وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

با اجزای سمی میوه‌ها آشنا شوید


 

میوه‌ها از جمله مهم‌ترین گروه‌های غذایی در هرم راهنمای غذایی می‌باشند که سرشار از انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی می‌باشند و مصرف مداوم آن‌ها سلامتی و تندرستی را برای افراد جامعه به همراه دارد؛ اما گاهی همین میوه‌ها دارای اجزایی هستند که درعین‌حال که به نظر، خوراکی می‌آیند اما سمی و مضر می‌باشند. در زیر چند مورد از این اجزای سمی را به شما معرفی می‌کنیم:

 
هسته زردآلو

زردآلو منبع عالی بتاکاروتن است که در بدن به ویتامین A تبدیل می‌شود و به سلامتی چشم‌ها، پوست، مو، دهان و ... کمک می‌کند و به بدن برای مبارزه با عفونت‌ها یاری می‌رساند. این میوه به صورت خشک‌شده، کمپوت و تازه مصرف می‌شود. هسته آن دارای آمیگدالین است این ماده وقتی در مقادیر زیاد مصرف شود سمی می‌باشد. اگرچه زردآلو به عنوان یک مکمل طبیعی شناخته می‌شود اما مصرف بیش از حد هسته آن مضر است. بیش از 1-2 عدد از این هسته‌ها را در طی روز مصرف نکنید؛ زیرا مشکلات معدی و تهوع ایجاد خواهد کرد و مصرف مقادیر بسیار زیاد آمیگدالین، کشنده است.

هسته آلو
آلو ظاهر جذابی دارد. محدود از چربی است و سرشار از ویتامین A و ویتامین C می‌باشد. آلو به صورت خام، مربا، ترشی، لواشک و ... استفاده می‌شود؛ اما هسته آن کاملا بی‌خطر نمی‌باشد؛ بالأخص وقتی برای تهیه آلوچه و لواشک از آن استفاده می‌شود، ممکن است دانه‌های آن در ماده غذایی وارد شوند و حالت سمی ایجاد کنند. دانه آلو دارای گلیکوزیدهای سیانوژنیک است که در بدن به مواد سمی و خطرناکی تبدیل می‌شود. بدن مقادیر اندکی از سیانید را می‌تواند پاکسازی کند، اما مقادیر فراوانی از آن خطرناک است و بدن توانایی از بین بردن آن را ندارد. مخصوصاً در کودکان بسیار مواظب باشید که هسته‌ی ‌این میوه را در دهانشان نگه ندارند.

 
دانه گلابی

گلابی میوه‌ای زنگوله‌ای شکل است که در محدوده رنگ‌های سبز، زرد، قهوه‌ای، قرمز و یا ترکیبی از این رنگ‌ها وجود دارد. این میوه زیبا سرشار از پتاسیم، ویتامین‌ها و مواد معدنی می‌باشد. بیش از 30 گونه گلابی در جهان وجود دارد و به صورت پخته، کمپوت شده یا خام مصرف می‌شود. دانه گلابی برای انسان خطرناک است. دانه به نیز مانند دانه گلابی در همین دسته قرار می‌گیرد و میوه به بهتر است به صورت پخته مصرف شود وگرنه خطرناک است.

 هسته گیلاس

گیلاس هم به صورت خام و هم پخته مصرف می‌شود. رنگ قرمز گیلاس نشان‌دهنده مقادیر فراوانی آنتی‌اکسیدان در آن است. دانه، ساقه و برگ‌های گیلاس سمی هستند. دانه این میوه دارای سیانید است. سیانید یکی از سمومی است که آلمان‌های نازی برای کشتن زندانیان در جنگ جهانی دوم استفاده می‌کردند. حواستان باشد دفعه بعدی که گیلاس خوردید هسته آن را مک نزنید.
 
هسته هلو

هلو میوه‌ای با ظاهر زیبا و طعمی بی‌نظیر است. هلو از نظر چربی اشباع، کلسترول و سدیم بسیار محدود می‌باشد و سرشار از فیبر و ویتامین‌های ضروری برای بدن است. میوه هلو بسیار مفید است اما دارای هسته‌ای است که مواد شیمیایی سمی در خود دارد. هسته هلو بسیار سفت است و با دندان شکسته نمی‌شود؛ اما در برخی گونه‌های این میوه که هسته از وسط نصف می‌شود، دانه آن در دسترس قرار می‌گیرد. حواستان به آن باشد. البته این دانه بسیار تلخ است و همین مسئله مانع از مصرف آن می‌شود.


دانه سیب

عقیده متداولی که در رابطه با سیب وجود دارد، این است که سیب میوه‌ای برای سلامتی است و مصرف یک عدد سیب به صورت روزانه شما را از ابتلا به بسیاری بیماری‌ها بازمی‌دارد. فیبر و ویتامین‌های موجود در سیب از ابتلا به گرفتگی عروقی و بیماری‌های قلبی جلوگیری می‌کند. سیب به صورت خام، کمپوت شده، آب سیب، پای سیب، سس سیب و ... کاربرد دارد. سیب در رنگ‌ها و گونه‌های بسیار متفاوتی وجود دارد؛ اما دانه‌های سیب دارای سیانید می‌باشند. عقیده‌ای که در رابطه با مصرف سیب (بالأخص سیب گلاب) به طور کامل وجود دارد درست نمی‌باشد و مصرف مقادیر زیادی از دانه‌های سیب سمی می‌باشد. البته مصرف یک عدد سیب کامل همراه با تمام ضمایم مانند دانه‌ها مشکلی را به وجود نمی‌آورد؛ اما مقداری ماده سمی سیانید وارد بدن می‌کند و بار تحمیل‌شده به کبد و کلیه‌ها را، برای پاکسازی آن افزایش می‌دهد.

