان هم می گویند رقابت دو زن بر سر تصاحب محبت یک مرد، حاصلی جز در گرفتن چنین جنگی ندارد اما با وجود همه اینها، به شما توصیه می کنیم قبل از روبه رو شدن با مادر همسرتان ذهن تان راحسابی شست وشو دهید و همه باورهای قدیمی را دور بریزید.
نگذارید کلیشه ها در مورد رابطه شما تصمیم بگیرد و شانس تان را امتحان کنید. شاید مادر همسرتان در کمترین زمان به یکی از ارزشمندترین آدم های زندگی تان تبدیل شود.
باید
با او آشنا شوید
در همان روزهای اول زندگی مشترک تان با کمک همسرتان از خصوصیات اخلاقی مادرش، حساسیت های او، نیازهایش و هر آنچه فکر می کنید در ارتباط میان شما می تواند کمک کننده باشد، باخبر شوید. حتی اگر پیش فرض های تاریخ گذشته در مورد رابطه عروس و مادرشوهری را باور کنیم، نمی توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که درست شناختن حریف، می تواند به شما در پیروز شدن کمک کند.
نباید
مقایسه کنید
هیچ وقت مادر خودتان را با مادرشوهرتان مقایسه نکنید. هزار سال هم که بگذرد و حتی اگر رابطه میان شما و او ایده آل و صمیمانه باشد، باز هم او مادر شما نیست. از طرف دیگر، هر خانواده عادات و اقتضائات خود را دارد. اگر خانواده شما اهل حمایت مالی یا همدلی کردن هستند اما این رفتارها از مادرشوهرتان سر نمی زند به او خرده ای نگیرید. نگاهی به سبک زندگی خانواده همسرتان بیندازید. شاید آنها محبت شان را به شیوه ای متفاوت از خانواده شما ابراز می کنند.
باید
بپذیرید تازه وارد هستید
هیچ وقت خود را با عروس های دیگر خانواده مقایسه نکنید. احتمالا عروس های قبلی خانواده رابطه صمیمانه تری با مادرشوهرتان دارند و به او نزدیک ترند. طبیعی است! آنها سال های بیشتری را در کنار هم زندگی کرده اند. گذشته از این، هیچ وقت خدماتی که مادرشوهرتان به عروس های دیگر ارائه کرده را با کمک هایی که به شما کرده قیاس نکنید. تفاوت وضعیت اقتصادی خانواده در سال های مختلف، تفاوت نگاه آدم ها به موضوعات و بسیاری عوامل دیگر، می تواند در این مورد تاثیرگذار باشد. پس نگذارید حسادت و مقایسه کردن از همان روزهای اول رابطه شما را خراب کند.
باید
خط قرمزها را روشن کنید
حتی اگر اوایل ازدواج تان است، اجازه نزدیک شدن هیچ کس به خط قرمزهای تان را ندهید. مهم نیست پای مادر خودتان در میان باشد یا مادرشوهرتان، شما باید محدوده هایی که وارد شدن به آنها آزارتان می دهد را روشن کنید و به دیگران یاد دهید به آنها نزدیک نشوند. اگر سرزده مهمانی رفتن آزارتان می دهد یا اگر مراقبت بیش از حد مادرشوهرتان از مردی که همسر شماست کلافه تان می کند در یک گفت وگوی آرام و صمیمانه موضوع را با او در میان بگذارید. جبهه نگیرید اما اگر مادر همسرتان تحمل یک گفت وگوی منطقی را نداشت و از صراحت تان ناراحت شد، کوتاه نیایید. کافی است شما جوانب مهربانی و احترام را رعایت کنید؛ همین!
نباید
رو در رو بجنگید
مهم نیست که رفتار مادرشوهرتان با شما بد بوده یا با همسرتان. واقعیت این است که در این رابطه، شما باید در حاشیه حضور داشته باشید و همسرتان نقش جاده صاف کن را بر عهده بگیرد. مسئول هر گونه سوء تفاهمی که میان شما و مادرشوهرتان ایجاد شود و رابطه تان را تهدید کند، همسر شماست که نتوانسته نقش میانجی را در این رابطه به خوبی بازی کند. اما گذشته از این واقعیت، شما هم باید مراقب رفتارهای تان باشید.
