وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

زمان حال ساده انگلیسی

در زبان انگلیسی همانند زبان های دیگر زمان به سه حالت حال، گذشته و آینده تقسیم بندی می شود. زمان حال به زمان هم اکنون می گویند یعنی زمانی که در آن حاضر هستیم و کاری را انجام می دهیم. در این جملات همانند دیگر جملات رایج زبان انگلیسی فاعل در ابتدای جمله قرار می گیرد و سپس فعل بصورت ساده ی آن مورد استفاده قرار می گیرد. به چند نمونه از جملات حالت ساده در زبان انگلیسی توجه بفرمایید.

You go there They come here to play soccer

You need to take more attention about your crazy dogs

They play volleyball in a huge yard near a traditional place

I would like to have a cope of tea when I start my tasks

در جملات بالا دیدیم که چگونه فعل بصورت ساده بعد از فاعل قرار گرفته است. در زمانی که فعل با فاعل سوم شخص مفرد قرار می گیرد به انتهای آن s نیز اضافه می گردد به طور نمونه در جمله پایین فعل Depend یعنی وابسته بودن بعد از قرار گرفتن از It، به depends تغییر پیدا می کند و معنی آن ایت است که "این به طور وابسته است که حمام انجام بدهی یا نه"

It depends on you to take a shower

در این حالات فعل go تبدیل به goes می شود مانند عبارت:

Parinaz goes to cinema

در چنین جملاتی معمولا قیدهای تکراری زمان برای فهم بهتر جمله بکار می رود مثلا در جمله parinaz قبل از فعل از قیدهای تکرار زمان Always به معنای بیشتر زمان ها often به معنای اغلب زمان ها sometimes به معنی بعضی از زمان ها و seldom به معنی به ندرت و never به معنی هرگز استفاده می شود.

Aliakbar Always goes to the theater every week Mohamadtaghi never comes here for making money

در این جلسه به بررسی کلی زمان حال ساده پرداختیم. در جلسات دیگر به چگونه سوالی کردن افعال ساده و منفی کردن آنها نیز اشاره خواهیم کرد. بزرگ و سربلند باشید. سلام مترجم پیشرو در امور خدمات ترجمه غیرحضوری و سفارش ترجمه بدون نیاز به حضور می باشد. دوره های تدریس خصوصی نیز توسط دانشجویان دانشگاه تهران در شهر تهران و کرج دایر می باشد و دوستداران می توانند با شماره تماس های 09017066300 و یا پست الکترونیکی salammotarjem@yahoo.com در تماس باشند.

کُرزَنگِرو-دِی زَنگرو افسانه یا حقیقت؟!

● کُرزَنگِرو (دِی زنگرو) korzangeru :

✍ کرزنگرو نام حیوانی است; که اندکی از گربه بزرگتر است و بیشتر در بیشه زارهای کنار رودخانه زیست می کند.درباره کرزنگرو دیدگاه های گوناگونی وجود دارد که از جمله آنها می توان موارد ذیل را نام برد :

[ کر در گویش لری به معنای بچه ، زنگ به معنای سیاه و مشکی و رو هم در واقع همان چهره و رخ می باشد که روی هم رفته به معنی بچه ی سیاه رو می باشد.

دکتر حمیدی در فرهنگ نامه بوشهر کرزنگرو را بچه بر یا کودک ربا می نامد و بر این اعتقاد است که کرزنگرو حیوانی است که با خود بچه حمل می کند و احتمال می دهد که در گذشته های دور در مناطق دشتی و دشتستان کانگرو که اکنون زیستگاهش بیشتر در قاره اقیانوسیه می باشد وجود داشته است.

کتاب سیری در گویش دشتستان کرزنگرو را مرکب کلمه کر به معنای فرزند مذکر،زن و گرو به معنای گیرنده و در مجموع به معنای گیرنده فرزند زنان تعریف می کند.