 

بادام تلخ
بادام تلخ نیز مانند دانه‌های هلو، زردآلو، آلو، سیب، به و گیلاس از آمیگدالین تشکیل یافته است که می‌تواند در بدن تبدیل به سیانید شود. در تمام دنیا دو نوع بادام وجود دارد: بادام شیرین و بادام تلخ. بادام تلخ باید به منظور از بین رفتن مواد شیمیایی سمی موجود در آن حرارت داده شود و یا پاستوریزه شود. بادام سرشار از پروتئین، ویتامین E، کلسیم، منیزیم، پتاسیم و آهن است که برای بدن مفید می‌باشد؛ اما مصرف بادام تلخ به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود.


سخن آخر
شاید یکی از علت‌های اصلی وجود مواد سمی چون سیانید در دانه‌های میوه‌ها، جلوگیری از مصرف آن توسط انسان‌ها و حیوان باشد. تا بدین وسیله این دانه‌ها محفوظ بمانند و نسل گونه‌های گیاهی تداوم پیدا کند و از تولیدمثل بازنمانند.

منبع سایت تبیان

اگزمای پوستی: بخور و نخورهای غذایی

وقتی پوست دچار اگزما می‌شود خارش و تحریک پوستی نیز اجتناب ناپذیر است. اگزما، نوزادان و کودکان را مبتلا می کند و در بزرگسالی نیز بروز می کند. این مشکل از پوست صورت گرفته تا کف دست‌ها، روی دست‌ها، زانوها و آرنج ها را درگیر می‌کند و باعث می‌شود پوست خشک، پوسته پوسته و متورم شده و گاهی پر از تاول شود. اگزما گاهی ارثی است و در بیشتر موارد نتیجه حساسیت زیاد سیستم ایمنی بدن به برخی مواد غذایی است. این مواد غذایی باعث بروز و یا تشدید اگزما می‌شود. در این صورت بهترین کار خودداری از مصرف مواد غذایی حساسیت زا است و باید مواد غذایی مناسب و تسکین دهنده را در الویت قرار داد. با ما باشید تا مروری به مواد غذایی مناسب برای تسکین اگزما داشته باشید.
تک دختر
 
چای اولانگ
محققان ژاپنی به مدت یک ماه روی 118 فرد مبتلا به اگزما بررسی‌هایی انجام داده و به این نتیجه رسیدند خارش پوستی افرادی که روزانه دو فنجان چای اولانگ می‌خورند بعد از یک هفته کاهش چشمگیری پیدا می‌کند. علاوه بر این افرادی که به نوشیدن این چای ادامه می‌دهند در طول 3 هفته به میزان 63 درصد بهبود پیدا می‌کنند. به عقیده ی این محققان پولیفنول‌های موجود در این چای به احیای پوست کمک زیادی می‌کند. محققان مشاهده کرده‌اند که تانین موجود در چای نیز خاصیت ضدالتهابی دارد.
اگر از اگزما رنج می‌برید روزانه سه فنجان چای اولانگ بنوشید.
 
ماهی آزاد و ماهی های سرشار از امگا3 دیگر
پوست ماهی پوشیده از فلس است اما همین ماهی به بهبود اگزما و مشکلات دیگر پوستی کمک زیادی می‌کند. ماهی بخصوص ماهی‌های چرب سرشار از اسیدهای چرب امگا هستند که پوست برای احیای سلول‌های خود و پیشگیری از التهاب به آن ها نیاز دارد. محققان آمریکایی به این نتیجه رسیده‌اند که روغن ماهی برای پیشگیری و درمان اگزما بسیار موثر است. توصیه می‌کنیم از ماهی آزاد و ساردین بیشتر استفاده کنید چون جزو منابع غنی امگا3 هستند. کمی پیاز و سیر را در روغن زیتون تفت دهید و یک قوطی ماهی ساردین به آن اضافه و میل کنید.
لازم است که هر هفته دو تا سه وعده ماهی میل کنید. سالاد تن ماهی با کاهو و گوجه فرنگی و غیره تهیه کنید. البته توجه داشته باشید که حساسیت به ماهی می‌تواند باعث افزایش و تشدید علائم اگزما شود. اگر شما جزو این افراد آلرژیک هستید حتما با پزشک تان مشورت کنید.
تک دختر
 
ماست
باکتری‌های موجود در ماست و همچنین کفیر کمک زیادی به سلامت سلول‌های سیستم ایمنی بدن می‌کند. این باکتری‌ها خواص ضدالتهابی دارند و به تولید گلبول‌های سفید و پادتن‌ها کمک می‌کنند. علاوه بر این باعث کاهش عکس‌العمل‌های آلرژیک بدن نسبت به مواد حساسیت‌زا می‌شوند. نتایج پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهد که پروبیوتیک‌ها برای نوزادان و کودکان که سیستم ایمنی بدن شان هنوز به طور کامل رشد نکرده است لازم هستند. دو نوع از این باکتری‌ها به نام‌های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم باعث جذب بیشتر مواد مغذی می‌شود. به این ترتیب چربی‌های مفید پیشگیری کننده از اگزما به خوبی جذب بدن می‌شوند.
توصیه می‌کنیم که روزانه یک تا دو فنجان از این مواد غذایی میل کنید.
 