اگر اختلاف نظری دارید، خود را به طور مستقیم وارد جنگ با او نکنید و اجازه دهید همسرتان که مادرش را بهتر می شناسد با برعهده گرفتن نقش میانجی مشکل را حل کند. جنگیدن شما با مادرشوهر، هیچ فایده ای جز به لرزه درآوردن پایه های زندگی مشترک تان نخواهد داشت پس خود را کنار بکشید و کار را به اهلش بسپارید.
نباید
زیاده از حد صمیمی شوید
داستان مادر دوم را فراموش کنید. مادر همسر شما، مادر همسرتان است؛ همین! پس در درجه اول برای احترام گذاشتن به او تلاش کنید. علاقه قلبی و صمیمیت مسائلی نیستند که از همان ابتدای شکل گرفتن رابطه به وجودشان نیاز داشته باشید. پس اول بنای احترام را بسازید و بعد اگر دوست داشتید و در توان خود دیدید به فکر ساختن رابطه ای صمیمی و دوستانه باشید. اگر از همان روزهای اول بخواهید نقش دختر آنها را بر عهده بگیرید و با هم خانه یکی شوید، احتمال جرقه زدن رابطه تان زیاد خواهد بود. پس فاصله را حفظ کنید و اجازه دهید زمان در مورد رابطه شما تصمیم بگیرد.
باید
خودتان باشید
از همان روز اولی که به خانه آنها وارد می شوید، خودتان باشید. سبک پوشش تان، جنس رفتارهای تان و عادات تان را سانسور نکنید تا بعدها با نشان دادن خود واقعی تان آنها را شگفت زده نکنید. اگر از فرهنگ متفاوتی هستید، خود را مسئول شبیه شدن به خانواده همسرتان ندانید. درست است که برخی ریزه کاری های معاشرتی و رفتاری را به خاطر حفظ حریم ها رعایت می کنید اما قرار نیست بعد از ازدواج همه گذشته تان را کنار بگذارید و به فرد دیگری تبدیل شوید.
نباید
کلیشه ای رفتار کنید
قصه جنگ عروس و مادرشوهر، یک قصه قدیمی است که مردم بسیاری از کشورها با آن درگیر هستند. اما نه قدمت و نه گستردگی این ماجرا، نباید باعث پیش داوری شما در مورد مادر همسرتان شود. در برخورد با این زن تازه زندگی تان کلیشه ای رفتار نکنید و هنگام قضاوت در مورد رفتارهایش، لقب«مادرشوهر» را مدام در ذهن تان مرور نکنید. وقت دلخوری به خود بگویید اگر رفتار او را یکی از نزدیکان خود شما انجام می داد، چه احساسی پیدا می کردید و چه واکنشی نشان می دادید.
باید
اجازه دهید مادری کند
مادرشوهرتان پیشنهاد خریدن سبزی های تان را می دهد یا اینکه دوست دارد گاهی برای تان غذا درست کند و بیاورد؟ اشکالی ندارد! هیچ کدام از این رفتارهای او به استقلال شما صدمه ای نمی زند. نگذارید مادر همسرتان زندگی شما را اداره کند و باری که وظیفه شماست را به دوش بکشد اما اجازه دهید گاهی برای تان مادری کند و شما هم وانمود کنید که به او محتاجید و بخش هایی از زندگی تان بدون حضورش لنگ می ماند.
نباید
با هم رقابت کنید
اگر می خواهید در مورد مالکیت همسرتان با این زن رقابت کنید، باید بگوییم آینده زندگی مشترک تان را به خطری جدی می اندازید. یادتان نرود شما و مادرشوهرتان هر دو، زن های مهم زندگی همسرتان هستید و اگر قرار باشد با رقابت و جنگ های آزاردهنده به دنبال دزدیدن او باشید، به طور کامل از دستش می دهید. حتی اگر میانه خوبی با مادرشوهرتان ندارید، برای تخریب چهره او در نظر همسرتان تلاش نکنید. وارد کردن دعواهای عروس و مادرشوهری تنها انرژی زندگی تان را پایین می آورد و از شما در نگاه همسرتان زنی غرغرو می سازد که جز رقابت های بی ثمر زنانه به چیزی فکر نمی کند.