نظریه های گوناگونی در مورد این حیوان وجود دارد ولی هیچ گاه شخصی را ندیده اند که کرزنگرو به او حمله کرده باشد یا  فردی کرزنگرو را دیده باشد.همین موضوع باعث می شود تا این نکته به ذهن بیاید که شاید این حیوان هم مانند غولک ، ساخته دست افسانه های ما باشد.

قدیمی ها این حیوان را بسیار چالاک و سریع میدانند و معتقدند این حیوان در برابر کوچکترین حرکتی به راحتی از خود انعطاف نشان می دهد. بینی این حیوان حساس ترین نقطه بدنش می باشد وچشم های براقی دارد.شاید بتوان این ویژگی ها را با خصوصیات گربه وحشی نزدیک دانست.

بزرگ ترها در قدیم برای ترساندن بچه ها از این واژه استفاده می کرده اند و برای این که آنها بازیگوشی را کنار بگذارند وبه خواب بروند به آنها می گفتند که بخوابند و گر نه  کرزنگرو می آید و آنها را با خود می برد.حتی در گذشته زمانی که فرزندان برای شنا به رودخانه می رفتند بزرگتر ها به آنها سفارش می نمودند تا از نزدیک شدن به گرداب ها و آب های بزرگ خودداری نمایند و بر این اعتقاد بودند که کرزنگرو در آبهای عمیق بیشتر وجود دارد و ممکن است به آنها حمله کند و غرقشان نماید.به همین سبب بود که خواسته یا ناخواسته و قبل از ورود به آب این تصور به ذهنشان می آمد که نکند, کرزنگرو در آب باشد و به آنها حمله نماید!

کناره نشینان رودخانه مند بر این اعتقادند که این حیوان با آفتاب میانه خوبی ندارد و به همین دلیل در طول روز از استراحتگاه خود خارج نمی شود و همزمان با غروب خورشید سر وکله اش پیدا می شود.

در گذشته های نه چندان دور که آب رودخانه عمیق تر بود، مردمان ماندستان شبانه برای صید ماهی به مند می رفتند و معتقد بودند که در شب ماهی ها از دید کمی برخوردار هستند و نمی توانند آنها را ببینند و به همین سبب گرفتن آنها آسان تر است.این نکته را یادآور می شوم که در گذشته امکانات صیادی مانند تور و ...وجود نداشت و این کار با استفاده از دست و چوب درخت نخل صوت می گرفت.افسانه هایی پیرامون درگیری های شبانه صیادان با کرزنگرو در ذهن کهنسالان این دیار هم چنان باقیست که واقعی یا خیالی بودن این موجود را در پرده ای از ابهام فرو برده است...✍منبع:وبلاگ روستای دهداری™

http://www.gezderaz100.blogfa.com

آشنایی با تاریخ مختصر اردبیل وشهرهای استان اردبیل

وجه تسمیه ی اردبیل: این نام در مآخذ گوناگون به صورتهای اَردویل، اَردُبیل، اَردُئیل و بیشتر اَردَبیل آمده است،اردبیل در منابع ارمنی به صورت آرتاوت و سپس آرتاول آمده است. مینورسکی معتقد است اَرته ویت به مرور به اردبیل تغییر شکلی یافته است.

اگرچه «دائره المعارف اسلام» می نویسد: اشتفاق و معنای اردبیل به درستی معلوم نیست اما مینورسکی معتقد است این نام ترکیبی است از اَرِته یا اَرته به معنای مقدس و قانون مقدس و ویت (پارسی میانه) که صورت اوستایی آن وئتی است و به معنای بید یا بید قانون مقدس دانسته است. همو درجای دیگر بِل یا بیل (یا ویل) را پسوند بسیاری از مکانها از جمله انزبیل و خرزویل دانسته است.