مکمل پروبیوتیک‌ها
پروبیوتیک‌ها می‌توانند باعث پیشگیری از ابتلا به اگزما شوند در خانم‌های باردار و کودکان شوند. محققان فنلاندی مصرف شیر گاو را از برنامه‌ی غذایی 230 نوزاد حذف کردند و به نیمی از این کودکان مکمل پروبیوتیک و به نیمی دیگر پلاسبو یا دارونما دادند. بعد از بررسی‌ها مشخص شد که گروه دوم به میزان 30 درصد بیشتر در معرض ابتلا به اگزما قرار گرفتند. محققان معتقدند که پروبیوتیک‌ها سیستم ایمنی بدن کودکان را تقویت می‌کند.
می‌توانید با متخصص کودکان صحبت کرده و به آن ها شیر مادر(مادری که مکمل پروبیوتیک مصرف کرده است) و یا شیر خشک های غنی شده با پروبیوتیک بدهید. خانم‌های باردار یا شیرده می‌توانند با مشورت با پزشک شان روزانه مکمل پروبیوتیک مصرف کنند. باید بدانید که هر یک عدد از این کپسول‌ها حاوی میلیون‌ها باکتری لاکتوباسیلوس و بیفیدوس است.
تک دختر
 
قرص روغن ماهی
روغن ماهی که به صورت کپسول در داروخانه‌ها موجود است برای همه و به خصوص کودکانی که ماهی نمی خورند و از اگزما رنج می برند مفید است. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که مصرف روغن ماهی باعث کاهش 30 درصدی خارش و التهاب مبتلایان به اگزما می‌شود.
افراد بزرگسال می‌توانند با مشورت با پزشک روزانه 4 کپسول 1 گرمی روغن ماهی مصرف کنند. برای کودکان نیز مصرف مکمل‌های مایع یا قرص‌های جویدنی مخصوص آن ها مناسب است. این قرص‌ها معطر و خوش طعم هستند و کودکان به راحتی آن ها را مصرف می‌کنند. البته حتما اول با پزشک مشورت کرده و بعد شروع به مصرف مکمل بکنید.
 
 
از این ها بپرهیزید
 
شیر گاو، تخم مرغ، گندم، سویا و گردو
این مواد غذایی امکان عکس‌العمل‌های آلرژیک را در بین کودکان مبتلا به حساسیت افزایش داده و باعث تشدید اگزما می‌شود. برای مشخص شدن اینکه به چه ماده ی غذایی حساسیت دارید کافی است در ابتدا هر ماده ی غذایی حساسیت‌زا را از برنامه ی غذایی تان حذف کنید. سپس آن ها را یکی یکی وارد برنامه ی غذایی خود یا فرزندتان بکنید. با بروز اولین نشانه‌های آلرژی می‌توانید بفهمید که به کدامیک از این مواد غذایی حساسیت دارید. البته بهتر است با متخصص تغذیه مشورت کنید تا بیشتر به شما کمک کند. در این صورت خودتان را بدون دلیل از یک ماده ی غذایی مفید محروم نمی‌کنید.
باکتری‌های موجود در ماست و همچنین کفیر کمک زیادی به سلامت سلول‌های سیستم ایمنی بدن می‌کند. این باکتری‌ها خواص ضدالتهابی دارند و به تولید گلبول‌های سفید و پادتن‌ها کمک می‌کنند. علاوه بر این باعث کاهشعکس‌العمل‌های آلرژیک بدن نسبت به مواد حساسیت‌زا می‌شوند
 
 
 
قهوه
در برخی افراد مصرف قهوه می‌تواند باعث بروز علائم اگزما شود. امکان دارد که قهوه حالت اسیدی ایجاد کرده و باعث بروز التهاب شود. می‌توانید به مدت 3 هفته قهوه را حذف کنید. اگر بهبودی در وضعیتتان مشاهده کردید باید بدانید که نسبت به آن حساسیت دارید. در غیر این صورت نیازی به محروم کردن خود از نوشیدنی مورد علاقه تان نیست.
 
گوشت قرمز
گوشت‌های قرمز حاوی اسیدهای چرب التهاب‌زا می‌باشد. اگر از اگزما رنج می‌برید بهتر است مصرف همبرگرها و راگوهای مورد علاقه‌تان را کاهش دهید.
 

درمان های طبیعی تبخال

دو ویروس عامل تب‌خال از سال‌ها پیش شناخته شده‌اند اما مکانیسم عمل آن ها هنوز در ابهام قرار دارد. این ویروس‌ها در غده های عصبی به شکل خفته جای می‌گیرند. بسیاری از مردم حامل ویروس عامل تبخال لب هستند اما علائم آن متفاوت است.
 
استرس و سوء تغذیه تبخال می آورد
تبخال های مکرر که تعدادشان بیش از 12 بار در سال باشد یا کل دهان را فرا بگیرد نیازمند درمان های دارویی تحت نظارت پزشک است، در غیر این صورت بدون نیاز به درمان و با گذشت 7 الی 10 روز خود به خود درمان می‌شود. تبخال نوعی ویروس است که در نوع اول روی لب و در نوع دوم در دستگاه تناسلی انسان ظاهر می‌شود. تب، سرماخوردگی، استرس، سوءتغذیه و در معرض آفتاب قرار گرفتن عواملی هستند که در ایجاد تبخال نقش دارند و رعایت بهداشت فردی و خودداری از تماس‌های مستقیم پوستی مثل بوسیدن از انتقال این ویروس به دیگران جلوگیری می‌کند. در ادامه درمان‌های طبیعی برای بهبود این مشکل، آورده شده است؛ با ما همراه باشید...
 