باید
آدابدان باشید
به نام صمیمیت و بی حواسی، مادرشوهرتان را در مناسبت های مهم نادیده نگیرید. روز مادر، روز تولد یا مناسبت های دیگری که برایش مهم است را با یک کادوی کوچک و چند شاخه گل جشن بگیرید. در مناسبت های مهمی مثل شب یلدا یا لحظه سال تحویل اجازه ندهید تنها بماند و اگر قصد دارید مهمانی خانوادگی ترتیب دهید، او را هم به جمع تان دعوت کنید. قبلا هم گفتیم آنقدر با مادرشوهرتان رفت و آمد نکنید و در خانه اش ماندگار نشوید که مرزهای میان تان از بین برود اما در چنین روزها و لحظه های مهمی، هرگز نگذارید احساس کند فراموش شده است.
نباید
دنبال سوژه بگردید
با ذره بین به جان همه حرف ها و رفتارهای مادرشوهرتان نیفتید. اگر شما بخواهید ایرادی در رفتارهایش پیدا کنید یا اینکه از میان حرف هایش عبارتی آزاردهنده را کشف کنید، حتما موفق می شوید؛ نه به دلیل اینکه او مادرشوهرتان است و قصد جنگیدن با شما را دارد بلکه به این دلیل که آدم ها آنقدر متفاوت هستند که از جمله های مشابه، معنای متفاوتی را استنباط کنند. اگر شما تا این اندازه ریزبین و حساس باشید، بدون شک از میان حرف های مادر خودتان و حتی همسرتان هم به اندازه کافی موضوع ناراحت کننده پیدا خواهید کرد.

آسا ابراهیمی

دوست های شوهر خراب کن را بشناسید

تک دختر



این گروه های دوستی برای زندگی مشترک شما تهدیدی جدی هستند. بعضی ها به محض متاهل شدن دور همه رفقای گذشته را خط می کشند و بی خیال همه خاطرات قدیمی می شوند. برخی هم دوستان شان را تا اندازه ای به دنیای بعد از ازدواج شان راه می دهند که انگار آب از آب تکان نخورده و هیچ تغییری در زندگی شان ایجاد نشده است. درست است که رفقا پیراهنی نیستند که روز به روز عوض شان کنید اما به هر حال به قول سهراب سپهری همیشه «دوستانی بهتر از آب روان» نصیب تان نمی شود؛
به همین دلیل گاهی لازم است همراهان تان را پس از ازدواج غربال کنید و آنهایی که برای زندگی مشترک تان خطرناکند را کنار بگذارید. ما در این مطلب به ۸ گروه از دوستان خطرناکی اشاره کرده ایم که می توانند دوام زندگی مشترک تان را تهدید کنند و شما و همسرتان را به جان هم بیندازند اما شک نکنید این فهرست همیشه قابل گسترده شدن است.
دوستان اهل بازی «من از تو خوشبخت تر هستم»
می توانید حدس بزنید این دوستان چه جور آدم هایی هستند؟ آنها اصرار دارند با شما وارد رقابت بر سر دارایی های شان شوند؛ مثلا مدام از روابط عالی با همسرشان حرف بزنند و شرح بدهند شریک زندگی شان مثل یک بره مطیع است و آنقدر عاشق که جانش را کف دستش گذاشته و هر دم، آماده است آن را فدای شان کند. تصویری که آنها از زندگی شان می سازند، همیشه اغراق آمیز است. همه افتخارشان خلاصه می شود در مارک لباس ها، لوازم منزل شان، درآمد بالا، تفریحات اعیانی، خریدهای آنچنانی، سفرهای اعجاب انگیز و دوردور کردن در فروشگاه های گران قیمت.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
مهم ترین ضرر همنشینی با این دست آدم ها، مقایسه کردن زندگی خودتان با آنها و افزایش حس نارضایتی در شماست. نتیجه این بازی هم از همان اول معلوم است؛ زندگی مشترک تان هرقدر هم که خوب باشد آنها همیشه یک برگ برنده برای رو کردن دارند تا ثابت کنند اهمیتی ندارد چقدر برای خوشبختی دست و پا بزنید، آنها همیشه از شما خوشبخت تر هستند.