لاکهارت،در مورد بنای شهر و علت نام گذاری آن ازقول مردمان محلی، افسانه ای را نقل می کند که بنابر آن در محل کنونی شهر در گذشته دریاچه ای وجود داشته است : به فرمان سلیمان نبی دو دیو به نامهای اَرد وبیل آبهای این دریاچه را با حفر دو معبر در شمال شرقی شهر کنونی خارج ساختند و شهر را در محل دریاچه خشک شده برپا داشتند و به همین سبب نیز نام این شهر به نام این دو دیو اَردُبیل خوانده شد. حمیری نام اردبیل را مآخوذ از اردبیل بن ارمین می داند که یاقوت آن را از قول سمعانی به صورت اردبیل بن ارمینی ابن لنطی بن یونان ذکر کرده است.

به نظرکسروی،ظاهرا نام اردبیل ترکیبی است ازدو جزء اَرد به معنای درستی، راستی و پاکی و بیل یا ویل (پسوند مکان) به معنای جایگاه. این ترکیب را به صورتهای آرتاویل و آرتاویلا به معنای شهر مقدس نیز نوشته اند. یاقوت نام قدیم اردبیل را باذان فیروز، فردوسی بادان پیروز، آباذان فیروز، باد فیروز، فیروزگرد و اعتمادالسطنه آذر بهمن نوشته اند. اولئاریوس ظاهرا به خطا نام قدیم اردبیل را ساتراپنه می داند.[1]

 



[1] - دایره المعارف بزرگ اسلامی ، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی ، تهران، انتشارات دایره المعارف بزرگ اسلامی ، جلد هفتم ، 1377 ، صص 2- 471 ، بیات ، عزیزاله ، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، تهران ، امیرکبیر ، 1367 ، چاپ اول ، ص 236 ، لغت نامه دهخدا ذیل کلمه اردبیل.

رسانه و آگاهی (1)

دمنوش اندیشه

برخی تنها به تعهّد رسانه توجّه می‌کنند و تخصّص و حرفه‌ای بودن آن را به کل فراموش می‌کنند. امّا شاید بتوان گفت که نبودن تخصّص و ابزار کار حرفه‌ای در یک رسانه، آن‌قدر به آن رسانه ضربه خواهد زد که حتّی بودن تعهّد و اخلاق را هم تحت‌الشّعاع قرار خواهد داد.

وبگاه "دمنوش اندیشه" نوشت:

رسانه چیست ؟

رسانه از فعل رساندن اخذ شده است که معنای آن بر همگان آشکار است . اما معنای اصطلاحی آن یعنی رساندن اخبار و اطلاعات مفید و رسا به مردم در جهت رشد و تعالی فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و سایر مقوله ها .

بیشتر بخوانید

به هر کار، بستوه کانا بود

شعر معروف فردوسی: «توانا بود هر که دانا بود   ز دانش دل پیر برنا بود» در شکل اصلی‌اش چنین نیست و شکل اصلی آن این بوده است: «توانا بود هر که دانا بود   به هر کار، بستوه کانا بود»

 کاتب شاهنامه در این شعر نتوانسته بفهمد که معنای «به هر کار، بستوه کانا بود» چیست و به جای آن نوشته است: «ز دانش دل پیر برنا بود» که از نظر معنا ارتباط مستقیم با مصراع نخست ندارد. معنای مصراع دوم و اصلی شعر فردوسی چنین است: «نادان در هر کار، ناتوان و درمانده است» که معنای مصراع نخست را نیز تکمیل می‌کند.

 فردوسی در شاهنامه واژه‌های ثقیل و نامانوس به کار نمی‌برده است و واژه‌های «بستوه» (ناتوان و درمانده) و «کانا» (نادان) در دوره‌ی او جزو واژه‌های رایج و متداول بوده است. پس از آن که پارسی پهلوی به‌کلی متروک شد، کاتبان این واژه‌ها و برخی دیگر از واژه‌هایی را که در شاهنامه بود، تغییر دادند که نتیجه‌ی آن فراموش‌شدن آن واژه‌ها بود.