بادرنجبویه؛ تسریع بهبود تبخال
عصاره گل‌های بادرنجبویه تاثیر خوبی در درمان تبخال لب دارد. مطالعات نشان می‌دهد استفاده از کرم حاوی عصاره این گیاه؛ 4 تا 5 مرتبه در روز روی قسمت‌های مبتلا، مجموعه علائم را کاهش می‌دهد و روند بهبود را تسریع می‌کند.
همچنین می‌توان روغن معطر بادرنجبویه را همراه با یک روغن گیاهی مناسب برای پوست مانند روغن بادام شیرین یا آلوئه ورا رقیق کرد و با تکه‌ای پنبه روی تبخال گذاشت.
به علاوه کرم حاوی 1% عصاره بادرنجبویه 2 تا 4 بار در روز تا زمان بهبودی یا کمپرس جوشانده آن نیز مفید است.
 
رژیم غذایی سرشار از لیزین؛ مفید برای پیشگیری
ویروس‌های تبخال نیاز بالایی به آرژنین؛ یکی از 20 اسید آمینه ای که پروتئین‌های بدن را می‌سازند، دارند. لیزین اسید آمینه دیگری است که می‌تواند با مکانیسم‌های مختلف، مقدار آرژنین را کاهش دهد. یکی از این روش‌ها برای توقف رشد ویروس‌ها، افزایش دریافت مواد غذایی حاوی لیزین و کاهش خوراکی‌هایی حاوی آرژنین است؛ به منظور اینکه مواد لازم برای ویروس‌ها تامین نشود. از همین رو توصیه می‌شود سبزیجات و پروتئین‌های حیوانی که غنی از لیزین هستند بیشتر مصرف گردد و دانه‌ها و قندهای تصفیه شده که سرشار از آرژنین هستند محدود شود. این توصیه می‌تواند در پیشگیری از بروز تبخال موثر باشد اما ثابت نشده که در تسریع روند بهبودی مفید است.
رژیم غنی از لایزین و فقیر از آرژنین می‌تواند به کاهش عود و شدت عفونت‎های تبخالی کمک نماید
 
 
 
چای؛ داروی تکمیلی
خواص چای معمولا به تاثیرات آنتی اکسیدانی آن برمی گردد که کاتچین‌ها؛ ترکیبات گروه فلاونوئیدها عامل آن هستند. این ترکیبات باعث می‌شوند تا چای برای مقابله با تبخال موثر باشد. عصاره چای سبز نیز مانند چای سیاه می‌تواند مانع از تکثیر برخی ویروس‌ها شود.
برای بهره مندی از این تاثیر چای، یک چای کیسه‌ای را چند لحظه در آب گرم نگه دارید و سپس با قرار دادن در آب سرد اجازه دهید تا خنک شود. چای کیسه‌ای را چند دقیقه‌ای روی تبخال بگذارید.
 
ویتامین C؛ کاهش علائم تبخال
ویتامین C همیشه برای پیشگیری از سرماخوردگی شناخته شده بود اما می‌تواند برای بهبود تبخال نیز بسیار مفید باشد. مطالعات نشان می‌دهد مصرف این ویتامین موجب می‌شود که مدت زمان ابتلا به تبخال در افرادی که از تبخال رنج می‌برند، کمتر شود. فلفل قرمز، کیوی، پرتقال وانبه بهترین منابع غذایی حاوی ویتامین C هستند. مکمل های این ویتامین نیز به طور آزاد در داروخانه ها به فروش می رسد.
 
تغذیه صحیح برای جلوگیری از عود تبخال
برای افراد مبتلا به تبخال، تغذیه مطلوب و کاهش استرس احتمالا به کاهش تکرر و شدت عفونت‌ها کمک می‌کند. احتمالا نسبت دو اسید آمینه بر عفونت تبخالی تاثیرگذار است. دریافت زیاد آرژینین رشد ویروس را سرعت می بخشد (ویروس تبخال برای رشد به آرژنین نیاز دارد). در حالی که دریافت بیشتر لایزین رشد را به ویژه از طریق کم کردن مقدار آرژینین در دسترس برای ویروس، مهار می‌کند؛ بنابراین رژیم غنی از لایزین و فقیر از آرژنین می‌تواند به کاهش عود و شدت عفونت‎های تبخالی کمک نماید. غذاهایی که باید از آن‌ها پرهیز شود:
* مغزها (به ویژه بادام، فندق، بادام زمینی و پسته)
* شکلات
* دانه های روغنی و برخی غلات (گندم و جو دو سر)
* کشمش و ژلاتین
 