این گروه از دوستان، بی آنکه نظر شما را بپرسند، شما را به یک رقابت احمقانه بر سر بیشتر به دست آوردن و بیشتر داشتن وارد می کنند و انتظارات تان از زندگی مشترک و همسرتان را تا جایی بالا می برند که هیچ وقت به آنچه دارید، راضی نمی شوید.
دوستان اهل بازی «من چقدر بدبختم
رفتار این گروه دقیقا برعکس گروه قبلی است. کارشان فقط نق زدن است. آنها زندگی شما را با مال خودشان مقایسه می کنند و دائما غبطه می خورند و با حسرت تمام نشدنی شان تاثیری منفی بر زندگی مشترک تان می گذارند.
مهسا که دوستی با یکی از این آدم ها را تجربه کرده است، تعریف می کند در یک مهمانی خانوادگی همان دوست حسرت خور، مدت ها حرکات شوهر او را زیر نظر گرفته بود و همین که دور هم جمع شده بودند تا گپی بزنند، خطاب به شوهر مهسا گفته بود: «شما چه همسر مهربانی هستید. شوهر من هیچ وقت در کارهای خانه کمکم نمی کند. شوهرم می گوید، مرد واقعی نباید در خانه دست به سیاه و سفید بزند.
خوش به حال زن تان. واقعا شما با این همه کار بیرون از خانه چطور به کمک کردن در خانه هم می رسید؟» حسرت خوردن این دوست اما به همین جا ختم نشده بود. او در مهمانی بعدی، حسودی کرده بود که چرا شوهر مهسا او را «عزیزم» خطاب می کند اما شوهر خودش، اسمش را صدا می کند و بعد باز موضوع کمک کردن شوهر مهسا در امور خانه را پیش کشیده بود و با خنده ای از سر لج گفته بود: «شما مثل یک کدبانو کار می کنید!»
چه خطری تهدیدتان می کند؟
خودتان را جای مهسا بگذارید. احساس می کنید با نشان دادن این واکنش ها همسرتان چه احساسی پیدا می کند؟ دوستان حسرت خور گذشته از انرژی منفی ای که با خود به هر جمعی می آورند، می توانند در شما یا شریک زندگی تان احساس برتری کاذبی ایجاد کنند و شما دو نفر را در اوج خوشبختی به جان هم بیندازند.
دوستانی که زیادی صمیمی می شوند
این گروه از دوستان، حد و مرزی برای ارتباطات شان نمی شناسند. آنها دیگران را بیش از اندازه به حریم خصوصی شان وارد می کنند و به خود هم اجازه وارد شدن به خط قرمزهای زندگی دیگران را می دهند. چنین افرادی دعوای زن و شوهری شان را خیلی راحت به خانه شما می آورند، سرزده سراغ تان می آیند و برنامه های تان را به هم می زنند و از اینکه در مناسبات زندگی خصوصی تان دخالت کنند، ابایی ندارند.
آنها با همسرتان هم به اندازه شما صمیمی می شوند و مثل یک دوست قدیمی بی نیاز به حضور شما با او وارد ارتباط شده و حتی درددل می کنند و گاهی حتی دایه عزیز تر از مادر می شوند و همسر شما را به عنوان دوست صمیمی و قدیمی شان معرفی می کنند.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
بی تعارف و خیلی سریع، نام آن دوستانی را که در روابط با همسرتان حد و مرز نمی شناسند، از فهرست رفقای صمیمی تان حذف کنید.هر ارتباطی تعریفی دارد. رابطه همسر شما و دوستان تان هم از این قاعده مستثنا نیست. فراموش نکنید همیشه پس از ازدواج این امکان وجود دارد که برخی دوستان عمدی یا غیر عمدی تلاش کنند بیش از حد با همسرتان صمیمی شوند.