درباب ترس و لرز کیِر کگارد

در باب ترس و لرز کیرکگارد – ترجمه‌ روح‌الله محمودی

نایجل واربورتن: موضوعی که می‌خواهیم در موردش بحث کنیم کتاب ترس و لرز کیرکگارد است. این کتابی است که روی داستان خاصی از کتاب مقدس تمرکز دارد.
کلر کارلایل: تمرکز این کتاب بر داستان ابراهیم و اسحاق در کتاب مقدس عبری است. خدا به ابراهیم فرمان می‌دهد تا تنها پسرش اسحاق را به کوه موریه ببرد و آنجا قربانی‌اش کند. ابراهیم سفری سه‌روزه را می‌آغازد، اسحاق را به قله‌ کوه می‌برد و قربان‌گاه را آماده می‌کند. اسحاق در قربان‌گاه دراز می‌کشد و ابراهیم چاقوی خویش را بیرون می‌آورد و آماده‌ انجام کار می‌شود. اما در همین موقع، فرشته‌ای می‌گوید: “نیازی نیست که اسحاق را قربانی کنی، می‌توانی در عوض گوسفندی را قربانی کنی.”
ن.و: کیرکگارد برخی از مفاهیم و دلالت‌های ضمنی این داستان را می‌کاود، و این داستان را به فلسفه تبدیل می‌کند.
ک.ک: بله، درست است. کیرکگارد از داستان استفاده می‌کند تا نکات مختلفی را درباره‌ی ایمان مسیحی طرح کند. اغلب، ابراهیم را پدر ایمان دانسته‌‌اند. بر همین اساس، کیرکگارد تفسیری را از این داستان ارائه می‌کند تا پرسش‌هایی را درباره‌ی چیستی و چونی ایمان دینی – و به طور مشخص ایمان مسیحی – پیش بکشد، زیرا این سنتی است که کیرکگارد، خود، در درون آن می‌اندیشد و می‌نویسد.
ن.و: اما او این کار را با صدای خود انجام نمی‌دهد، بلکه از نامی مستعار بهره می‌جوید.
ک.ک: کتاب تحت نامی مستعار نوشته شده‌است، یعنی جان از اهالی خاموشخانه. وقتی کتاب برای اولین بار در سال ۱۸۴۳ میلادی منتشر شد، نام کیرکگارد هیچ جای کتاب دیده نمی‌شد. پس، آنطور که روی جلد آن آمده، کتاب توسط این شخص یعنی جان از خاموشخانه نوشته شده‌است. البته او صرفا نامی مستعار نیست؛ او صرفا نامی نیست که کیرکگارد برای خود برگزیده باشد، او شخصیتی مستقل است و نظرگاه خاص خود را دارد. و این‌ها همه بخشی از استراتژی ادبی کیرکگارد است. زیرا او می‌خواهد خواننده را وادارد تا بیندیشد و سووالاتی بپرسد.
ن.و: تشویق کردن خواننده به تفکر عمیق در باب امور با استفاده از دیدگاه‌های نویسنده‌ای مستعار؛ این کاری است که او در بیشتر کتاب‌هایش کرده‌است.
ک.ک: آثار کیرکگارد تقسیم می‌شود به آنچه او متون زیبایی‌شناسانه، یا با نام مستعار، می‌خواند و آثاری که او با نام خود منتشر کرده‌است: دسته‌ دوم معمولا رنگ و بوی دینی آشکاری دارند. اما آثار زیادی هستند که با نام مستعار منتشر شده‌اند، و البته این نام‌های مستعار نیز فراوان‌اند. این آثار اغلب به شیوه ‌ای غیر مستقیم به پرسش‌های دینی می‌پردازند.
ن.و:
 در ترس و لرز، جان از خاموشخانه داستانی را می‌کاود؛ او برخی سناریوهای ممکن را برای ما باز می‌کند.
ک.ک:
 کتاب بخش‌های متعددی دارد. اما عنوان یکی از بخش‌های آغازین کتاب “کفاره” است، و در این بخش روایت‌های فراوان متفاوتی از داستان ابراهیم بازگو می‌شود. در یکی از این تفسیرها، نومیدی بر ابراهیم چیره می‌شود؛ در تفسیری دیگر، او به قربانی کردن اسحاق تن نمی‌دهد؛ و قس علی هذا. کیرکگارد از این کار – یعنی طرح تفسیرهای متفاوت – چند هدف دارد.اول، او می‌خواهد تاکید کند که ابراهیم می‌توانسته نسبت به این فرمان الهی عکس‌ العمل‌های متفاوتی نشان دهد. این به خواننده کمک می‌کند تا بر عکس‌العمل واقعی ابراهیم دقیق شود: به ویژه، بر موقعیت وجودی ای که ابراهیم در آن قرار گرفته بود، و این حقیقت که وقتی او با این فرمان الهی مواجه شد می‌توانست عکس‌العمل‌های متفاوتی به آن نشان دهد. او ناچار بود یکی را برگزیند؛ او یکی از احتمالات ممکن را برگزید، او تصمیم گرفت که به این فرمان الهی بر اساس ایمان پاسخ دهد. اما البته گزینه‌های متفاوت دیگری نیز پیش روی او قرار داشت.
این کتاب همچنین خواننده را تشویق می‌کند تا به سیر و سلوک ابراهیم، از ابتدا تا انتهای این ماجرا، دقیق شود. کیرکگارد بر آن است که مردم اغلب یک‌راست به سراغ نتیجه می‌روند و می‌گویند:“ پایانش خوش بود، او مجبور نشد اسحاق را قربانی کند.”اما کیرکگارد می‌خواهد سفر ابراهیم را به یاد خواننده بیاورد، و به او یادآور شود که ابراهیم می‌بایستی سه روز راه بپیماید.او می‌خواهد بر اضطرابی انگشت بگذارد که ابراهیم بایستی تجربه کرده باشد.او همچنین می‌خواهد تاکید کند که هر قدمی که ابراهیم در دنیای واقع بر می‌دارد نشانه و نمادی از تعهد مکرر اوست به تصمیمی که گرفته‌است. و این مدلی برای وجود، در حالت کلی است: یعنی ما همیشه در حال شدن‌ایم. ما در حصار زمان و مکان‌ایم.پس در هر لحظه از زمان و در هر موقعیتی که قرار بگیریم کنش‌هامان را از نو می‌سازیم، و اقدام به تصمیم‌گیری می‌کنیم.
ن.و: از منظری عقلانی، صرف اینکه شما پیامی را بشنوید یا دریافت کنید که می‌گوید باید فرزندتان را قربانی کنید، شما را به این نتیجه نمی‌رساند که باید فرزندتان را قربانی کنید. بسیاری از ما، اگر در این موقعیت قرار بگیریم، سرچشمه این پیام را شدیدا به چالش می‌کشیم.
ک.ک: بله، حق با شماست. و این همان چیزی است که کیرکگارد می‌خواهد در ترس و لرز آن را برجسته کند. این کتاب شدیدا تاکید می‌ورزد که کنش‌ها و تصمیمات ابراهیم را نمی‌توان با یاری جستن از عقل درک کرد؛ آنها عقلانی نیستند. هیچ‌گونه بنیان اخلاقی نیست که آنها را توجیه کند. این کنش‌ها و تصمیمات غیر اخلاقی‌اند. کیرکگارد می‌خواهد این حقیقت را برجسته سازد که ایمان ابراهیم پارادوکسیکال است – اخلاقا ناپسند و مکروه است.
ن.و: پس ایمان ابراهیم از نظر اخلاقی ناپسند است اما سنت دینی آن را تایید می‌کند، زیرا وقتی کتاب مقدس را می‌خوانیم ظاهر متن گویای آن است که ابراهیم نیکمرد بود: او کار درست را انجام داد.
ک.ک: حق با شماست، و این دقیقا چیزی است که کیرکگارد می‌خواهد خوانندگانش در آن تردید کنند. زیرا او می‌دید که مسیحیان دور و اطرافش دچار نوعی خودشیفتگی‌اند، گمان می‌کنند که ایمان به آب خوردنی حاصل می‌شود.کافی است در جامعه‌ای متولد شوی و رشد کنی که اسماً مسیحی است؛ کافی است به کلیسا بروی و ظواهری را رعایت کنی.کیرکگارد می‌خواهد این ساده‌گیری و خودشیفتگی را به چالش بکشد. مردم می‌پندارند همین حالا مسیحی‌اند، و کیرکگارد می‌خواهد این خیال باطل را به چالش بکشد. کیرکگارد فکر می‌کند که این پندار نادرست حکم مانعی را دارد که راه مسیحی شدن را سد کرده ‌است.
ک.ک: اگر شما خود را، به طور پیش‌فرض، مسیحی بدانید دیگر فکر نمی‌کنید که ایمان [مسیحی] نوعی وظیفه‌ وجودی است. به همین دلیل کیرکگارد تلاش می‌کند تا آشوب بیندازد در دل و جان کسانی که داستان ابراهیم را به نحوی غیرانتقادی، و بدون هیچ تردید و پرسش، پذیرفته‌اند؛ پذیرفته‌اند که ابراهیم پدر ایمان مسیحی است. کیرکگارد می‌گوید،“اگر ابراهیم پدر ایمان است، پس ایمان چیست؟ از ما چه می‌خواهد؟آنطور که پیداست انگار ایمان چیز وحشتناکی است که هیچ نسبتی با عقلانیت ندارد، که نمی‌توان آن را بر هیچ‌گونه بنیان اخلاقی بنا کرد. پس این چیست؟”پرسش‌های دیگری که کیرکگارد می‌خواهد آنها را پیش چشم بیاورد این‌هایند: “چه می‌شود اگر ابراهیم بر خطا بوده باشد؟و اشتباه کرده باشد؟ چه می‌شود اگر صدایی که او شنید صدای خدا نبوده باشد؟ چه می‌شود اگر این ندا صرفا نوع پندار و اوهام بوده باشد؟”اینجا کیرکگارد نسبتی برقرار می‌کند میان این تردیدهای احتمالی و موقعیتی که حواریون مسیح داشتند. این احتمال وجود داشت که حواریون مسیح اشتباه کرده باشند. چه بسا تردید کرده باشند که واقعا عیسی کیست. البته سرانجام کار، یعنی پیروزی و تثبیت مسیحیت، می‌توانست آنها را از تردید بیرون بیاورد؛ اما آنها که سرانجام کار را نمی‌دانستند.آنها در آن موقعیت نمی‌دانستند که آینده آبستن چه رخدادهایی است. دقیقا همانطور که ابراهیم نمی‌دانست اسحاق قرار است به او بازگردانده شود.
ن.و: پس این اندکی به روش سقراط می‌ماند. سقراط چیزی را بر می‌داشت که مردم دربارهی آن یقین داشتند، و بعد در عمل به آنها نشان می‌داد که چیزی را که فکر می‌کنند می‌دانند در واقع نمی‌دانند. خب، در این بحث، ایمان هسته‌ مرکزی آموزه‌های مسیحیت را تشکیل می‌دهد. اما خدا خواستهی بسیار غریبی از مومنانش دارد؛ او از آنها می‌خواهد که در فقدان هرگونه قرینه/دلیل ایمان داشته باشند.
ک.ک: کیرکگارد به خود به چشم سقراط مسیحیان می‌نگریست. او به سقراط علاقه داشت و تحت تاثیر سقراط بود. او تز دکترایش را درباره‌ی سقراط نوشت، و شباهت‌های آشکاری میانشان وجود دارد. دقیقا همانطور که سقراط فکر می‌کرد مردم خیال می‌کنند که از معرفت برخوردارند، و همین پندار نادرست باعث می‌شود که دیگر آن را طلب نکنند، کیرکگارد فکر می‌کرد که مردم فرض می‌گیرند که مسیحی‌اند، و همین پیش‌فرض مانع از آن می‌شود که به دنبال آن روند تا مسیحی شوند. پس اینجا شباهت آشکاری با فلسفه‌ی سقراط وجود دارد؛ که البته خود کیرکگارد نیز کاملا نسبت به وجود آن آگاه بود.
ن.و: همچنان به دشواری می‌توان درک کرد که اصولا کنش‌های ابراهیم چگونه می‌توانند ستودنی باشند.