ممکن است تصور کنید شما جوان و برازنده هستید و همسرتان شما را برای زندگی مشترک انتخاب کرده است پس این بیش از حد صمیمی شدن ها، تاثیری در نظر همسرتان نسبت به شما ندارد اما در اشتباهید. به هرحال روابط تعریف نشده و خارج از عرف یک دوست، همیشه وسوسه ای دائم برای شریک زندگی شماست که راه لغزش را برایش هموار می کند. گاهی شنیدن درد دل های دیگران و همدردی با آنها می تواند ما را بیش از اندازه به آنها نزدیک کند.
به این سوال پاسخ دهید
در روابط انسانی باید مدام هدف ها را بسنجیم و از خود بپرسیم منظور اصلی مان از ارتباط با دیگری چیست. دوستانی که بلد نیستند به درستی به این سؤال جواب بدهند در ارتباط با آدم های دیگر از جمله همسر شما با چالش مواجه می شوند و چه بسا حتی دچار سوء برداشت شوند.
دوستان خیانتکار
این افراد یا از زندگی با شریکی که انتخاب کرده اند ناراضی اند و به همین دلیل در جای دیگری به دنبال خوشبختی می گردند یا اینکه خود را اهل تنوع یا قربانی یک عشق ناگهانی معرفی می کنند و رابطه ای موازی با زندگی مشترک شان را شکل می دهند. ممکن است این افراد از سر شرم یا به هر دلیل دیگری این رابطه را از شما و دیگران پنهان کنند یا اینکه برعکس شما را محرم رازهای مگوی شان تلقی کنند و خاطرات و اتفاق هایی که در این رابطه تجربه می کنند را با شما تقسیم کنند.
دوستانی که به همسرشان خیانت می کنند، عهدشکنی های شان را با آب و تاب برای تان تعریف می کنند، دست به دامن توجیه های مسخره می شوند، دلیل های عجیب و غریب می تراشند تا شما را قانع کنند که حق داشته اند عهدشان را در زندگی مشترک شان بشکنند و راه بیفتند پی هوس شان.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
رفت و آمد با آنها دو اشکال بزرگ دارد؛ اولا آهسته آهسته، زشتی عهدشکنی پس از ازدواج برای تان کمرنگ می شود و امکان دارد تغییر باورهای تان بی آنکه متوجه باشید به تغییر رفتار منجر شود. پژوهشگران می گویند بسیاری از رفتارهای ناخوشایند و واکنش های نادرست از طرف دیگران به ما منتقل می شوند. آنها می گویند رفتارهای مخرب به نوعی واگیردار هستند و بی آنکه بدانید می توانند زندگی شما را به تسخیر خود در بیاورند.
از طرف دیگر همسر شما هم خواسته یا ناخواسته بخاطر این معاشرت ها در معرض ویروس واگیردار خیانت قرار می گیرد.
ثانیا زندگی مشترک تان همیشه در خطر است چون کسی که به عهدش با نزدیک ترین شریکش یعنی همسرش وفا نکرده است می تواند در رفاقتش با شما هم بی وفا باشد و زندگی مشترک تان را به خطر بیندازد.
خطر دیگری هم در کمین تان است
شما محرم رازهایی می شوید که نه از عهده فاش کردن شان برمی آیید و نه توان نگه داشتن شان را دارید. هر زمان که همسر دوست خیانتکارتان را می بینید، احساس می کنید وظیفه نجات دادن زندگی اش را با گفتن چنین رازی دارید و از سوی دیگر در قبال حرفی که مجوز به زبان آوردنش را ندارید هم مسئولید و هم ممکن است با مطرح کردن این موضوع فاجعه ای را به بار بیاورید که توان تحمل عواقبش را ندارید.