ک.ک: در نظر کیرکگارد، ابراهیم شخصیت خاص و منحصر به فردی است که با استناد به هیچ‌گونه مفهوم اخلاقی مورد پذیرش جامعه نمی‌توان او را درک کرد، و نمی‌توان او را ستایش کرد. تمایل ابراهیم به قربانی کردن اسحاق به سود هیچ انسان دیگری نبود. البته این به سود اسحاق هم نبود، اما هیچ سودی برای هیچ انسان دیگری هم نداشت. چنین نبود که ابراهیم اسحاق را قربانی کند تا خیر اجتماعی بزرگتری را محقق کرده باشد. به‌علاوه، اسحاق نمادی از جامعه بود. زیرا او تنها پسر ابراهیم بود، و اسحاق آینده‌ قبیله اسرائیل بود. ابراهیم قرار بود پدر ملتی باشد، و به همین دلیل این ملت به نحوی نمادین – همانطور که جان از خاموشخانه می‌گوید- در صلب اسحاق نهفته بود. به همین دلیل، با قربانی کردن اسحاق، ابراهیم کل جامعه را نیز می‌خواست قربانی کنید.
ن.و:
 یکی از جنبه‌های دشوار خواندن کیرکگارد این است که به راحتی نمی‌توان فهمید خود کیرکگارد واقعا چطور می‌اندیشیده‌است. به نظر شما، هدف کیرکگارد از این امر چیست؟
ک.ک: او می‌خواهد که خواننده‌ این کتاب پیش خود بیندیشد و سووالاتی طرح کند. جایی دیگر او می‌نویسد که نوشته‌هایش آینه‌ ای اند که به خوداندیشی، خودآگاهی و خودآزمایی کمک می‌کنند. دقیقا همان‌گونه که داستان ابراهیم به تفسیرهای بی‌پایان راه می‌دهد، کتاب ترس و لرز هم راه به تفاسیر متعدد می‌دهد. درک شخصی خود من از این کتاب در طول سال‌ها تغییر کرده ‌است. در حال حاضر من فکر می‌کنم که پیام کیرکگارد به شکل نوعی پرسش است؛ یعنی آیا آرمان مسیحیت، آرمان ایمان، واقعا دست‌یافتنی است. حتی آیا ممکن است؟ آیا در میان ما کسی یافت می‌شود که همان کاری را بکند که ابراهیم کرد؟ من فکر می‌کنم این پرسشی است که او می‌خواست خواننده از خود بپرسد. سپس پرسش دیگری نیز از این پرسش سر بر می‌آورد: اگر ابراهیم پدر ایمان است، و اگر من نتوانم همان کاری را بکنم که ابراهیم کرد، آنگاه آیا من ایمان دارم، آیا اصولا من می‌توانم ایمان داشته باشم، آیا اصولا محتمل است که کسی همان ایمانی را داشته باشد که ابراهیم با عملش نشان داد؟
ن.و: کتاب ترس و لرز مشخصا مورد توجه تعدادی از متفکران اگزیستانسیال قرار گرفته‌است؛ به طور ویژه ژان پل سارتر. چه چیزی در این کتاب وجود دارد که آنها آن را به علایق خود مرتبط دیده‌اند؟
ک.ک: جنبه‌های مختلفی از این کتاب وجود دارد. اولی شیوه ‌ای است که بر اساس آن این پرسش طرح می‌شود که چه رابطه‌ای میان ایمان و عقل وجود دارد، و به طور گسترده‌تر، چه رابطه ‌ای میان وجود انسان، فاعلیت انسان، و عقل وجود دارد. پیامی که می‌توان از این کتاب اخذ کرد این است که حقیقت وجود انسان را نمی‌توان صرفا با کمک تفکر عقلانی درک کرد یا بیان نمود.
جنبه‌ی دیگر مضمون انتخاب است؛ یعنی عکس‌العمل نشان دادن نسبت به وضعیتی خاص، یا قرار گرفتن در بزنگاه و چالشی اخلاقی بدون اینکه بستر و زمینه‌ای داشته باشیم که بر اساس آن از میان گزینه‌های بدیل ممکن یکی را برگزینیم؛ و البته این چیزی است که انبوهی از قهرمان‌های کیرکگارد خود را در این وضعیت می‌بینند. دقیقا به این خاطر که آنچه ابراهیم کرد غیر عقلانی بود – به یک معنا، او قلمرو خرد را ترک گفت – او با آزادی خود مواجه شد، و این دقیقا تجربه‌ اضطراب است که کیرکگارد بر آن تاکید می‌کند. و البته اضطراب آزادی یکی از مهم‌ترین مضامین اگزیستانسیالیسم سارتر است.
ن.و: چرا امروز باید ترس و لرز را خواند؟
ک.ک: اگر خواننده مسیحی باشد، احتمالا چیزهای زیادی از آن خواهد آموخت. اگر خواننده فیلسوف باشد، آن‌گاه او در این کتاب چالشی را بر ضد ایمان خویش – شاید به فلسفه – خواهد یافت. کیرکگارد در این کتاب – همان‌طور که در تعدادی از دیگر کتاب‌هایش – منتقد فلاسفه‌ آکادمیکی است که در باب وجود خود تعمق نمی‌کنند. شاید آن‌ها سووالاتی انتزاعی‌تر را طرح کنند تا از تفکر در باب پرسش‌های مهم‌تر و اساسی‌تر شانه خالی کنند؛ یعنی در باب اینکه ما چه باید بکنیم، باید به چه تعهد داشته باشیم و قس علی هذا.
اما ترس و لرز کتابی است که صرفا محبوب خوانندگان آکادمیک و دیندار نیست. یکی از دلایلش این است که این کتاب به مضامینی می‌پردازد که مضامین انسانی جهان‌شمول اند؛ از قبیل عشق، و رنج و تجربه‌ی از دست دادنچیزی. در مرکز کتاب پدر و پسری ایستاده‌اند: پدری که ناچار است با چشم‌انداز از دست دادن فرزندش – و به طور کلی، از دست دادن، یا کنار گذاشتن، چیزی که بیشترین ارزش را برایش دارد – مواجه شود. این موقعیتی انسانی است که همه‌ ما احتمالا آن را تجربه خواهیم کرد. پس، کتاب انعکاسی عاطفی دارد و این یکی از دلایلی است که همچنان گستره‌ انبوه و متنوعی از خوانندگان آن را خواهند خواند.
 