دوستانی که ازدواج تان توی کت شان نمی رود
این گروه ارزشی برای وقت شما در زندگی مشترک قائل نیستند. آنها درک نمی کنند که پس از ازدواج بخشی از وقت و قلب شما متعلق به همسرتان است و شما را تمام و کمال می خواهند. اگر به این افراد بگویید نمی توانید همه روزتان را همراه شان در پاساژها دوردور کنید یا در کافی شاپ ها بنشینید و قهوه دوبل بخورید یا به درددل آنها گوش کنید، شما را به جوگیر بودن یا عوض شدن متهم می کنند و برای همیشه روی تان خط می کشند.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
اگر بخواهید این افراد را در کنار خود حفظ کنید، باید برخی مناسبات زندگی مشترک را زیر پا بگذارید. برای چنین دوستانی محدودیت های شما در مجردی سفر رفتن قابل درک نیست. آنها نمی پذیرند شما گذشته از همسرتان با خانواده او هم وصلت کرده اید و باید وقتی را برای بودن در کنار دوستان دیگر و فامیل ها هم در نظر بگیرید. برای این افراد پذیرفتنی نیست که شما مسئولیت رسیدگی به امور خانه را دارید و نمی توانید ۸ شب خسته و بی رمق به خانه بازگردید و قبل از آمدن به تنهایی شام تان را بخورید.
اگر بخواهید چنین دوستانی را حفظ کنید، احتمالا از سوی همسرتان انگ بی مسئولیتی می خورید و اگر هم بخواهید از زندگی مشترک تان محافظت کنید، احتمالا مدام باید طعنه ها و گلایه های آنها را تحمل کنید اما یادتان نرود دوستان واقعی باید به این شراکت جدید در زندگی تان احترام بگذارند و در غیر این صورت همراه های مناسبی برای ادامه مسیر دوستی نیستند.
دوستانی که عادت های بد دارند
دوستان وراج که ارزشی برای زمان قائل نیستند، دوستان اهل دود و دم، دوستان قانون شکن، دوستان فحاش و بددهن و خلاصه دوستانی که می دانید عادت های ناپسندشان در حدی خطرناک است که امکان دارد همنشینی با آنها به زندگی مشترک تان آسیب بزند، نباید در فهرست دوستان پس از ازدواج تان باقی بمانند.
چه خطری تهدیدتان می کند؟
در نظر داشته باشید که هر رفیقی نقاط ضعفی هم دارد اما گاهی برخی صفات ناپسند یک به اصطلاح دوست، بلای جان تان می شود. یادتان نرود بسیاری از صفات ناپسند واگیر دارند و زودتر از خصوصیات پسندیده اطرافیان تان به شما منتقل می شوند. شاید در آغاز فحاشی های یک دوست برای تان آزاردهنده شود اما به مرور گروه واژگان شما شبیه به هم می شود و حتی لحن و حالت حرف زدن تان هم به یکدیگر شباهت پیدا می کند حتی اگر احساس کنید توان ایستادگی در برابر این هجوم را دارید، نمی توانید از توانایی همسرتان در این مورد هم مطمئن باشید.
دوستانی که آتش بیار معرکه اند
همه می دانند آسمان هیچ زندگی مشترکی همیشه آفتابی نیست و گاهی وقت ها هم ابری می شود. این جور وقت ها دوستان واقعی تلاش می کنند به شما و همسرتان برای بازسازی زندگی تان کمک کنند اما دوستانی هم وجود دارند که به جای بازسازی روابط تان، آتش بیار معرکه می شوند و در لباس مشاوری امین، مدام تحریک تان می کنند که مبادا از خطای همسرتان بگذرید یا با جرات در حضور همسرتان به اشتباه های تان اعتراف و طلب بخشایش کنید.
حتی اگر قهرتان با وجود کارشکنی های شان، سرانجام به آشتی برسد آنها آرام نمی گیرند طوری که انگار دلخوری شان از مشکلات زندگی شما از خودتان هم بیشتر است به همین علت است که اگر همسرتان در جمع حضور نداشته باشد یا درباره اش بد می گویند یا آنقدر به ضعف های زندگی تان اشاره می کنند و از آنها می پرسند که دست آخر سردرددل شما هم باز شود.
بعد یک گوش خوب برای غیبت شنیدن می شوند و همه نکات منفی را به خاطر می سپرند و در گفت وگوهای بعدی با همان الفاظ و صفت ها درباره همسرتان حرف می زنند اما شما دیگر نمی توانید بابت توهین های شان به آنها گلایه کنید چون بخش عمده حرف های شان با استناد به گفته های شما در زمان آن درددل های دوستانه است!
چه خطری تهدیدتان می کند؟
چرا آنها نمی توانند زندگی آرام شما را تحمل کنند؟ جالب است بدانید گاهی رفتارهای جسورانه ای که این نوع دوستان برای برخورد با همسرتان به شما توصیه می کنند، آرزوهایی است که برای زندگی مشترک خودشان دارند؛ آرزوهایی که سرکوب شده است و نتوانسته اند عملی شان کنند چون می دانسته اند که این رفتارها زندگی مشترک شان را خراب می کند.
برای مثال مردی که در زندگی مشترکش همیشه از ترس رفتار پرخاشگرانه همسرش، ساکت و سر به زیر بوده است در اداره وقتی ماجرای مشاجره دوستش را با همسرش می شنود به او پیشنهاد می کند گاهی زنش را کتک بزند؛ رفتاری که او پیشنهاد می کند در واقع گرایش سرکوب شده ای در خودش است که نتوانسته در زندگی مشترک خودش اجرایی اش کند چون می داند که همسرش با پرخاشگری اش برخورد خواهد کرد.
گروه دیگری از دوستان «آتش بیار معرکه»، توصیه های بدی برای شما دارند چون خودشان، تجربه های بدی در زندگی مشترک داشته اند و بیشتر از آنچه به شما پیشنهاد می کنند از زندگی یاد نگرفته اند. برخی از آدم های این گروه زندگی هایی از هم پاشیده دارند و طبیعتا تجربه های شان از همان زندگی را به شما هم منتقل می کنند.
برای نمونه امکان دارد دوستی که زندگی اش به علت خیانت همسرش به طلاق رسیده است به محض اینکه درددل شما را درباره کم توجهی و حواس پرتی همسرتان بشنود به شما هشدار دهد که احتمالا شریک زندگی شما هم در حال خیانت کردن است.
در حقیقت این گروه تجربه های ناخوشایند خودشان را به زندگی دیگران «تعمیم» می دهند. «تعمیم دهی» یک «خطای شناختی» است و معمولا وقتی اتفاق می افتد که مهارت لازم برای تحلیل چالش ها را نداشته باشم.
آنها با تعمیم دهی های نابجا، محیطی تاریک، ترسناک و پر از گزند و بی اعتمادی را در زندگی مشترک برای تان توصیف می کنند در حالی که اگر بخواهید واقع گرایانه به زندگی نگاه کنید، می فهمید آنقدرها هم که این دوستان توصیف می کنند تلخ نیست مگر آنکه خودتان فقط دنبال ناخوشی هایش بگردید.
اما این دوستان گروه سومی هم دارند؛ کسانی که درکی از مشکل شما ندارند و توصیه هایی کلیشه ای و انتزاعی را برای تان سرهم می کنند. اگر شما با دوست مجردتان در مورد بدخلقی امروز همسرتان درددل کنید، احتمال اینکه فکر کند دعوا نمک زندگی شماست، بسیار کم خواهد بود.
او با شنیدن توصیف های شما، رفتار همسرتان را به موقعیت های دیگر تعمیم می دهد و از اینکه شما آنقدر ساده اید که حاضر به جدا شدن از چنین مردی نیستید، عذاب می کشد و البته این عذاب را به شما هم منتقل می کند. چنین دوستی نمی تواند بپذیرد زندگی زیر یک سقف با چالش هایی هم همراه است که گذر زمان و شناخت بیشتر شما و همسرتان از یکدیگر به کم شدن شان کمک می کند.
دوستانی از جنس مخالف
شاید بپرسید که تا کجا می توان با جنس مخالف دوستی کرد. ما می گوییم هر زمان، روابط دوستانه شما با چنین دوستی به حدی رسید که در حضور همسرتان مجبور شدید سطح ارتباط تان با او را پنهان کنید یا حس کردید حریم های تان در حال فراموشی است یا اگر شک کردید که شاید بخشی از وظایف همسرتان را روی دوش او انداخته اید؛ مثلا سنگ صبور یا مشاورتان شده است، باید نگران شوید و سطح ارتباط تان را با او اصلاح کنید. اگر دیر بجنبید، زندگی مشترک تان به خطر می افتد.
آناهیتا اسفندیاری