  1.  

    ۱- حضرت ابراهیم ( ع ) را بهتر است ، مثل امّت محمّد ( ص ) ، ابو الانبیاء بنامیم که بنیانگذار ادیان توحیدی دو فرزند او اسماعیل و اسحاق علیهما السّلام بوده اند.
    ۲- نگارنده « ترس و لرز » ، تحت تأثیر اسرائیلیات ، ذبیحه ما نحن فیه را مورد اشتباه قرار داده و لابد نمی داند که قربانی واقعی اسماعیل ( ع ) بود که خود هم داوطلب آن شد.
    ۳- قلب واقعیت امر منجر به ادّعای بلاوجه ارجحیّت بنی اسرائیل می شود که فقط تعدّیات آنها را به سایر ابناء بشر – اعم از مسلمان ، مسیحی و غیره – توجیه می نماید.
    ۴- قرار نیست همه مؤمنین به سطح اولیاء ، ائمّه و انبیاء برسند. بلکه با اقتداء به آن عزیزان الهی در حدّ وسع می توان به شفاعتشان امید داشت.
    ۵- در این طریق خطرات بزرگی ایمان انسان را در معرض تهدید قرار می دهد که شدیدترین آنها اغوای شیطان رجیم ، دشمن دیرینه آدم و فرزندان وی ، است.

افشاگری رحیمی علیه احمدی‌نژاد و 170 نماینده اصولگرا

الوند نیوز کرمانشاه:

معاون اول دولت دهم که در آستانه رفتن به زندان برای تحمل 5 سال حبس خود در پرونده فساد مالی قرار دارد در نامه‌ای افشاگرانه و با گلایه از احمدی نژاد اعلام کرد: گیریم که امروز در منظر مردم محکوم شدم اما دیر نخواهد بود که روزنامه‌ی اعمال ما نزد خدای متعال گشوده می‌شود و حق و باطل نمایان می‌گردد. متن نامه‌ در پی می آید:

افشاگری رحیمی علیه احمدی‌نژاد و 170 نماینده اصولگرا

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور محترم دولت های نهم و دهم
سلام علیکم
این مختصر را چگونه می‌توانم آغاز کنم جز آنکه بگویم: چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟
البته شما دشمن نبوده‌اید و مرا با شما دوستی و رفاقت دیرینه ایست که مربوط به سال‌های اخیر نیست. نیک می دانید و دیگران هم خوب است در این مجال مطلع شوند که رفاقت من و شما به سال‌های دوری بر می‌گردد که در کردستان و آذربایجان غربی بودید و سپس به اردبیل رفتید تا تقدیرمان این باشد که هر دو استانداری دولت ششم را تجربه کنیم. گذر زمان شما را به ریاست جمهوری و بنده را به خدمتگزاری در دیوان محاسبات کشور رساند.

از ابتدای آشنایی، هم من و هم شما همواره حق رفاقت بجا آورده‌ایم و در برخی مواقع هم اختلاف دیدگاه‌هایمان مانع از تداوم رفاقت‌هایمان نشد، در همان دوره البته افراد منتقد با بهانه جملات مقلوب شده جریان رسانه‌ای تخریب بنده را کلید زدند و متهم به اغراق و تملق شدم. چندی گذشت و اصرار کردید که به جمع دولت بپیوندم؛ پاسخم منفی بود با این استدلال که اگر در دیوان بمانم بیشتر منشأ کمک و خدمت به کشور خواهم شد. نپذیرفتید و بدون اطلاع من حکمی صادر کردید و با حفظ سمت به عنوان معاون حقوقی منصوب نمودید که خلاف مقررات بود. چاره ای نداشتم جز آنکه از دیوان محاسبات استعفاء بدهم و به همین خاطر باعث رنجش برخی از دوستان قدیمی و صمیمی‌ام شدم و آغاز رنجش‌ها هم از همانجا شروع شد. به دولت آمدم و آنچه در توان داشتم در طبق اخلاص گذاشتم و در انجام وظایف محوله بویژه ترمیم روابط دولت و مجلس کوتاهی نکردم. در اواخر دولت نهم بود که به دلایلی که هنوز هم برخی از آنها برای من نامعلوم است، چند تن از اعضای دولت را کنار گذاشتید و حتما خاطرتان هست که من از باب مشورت مخالف بودم

شاید فراموش کرده‌اید که رحیمی محکوم امروز، چوب لجبازی‌ها و آبروبری‌های گاه و بیگاه شما را می‌خورد

و دلایلی آوردم و وقتی نپذیرفتید، یادآوری کردم که دولت از نصاب می‌افتد و نیازمند رأی مجدد اعتماد مجلس می‌شود.